با ظهور و گسترش کاربری شبکههای اجتماعی در کشور ما، این بسترهای تعاملی به محلی برای نشستها و گفتوگوهای جمعی افکار عمومی کشورمان بدل شده و در سایه ضعف رسانههای رسمی کشور بیشتر شایعات و اخبار مهم تأثیرگذار بر افکار عمومی در بستر همین شبکهها تولید و بازنشر میشود. در نهایت نیز معمولاً به واکنشی مشهود در رفتارهای فردی و اجتماعی آحاد جامعه میانجامد.
برای نمونه، در شرایطی که افکار عمومی در سطح شهر شاهد نشانههایی از اعلام قریبالوقوع سیاست احتمالی دولت در قبال تعیین نرخ جدید برای بنزین بودند، رسانههای رسمی کشور در دنیای حقیقی و مجازی سکوت اختیار کرده یا به نقل از مسئولان کشور هرگونه تصمیمگیری در مورد افزایش نرخ بنزین را تکذیب کردند؛ اما همزمان در شبکههای اجتماعی، هشتگ بنزین به محلی برای گمانهزنی در مورد نرخ جدید این ماده محرک چرخ نقل و انتقال عمومی بدل شد؛ به طوری که از غروب پنجشنبه ۲۳ آبان این هشتگ به ترند شبکههای اجتماعی بدل شده بود و هر کس به نقل از مقامات مسئول گمنام یا حتی تحلیلهای شخصی خود نرخی را برای بنزین اعلام میکرد.
همزمان نیز تحلیل روند جستوجویهای کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی نشان میداد بخش عمدهای از کاربران فضای مجازی در حال جستوجوی عباراتی از جمله «آیا بنزین گران میشود؟» بودند؛ اما به دلیل سکوت مراجع رسمی تنها به پایگاههای غیر رسمی هدایت میشدند تا خواننده و شنونده تحلیلهای غیر رسمی و حتی ناامیدکننده در مورد نرخ جدید بنزین باشند.
این منابع غیر رسمی تأکید داشتند سهمیهبندی و افزایش قیمت بنزین از ساعت ۱۲ نیمه شب ۲۴ آبان آغاز میشود و قیمت بنزین حداقل ۲۰۰ درصد افزایش خواهد یافت؛ بنابراین بخشی از مخاطبان این رسانه در پی سکوت مراجع رسمی به پمپبنزینها مراجعه کرده و صفهای طویلی در مقابل آنها تشکیل دادند.
همزمان کانالها و گروههای معاند و ضد انقلاب نیز از فرصت استفاده کردند و با تهییج افکار عمومی و ترسیم آیندهای مبهم برای معیشت عمومی از جمله طرح موضوع احتمال سهمیهبندی آب و نان در آینده سعی در افزایش نگرانی افکار عمومی و کشاندن آنها به عرصههای ضد امنیتی داشتند.
با این حال تا پیش از ساعت ۲۴ پنجشنبه، همچنان سکوت مراجع رسمی ادامه داشت؛ آن هم در شرایطی که افکار عمومی در پی یک خبر رسمی و قابل اعتماد در مورد آینده بنزین بودند تا اینکه بالاخره بلافاصله با نمایش ساعت ۰۰:۰۰ بیانیه رسمی سهمیهبندی بنزین و افزایش نرخ سوخت از سوی مراجع رسمی منتشر شد!
اگرچه این رویکرد مراجع رسانهای رسمی کشور دلایل و مصالح خود را داشت؛ اما باید به این بعد ماجرا هم دقت کرد که این رفتار علاوه بر اعتبار و اعتمادزدایی از مراجع و رسانههای رسمی، بیش از پیش افکار عمومی را به تأثیرپذیری از شبکههای اجتماعی و شایعات منتشر شده در آن میکشاند. این مسئله در درازمدت میتواند پیامدهای امنیتی و اجتماعی سنگینی برای کشور داشته باشد؛ زیرا بیاعتبار شدن تریبونهای رسمی و متعهد در عمل به تقویت تریبونهای غیر رسمی و غیر متعهد میانجامد و بدون شک در شرایط بحران، یک تریبون غیر رسمی و غیر متعهد و البته پر مخاطب، از هر سلاحی علیه نظام و امنیت آن مخربتر و تهدیدآفرینتر است.
باید به این نکته مهم توجه داشت که اعتبار و اعتماد اصلیترین اجزای سرمایه اجتماعی یک نظام سیاسی هستند و برقراری فضای اعتماد میان دولت و ملت موجب تعامل بیشتر و بهتر آنها و افزایش مشارکت سیاسی مردم و کارایی نهادهای سیاسی میشود؛ پس شایسته بود که مسئولان و رسانههای رسمی پیش از اعلام سیاست جدید بنزینی دولت فضا را برای شایعهسازی شبکههای اجتماعی و رسانههای غیر رسمی باز نمیگذاشتند و با اعتباربخشی به رسانههای رسمی و گفتوگو با افکار عمومی در رسانههای رسمی، موجب حفظ اعتبار رسانههای رسمی در رقابت با رسانههای غیر رسمی میشدند.