مهدی فضائلی
جهان صحنه رقابت قدرتها برای افزایش سهم خود از داراییهای موجود و یا کشف نشده و کاستن از سهم دیگران است. در این میان قدرتهای رقیب مترصد فرصتهایی هستند که تحقق این هدف را برای آنها ممکن سازد بازیگرانی که در شناخت و بهرهمند شدن از فرصتها مرتکب اشتباه شوند نه تنها بر سهم خودشان نمیافزایند بلکه زمینهساز افزایش سهم حریف میشوند و جبران این اشتباه در عرصه روابط بینالملل بسیار دشوار و پرهزینه است.
در دوران جنگ سرد، این رقابت عمدتاً بین امریکا و شوروی در جریان بود و پس از فروپاشی شوروی سابق امریکا تلاش کرد خود را قدرت بلامنازع جهان معرفی کند. اروپا. اگر چه در بعد دفاعی و امنیتی، همچنان مشارکتگرایی با امریکا را جزو سیاستهای کلان خود دنبال میکند، اما با تاکید بر «عملیات پیشگیرانه» در مقابل سیاست «عملیات پیشدستانه» در برابر رویکرد یکجانبهگرایی امریکا واکنش نشان میدهد و همچنان مایل به رقابت با امریکا و ایفای نقش مستقل در حل و فصل مسائل بینالمللی است؛ رویکردی که در مواضع آلمان و فرانسه در برابر سیاستهای امریکا در عراق نیز نمود پیدا کرد.
اژدهای زرد نیز با در پیش گرفتن فرمول «جهانی شدن اقتصاد و چند قطبیگرایی» پس از پایان جنگ سرد، اگر چه تعامل با تمام دولتها به خصوص قدرتهای بزرگ را به عنوان یکی از سیاستهای راهبردی خویش برگزیده و بر این اساس علاقه چندانی به رویارویی با امریکا از خود نشان نمیدهد؛ اما از سوی دیگر، چون کسب و تداوم تاثیرگذاری ژئوپولتیک به عنوان یک قدرت بزرگ را نیز جزو راهبرد کلان خود تعریف کرده است از تضعیف موقعیت امریکا خشنود میشود. بویژه این که همراهی چین با امریکا در این مقطع «امنیت انرژی» را برای این کشور با مخاطره روبهرو خواهد کرد و بالاخره بازمانده اصلی امپراتوری فروپاشیده دوران جنگ سرد یعنی روسیه نیز به رغم ضعف مفرطی که گریبانگیرش شده. همچنان سودای بازگشت به موقعیت پیشین را در سر دارد و نیک میداند که تحقق این سودا در گرو تضعیف حریف سنتیاش یعنی امریکاست؛ اگر چه امروز احساس میشود، روسها بین انتخاب دو گزینه «ثبات استراتژیک» و «رقابت استراتژیک» سرگردان هستند.
واقعیتهای جای جای دنیا با صدای بلند به همه این بازیگران میگوید امروز فرصتی طلایی برای برداشتن گامی بلند در جهت عقب راندن امریکا و نزدیک شدن به خواستههاست.
تضعیف آشکار موقعیت امریکا در قاره همسایه خود و شکلگیری مثلث کوبا، ونزوئلا و بولیوی، برای مقابله با سیاستهای امریکا در منطقه امریکایی لاتین و جهان، عدم توفیق سیاستهای و تاکتیکهای امریکا در عراق، شکست مفتضحانه اسرائیل و امریکا در جنگ 33 روزه با حزبالله لبنان، دستیابی کره شمالی به سلاح اتمی به رغم تطمیعها و تهدیدهای مکرر امریکا و تضعیف جایگاه نومحافظهکاران حاکم بر این کشور در نزد افکار عمومی جهانیان، فهرستی از ناکامیهای چند سال اخیر است که نشان میدهد افول این امپراتوری آغاز شده است.
موضوع هستهای ایران نیز شرایط خاص و منحصر به فردی را فراهم کرده است تا تلخکامی بزرگتری را بر فهرست شکستهای این مدعی رهبری جهان بیفزاید. فرانسه آلمان، چین و روسیه در این شرایط میتوانند با آمریکا همراه شوند و علاوه بر سهیم شدن در این شکست، موقعیت خود را در منطقه حساس خاورمیانه و خلیجفارس به خطر اندازند و میتوانند با عدم همراهی خود، ضمن سرعت بخشیدن به افول امریکا، موقعیت خود را در منطقه بهبود بخشند و از مزایای موقعیت جدید بهرهمند شوند.
امریکا و 5 کشور دیگر حاضر در این صحنه بدانند ایران پایداری مومنانه را سرلوحه خود قرار داده است و با ارعاب و تهدید آنها هر چند به عمل نزدیک شود. میدان را خالی نخواهد کرد.