داود قاسمپور
یکی از مهمترین اهداف نهضت اسلامی، استقرار دولت اسلامی در کشور بود، این هدف بخصوص پس از سالهای 57ـ1356، به صورت جدی توسط حضرت امام(ره) و فعالان مذهبی ـ سیاسی تعقیب میشد. تشکیل شورای انقلاب اسلامی، اولین گام در این راستا بود و یکی از اهداف شورای انقلاب انتخاب افراد مناسب جهت اداره کشور پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود و امام مدام در این زمینه با اعضای شورای انقلاب رایزنی میکرد. حضرت امام(ره) در این زمینه علاوه بر شورای انقلاب اسلامی، با دیگر شخصیتها و گرههای سیاسی نیز رایزنی میکرد و از آنان کسب رأی و نظر مینمود. امام در یکی از نامههایی که در آذر 1357 به آیتالله حسین نوریهمدانی از شاگردان و یاران خویش ارسال کرد. معیارهای خود را برای افرادی که بایستی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی کشور را اداره نمایند اینگونه برشمرد:
1ـ نداشتن افکار و مکاتب انحرافی بلکه عدم تمایل به آن مکاتب، فقط افکار اسلامی داشته باشند.
2ـ لیاقت اداره یک وزارتخانه [را] داشته باشند یعنی مطلع و مدیر باشند.
3ـ معروف به ملیت و خوشنام باشند.
4ـ در دولتهای فاسد و مجلسین معروف به فساد عضویت نداشته باشند.
5ـ از سرمایهداران و معروف به سرمایهداری نباشند.
6ـ از طبقه روحانیون نباشند.
و در پایان نامهشان دستوری به این شرح به وی و نیز دیگر روحانیون و علمای قم صادر کردند:
با اسرع وقت در مجمعی از رفقای با اطلاع روشن در قم مطلب را طرح و بیدرنگ کوشش کنید در پیدا کردن چنین اشخاصی حداقل ده نفر را تعیین ولو به کمک مطلعین بلاد دیگر با تصدیق واجد شرایط و امضای آن، این مطلب به تهران هم تذکر داده شده است.(1)
بعد از ابلاغ این دستورها که با استناد به نامه فوق، به علمای تهران نیز ارسال شده بود، تکاپوها جهت معرفی شخصیتهای مورد نظر و منطق با معیارهای فوق برای امام(ره) آغاز شد.
سرعت گرفتن روند انقلاب اسلامی بخصوص برگزاری با شکوه تظاهرات تاسوعا و عاشورا در 19 و 20 آذر نقطه پایانی برای رژیم شاه بود، چرا که طی آن میلیونها نفر در سراسر کشور با حضوری گسترده در راهپیماییها و تظاهرات یک صدا شعار مرگ بر شاه سر دادند و خواستار تشکیل حکومت اسلامی به رهبری حضرت امام(ره) شدند. در یکی از بندهای قطعنامه پایانی تظاهراتکنندگان برچیده شدن رژیم پهلوی را خواستار شده بود: سقوط و برچیده شدن بساط شاه، رژیم سلطنتی استبداد و پایان یافتن همه گونه آثار استعمارگر خارجی که با استبداد داخلی پیوندی بنیادین دارد و استقلال واقعی قدرت به مردم مسلمان و مبارز ایران.
و در بندی دیگر از این قطعنامه خواستار:
برقراری حکومت عدل اسلامیبراساس آرای مردم، حفظ و پاسداری استقلال و تمامیت ارضی کشور و تامین آزادیهای فردی و اجتماعی با معیارها و ضوابط اسلامی(2) شده بودند.
پس از این تظاهرات، امام با صدور اطلاعیهای، به طور رسمی خبر از تشکیل دولت انتقالی ـ موقت ـ دادند و وظایف آن را این گونه برشمردند:
1ـ تشکیل مجلس موسسان از منتخبین مردم به منظور تصویب قانون اساسی جدید جمهوری اسلامی.
2ـ انجام انتخاباتبراساس مصوبات مجلس موسسان و قانون اساسی جدید.
3ـ انتقال قدرت به منتخبین جدید.(3)
این در حالی بود که محمدرضاشاه در تدارک فرار از ایران بود. 26 دی 1357 روز فراموش نشدنی در تاریخ معاصر ایران است. کسی که با استبداد تمام و برخلاف قانون اساسی مشروطه همه نهادهای حکومتی را به صورت مطلق در اختیار گرفته هر گونه فعالیتی آزاد را از مردم سلب کرده بود و طی 37 سال حکومت صدها تن از مردم این مرز و بوم را به خاک و خون کشیده بود در اثر مبارزات مردم کشور را ترک میکرد. مردم با اطلاع یافتن از این موضوع به خیابانها ریختند و غریو شادی سر دادند و فریاد مرگ بر شاه و درود بر خمینی را سر داده خواستار بازگشت امام خمینی و تشکیل حکومت اسلامی شدند. حضرت امام(ره) که از پاریس انقلاب اسلامی را هدایت میکرد بلافاصله بعد از خروج شاه ضمن تبریک آن به مردم ایران در پیامی به ملت تاکید کرد: دولت موقت برای تهیه مقدمات قانون انتخابات مجلس موسسان بزودی معرفی میشوند و به کار مشغول خواهد شد. وزارتخانهها موظفند که آنان را پذیرفته و با آنان صمیمانه همکاری کنند و سپس طی تذکری به عوامل رژیم گوشزد کردند که به جمیع نیروهای انتظامی، زمینی، هوایی، دریایی و صاحبمنصبان و درجهداران ارتش و ژاندارمری و غیر آنان توصیه میکنم که دست از حمایت محمدرضا پهلوی که مخلوع است و به کشور برنمیگردد و در خارج نیز با نفرت مردم مواجه هست بردارند و به ملت بپیوندند.(4)
پس از آن، رایزنیهای گسترده درباره تشکیل دولت موقت آغاز شد. محافل سیاسی در گزارشهایی از کریم سنجابی و مهدی بازرگان به عنوان روسای دولت موقت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی یاد میکردند ولی همه این گمانهزنیها در حد یک خبر غیر موثق بود و یاران امام با تاکید بر این که در این زمینه تصمیمی صورت نگرفته است، از دادن توضیحات بیشتر خودداری میکردند ولی ناظران سیاسی مهندس مهدی بازرگان را به عنون نخستوزیر دولت آینده یاد میکردند.
امام پس از بازگشت به کشور، در سخنرانی پرشوری که در بهشت زهرا ایراد کرد به صورت علنی و در میان اجتماع صدها هزار نفر که در بهشت زهرا تجمع کرده بودند، تشکیل دولت را اعلام کردند و فرمودند:
...من دولت تعیین میکنم. من تو دهن این دولت میزنم. من دولت تشکیل میدهم. من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین میکنم. من به واسطه اینکه ملت مرا قبول دارد دولت تعیین میکنم. این آقا [بختیار] که خودش هم خودش را قبول ندارد و رفقایش هم قبولش ندارند، ملت هم قبولش ندارد و فقط آمریکا از آن پشتیبانی کرد... ملت میگوید یک مملکت دو دولت ندارد لکن دولت غیرقانونی باید برود، تو [خطاب به بختیار] غیرقانونی هستی، دولتی که ما میگوییم قانونی است، دولتی است که متکی به آرای ملت است، متکی به حکم خداست..(5)
بنابراین صریحا دولت بختیار را غیرقانونی خوانده اعلام کردند که دولت تشکیل میدهند و پایههای مشروعیت آن را بر رای مردم و نیز وظیفه شرعی قرار دادند. پس از استقرار امام(ره) در مدرسه علوی و رفاه، تکاپوها جهت تشکیل دولت موقت آغاز شد. اکبر هاشمیرفسنجانی در این زمینه میگوید:
از اولین روز ورود امام به ایران مهمترین بحث در بین ما، تعیین نخستوزیر اعضای دولت انقلاب بود و چون از ابتدا تصمیم بر این بود که روحانیت در امور اجرایی دخالت نکند، همه ما به این نتیجه رسیده بودیم که در این زمینه از نیروهای نهضت آزادی و جبهه ملی استفاده شود.(6)
انتخاب بازرگان به نخستوزیر
تعیین نخستوزیر دولت موقت برعهده شورای انقلاب بود بنابراین شورای انقلاب در جلسه 14 بهمن 1357 پس از بحث و بررسی مهندسی مهدی بازرگان را به عنوان نخستوزیر معرفی کرد. بازرگان مبارزی تاجرزاده بود که تحصیلات خود را در دارالفنون و سپس در فرانسه به پایان رسانده و از بنیانگذاران و نیز استادان دانشکده فنی تهران بود. او در دوره نخستوزیری محمد مصدق، از حامیان جدی وی بود و مناصبی چون ریاست دانشکده فنی دانشگاه تهران، ریاست سازمان آب تهران، عضویت در هیات خلع ید از شرکت نفت انگلیس ـ ایران و ریاست هیات مدیره شرکت ملی نفت ایران را عهدهدار شده بود. او پس از کودتای 28 مرداد 1332، دستگیر شد ولی پس از مدتی دوباره آزاد و به دانشگاه بازگشت و به تدریس پرداخت. در سالهای پایانی دهه 1330 نهضت آزادی ایران را همراه با آیتالله طالقانی و یدالله سحابی بنیان نهاد و به خاطر فعالیت علیه رژیم پهلوی در 1341 دستگیر و زندانی شد. حمله مستقیم و بیپرده به شاه در جلسات دادگاه، وی را به عنوان مبارزی شجاع به مردم نمایاند. وی در طول سالهای نهضت امام(ره) همواره فعال بود و در 1357 این فعالیتها را شدت بخشید. چنانچه گفته شد در 29 مهر 1357 جهت دیدار با امام به پاریس رفت و در بازگشت به عضویت شورای انقلاب اسلامی درآمد. در دی 1357 از طرف حضرت امام به عنوان نماینده ایشان در کمیته تنظیم اعتصابات منصوب شد و بعد از ورود امام به کشور جزو نزدیکان امام بود و همواره با معظمله دیدار میکرد.(7) بنابراین نسبت به هر فرد غیر روحانی دیگری به تصاحب عنوان و سمت نخستوزیر مناسبتر بود و به خاطر این سوابق بود که از طرف شورای انقلاب اسلامی به عنوان نخستوزیر موقت به خدمت امام معرفی شد. اکبر هاشمیرفسنجانی در مورد انتخاب مهندس بازرگان به نخستوزیری در شورای انقلاب میگوید:
ما به عنوان اعضای شورای انقلاب پس از بحث و بررسی موضوع [انتخاب نخستوزیر] در جلسه 14 بهمن 1357 مهندسی بازرگان را پیشنهاد دادیم.(8)
این پیشنهاد در جلسه شب 14 بهمن 1357 به اطلاع امام رسانیده شد و جلسهای با حضور امام و نیز اعضای شورای انقلاب در این باره تشکیل شد. روزنامه اطلاعات که از آن جلسه با عنوان «جلسه مهم» یاد میکند گزارش داد که پس از بازگشت امام از پاریس، مهندس مهدی بازرگان از جمله کسانی بود که بارها با امام ملاقات داشت و این ملاقاتها همگی دور از چشم خبرنگاران صورت میگرفت. به دنبال جلسهای که دیشب تا ساعت یازده شب تداوم داشت، خبرنگار سیاسی اطلاعات در تماس با یکی از نزدیکان امام کسب خبر کرد که این مذاکرات درباره مستقر شدن حکومت عدل اسلامی به جای دولت غیرقانونی است و در این دولت مهندس مهدی بازرگان نقش مهمی خواهد داشت.(9)
در این جلسه موضوع پیشنهاد مهندس بازرگان به نخستوزیری در خدمت امام مورد بحث قرار گرفت. مهندس بازرگان در زمینه انتخاب خود به نخستوزیری میگوید:
مطلب را باید از عصر روز چهاردهم بهمن، سه روز بعد از ورود امام به تهران شروع کنیم. عصر شنبه که به مدرسه رفاه رفتیم. امام رامخاطب قرار داده، پرسیدند برای نخستوزیر چه کسی را تعیین کنیم، حاضرین ساکت مانده به یکدیگر نگاه میکردند. اسامی اشخاص از جمله آقای صدر حاج سید جوادی بینالاثنین به میان آمد. نمیدانم مرحوم مطهری بود یا یکی دیگر از روحانیون شورای انقلاب مرا مطرح کرد. اعضای غیر روحانی هم کسی را در نظر نداشتند ولی نظر عموم روی من رفت و اگر کسی موافقت نداشت حرفی نزد. آیتالله خمینی تبسم و اظهار خشنودی کرده گفتند به این ترتیب خیالم از هر دو طرف راحت شد... شورای انقلاب اصرار داشت فورا از من بله بگیرد و اعلامیه صادر کند. من نخواستم فورا قبول کنم و گفتم اجازه دهید مطالعه [و] مشورتی بنمایم... آیتالله خمینی با تبسم فرمودند بگذارید فردا صبح.
صبح یکشنبه 15 بهمن 1357 حوالی ساعت ده، جلسه کردیم. مقدمتا از حسن ظن آقایان و شخص امام تشکر کردم بعد با اشاره به متن حاضر شده اساسنامه (مصوب شورای انقلاب) متذکر شدم که شورای انقلاب مقام مجلس ملی را دارد و میتواند مرا عز نمایند... پس از تذکر و تصریح مطالب فوق گفتم خواهش میکنم آقایان نسبت به رأی و پیشنهادی که دادید تجدیدنظر فرمایند. مهدی بازرگان در ادامه میگوید که با اشاره به سوابق و نیز منش سیاسی اعلام کردم: معتقد به دموکراسی و اهل همکاری و مشورت و اعتقاد به دیگران هستم و خیلی مقید به نظم بوده از تندی و تعجیل احتزاز میکنم و علاقه به مطالعه و عمل تدریجی میباشم. در گذشته این طور بودهام و برای آینده هم همین رویهام را عوض نخواهم کرد... عکسالعمل مثبت یا منفی ندیدم من تکرار کردم که غیر از آنچه بودهام نخواهم بود... سکوت و قبولی و اصرار مجدد آقایان روحانی شورای انقلاب و امام در برابر شرایط و اتمام صحبت من باعث تعجبم شد و انتظار آن را نداشتم.(10)
ولی برخی اعضای شورای انقلاب اسلامی از جمله اکبر هاشمیرفنسجانی تاکید میدارند که مهندس بازرگان شرایطی را عنوان نکرد و صرفا از روحیه و منش و شیوه کاری خودشان سخن گفتند.(11) و به این ترتیب مهندس بازرگان را به عنوان نخستوزیر موقت انتخاب کردند. مراسم معارفه مهندس بازرگان، در بعدازظهر 16 بهمن 1357 در آمفی تئاتر مدرسه رفاه برگزار شد. کمیته استقبال از امام که هماهنگی همه برنامههای امام(ره) را برعهده داشت بعد از اعلام برگزاری مراسم فوق آمفی تئاتر فوق را مرتب و جایگاه مخصوص استقرار خبرنگاران، امام و اعضای شورای انقلاب را مشخص کردند و راس ساعت 17 بعدازظهر مراسم شورع شد.(12)
ابتدا امام در بیاناتی با اشاره به آشفتگی حاکم بر کشور بر لزوم غلبه بر این آشفتگیها تاکید کردند و سپس با اشاره به فلسفه حکومت در اسلام و نیز یادآوری شیوه حکومتداری امام علی(ع) و عدالت آن امام همام، فرمودند: ما میخواهیم یک همچو حکومت عدلی ایجاد کنیم. سپس با اشاره به تاریخچه رژیم پهلوی آن را غیر قانونی دانست و سپس تاکید کردند:
ما برای این که خاتمه دهیم به وضع کشور ما به واسطه اتکا به این آرای عمومی که شما الان میبینید و دید تاکنون که آرای عمومی با ماست و ما را به عنوان وکالت بفرمایید یا به عنوان رهبری همه قبول دارند از این جهت ما یک دولتی را معرفی میکنیم رئیس دولت را معرفی میکنیم موقتا دولتی تشکیل دهد که هم به این آشفتگیها خاتمه بدهد و هم یک مساله مهمی که مجلس موسسان است، انتخابات مجلس موسسان را درست کند و مقدمات آن را درست کند و مجلس موسسان تاسیس شود و همین طور مجلس انتخابات هم درست بشود و آنها دولت دائمی را انتخاب بکنند و مجلس موسسان که به آن القا میشود که جمهوری اسلامی را در رفراندوم بگذارد، با این که اعتقادم این است که دیگر احتیاج به رفراندوم نیست و مردم مکرر به جمهوری اسلامی رای دادهاند لکن برای این که بهانهها تمام بشود و شمارش آرا بشود و ما آزادانه باید یک همچو کاری بکنیم تا مردم بدانند که همه عالم بدانند که رای آزاد که مردم میدهند به که میدهند و به چه رژیمی میدهند. لهذا ما دولت موقت را تعیین کردیم و چون جناب آقای مهندس مهدی بازرگان را سالهای طولانی است از نزدیک میشناسم و یک مردی است صالح، متدین، عقیدهمند به دیانت و امین و ملی و بدون گرایش به یک مشی که بر خلاف مقررات شرعی است. من ایشان را معرفی یک تنبه دیگری بدهم و آن این که من ایشان را حاکم کردم، یک نفر آدمی هستم که بواسطه ولایتی که از طرف شارع مقدس دارم ایشان را قرار دادم و ایشان را که من قرار دادم واجبالاتباع است. ملت باید تدبع از او اتباع کنند...(13)
پس از بیانات امام متن حکم نخستوزیر که پس از تعیین کلیات آن توسط امام با مشورت آقایان بازرگان، مطهری، هاشمیرفسنجانی، مهدویکنی، یدالله سحابی، ابراهیم یزدی و چند نفر دیگر تهیه شده بود توسط هاشمیرفسنجانی قرائت شد:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای مهندس مهدی بازرگان بنا به پیشنهاد شورای انقلاب بر حسب حق شرعی و حق قانونی ناشی از آرای اکثریت قاطع قریب به اتفاق ملت ایران که طی اجتماعات عظیم و تظاهرات وسیع و متعدد در سراسر ایران نسبت به رهبری جنبش ابراز شده است و به موجب اعتمادی که به ایمان راسخ شما به مکتب اسلام و اطلاعی که از سوابقتان در مبارزات اسلامی و ملی دارم. جناب عالی را بدون در نظر گرفتن روابط حزبی و وابستگی به گروهی خاص مامور تشکیل دولت موقت مینمایم تا ترتیب اداره امور مملکت و خصوصا انجام رفراندوم و رجوع به آرای ملت درباره تغییر نظام سیاسی کشور به جمهوری اسلامی و تشکیل مجلس موسسان از منتخبین مردم جهت تصویب قانون اساسی نظام جدید وانتخاب مجلس نمایندگان ملت بر طبق قانون اساسی جدید رأی بدهد. مقتضی است که اعضای دولت موقت را هر چه زودتر با توجه به شرایطی که مشخص نمودهام تعیین و معرفی نمایید. کارمندان دولت و ارتش و افراد ملت با دولت موقت شما همکاری کامل نموده و رعایت انضباط را برای وصول به اهداف مقدس انقلاب و سامان یافتن امور کشور خواهند نمود.(14)
مهدی بازرگان سپس در حضور امام حکم فوق را از دست اکبر هاشمیرفسنجانی گرفت و سپس به ایراد سخنرانی پرداخت:
خدای بزرگ را شکر میکنم که چنین اعتبار و حسن شهرتی را که به هیچ وجه اهمیت و لیاقت آن را نداشتم به من ارزانی داشته و همین موهبت الهی باعث شده که آیتالله ابراز اعتماد و چنین ماموریتی را به بنده عنایت بفرمایند. همچنین تشکر از ملت ایران میکنم که آیتالله مکرر تاکید فرموده که به نام ملت، همصدای ملت و برای ملت، گامها و صداهای خود را برداشته و بلند کرده.
این ماموریت یعنی سیاست دولت موقت و تشکیل حکومت در شرایط بسیار دشوار و خطرناک و عظیمترین شغل و وظیفه و در عین حال بزرگترین افتخاری است که به بنده واگذار شده است. شاید حق داشته باشم بگویم که دشوارترین وظیفه و کاری است که در طول تاریخ هفتاد و دو ساله مشروطیت ایران به نامزدها و ماموران نخستوزیرهای دیگر شده باشد. قاعدتا با توجه به جثه ضعیف و نواقص و معایب خودم نمیبایستی قبول این مسئولیت را کرده و زیر بار چنین امری رفته باشم ولی از یک طرف بنا به ضرورت و وظیفه و مسئولیت طبیعی و انتظاری که داشتند مجبور بودم ناچار شوم قبول کنم و مخصوصا با تاسی به رویه و سنتی که خود آیتالله در سراسر دوران اداره و رهبری جنبش داشتهاید و با عزم راسخ و ایمان کامل به خدا و اعتماد به موفقیت این راه رهبری فرمودهاید من هم همین راه را میپیمایم و این اولین درسی است و اولین دستوری است که از آیتالله گرفتهام و فرمایش حضرت علی بن ابیطالب را به کار بستهام و میبندم که فرمودهاند «وقتی در برابر امر خطیر و کار مشکلی قرارگرفتید تردید نکنید وارد شوید و به حول و قوه الهی مسائل حل خواهند شد.» بنابراین عرض میکنم که با امید به خدا و امتنان از آیتالله و انتظار از ملت ایران و ملت جهان این ماموریت خطیر را قبول و تعهد کردم.
برای مخاطرات و زحماتش آمادهام و تا آنجا که مربوط به بنده باشد کوشش و منتهای کوش و نهایت جهاد را در راه عزیز ایران خواهم کرد و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم.(15)
سپس حضرت امام(ره) در بیاناتی کوتاه فرمودند:
من بعد از تشکر از ملت ایران که در این مدتهای طولانی رنج و زحمت بردند و با دادن خون خودشان برای اسلام خدمت کردند مطلبی را میخواهم به عرض ملت برسانم این است که نظر خودشان را راجع دولت آقای مهندس بازرگان که الان یک دولت شرعی اسلامی است اعلام کنند هم به وسیله مطبوعات هم به تظاهرات آرام در شهرها و در دهات و در هر جایی که مسلمان هست نظر خودشان را راجع به دولت اسلامی آقای مهندس مهدی بازرگان اظهار کنند.(16)
سپس در مصاحبه مطبوعاتی کوتاهی تاکید کرد که اگر ارتش و نیز بختیار از پذیرش این دولت سرپیچی کنند در وقت مقتضی به مجازات جزایی اسلام خواهند رسید.(17)
مهندس مهدی بازرگان نیز بعد از پایان مراسم در مصاحبهای مطبوعاتی شرکت کرد و به پرسشهای خبرنگاران پاسخ داد. وی در این مصاحبه ضمن تاکید بر هراس نداشتن از تهدیدات بختیار و نیز ارتش، تاکید نمود که این تهدیدها کوچکتر از آن است که بتوان در موردآن اندیشه کرد و سپس در جواب به بختیار که تاکید کرده بود تشکیل کابینه موقت جدی نیست و فقط سایه و خیال است تاکید نمود که این نه کابینه سایه است و نه خیال بلکه کابینه جدی است خیلی هم جدی.(18)