محمدعلی جعفری
سیاستمداران به طور معمول برای خروج از بحرانی که از کنترلشان خارج شده به ایجاد بحران دیگری دست میزنند؛ آنان با این کار دم را غنیمت شمرده و منتظر گذر زمان میمانند تا فرجی حاصل شود و بتوانند از بحران نجات یابند. در چنین شرایطی عقلانیتی بر رفتار آنان حاکم نیست و به طور دائم در باتلاقی که خود به وجود آوردهاند فرومیروند.
امریکائیان بعد از 27 سال که از انقلاب اسلامی میگذرد نمیتوانند باور کنند که در ایران انقلاب واقع شده بلکه هنوز خراب دوران سلطه را میبینند و تغییر رفتار نسبت به ایران برایشان به صورت تابویی هولناک درآمده است؛ از این رو با چنین دیدگاهی همواره در مقابل کشورمان رفتاری از روی نخوت و سلطه دارند و ناشیانه برای برونرفت از این وضعیت به ایجاد بحران میپردازند.
پیروزی جنبش اسلامی فلسطین در انتخابات اخیر و آهنگ فروپاشی اسرائیل، خواب را از آمریکا گرفته و لذا بازسازی این شکاف عمیق در نظام سلطه، آنان را وادار کرد که با عجله پرونده هستهای ایران را که به طور عادی در آژانس دنبال میشد به شورای امنیت ببرند، تا برای مدت کوتاهی از فشار روانی پیروزی حماس بکاهند و به مقامات اسرائیلی نیز روحیه بدهند.
اما به طرح پرونده هستهای تهران در شورای امنیت بحرانها یکی پس از دیگری سر باز کرده و خود را نشان میدهد؛ علاوه بر بروز اختلاف بین اعضای دائم شورا درباره چگونگی برخورد با مسأله هستهای ایران بحران مهمتری در بخش انرژی بروز کرده است؛ بحرانی که امریکائیان به طور مستقیم با آن دست به گریبان هستند و هنوز بعد از سه سال که از اشغال عراق میگذرد چون ابر سیاهی بر جهان سایه افکنده است و امریکا نتوانسته آن را حل کند بلکه روز به روز وخیمتر میشود. این بار درگیری امریکا با ایران همه را پریشان کرده است و رهایی از آن هم به سادگی امکانپذیر نیست. برای پیشگیری از بحران انرژی خانم رایس با عجله قصد دارد به کشورهای استرالیا و ژاپن مسافرت و با هم پیمانان خود که شدیداً نگران هستند مذاکره کند. وی در مورد اهداف سفر خویش به استرالیا و ژاپن در مصاحبه با یک روزنامه استرالیایی به امر حیاتی انرژی اشاره میکند و درباره تأثیرپذیری است خارجی کشورها از انرژی سخن میگوید و این امر برای عقل کل سیاست! تعجب آور نیست. روزنامه مورد اشاره مینویسد: «وزیر خارجه امریکا درباره موضوعات مورد بحث در این نشستها خاطر نشان کرد که انرژی نیز مورد گفت و گو قرار خواهد گرفت؛ زیرا نیاز به انرژی، سیاست خارجی با دیپلماتیک را هدایت میکند که حتی من چهار یا پنج سال پیش فکرش را نمیکردم.» ایران دومین کشور تولیدکننده نفت در جهان میباشد و نکته مهمتر این که امنیت تأمین انرژی جهان نیز به امنیت تهران بستگی دارد؛ زیرا عمده نفت جهان از کشورهای حوزه خلیجفارس تأمین میشود و تمام کشتیهای نفتکش از تنگه هرمز عبور میکنند که ساحل شمالی آن به وسعت تمام مرزهای کشورهای خلیج همیشه فارس در اختیار جمهوری اسلامی ایران میباشد. هرگونه فکری که به دنبال درگیری نظامی با ایران باشد ناخواسته جهان را وارد بحران غیرقابل کنترل میکند. در شرایط کنونی که بحرانهای افغانستان و عراق حل نشده روی دست امریکا مانده است، بحران جدید این کشور را از درون و بیرون متلاشی خواهد کرد؛ لذا هیچ دیوانهای نمیتواند فکر حمله نظامی به تهران را در سر بپروراند؛ زیرا ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی به خلاف عراق و افغانستان با امکانات نظامی متعارف هم میتواند بسیاری از قدرتها را زمینگیر کند. رئیسجمهور محترم هم در لرستان گفتند که «اگر کسی با ما درگیر شود، ایران داغ ننگ و پشیمانی را بر پیشانی آنان حک خواهد کرد.»
در شرایط کنونی امریکا با بردن پرونده هستهای ایران به شورای امنیت مشکل خود را بیش تر و بر عکس موقعیت ما را قوی تر کرده است. باید گفت: عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد.
در چنین شرایطی نباید گرفتار جنگ روانی دشمن شویم و از خود ضعف نشان دهیم؛ بلکه برعکس زمان افزایش قدرت چانهزنی و امتیازگیری از دشمن فرارسیده است، البته اگر فنسالارانی که با وزارت خارجه در ارتباطند باوری به این امر داشته باشند و در چنین وضعیتی که در موقعیت برتر هستیم، با برگزاری «همایش بینالمللی انرژی و امنیت» و ایراد سخنرانی برای رفع نگرانی خانم رایس که «ایران به دنبال تأثیرگذاری انرژی بر سیاست خارجی نیست» عملاً نگرانی آمریکاییان را کاهش ندهند و آنان را علیه خودمان جریتر نکنند و بگذارند آنان به سوی ما بیایند نه این که ما با ذلت دستمان را بالا ببریم.