تاریخ انتشار : ۰۲ آذر ۱۳۸۷ - ۱۰:۰۳  ، 
کد خبر : ۶۰۷۷۰

تحلیل سیاسی تحولات منطقه و جهان در گفت‌وگوی اختصاصی با دکتر ولایتی

اشاره: اگر بخواهیم برای این مصاحبه آقای دکتر ولایتی کدی قرار بدهیم باید این مصاحبه را مصاحبه «فرانسه ـ هسته‌ای» نامگذاری و کدگذاری کنیم. دکتر ولایتی در این مصاحبه به حقایقی اشاره کرده است که می‌تواند راهگشای ما در مذاکرات هسته‌ای با گروه 1+5 باشد. او در این مصاحبه خواستار تحکیم روابط با فرانسه شده و از طرفی یادآوری کرده است که به روابطمان با انگلیس و بویژه آلمان بیش از اندازه بها ندهیم چرا که کشورهایی مثل آلمان و انگلیس جایگاه فرانسه را در اروپا ندارند و سرسپردگی‌شان به آمریکا بیش از سایر کشورهای اروپایی است. او در این مصاحبه یادآور شده است که فرانسویها مثل ما ایرانیها دارای فرهنگ ضدآمریکایی هستند و مثل ما ایرانیها سابقه انقلاب آزادی‌بخش را دارند. دومین بخش مهم این مصاحبه اشاره دکتر ولایتی به سابقه هسته‌ای ایران است. دکتر ولایتی از جمله معدود مسئولینی است که حق گذشتگان را درباره فعالیتهای هسته‌ای ایران ادا کرده است. او برخلاف برخی از افراد که تلاش می‌کنند تمام پیشرفتها و دستآوردهای هسته‌ای ایران را محدود به یکی دو سال اخیر بکنند صریحا اعلام کرده است که فعالیتهای هسته‌ای ایران از زمان دولت مهندس موسوی و دوره مهندس امراللهی آغاز شد و خود او به عنوان وزیر خارجه دولت آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی پیگیر انعقاد قرارداد هسته‌ای ایران با چین بوده است...

* با توجه به اینکه بخشی از نتایج انتخابات ریاست جمهوری فرانسه به تحولات خاورمیانه و اختصاصاً به کشور ما هم باز می‌گردد تحلیل جنابعالی درباره این انتخابات چیست و پیش‌بینی شما در این باره چگونه است؟

** - پیش‌بینی آسان نیست بخصوص که دو کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری فرانسه اختلاف آرا داشتند در دور دوم آرا خیلی از هم فاصله نخواهد داشت.

من احتمال می‌دهم که گلیست‌ها پیروز شوند و ممکن است که آمار سارکوزی مطلوب همه گلیست‌ها نباشد اما در عین حال اگر دست‌راستی‌ها و گلیست‌ها بخواهند کاندیدای مشترکی را انتخاب کنند بین آقای سارکوزی و خانم رویال سگولن سارکوزی را انتخاب می‌کنند. عرض کردم پیش‌بینی کردن سخت است. با در نظر گرفتن جمیع شرایط احتمال اینکه آقای سارکوزی رای بیشتری بیاورد زیاد است.

* دلیل خاصی دارید برای این نکته که پیروزی گلیست‌ها را پیش‌بینی می‌کنید؟ برخی کارشناسان معتقدند که چون اروپا مشکلات کارگری دارد، مشکلات اقتصادی دارد، مشکل بیکاری دارد، مشکل مهاجرت دارد، عامه مردم اروپا طبقه متوسط یا زیرمتوسط هستند. اقبال مردم اروپا به سوسیالیستها بیشتر است. چه جوابی به این اظهارنظرها دارید؟

** ـ بیکاری و مشکلات اقتصادی و مشکل مهاجرین باعث شده که امید مردم اروپا بویژه فرانسه به چپ‌ها بیشتر باشد تا دست‌راستی‌ها. امیدشان به سوسیالیستها تا سرمایه‌داران بیشتر است. اما این نکات تعیین‌کننده نهایی در سرنوشت انتخابات فرانسه نیست. آقای لوپن فقط توانست 10 درصد رأی بیاورد. آقای لوپن راست‌افراطی بود. راست‌های افراطی به سوسیالیستها رأی نمی‌دهند. آقای بایر هم حدود 11 درصد رأی آورد. جمع آرای کاندیداهایی که به دور دوم انتخابات ریاست جمهوری فرانسه راه نیافته‌اند نشان می‌دهد که در آینده آنها روی کاندیدای گلیست اجماع خواهند کرد.

دست‌راستی‌های افراطی به سوسیالیستها رأی نخواهد داد. آن کس که تمرکزگراست باز آن هم سوسیالیستها را قبول ندارد. سوسیالیستها بیشتر انترناسیونالیست هستند، گلیست‌ها ناسیونالیست هستند. در شرایطی که مشکلات اقتصادی حاکم باشد، امید به پیروزی سوسیالیستها بیشتر می‌شود. از طرف دیگر در چنین شرایطی مردم ناسیونالیست‌تر می‌شوند. در شرایط سخت اقتصادی دکان ناسیونالیسم بیشتر رونق می‌گیرد. مردم می‌گویند ما اگر بتوانیم مهاجرین را بیرون کنیم و بومیان فرانسه بر اقتصاد فرانسه حاکم شوند، وضع اقتصادی بهتر می‌شود. یکی دیگر از دلایل پیش‌بینی من برای پیروزی آقای سارکوزی این است که او قبلاً وزیر کشور بود. تجربۀ خوبی از کار در حوزه قوه مجریه دارد. سابقۀ مدیریتی ادارۀ کشور را دارد. اما خانم رویال سگولن چنین سابقه‌ای ندارد.

آقای سارکوزی ارتباطات بین‌المللی بیشتری دارد. در صحنه بین‌المللی شناخته شده‌تر است. طبیعتاً سیستم‌های تبلیغاتی اروپا به آقای سارکوزی توجه بیشتری خواهند کرد.

* نظر شما درباره این نظر برخی از کارشناسان که روی کار آمدن خانم‌ها در اروپا یک موج و یک مد شده و به همین دلیل احتمال پیروزی خانم رویال سگولن در اروپا زیاد است چیست؟

** ـ روی مد و موج نمی‌شود حساب باز کرد. اگر خانم رویال سگولن قدرتمندی خانم تاچر در انگلیس یا خانم گاندی در هند یا خانم باندرانایکه در سریلانکا را داشته باشد بله احتمال روی کار آمدن خانم رویال سگولن در فرانسه زیاد است اما به حساب مد و موج نمی‌توان پیش‌بینی پیروزی برای خانم سگولن کرد. مردم به کارآیی کاندیداها نگاه می‌کنند. می‌خواهد زن باشد یا مرد.

* روی کار آمدن گلیست‌ها، در روابط ایران و فرانسه چه تحولاتی را به وجود می‌آورد؟

** ـ اینکه گلیست‌ها روی کار باشند یا سوسیالیستها روی کار باشند در سیاست کلی کشورها فرق نمی‌کند. اینکه چه حزبی روی کار بیآید در سیاست خارجی تغییرات بوجود نمی‌آید. با آمد و رفت حکومتها سیاست خارجی کشورها دچار فراز و نشیب نمی‌شود. اگر ما با فرانسه رابطه‌مان خوب تدارک بشود، هر کدام از این دو گروه روی کار بیایند، می‌شود به آینده روابط با فرانسه امیدوار بود. به نظر من باید از طرف ایران روی روابط با فرانسه تدبیر ویژه صورت بگیرد. 27 کشور عضو اتحادیه اروپا را باید به چند دسته تقسیم کرد. کشورهای درجه اولی که نقش بسیار تاثیرگذار دارند و استقلال رای بیشتری دارند. 3 کشور آلمان انگلیس و فرانسه 3 کشوری هستند که بالاترین درجه تاثیرگذاری را در سیاستهای اروپایی دارند و به لحاظ بین‌المللی می‌شود گفت که کشورهای درجه اول هستند. باز بین این 3 کشور فرانسه و انگلیس بر آلمان ارجحیت دارند، به لحاظ میزان تأثیرگذاری. به دلیل اینکه از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل هستند. بین فرانسه و انگلیس، فرانسویها از استقلال رأی بیشتری در مقابل آمریکائیها برخوردار هستند و هم یک عرق ملی دارند و هم یک عرق قاره‌ای دارند.

انگلیسی‌ها از بعد از جنگ دوم جهانی سیاست‌هایشان تابعیت بسیار نزدیک و ملموسی از سیاستهای آمریکا دارد. آلمانیها چون جزو شکست‌خوردگان جنگ دوم جهانی هستند همچنان تحت فشار آمریکائیها هستند. حتی هم اکنون تحت اشغال نظامی آمریکایی‌ها هستند. آمریکایی‌ها در آلمان پایگاه نظامی دارند و آلمانی‌ها مجاز نیستند هر کاری را انجام دهند. آثار شکست جنگ دوم جهانی سایه‌اش بر آلمان هست. فرانسه اینطور نیست.

فرانسه هم به لحاظ اینکه جزو انگلوساکسونها نیست خود هویت متفاوت فرانسوی از آنگلوساکسون‌ها یک حمیت ملی بیشتری به اینها می‌دهد و اینها به این آسانی زیر بار انگلوساکسونها نمی‌روند. آثاری هم ما می‌بینیم نمونه‌اش حمایت مستقیم و غیرمستقیم فرانسه در طول این سالها از ایالت کبک کانادا بود که فرانسه زبان هستند و این همچنان در بستر ناسیونالیسم فرانسه این ابراز شخصیت مستقل و استقلال رأی فرانسویها در مقابل آمریکا همچنان جاری است. در گذشته آقای ژیسکاردستن را داشتیم از گلیست‌ها و آقای میتران را داشتیم از سوسیالیستها. در زمان آقای ژیسکاردستن شما خاطرتان هست که اینها امام خمینی را پذیرفتند در فرانسه در حالیکه کویت اجازه نداد امام خمینی وارد آن کشور شود. فرانسویها امام خمینی را پذیرفتند کویتی‌ها نپذیرفتند. فرانسویها امام خمینی را با احترام پذیرایی کردند و نگه داشتند و بعد هم موافقت کردند که امام به ایران بیاید. این سیاست را مقایسه کنید با سیاست آمریکایی‌ها که از ابتدا کمر به نابودی انقلاب اسلامی بستند و پیروزی انقلاب اسلامی یکی از آثارش قطع ید آمریکایی‌ها بود. فرانسویها با این انقلابی که مشخصه ضدآمریکایی داشت در آن زمان همراهی کردند. در زمان آقای میتران هم روابط ما با فرانسویها بسیار خوب بود. در زمان آقای میتران بنده در وزارت امور خارجه بودم. روابط ما خیلی خوب بود. بعضی حوادث ناخواسته پیش آمد که تلاشهایی شده بود و به نتایج خوبی رسیده بودیم را تخریب کرد.

در عین حال آقای میتران آن زمان در مقابل آمریکائیها در حمله اولشان به کویت و عراق ایستادگی کرد. فرانسه در زمان آقای میتران رودرروی آمریکائیها ایستاد. همان طور که آقای شیراک هم در مقابل آمریکائیها مواضع سرسختی از خود نشان داد. ظرفیت های لازم برای توسعه روابط با فرانسه خیلی بیشتر از سایر کشورها است.

* آیا از تحلیل شما می‌توانم نتیجه بگیرم که شما نسبت به سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با تحکیم روابط با فرانسه انتقاد دارید؟

** ـ بهتر است بگویید که در رابطه با تحکیم روابط با فرانسه توصیه دارم. انتقاد ندارم. توصیه من این است که مسئولین فعلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به تحکیم روابط با فرانسه بیشتر بپردازند. فرانسه یکی از 27 کشور اروپایی نیست. فرانسه یک بیست و هفتم اروپا نیست. فرانسه تعیین‌کننده است. از یک سو قدرتی است که صاحب حق وتو است. صاحب تکنولوژی پیشرفته فضایی و هوایی و هسته‌ای است. در فضا کشور فرانسه جزو آن دسته از کشورهایی است که حرف اول را می‌زند. در صنایع هواپیمایی در ساخت میراژ، ایرباس جزو آنهایی هستند که حرف اول را می‌زنند. در هسته‌ای اولین کشوری است که جوش هسته‌ای دارد در آنجا انجام می‌شود. جوش هسته‌ای تکنولوژی آینده بشر است. ما الان این کاری که در دنیا شاهدش هستیم و خود ما داریم انجام می‌دهیم و دیگران هم انجام می‌دهند شکاف هسته‌ای است. بسیاری از این آلودگی‌های محیط زیست بخاطر هسته‌ای در نتیجه شکاف هسته‌ای است. پسماند مضر و زیان بخش ناشی از شکاف هسته‌ای خیلی بیشتر از جوش هسته‌ای است. جوش هسته‌ای یعنی همین پدیده‌ای که در خورشید دارد انجام می‌شود. یعنی دو تا اتم با هم یکی، می‌شوند مازاد ماده‌ای که تبدیل به انرژی می‌شود می‌شود انرژی هسته‌ای. اولین کشوری که با سرمایه‌گذاری بین‌المللی و با تکنولوژی خود آن کشور دارند این طرح عظیم را انجام می‌دهند در فرانسه است.

 فرانسه با این امکانات فنی و با استقلال نسبی که دارد با حق وتویی که در شورای امنیت دارد و با فرهنگ عمیق سیاسی و ادبی و هنری که دارد و نقشی که در نهضت‌های آزادی جهان بعد از انقلاب کبیر فرانسه داشته یک کشور استخوان دار است. روی فرانسه باید حساب مستقل باز کرد.

* آقای سارکوزی در تبلیغات انتخاباتی‌اش از استحکام روابط با آمریکا سخن می‌گوید اما خانم سه گلن نگاه به شرق دارد. به استحکام روابط با چین توجه دارد. این نکته را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

** ـ من فکر می‌کنم چون غربی‌ها نوعا تصمیم‌شان را گرفته‌اند که از آقای سارکوزی حمایت کنند خانم رویال آلترناتیوی که برایش می‌ماند نگاه به شرق است. می‌بیند که غربی‌ها تصمیم‌شان را درباره آقای سارکوزی گرفته‌اند و بالاخره این هم یک سیاستی است که طرفداران خاص خودش را دارد و در جهت تقویت روابط با چین است.

در ضمن این کار خانم رویال حکایت از یک آینده نگری هم می‌کند. ممکن است آقای سارکوزی به این نتیجه برسد که وضعیت اقتصادی فرانسه الان وضعیت خوبی نیست زمانی در اواخر دهه 90 قرن گذشته فرانسه به لحاظ اقتصادی از انگلیس جلوتر بود الان فرانسه از انگلیس عقب‌تر است. برای فرانسویها این مقایسه‌ها بسیار سخت است. می‌بینند که اقتصاد چین در بین کشورهای جهان بیشترین دستآورد و جهش را داشته است. چند سال است که رشد اقتصادی در چین دو رقمی است. بازار چین بازار عظیمی است که اگر فرانسه بتواند با چین پیش برود چین از تکنولوژی فرانسه استفاده کند فرانسه از بازار چین استفاده کند. این یک رابطه بسیار خوبی است. اگر این کار را بکنند، اقتصاد فرانسه تحول پیدا می‌کند. نگاه خانم رویال به چین به این دلایل است.

اگر اجناس چینی به فرانسه سرریز شود به دلیل اینکه تولیدات چینی ارزان‌تر از تولیدات فرانسوی است عملا زندگی مردم فرانسه راحت‌تر می‌شود و خانم رویال در این نگاه به چین پیروز می‌شود. فرانسه هم متقابلاً می‌تواند به چین تکنولوژی روز بفروشد. اگر روابط چین و فرانسه حساب شده صورت بگیرد به نفع هر دو طرف است.

* آیا سیاست نگاه به شرق خانم رویال سه گلن شامل ایران هم می‌شود؟

** ـ آینده روابط ایران و فرانسه بستگی دارد به اینکه چه تدبیری از سوی ما و طرف فرانسوی هر دو اتخاذ شود. بدنه سیاست خارجی فرانسه تمایلش به توسعه روابط با ایران است. چه گلیست‌ها پیروز شوند و چه سوسیالیستها.

در زمان حکومت آقای شیراک ما با توتال قرارداد بستیم. سد سرمایه‌گذاری در پارس جنوبی را توتال شکست. توتال فرانسه و پترونال مالزی و یک شرکت روسی آمدند و پارس جنوبی را راه انداختند.

در آن زمان این دولت فرانسه بود که از توتال پشتیبانی کرد و اجازه داد که بیاید و در طرح پارس جنوبی سرمایه‌گذاری کند. آمریکایی‌ها علی‌رغم تهدیدشان نتوانستند کاری از پیش ببرند. به دلیل اینکه دولت فرانسه پشت توتال ایستاد و این موضوع در زمان دولت آقای شیراک اتفاق افتاد. البته مقدمات این کار در زمان دولت آقای میتران فراهم شده بود.

بنابراین روابط ما با فرانسه چه سوسیالیستها سر کار بیایند چه گلیست‌ها روال طبیعی خودش را دارد. مدیرکل وزارت خارجه فرانسه اخیرا در تهران بود. همین دو سه هفته اخیر. او به صراحت گفت که آقای سارکوزی یا خانم رویال سرکار بیایند تغییری در سیاست خارجی ما بوجود نخواهد آمد و این سیاست ماست. سیاست کار با ایران تغییری نخواهد کرد.

* با توجه به بستر ضدآمریکایی که در فرانسه وجود دارد و با توجه به اینکه خانم رویال سه گلن هم شعارهای ضدآمریکایی بویژه ضدبوش داده است به نظر شما هدف خانم رویال سگولن چه می‌تواند باشد؟

** ـ خانم رویال سه گلن خواسته است از روح ناسیونالیسم فرانسه استفاده کند.

فرانسویها مردم بسیار ضدآمریکایی هستند. مردم فرانسه ضدآمریکایی هستند. فرهنگ فرانسوی ضدآمریکایی است. البته این را هم اضافه کنم شرایط جدید جهانی وضعیت آمریکا در خاورمیانه مقاومت حزب‌الله لبنان و شکست اخیر اسرائیل شرایطی را به وجود آورده که هرکس در فرانسه بخواهد روی کار بیاید باید حسابش را از آمریکا جدا کند. باید به مردم اطمینان دهد که دنباله روی سیاستهای غلط آمریکا در جهان بویژه منطقه خاورمیانه نخواهد بود. هم اکنون انگلیس از اینکه همراه با آمریکا به باتلاق خاورمیانه قدم گذاشتند، پشیمان هستند. بلر امروز پایین‌ترین رأی را در بین مردم انگلیس دارد. بالتبع بلر و حزب کارگر انگلیس هم پایین‌ترین حمایت و رای را در بین مردم دارد. و به طور طبیعی در انتخابات آینده انگلیس محافظه‌کاران پیروز خواهند شد.

شکست آقای بلر و حزب کارگر انگلیس نتیجه تبعیت‌های دولت انگلیس از آمریکا در عراق و خاورمیانه است. زمانی که در داخل خود آمریکا دمکراتها در مقابل سیاستهای جمهوریخواهان در عراق و خاورمیانه ایستاده‌اند هیچ عاقلی در فرانسه یا هر نقطه دیگر اروپا به خود اجازه نمی‌دهد که از آمریکا دنباله‌روی کند. پیروی از سیاستهای آمریکا برای هیچ کاندیدایی امتیاز به وجود نمی‌آورد. هر کاندیدایی که در فرانسه از سیاستهای آمریکا حمایت و پیروی کند حتما در انتخابات شکست می‌خورد. می‌بازد. ضمن اینکه فرانسه در لبنان به عیان شکست را پذیرا شد. فرانسه در لبنان پرچمدار تصویب قطعنامه‌هایی شد که این قطعنامه‌ها عملی نشد. مثل خلع سلاح حزب‌الله لبنان. مثل بستن مرز سوریه با لبنان. مثل تشکیل دادگاه محاکمۀ متهمین قتل آقای رفیق حریری. فرانسه پرچمدار بود.

فرانسه در لبنان کار بی‌حاصلی کرد. فرانسه با حمایت از گروه سینیوره و جنبلاط و حریری عملا در مقابل مردم لبنان بویژه حزب‌الله لبنان و مسیحیان آزاده لبنان و مسلمانان اهل تسنن لبنان ایستاد و هزینه سنگینی پرداخت کرد و هیچ دستاوردی هم برایش نماند.

هم اکنون حزب‌الله لبنان تمام امتیازها را در اختیار دارد، گروگان اسرائیلی را در اختیار دارد و سر حرف خودش ایستاده و حکومت سینیوره را به رسمیت نمی‌شناسد و آن را یک حکومت غیرمردمی می‌داند. و در این میان فقط شکست برای فرانسه در لبنان باقی ماند. در اجلاس اخیر ریاض از مقاومت لبنان تجلیل کردند و از اسرائیل انتقاد کردند. در حالی که همین کشور عربستان، اردن، مصر این سه کشور و بعضی دیگر از کشورهای تابع اینها به جای اینکه ایراد را به اسرائیل بگیرند به حزب‌الله لبنان ایراد می‌گرفتند و در همان زمان آقای سیدحسن نصرالله گفت که ما را به خیر شما امید نیست شر مرسانید. امروز بالاخره همین کشورهای عربی که منتقد حزب‌الله لبنان بودند امروز می‌گویند در اجلاس ریاض که در فروردین ماه تشکیل شد میزبانی عربستان بود در این اجلاس از مقاومت حزب‌الله لبنان در برابر اسرائیل حمایت کردند. آمریکا در ماجرای لبنان فرانسویها را فریب دادند همان طور که در ماجرای هسته‌ای ایران نیز آمریکائیها فرانسویها را فریب دادند.

آمریکائیها دنبال تامین امنیت در اسرائیل هستند و برای آنها اهمیت ندارد که در لبنان چه بگذرد، در حالی که برای فرانسه مهم است که لبنان بماند مقتدر بماند. در لبنان فرانسه شکست خورد. بنابراین هم در لبنان و هم در قضیه عراق و هم در قضیه هسته‌ای ایران کلاه سر فرانسه رفت. هرکس در فرانسه روی کار بیاید چه خانم رویال و چه آقای سارکوزی باید حساب خودش را از آمریکا جدا کند. اعتبار بین‌المللی آمریکایی‌ها رو به سقوط است. فرانسه باید حتما راهش را از آمریکا جدا کند.

* ورود شما به مسایل هسته‌ای ایران از زمانی آغاز شد که به نمایندگی از ایران پیامی را خطاب به ولادیمیر پوتین به روسیه بردید، و از آن تاریخ این ذهنیت ایجاد شد که شخص شما هم به جرگه مذاکره‌کنندگان هسته‌ای پیوستید. نظر خودتان در این زمینه چیست؟

** ـ من از طرف آقای رئیس‌جمهور به روسیه پیام بردم. از طرف مقام معظم رهبری به این سفر نرفتم. آقای رئیس‌جمهور از بنده خواستند، پیشنهاد کردند مقام معظم رهبری هم پذیرفتند که من پیام آقای رئیس‌جمهور را ببرم برای روسیه. این معنایش این نیست که بنده بخواهم جایگزین کسی بشوم. قصد ایفای نقش در این میان نیست. نظیر این سفرها را به لبنان و عربستان داشتم و این نوع کارها فقط در جهت کمک به مسئولین مربوط بوده و هست.

در مورد مسایل هسته‌ای عرض کنم که امروزه یکی از نشانه‌های قدرت یک کشور داشتن دانش انرژی هسته‌ای است. همه کشورهای جهان به دنبال دستیابی به انرژی هسته‌ای هستند. برای اولین بار وقتی آمریکایی‌ها اقدام به دستیابی به انرژی هسته‌ای کردند کاملا مخفیانه عمل کردند. روسیه در زمان استالین هم دستیابی به انرژی هسته‌ای را مخفیانه انجام دادند. فرانسویها هم وقتی اقدام به تلاش برای دستیابی به انرژی هسته‌ای کردند، تحت فشار آمریکا و شوروی قرار گرفتند. همین طور هند و پاکستان تحت فشار شدید به انرژی هسته‌ای دست یافتند. بنابراین اگر در برابر ایران مقاومت می‌کنند و تلاش می‌کنند که ایران به انرژی هسته‌ای دست نیابد امری بدیهی است.

دستیابی ایران به انرژی هسته‌ای مطلوب کشورهای قدرتمند جهان نیست.

عامه مردم دنیا از اینکه کشوری مثل ایران به انرژی هسته‌ای دست یابد، خوشحال هستند، اما برخی دولتها از پیشرفتهای هسته‌ای ایران ناخشنود هستند.

دستیابی ایران به انرژی هسته‌ای از زمان دولت آقای مهندس موسوی شروع شد. از همان زمان ایران به شدت تحت فشار است که به دانش انرژی هسته‌ای دست نیابد.

همین آقای امراللهی که مسئول بود، آغازکنندۀ این کار بود. کار در دولت آقای هاشمی‌رفسنجانی نیز به شدت دنبال شد. در زمان دولت آقای خاتمی هم این کار دنبال شد و هم اکنون نیز این کار ادامه دارد. انرژی هسته‌ای ایران محصول حداقل 20 سال کار فشرده در نظام جمهوری اسلامی ایران است.

کار مستمر. در ابتدا غربی‌ها پیشرفتهای هسته‌ای ایران را خیلی جدی نگرفتند. بعدها وقتی پیشرفتهای هسته‌ای ایران را دیدند جلویش ایستادند ایران در مقابل فشارهای خارجی علیه انرژی هسته‌ای خودش دو راه داشت.

یا اینکه باید تمکین می‌کرد و از دستیابی به انرژی هسته‌ای دست برمی‌داشت. در آن شرایط هر وقت می‌خواستیم شروع کنیم کارمان سخت‌تر از امروز بود. هرچه زمان پیش می‌رود محدودیت‌ها علیه کشورهایی که می‌خواهند به انرژی هسته‌ای دست یابند، بیشتر می‌شود.

 هم اکنون ایران به تولید انبوه صنعتی رسیده است. یک روزی ایران برای ساخت یک عدد سانتریفیوژ مشکل داشت ولی هم اکنون ما به تکنولوژی تولید انبوه سانتریفیوژ رسیده ایم. غربی‌ها عدد تولید 1300 عدد سانتریفیوژ را قبول دارند. ما مراحل سختی را پشت سر گذاشته‌ایم. تحریم‌ها را تحمل کرده‌ایم. اگر ما در مسایل هسته‌ای کوتاه بیائیم فردا به پیشرفتهای موشکی ما هم ایراد خواهند گرفت. دور تا دور ما آرایش موشکی قرار گرفته است فردا همین کشورهایی که با پیشرفتهای هسته‌ای ما مخالفت می‌کنند، خواهند گفت که شما حق تولید فلان موشک را هم ندارید. کار به جایی می‌رسد که اجازه نمی‌دهند ما برای دفاع از خودمان هم موشک نداشته باشیم.

فردا ممکن است نسبت به تعداد نیروهای ارتش و سپاه ما هم ایراد بگیرند. همان کاری که در «بوسنی» انجام دادند. در قرارداد زیتون در بوسنی در همه چیز برای بوسنیایی‌ها محدودیت قرار دادند.

* شما جزو معدود مسئولینی هستید که به این نکته که دستیابی به انرژی هسته‌ای از زمان دولت آقای مهندس موسوی شروع شده است و ذکر خیری هم از مهندس امراللهی رئیس سازمان انرژی اتمی دولت مهندس موسوی به عمل آوردید. چرا بعضی‌ها به این نکته اعتراف نکرده و اشاره نمی‌کنند؟

** ـ من خودم به عنوان وزیر امور خارجه دولت مهندس موسوی در دستیابی ایران به انرژی هسته‌ای نقش فعال داشتم. دستگاه سیاست خارجی ما در تلاش برای این موضوع بودند. بنده وزیر امور خارجه دولت آقای هاشمی‌رفسنجانی بودم که با چینی‌ها برای توسعه کار هسته‌ای قرارداد بستیم. اگر ان کارها نمی‌شد که الان کار به اینجا نمی‌رسید.

* حالا که به بنیانگذاران جنبش هسته‌ای ایران در نظام جمهوری اسلامی ایران اشاره کردید، آیا صلاح می‌دانید به تلاشهای هسته‌ای ایران در دوره رژیم پهلوی هم اشاره‌ای داشته باشید؟

** ـ قبل از پیروزی انقلاب اسلامی پایگاهی در دانشگاه تهران (امیرآباد شمالی) درست کردند و یک رآکتور کوچک آزمایشگاهی تحت عنوان «اتم برای صلح» در آنجا احداث شد. در اواخر حکومت پهلوی دوم آقای دکتراکبر اعتماد را منصوب کردند برای کار هسته‌ای. در همان زمان رژیم شاه دنبال این بود که رآکتورهای هسته‌ای در ایران داشته باشد و لذا با آلمان و فرانسه قرارداد بست. لیکن این تکنولوژی هسته‌ای نبود خرید تجهیزات ابتدایی بود. بعد آلمانی‌ها آمدند بوشهر. قرار بود در بوشهر رآکتور بیاورند و سوختش را هم بیاورند. این کار به معنای این نبوده و نیست که ایرانیها به فناوری هسته‌ای دست می‌یافتند. ایران می‌توانست به استفاده از فناوری هسته‌ای دست پیدا کند اما به تکنولوژی هسته‌ای دست پیدا نمی‌کرد. در زمان رژیم شاه امیدی برای اینکه ایرانیها بتوانند به فناوری هسته‌ای دست پیدا کنند وجود نداشت. در مورد آقای اعتماد این نکته را بگویم تا آنجایی که من اطلاع دارم ایشان ایستادگی ایران بر سر مسایل هسته‌ای را کاملاً تایید می‌کند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات