تاریخ انتشار : ۱۱ آذر ۱۳۸۷ - ۱۳:۰۷  ، 
کد خبر : ۶۲۶۹۸

دوازده پیامد حمله به ایران


جان باسیل یوتلی

ژنرال یتزاک رابین رهبر اسبق اسرائیل با جنگ اول خلیج فارس در 1991 مخالفت کرد و هشدار داد که هیچ ‌کس زمان آغاز جنگ و این که به چه چیزی منجر خواهد شد را نمی‌داند. در حالیکه بوش و نومحافظه‌کاران ظاهرا طرحی را برای حمله به ایران آغاز کرده‌اند، ما باید درباره پیامدهای احتمالی آن بیندیشیم.

اکثر آمریکایی‌ها معتقدند که جرج بوش متاثر از حقایق نیست بلکه به جای آن متاثر از ایدئولوژی خود است. ظاهراً وی در خصوص ماترک و میراث خود می‌اندیشد و تصور می‌کند که تاریخ ثابت خواهد کرد که وی درست گفته است.

آنچه بیش از همه نگران‌کننده است اعتقادات مذهبی بوش به خصوص قرائت روزانه مبلغ اسکاتلندی وی «اسوالد چامبرز» است که استدلال می‌کند اگر طرح‌ها و حوادثی دچار اشتباه و خطا شده‌اند به این معناست که خداوند، معتقدان خود را می‌آزماید نه این که استراتژی باید تغییر کند. این امر همچنین ممکن است نفرت بوش نسبت به دیپلماسی را تبیین کند. جدا از همه این‌ها که گفته شد، خدا با شیطان مذاکره نمی‌کند.

گزارش‌های مختلف بیان می‌دارند که ایران برای تولید بمب هسته‌ای سال‌ها فاصله دارد. طی کمتر از چند سال دولت ایران می‌تواند به آسانی تغییر کند یا موضع خود را تعدیل و اصلاح نماید. اما در عین حال زمان برای بوش در حال سپری شدن است (البته نه برای آمریکا).

مقاله‌ای که توسط «فیل گیلاردی» افسر سابق سازمان سیا در خصوص ایران منتشر شده بود بیان می‌دارد که بوش ممکن است قبل از بازنشستگی بلر به ایران حمله کند. طرح جنگی بوش ظاهرا شامل یک جنگ چند هفته‌ای برای از کار انداختن تاسیسات هسته‌ای و صنایع نظامی ایران است.

 ظاهراً هر وقت که آمریکا انتظار داشته دشمنان آن بر اساس قوانین آمریکا عمل کنند شکست خورده است. آنچه در ذیل می‌آید پیامدهایی است که ما باید انتظار داشته باشیم از حمله آمریکا ناشی خواهد شد:

1. ایران تنگه هرمز را خواهد بست. این کشور دارای تجهیزات ضد هوایی بسیار پیشرفته روسی و همچنین موشک‌های ضد کشتی است که از اوکراین و چین خریداری کرده و همچنین خود نیز موشک‌های دیگری را تولید کرده است. مین‌های ضد کشتی ممکن است به خوبی در آب‌ها مستقر شده باشند، به گونه‌ای که از ساحل آماده انفجار باشند. راهبرد آمریکا انهدام همه مواضع موشک‌های ضدکشتی و موشک‌های کوچک و قایق‌های مین‌گذاری شده است که در طول سواحل ایران مستقر هستند. روشن است که یک حمله ناگهانی آمریکا ممکن است نتواند جنگ‌افزارهای ایران را هدف‌گیری کند یا این که سیستم ضد موشک نیروی دریایی آمریکا ممکن است برای دفاع از همه کشتی‌ها در خلیج‌ فارس درست عمل نکنند.

احتمالاً ایران تلاش خواهد کرد به منظور ایجاد وحشت و دلهره گسترده در خصوص نفت، به جای هدف گرفتن کشتی‌های نیروی دریایی آمریکا، کشتی‌ها را غرق کند. حتی چنین تهدیدی می‌تواند منجر به افزایش قیمت‌ها گردد. اگر چنین خطری بوقوع بپیوندد نگرانی‌های بزرگی برای آمریکا و تمام جهان ایجاد خواهد کرد.

2. جنگ به سرعت از کنترل خارج خواهد شد. طرح‌های آمریکا برای انهدام زیربنای نظامی و ضدهوایی به آسانی می‌تواند به انهدام تاسیسات و امکانات مربوط به ارسال کالا و نفت گسترش یابد. این امر می‌تواند منجر به قطع طولانی مدت ارسال میلیون‌ها بشکه نفت گردد. اگر بوش یا چنی خود را بی‌صلاحیت و بی‌کفایت نشان دهند یک چیز قابل تصور است و آن این که این امر طرحی از سوی دوستان آن‌ها در نفت تگزاس جهت افزایش قیمت نفت تا استراتوسفر (بالاترین حد ممکن) است.

 جیم کرامر در 30 ژوئن گفته بود که جنگ، قیمت گاز آمریکا را به سرعت به بشکه‌ای 5 دلار می‌رساند. خطر بزرگتر این است که ایران علیه تاسیسات نفت بدون حفاظ کویت، عربستان سعودی و کشورهای حاشیه خلیج فارس مقابله به مثل کند. ایران همچنین به قطر هشدار داد که اگر به آمریکا اجازه حمله به ایران بدهد تاسیسات گازی عظیم آن هدف قرار خواهند گرفت. واشنگتن اعلام کرد که موشک‌های پاتریوت را برای دفاع از متحدان خود خواهد فرستاد اما هیچ تضمینی وجود ندارد که همه این‌ها درست باشد. جدا از همه این‌ها، تنها یک موشک ایرانی (یا یک حمله زمینی از سوی شیعیانی که با ایران احساس همدردی می‌کنند) برای تکمیل این روند نیاز است. همچنین دولت بوش انتشار نتایج آزمایش برنامه ضد‌موشکی آمریکا را پنهان کرده است. این امر به سهولت می‌تواند بی‌کفایتی و انحراف و فساد آن‌ها را لاپوشانی کند.

ما اکنون دریافته‌ایم (مچگیری کرده‌ایم) که برخی از بزرگترین پیمانکاران ما کشتی‌هایی را برای حفاظت از ساحل طراحی کرده‌اند که حتی آماده و مناسب سفر دریایی نیستند.

 3.اگر نفت به سرعت جریان نیابد، رفاه و رونق همه جهان در معرض خطر قرار خواهد گرفت. چنین شوک شدیدی به اقتصاد جهان سبب کسری تامین منابع مالی آمریکا و افزایش سریع و آشکار نرخ منافع آن کشور خواهد شد. این امر پیامدها و عواقب شدیدی برای کل اقتصاد آمریکا و هزینه‌های دولت خواهد داشت. هرگونه فشار و محدودیت واقعی بر اقتصاد چین منجر به سقوط قیمت‌های اجناس و کالاها در سراسر جهان خواهد شد که اثرات آنی در قدرت خرید کشورهای جهان سوم می‌گذارد.

4.شهروندان و تجار آمریکایی در همه کشورها زیر تهدید شبه‌نظامیان ایرانی و سایر مسلمانان خواهند بود. جنگ، دشمنان ما را به سرعت افزایش خواهد داد. مقامات دولت آمریکا استدلال کرده‌اند که بوسیله نبرد در خاورمیانه ما از حملات تروریستی در آمریکا اجتناب و دوری خواهیم کرد. این شیوه معمول جنگ آمریکاست. برآوردهای منطقی بیان می‌دارند که شمار تروریست‌ها به گونه‌ای محدود شده است. اما اگر ما دشمنان بیشتری را ایجاد نماییم در این صورت ما خطر تلافی و انتقام را در آمریکا افزایش خواهیم داد.

 5.این حمله، آمریکا را در مظان تردید بیشتر و تنفر در جهان اسلام قرار خواهد داد. زبیگنیو برژینسکی یکی از مشاوران سابق امنیت ملی آمریکا به کنگره گفت که جنگ عراق یک فاجعه بود و احتمالا منجر به هدایت و درگیری با ایران و جهان اسلام در مقیاس وسیع شده است.

 6.این جنگ منجربه افزایش قدرت روسیه در برابر اروپا خواهد شد و سبب می‌گردد که به تامین نفت از سوی روسیه بیشتر وابسته گردند. البته اکثر اروپاییان فکر می‌کنند که واشنتگتن بزرگترین تهدید برای صلح جهان است. جنگ، متحدان آمریکا را در تنگنای شدید قرار خواهد داد.

 7.ما از اثرات سلاح‌هایی که روسیه و چین به ایران فروخته‌اند مطلع نیستیم. این خطر بزرگی است که آن‌ها ممکن است اثرات قوی و شدیدی داشته باشند.

 8.ما ممکن است یک ناو هواپیمابر را از دست بدهیم. طرح بوش ممکن است ایران را تحریک کند که با قرار دادن کشتی‌های خود در تنگه خلیج فارس، اول حمله کند. بوش ممکن است فکر کند که بعد از چنین حمله‌ای حمایت همه آمریکایی‌ها را برای مقابله به مثل علیه ایران خواهد داشت. درک این مسئله دشوار است که آیا چنین تفکر در سر بوش یا چنی هست یا خیر؟ اما ما می‌دانیم که آن‌ها ناآگاه و نادان هستند.

 9.نیروهای آمریکایی در عراق در برابر جنگ مدرنی که از جانب ایران عرضه می‌شود - به عنوان مثال، تاثیر جنگ‌افزارهای ضدتانک نظیر آن‌چه که بوسیله حزب الله برای منهدم کردن ده‌ها تانک اسرائیلی به کار رفت، بسیار آسیب‌پذیرند. انتقال تجهیزات مورد نظر آمریکا از کویت موضوعی است که از اصل حمله بسیار مهمتر است. حمله موشکی مداوم از سوی ایران به منطقه سبز در بغداد یا دوحه می‌تواند آمریکایی‌های زیادی را به کام مرگ بکشاند.

10.این جنگ نفوذ عظیم مذهبی را در واشنگتن کاهش می‌دهد. بنیادگرایان مسیحی محور اصلی حمایت برای تداوم جنگ و ناآرامی‌ها در خاورمیانه هستند. قدرت آن‌ها سرانجام نتیجه معکوس خواهد داد و آن‌هم هنگامی است که آمریکایی‌ها از رهبرانی که ادعا می‌کنند با خدا رابطه مستقیم دارند بی‌اعتماد گردند.

هیجان بنیادگرایان مسیحی برای جنگ، بی‌رحمی و سنگدلی نسبت به مرگ خارجیان، نگرانی و نادانی از جهان خارج و حمایت بی‌دریغ از اقدامات پلیس دولتی خارج از واشنگتن، آنها را در میان بسیاری از آمریکاییها بی‌اعتبار کرده است. دامن زدن آنها به جنگ دیگر، ضربه نهایی به آنها خواهد بود.

11.این مصیبت‌ها و فجایع برای آمریکا قدرت لابی اسرائیل به ویژه آیپک را تحلیل برده و به چالش می‌کشاند. دست کم این مسئله نگرانی عمده نویسندگان روزنامه‌های مهم یهود می‌باشد.

12.در نهایت، برپایی جنگی دیگر، ممکن است آخرین میخ در تابوت جمهوریخواهان برای یک نسل باشد. این حزب ترک خورده و شکسته است. حزب جمهوریخواه ممکن است به «حزب پدر» تبدیل شده باشد که زمانی تصور می‌شد پیشنهادات لازم را برای سیاست خارجی فراهم می‌سازد. اما همانطور که جیمز پینکرتون می‌گوید: اگر پدر این ماشین آهن پاره و قراضه را حفظ کرده است، پس ممکن است دلیلی برای تغییر آن وجود داشته باشد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات