سیاست خارجی مشترکی بین احزاب متحده دموکرات و سوسیال مسیحی و حزب سوسیال دموکرات خود به خود موضوعی هیجانانگیز است و فراموش نکردهایم که حزب دموکرات مسیحی در زمانی که در اقلیت قرار داشت، از صدراعظم قبلی آلمان «گرهارد شرودر» انتقاد میکرد که در این زمینه، همه چیز را به هم زده و به عبارت دیگر، از خود عدم درایت نشان داده است.
حال، رقبای سابق با هم، سکان کشتی یعنی هدایت و رهبری مملکت از جمله سیاست خارجی را به دست گرفتهاند که در یک طرف، صدراعظم منتخب خانم «آنگلا مرکل» است که تصوراتی روشن و قطعی در این مورد دارد که آلمان چگونه باید خود را به جهان و جهانیان عرضه کند و در طرف دیگر وزیر خارجه «فرانک- والتر اشتاین مایر» قرار دارد که عضو حزب سوسیال دموکرات است که در دوره حکومت شرودر، رئیس دفتر صدارت اعظم بود و لذا در تعیین مشی سیاست خارجی او مشارکت داشت، همان سیاست خارجی که خانم مرکل انتقادهای بسیاری از آن میکرد. حال، این دو باید به اتفاق، سیاست خارجی دولت آینده را تعیین کنند که از یک طرف، مبتنی بر تداوم مشی کلی سنتی سیاست خارجی آلمان است و در عین حال، احتیاج به تصحیح در بعضی موارد دارد.
در اینکه بعضی چیزها تغییر خواهد کرد، تردیدی نیست: اولاً مرکل، علیالسویه است که سلف او با چه کسانی دوستی صمیمانه، ورای مصالح سیاسی داشته است و در آغوش گرفتن دوستی مشفق چون «ژاک شیراک» و یا سورتمهسواری او با ولادیمیر پوتین در برابر دوربینهای تلویزیونی، کاری به کار خانم مرکل و سیاست او ندارد.
ولی همین امر، فضای لازم برای صراحت در رابطه با مسائلی مانند حقوق بشر را به وجود میآورد که دولت سابق بارها ایدهآلهای خود را بهخاطر مصالح سیاسی و اقتصادی بهدست فراموشی سپرد تا از تشنج و درگیری با آن یاران همدل پرهیز کند.
اینکه آیا صدراعظم آتی، یعنی خانم مرکل در قبال شرکای قدرتمندی مانند روسیه و چین روش دیگری در پیش خواهد گرفت، یکی از نکات هیجانانگیز کار وی در ماههای آینده خواهد بود. بهعنوان مثال، درگیری و بحران چچن در قرارداد ائتلاف مطرح شده لااقل برای اهل فن قابل توجه است. در همین مقوله، از لزوم توجه بیشتر دولت چین به مسائل حقوق بشر سخن رفته است. همین مسائل هم معیار سنجش دولت ائتلافی جدید خواهد بود.
یک موضوع دیگر هم هست که صدراعظم آتی از هماکنون آن را اعلام کرده است و آن اینکه کشورهای کوچکتر عضو اتحادیه اروپا نباید چنین احساسی داشته باشند که محور دوستی آلمان با فرانسه و یا روسیه، آنها را تضعیف خواهد کرد. این گفته به این معنا است که دولت آتی آلمان سعی در برقراری ارتباط و تماس با هر طرف و جانب که لازم و مفید باشد خواهد داشت.
ولی انتظار زیاد از دولت آتی در رابطه با اتحادیه اروپا، کار صحیحی نیست و هرکس که از جمع 25 کشور عضو این اتحادیه توقع هماهنگی و وحدت عقیده در همه زمینهها داشته باشد، دستخوش رؤیایی خام شده است. ولی اینقدر هست که خانم مرکل برای سیاست خارجی خود مخصوصاً در قبال کشورهای شریک اروپایی مشاوری صالح انتخاب کرده است که تاکنون جزو کادر سیاست خارجی و امنیتی اتحادیه اروپا در «بروکسل» بود.