دکتر محسن اسماعیلی
یکی از علتهای طراحی حادثه سامرا، وضعیت وخیم آمریکاییها در عراق است. هنگامی که در آغاز سال 1382 نیروهای نظامی آمریکا و همپیمانهای او بدون هیچ توجیه منطقی و حقوقی عراق را به اشغال خود درآوردند، کمک به استقرار آزادی و دموکراسی را هدف از این لشکرکشی کور وانمود میکردند. گرچه کسی این دروغ بزرگ را باور نکرد، اما پیشبینی آنچه اتفاق افتاد نیز ممکن نبود. در آن روزها طراحان نادان اشغال عراق تصور هم نمیکردند که استفاده ابزاری از این مفاهیم، همچون تیغی دولبه است که آن کشور را به میدان آزمون و رسوایی آنان تبدیل خواهد کرد.
رهبران دینی و سیاسی عراق با هوشمندی شعار آزادی و مردمسالاری را در عمل به بوته نقد نهادند و با تحمل مصیبتها، قدم به قدم مردم را به سوی استقرار اراده آنان رهنمون شدند تا جایی که پس از سه سال، اکنون عراق دارای قانون اساسی، مجلس و دولتی برآمده از خواست و رأی مردم است.
این گفته به معنای نفی نقطههای ضعف یا خطا نیست اما آنچه اجمالاً پذیرفتنی است، درستی راه و روش مردم آن کشور است که با کنار نهادن اختلافات سیاسی و مذهبی، توانستهاند به نوعی توزیع قدرت و همزیستی برادرانه نزدیک شوند.
آمریکاییها که به رغم سنگاندازیهای و دبههای مضحک، اکنون شاهد از دست رفتن فلسفه حضور خود در عراق هستند، درصدد برآمدهاند تا با ایجاد ناامنی و درگیری داخلی رسالت خویش در عراق را ناتمام معرفی و برای تداوم حضور خود دلیلی دست و پا کنند. آنان تمایلی ندارند که تجربه تشکیل حکومتی دینی و مردمسالار تکرار شود و معلوم شود حتی ملتهای ضعیفی چون مردم عراق هم میتوانند، به رغم چند دهه تحقیر و سرکوب، بر پای خود بایستند و اثبات کنند که نیازی به قیم ندارند. در این صورت آمریکاییها هیچ توجیهی برای تداوم اشغالگری، چپاول داراییهای عراق و حفظ جای پا در منطقه استراتژیک خلیجفارس نخواهند داشت.
انفجارهایی که هر روز در گوشه و کنار شهرها اتفاق میافتد و گاه در طول روز چند بار تکرار میشود، حمله به مساجد فریقین و بدبین کردن هر یک به دیگری، حملات تروریستی به مردم بیپناه و اماکن عمومی و اخیراً هتکحرمت مکانهای مورد احترام همگان که فوقالعاده حساسیتبرانگیز و تحریککننده است، حقلههایی از زنجیره عملیات روانی در عراق است.
بمبگذاری در حرم دو امام بزرگوار، نه تنها براساس تحلیل فوق، که براساس اطلاعات و شواهد موثق و متعدد در همین راستا و با همان انگیزه صورت گرفته است. سامرا از ابتدا تحت کنترل شدیدتر مأموران آمریکایی بوده است و از سوی دیگر انتقال، تعبیه و آمادهسازی چنین حجمی از مواد منفجره در روز روشن و در مکانی پرتردد، اگر نگوییم ناممکن، حداقل نیازمند فرصتی فراخ و خاطری آسوده است، همچنین انتخاب مجریان از گروههای منحرف تندرو، پخش یکباره و وسیع شایعه انتساب جنایت به برادران اهل سنت و حمله مشکوک به چند مسجد آنان، همگی نشان از آلوده بودن دست شیطان بزرگ در این حادثه غمبار و بیسابقه است.
حتی اگر چنین نباشد ناتوانی ابرقدرت پرادعایی چون آمریکا در تأمین امنیت مردم و اماکن متبرکه و مجزا و از شناسایی عوامل این جنایتهای پی در پی بهترین دلیل برای اخراج او از سرزمین امامان معصوم است. معلوم نیست این جماعت که اگر جانی نباشد، بیعرضه و ناتوان است چرا باز هم چنین گردنکشی و فزونطلبی میکند.