تاریخ انتشار : ۱۷ تير ۱۳۸۹ - ۰۹:۲۰  ، 
کد خبر : ۷۶۵۱۴

راست و دروغ برنامه هسته‌ای ایران

دکتر علی‌اکبر صالحی اشاره: برنامه هسته‌ای ایران با احتساب شروع دوره های آموزش دانشگاهی در دانشگاههای ایران، قدمتی چهل ساله دارد. دانشگاه تهران دراین زمینه فضل تقدم دارد و راکتور تحقیقاتی این دانشگاه که آمریکا آن را در اختیار ایران قرار داده است همچنان یکی از منابع مهم مطالعات هسته ای ایران به شمار می رود. استفاده از فناوری هسته ای نیز درعرصه های مختلف صنعتی، پزشکی، کشاورزی و ژنتیک در ایران رایج است. بحث تولید برق هسته ای نیز قدمتی دیرینه دارد. اما از سه سال پیش که برنامه ایران در تاسیس چرخه سوخت مطرح شده هیاهوی بسیاری در مخدوش کردن طرحهای هسته ای ایران و توقف تولید علم هسته ای در ایران شروع شده است. در این باره دروغهای بسیاری روزانه تکرار می شود. این دروغها چند هدف بسیار مهم را دنبال می‌کنند؛ ۱-درصددند مانع از آن شوند که ملت ایران به دستاورد جوانان و دانشمندان خود افتخار کند و حس غرور و سربلندی و خودباوری در ملت ایران تقویت شود. ۲-برنامه هسته ای را برنامه دولت ایران معرفی کنند و میان دولت و ملت تفرقه اندازند و مانع اجماع ملی در باب تعقیب اهداف برنامه هسته ای ایران شوند. ۳-درصدد القای این مسئله هستند که مخالفت با برنامه هسته ای ایران به دلیل غیرقانونی بودن آن است نه به دلیل مخالفت با ارتقای ذاتی ایران و مخالفت با خودباوری و سربلندی ایران و ایرانی. در این مقاله سعی شده است راست و دروغ برنامه هسته ای ایران در حد آنچه مطرح می شود، بیان گردد.

دروغ: ایران، مخفیانه برنامه هسته ای خود را پیش برده است.
راست: یکی از دروغهایی که بسیار تکرار می شود بحث مخفی بودن فعالیت های هسته ای ایران به خصوص مخفی بودن فعالیت غنی سازی است. اولاً سایت غنی سازی نطنز یک سایت چند صد هکتاری است و در فاصله بین قم و اصفهان. اصلاً یک چیز مرسومی است که رانندگان اتوبوسها از زمانی که این فعالیت از سه تا چهار سال پیش شروع شده است می گویند ایستگاه اتمی، کسی نیست؟
ثانیاً یک مجموعه به این بزرگی و ابعاد عظیم کاملاً قابل شناسایی است و هر گونه شائبه مخفی بودن فعالیت ها را از بین می برد. ضمن اینکه طبق مقررات جاری آن زمان (در آن زمان ما هنوز پروتکل الحاقی را امضا نکرده بودیم) الزامی برای ایران نبود که سایت های هسته ای خود را در هنگام ساختن به فوریت به آژانس اعلام کند.
براساس مقررات قبل هر سایت هسته ای اعم از غنی سازی یا تبدیل اورانیم فقط باید ۱۸۰ روز مانده به وارد کردن مواد هسته ای به سایت به آژانس گزارش می شد. اما با امضای پروتکل اگر ایران بخواهد یک فعالیت هسته ای جدید را آغاز کند باید به آژانس اعلام کند. بنابراین براساس مقررات قبل از امضای پروتکل فعالیت ایران در نطنز مخفی نبود.
علت دیگری که نشان می دهد فعالیت در نطنز، مخفی نبود پاسخی است که آقای البرادعی مدیرکل آژانس بین الملل انرژی اتمی به خبر CNN داد. چون این مسئله اول در CNN مطرح شد. قبل از CNN البرادعی این موضوع را با ما مطرح کرده بود. یعنی وی مدتی قبل از پخش خبر CNN به من (صالحی) گفت که چنین گزارشهایی به ما رسیده است و مجموعه ای تصاویر وجود دارد. من (صالحی) به آقای البرادعی یادآوری کردم که دو ماه قبل از جلسه ای که ما الان داریم( زمان خبر (CNN در جلسه ای خصوصی که با شما داشتم به شما اعلام کردم که ایران به دنبال تامین سوخت نیروگاه برق هسته ای است و برای تامین سوخت هسته ای مطمئن، پایدار در کلیت چرخه سوخت فعالیت هایی را آغاز کرده که یکی از عمده ترین این فعالیت ها تبدیل اورانیم است. گفتم که آقای البرادعی، از شما (۳ سال پیش از زمان مذاکره فعلی) دعوت کردیم و به ایران آمدید اصفهان را دیدید، آن موقع زمین خالی بود و ما به شما گفتیم که در اینجا می خواهیم تاسیسات تبدیل اورانیم UCF احداث کنیم. هر چند طبق مقررات قبل از پروتکل الحاقی ضرورتی نداشت که اعلام کنیم ولی چون به فعالیت های هسته ای خود اطمینان داشتیم برای شفاف سازی و اعتماد سازی و فراتر از تعهدات خود به مدیرکل آژانس اعلام کردیم. اما سایت نطنز را ضرورتی نداشت که اعلام کنیم، کار مخفی هم که نکرده بودیم، طبق مقررات آن زمان فقط ۱۸۰ روز قبل از اینکه مواد هسته ای را وارد سیستم کنیم باید اعلام می کردیم. به آقای البرادعی گفتم وقتی که سایت اصفهان را دیدید( تولید سایت اصفهان فرآورده ای به نام UF6 است که به عنوان ماده ورودی یک سایت غنی سازی کاربرد دارد. ) و گفتیم که می خواهیم تاسیسات تبدیل اورانیم را ایجاد کنیم به طور ضمنی به این مفهوم بود که ما دنبال چرخه سوخت و غنی سازی هم هستیم. چون نمی توانستیم UF6 را برای غنی سازی به خارج بفرستیم. ما در خارج اورانیم طبیعی داریم که در اختیار ما قرار نمی دهند، چگونه می توانستیم UF6 را به خارج بفرستیم که برای ما غنی کنند. در پایان مذاکره با آقای البرادعی، ایشان استدلال ما را پذیرفتند. وقتی که خبر در CNN منتشر شد اولین واکنشی که آژانس نشان داد، واکنشی بود که آقای البرادعی مطرح کرد و گفت که نطنز برای ما مخفی نبود و از قبل در جریان بودیم. پس سایت اصفهان و سایت نطنز هرگز مخفی نبوده است. سایت آب سنگین اراک هم که اصلاً جز برنامه نبود. در نطنز یک سری آزمایش هایی انجام داده بودیم. نتایج آن را باید به آژانس اعلام می کردیم. غفلتی شد و این، اعلام انجام نشده بود اما نتایج آزمایش ها را در مجلات علمی اعلام کرده بودیم. اگر نیات غیرقانونی داشتیم هیچ وقت در مجلات عمومی و علمی نتایج آزمایش های هسته ای خود را اعلام نمی کردیم. کره جنوبی اعلام کرد که این کشور غنی سازی و جداسازی پلوتونیم را مخفیانه انجام داده است.
درثانی ما در آزمایش های غنی سازی تا ۲/۱ درصد غنی سازی انجام دادیم در صورتی که کره جنوبی ۷۰درصد غنی سازی انجام داده است. ۷۰ درصد یعنی نیت ساخت سلاح هسته ای. آمریکا در مورد کره جنوبی می گوید اینها نیتشان سلاح هسته ای نبود. در حالی که دولت کره جنوبی گفته است که هم آزمایش های سری انجام داده و هم پلوتونیم را جدا کرده و هم غنی سازی را تا ۷۰ درصد بالا برده است اما با ایران که تا ۲/۱ درصد غنی سازی کرده است و تاسیسات اصفهان را به آژانس نشان داده و به آژانس هم گفته بودیم که به دنبال تامین چرخه سوخت هستیم، این گونه برخورد می شود.
دروغ: ایران مقررات پیمان منع تکثیر سلاح های هسته ای را نقض کرده است.
راست: نقض تعهد که می گوییم یک واژه ای است به نام Breach. این کلمه بار حقوقی دارد. آژانس ما را تاکنون به Breach متهم نکرده است. ما را به قصور و کوتاهی متهم کرده است ولی Breach هرگز. در دو سال اخیر هیچ وقت ایران به نقض تعهدات NPT متهم نشده است. هیچگاه قطعنامه های شورای حکام و یا مدیر کل آژانس بین الملل انرژی اتمی ادعاهای آمریکا را دائر بر نقض تعهدات NPT از سوی ایران تایید نکرده اند. نقض تعهدات یکی از آن دروغهاست که می گویند. اگر ما کار سری کرده بودیم، نقض تعهد کرده بودیم ، با توجه به حساسیت های موجود درباره ایران قطعاً پرونده ایران در شورای امنیت مطرح می شد. آژانس بین المللی انرژی اتمی یک نهاد تخصصی و ذیصلاح برای احراز این مهم است. آژانس در زمان آقای هانس بلیکس مدیرکل قبلی و آقای البرادعی مدیرکل فعلی آژانس در مورد عراق هم هیچگاه تایید نکرد که عراق سلاح کشتار جمعی در اختیار دارد. اما آمریکا بارها عراق را به در اختیار داشتن سلاح کشتار جمعی متهم و به این اتهام به عراق حمله کرد. آمریکایی ها یکسال خاک عراق را غربال و بالاخره اعتراف کردند که عراق دارای سلاح های کشتار جمعی نبوده است. حال فقط باگذشت کمتر از دو سال از این رسوایی، بار دیگر ادعای دروغ دیگری مطرح می کنند.
دروغ: برنامه هسته ای اعم از نیروگاه هسته ای و غنی سازی با توجه به ذخایر نفت و گاز ایران فاقد توجیه اقتصادی است و ایران تاکنون ۱۲ میلیارد دلار برای برنامه هسته ای خود هزینه کرده است.
راست: اتفاقاً برنامه هسته ای ایران هم اقتصادی و هم به صلاح مملکت است. اینکه می گویند ایران تا کنون ۱۲ میلیارد دلار برای برنامه هسته ای خود هزینه کرده است رقمی کاملاً وهمی و خیالی است. می توانند بگویند ۱۵ میلیارد، ۲۰ میلیارد و یا هر رقم دیگری که می توانستند بگویند. ایران اولاً بیشترین هزینه برنامه هسته ای اش به ارز نبوده است بلکه ریال و وجه رایج کشور تامین کننده بیشترین سهم هزینه های برنامه های هسته ای بوده است و جمع هزینه های ارزی و ریالی رقمی بین حداقل یک چهارم و حداکثر یک سوم هزینه خرید یک راکتور تحقیقاتی است که روسها پیشنهاد فروش آن را داده اند.
دو نیروگاه از زمان آلمانی ها در بوشهر داشتیم که تا حدود ۷۵ درصد تکمیل شده بود که ما باید آن ها را تکمیل می کردیم این نیروگاه ها تا ۲۴۰۰ مگاوات توان تولید برق داشتند و نمی توانستیم آنها را رها کنیم و از طرفی هم باید سوخت نیروگاه ها را به وجه مطمئن و پایداری تامین می کردیم.
ضمن اینکه در دو سال گذشته توجیه خیلی بزرگی برای این کار داریم. روسها با ما یک قرارداد تامین سوخت هسته ای بسته بودند که سوخت مورد نیاز نیروگاه بوشهر را تامین کنند.
فشار آمریکا باعث شد که روسها بگویند قرارداد اولیه به یک متمم نیز نیاز دارد که براساس آن شما باید سوخت مصرف شده را به روسیه برگردانید. حال اگر پس از چند سال روسیه به تشخیص خود و یا با فشار آمریکا اساساً ارسال سوخت را قطع کند چگونه می توان سرمایه گذاری های انجام شده در تاسیس نیروگاه های هسته ای را جبران کرد. و اساساً پدیده تامین سوخت هسته ای زمان بر است و نمی توان در فاصله کوتاهی آن را تامین کرد. ایران در کارخانه اتمی اورودیف فرانسه ۱۰درصد سهم دارد یعنی ۱۰ درصد از فرآورده های این کارخانه سهم ایران است که به ما نمی دهند.
سوخت هسته ای در حال حاضر بالغ بر ۷۰ درصد برق فرانسه را تولید می کند و آمریکا و روسیه هم که دارای ذخایر نفت و گاز هستند از برق هسته ای استفاده می کنند. آمریکا ۱۰۴ نیروگاه هسته ای دارد. میزان بهره وری یک نیروگاه هسته ای ۹۰ درصد است. یعنی یک نیروگاه هسته ای ۹۰ درصد ایام سال بدون نوسان، برق تولید می کند. در حالی که نیروگاه های با سوخت ذغال سنگ، گاز و نیروگاه آبی به مراتب بهره وری کاری پائین تری دارند. یک نیروگاه به استعداد نیروگاه بوشهر در سال ۳۰ تن اورانیوم مصرف می کند. حتی مقایسه هزینه حمل ۳۰ تن اورانیم با هشت میلیون بشکه نفت که برای تولید هزار مگاوات در نیروگاه حرارتی موردنیاز است خود گویاست.
دروغ: ایران برای دستیابی به فناوری هسته ای از کمک های غیرقانونی کره شمالی، پاکستان، آلمان ،چین و روسیه استفاده کرده است.
راست: البته کاشف علم هسته ای ما نبوده ایم، ما در دانشگاه درس می دادیم و بیشتر کتابهایی بود که اقتباس کرده بودیم. این بخش دانش قضیه است. در بخش فناوری کسی چیزی به ما نداد. نمی شود کسی شب کتاب بخواند و فردا برود اتم بشکافد. با خواندن کتاب این کار عملی نیست. بخش دانش ضروری است ولی کافی نیست. ما دانش را کسب و خودمان اقدام کردیم. ما یک سری نقشه تهیه کردیم که ناقص بود و تجهیزات مستعمل که به نام نو به ما فروخته بودند که خیلی هم از آنها استفاده نشد و حتی برای ما به عنوان منبع آلودگی ایجاد اشکال هم کرد. لذا مهندسین در آزمایشگاهها کار کردند، این فن آوری را رشد دادند تا به تولید انبوه رسید. در مقاله اخیر نشریه فارن افرز ادعا شده که ایران از منابع خارجی کمک گرفته است.
اصلاً کره شمالی در بحث فناوری هسته ای ایران هیچ گاه مطرح نبوده است و نیست. روسها اگر به ما کمک کردند براساس یک قرارداد بین المللی کاملاً فاش و علنی و فقط در حوزه نیروگاه بوشهر بوده است که هیچ ربطی به چرخه سوخت ندارد. اصلاً روسها خود مدعی هستند که چرا شما چرخه سوخت می خواهید ما به شما سوخت می دهیم. قبلاً گفتم که این تأمین سوخت هم چقدر نامطمئن و مشروط است. با پاکستان هیچ ارتباطی نداشتیم و نداریم. قضیه عبدالقادرخان که بعد از مسئله لیبی مطرح شد، جنبه تبلیغاتی دارد و مطرح کردن این نام و القای مسئله غیرقانونی بودن فعالیت های هسته ای ایران را دنبال می کند.
اگر نیتی داشتیم آیا می آمدیم میزبان یک سری ایستگاه مونیتورینگ برای انفجارهای هسته ای باشیم؟ ما در حال حاضر میزبان دو ایستگاه هستیم. اگر ما نیتی داشتیم چرا آمدیم دو ایستگاه لرزه نگاری در چارچوب پیمان منع جامع آزمایش های هسته ای CTBT در کشور تأسیس کردیم. اگر نیتی داشتیم پروتکل الحاقی را امضا نمی کردیم
با آلمان هیچ ارتباط هسته ای نداشته ایم. فقط ممکن است در مورد ساخت قطعه ای سفارش داده باشیم که این هم رسم معمول و رایجی است. کارفرما به یک شرکت ذیصلاح قطعه ای را سفارش می دهد و نقشه آن را هم می دهد. ممکن است در مورد آلمان چنین مسئله ای بوده باشد که مربوط به حدود یک دهه قبل است. اما چین، تنها کشوری است که به ایجاد تاسیسات تبدیل اورانیم در اصفهان کمک کرد. چینی ها نقشه ها را آوردند، شروع به کار کردند ولی هنوز روی زمین بودند و داشتند آماده سازی می کردند که آمریکاییها فشار آوردند و چینیها هم کار را رها کردند و رفتند. مهندسان ایرانی پس از آن با استفاده از نقشه های به جای مانده که البته نقشه ها هم خودشان فن آوری نبودند، توانستند کارها را دنبال کنند و چندهزار قطعه مهم تجهیزاتی را بسازند. قطعه ای به کوچکی یک سوزن و قطعاتی به بزرگی ابعاد تجهیزات مورداستفاده در پالایشگاه ها. نقشه هایی که چینی ها گذاشتند خود ایرانیها به نقشه های ساخت تبدیل کردند و در کارخانه های داخلی توانستیم تجهیزات را بسازیم چون بنا بود خود آنها تجهیزات را بیاورند.
در جریان سوخت UCF اصفهان از آن روزی که آجر روی آجر گذاشته می شد بازرسان آژانس بازدید می کردند. در چرخه سوخت ما چیزی را اختراع و کشف نکردیم. دانش بوده است ولی ما به فن آوری رسیدیم. در فن آوری وقتی شما وارد می شوید فرمول در کتاب یک چیز است اما این فرمول در آزمایشگاه یک مقدار عوض می شود. اینکه چطور عوض می شود شرایطی بوده که دانشمندان و مهندسان ایرانی خودشان دخالت داشته اند. ما الان می توانیم بگوییم که این فن آوری خودمان است. ولی ما چیز جدیدی کشف نکردیم. مثل این است که خودرو در جهان وجود داشته ولی در اختیار ما نبوده است ما خودمان شروع به ساخت آن کردیم از قطعات گرفته تا چیزهای دیگر. در واقع در فرآیند تولید کسی به ما کمک نکرده است.
در این راه خیلی چیزها بوده که ابداع مهندسین ایرانی بوده است. در خیلی جاها که مشکلی به وجود می آمده، چون کسی نبوده است که بگوید چکار کنیم باید با یک ابداع مسئله را حل می کردیم. به گونه ای که حداقل در زمینه تجهیزات می توانیم ادعا کنیم که مهندسان ایرانی در ساخت و نوآوری تجهیزات چرخه سوخت فصل جدیدی در دانش هسته ای گشوده اند. در حالی که در سایر کشورها چون می توانستند از جای دیگر تهیه کنند نه وسعت تجهیزاتشان و نه تجربه اشان به اندازه ما نیست.
و این یک فن است. چون ما خودمان در ابعاد و در عمق های مختلف چرخه سوخت را دنبال کردیم. نیروهای فنی و مهندسی قابل اتکا و کاربلدی تربیت شده اند که ابداع کننده هستند و این خودش یک سرمایه است. البته این را باید بگویم که ما یک خودرو ساخته ایم مثل ژیان ولی هنوز بنز نساخته ایم. ولی این ژیان را خودمان ساخته ایم. این ژیان شما را به مقصد می رساند ولی ممکن است یک مقدار دیرتر برسید یا در داخل آن راحت نباشید. برای این که به بنز تبدیل شود راهی جز ممارست در صنعت و کار کردن نداریم. بلوغ صنعتی نیاز به زمان دارد.
سانتریفیوژ ساخت ایران نسل اول است. روی نسل دوم هم داشتیم کار می کردیم اما در خارج روی نسل پنجم و ششم سانتریفیوژها دارند کار می کنند. ما نمی توانیم نسل اول را نسازیم و به یکباره برویم سراغ نسل ششم. شما تصور کنید که متوسط سن مهندسان ایرانی زیر ۳۰ سال بوده و این دستاورد خارق العاده ای است. این که سعی می کنند بگویند ایران از کشورهای دیگر دانش هسته ای و چرخه سوخت را قاچاق کرده است، برای آن است که بگویند ایران و ایرانی یک لوله هنگ هم نمی تواند بسازد. برای این است که ایرانی به کشور خود افتخار نکند. اوج سربلندی و غرور را در ایران سرکوب کنند. شما عظمت کار را وقتی درک می کنید که ایران در شرایط تحریم به این دستاوردها دست یافته است.
دروغ: نیت ایران غیرقابل اعتماد است.
راست: ما چیزی به نام نیت سنج در دنیا نداریم. نیت ها را می توان با ابزارهایی مثل معاهدات بین المللی مهار کرد. کشورها را می توان از طریق معاهدات متعهد کرد و اگر تخطی کردند مجازاتی برای آنان در نظر گرفت. این یک راه مهار کردن نیت است. ابزارهایی مثل NPT، پروتکل الحاقی، معاهده پادمانی و... همه برای کنترل نیت هاست. قبل از انقلاب اگر نیتی داشتند NPT را امضا نمی کردند چون یکی از بندهای NPT این است که فعالیت غیرصلح آمیز نداشته باشند. بعد از انقلاب اگر نیتی غیرصلح آمیز مطرح بود می توانستیم از NPT خارج شویم اما ماندیم و به تعهدات خود پایبند بودیم. علاوه بر اینها حالا که چند سال از انقلاب می گذرد اگر نیتی داشتیم آیا می آمدیم میزبان یک سری ایستگاه مونیتورینگ برای انفجارهای هسته ای باشیم؟ ما در حال حاضر میزبان دو ایستگاه هستیم. اگر ما نیتی داشتیم چرا آمدیم دو ایستگاه لرزه نگاری در چارچوب پیمان منع جامع آزمایش های هسته ای CTBT در کشور تأسیس کردیم. اگر نیتی داشتیم پروتکل الحاقی را امضا نمی کردیم. این یک دروغ بزرگ است که می گویند نیت ایران غیرصلح آمیز است. مشکل اینجاست که در این دنیا سفره ای برای بعضی ها پهن است و ایران سر این سفره نشسته و گفته است بسم ا...

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات