صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۵ اسفند ۱۳۸۷ - ۰۸:۵۱  ، 
کد خبر : ۷۸۲۶۸

هولوکاست دروغ بزرگ (بخش دوازدهم)


پرسش12: کوره های آدم سوزی که در بسیاری از اردوگاه های مرگ آلمان هیتلری به دست آمده، تنها برای سوزاندن اجساد افرادی بوده که در اثر بیماری های واگیردار (به ویژه تیفوس) در گذشته بودند و سوزاندن جسد آنها ضروری بود که دیگر اسیران اردوگاه مبتلا نشوند. بنابراین، وجود این کوره ها تنها برای جلوگیری از افزایش شمار بیماران و مردگان بوده است!
پاسخ: این یکی از ادعاهای شناخته شده جنایتکاران نازی و طرفداران آنهاست که وقوع عملیات جهنمی و پلید خود را انکار کنند و خود را بیگناه نشان دهند. در کنار اردوگاه ها همیشه گودال هایی حفر شده بود که افراد مبتلا به تیفوس یا دیگر بیماری‌های همه‌گیر را بلافاصله در آنجا دفن می کردند و با ریختن مواد شیمیایی روی جسد و پوشاندن آن، خطر را دور می ساختند.
کوره های آدم سوزی در آشوویتس و دیگر اردوگاه های مرگ شب و روز کار می کردند و اسیران آزاد شده شهادت داده‌اند که هر روز هزاران جسد در این کوره ها به خاکستر مبدل می گردید که منطقی نیست ادعا شود همه این اجساد متعلق به بیماران بوده است.
نازی ها تصمیم به خفه کردن قربانیان و سپس سوزاندن اجساد آنها گرفتند زیرا تصور می کردند که به این وسیله آسان تر و سریع تر می توانند برنامه خود را برای نابودی هرچه زودتر یهودیان عملی سازند.
در مراحل نخستین، آلمان ها یهودیان را کوتاه مدتی پس از دستگیری تیرباران می کردند و اجساد آنها را درخندق ها و یا حتی قبرهایی که قربانیان را ناچار می کردند با دست خود حفر کنند دفن می کردند. ولی پس از آنکه چندین میلیون نفر یهودی در کشورهای اشغال شده در اختیار ارتش آلمان قرار گرفتند، تیرباران کردن یا اعدام آنها عملی نبود و به همین جهت اردوگاه های مرگ را برپا ساختند و حمام‌های گاز خفه کننده ساختند و کوره های آدم سوزی احداث کردند تا کشتار را بتوانند سریع تر انجام داده و بازده بیشتری داشته باشند.
پاسخ ما به پاسخ آنها: پاسخ فوق تکرار پاسخ های گذشته است که تا حدودی به صورت مستدل جواب داده شد با این حال دلایل و پاسخ های محققانه و عالمانه بیشمار دیگری در پاسخ فوق وجود دارد.
1- محققان با اسناد و آمار دقیق اثبات کردند که بسیاری از مرگ ومیرهای اردوگاه های نازی ها به واسطه بیماری‌های همه‌گیر از تیفوس بوده و طرفداران هولوکاست نیز به تدریج آن را پذیرفته اند. به عنوان نمونه یکی از مهم ترین طرفداران هولوکاست ژان کلودپرساک است وی پذیرفت که اپیدمی تیفوس و مالاریا از سال 1942 بحرانی به وجود آورد و منجر به تشکیل قرنطینه در جولای همان سال شد. دقت داریم که در این تاریخ است که نازی ها متهم به نسل کشی یهودیان در اردوگاه آشوویتس- بیرکناو می شوند. «پرساک» تاکید می‌کند که دوش گرفتن و رعایت شدید سایر امور بهداشتی از دیگر راه‌های مقابله با بیماری بود و حتی در یک روز 375 نفر از بین می‌رفتند درهمین راستا بود که ضدعفونی اماکن با گازها انجام شد. جالب اینکه وی فلسفه کوره های جسدسوزی- که ضدعفونی کردن محیط و مقابله با اپیدمی بود- اشاره می کند اما برای اثبات ادعاهای هولوکاست ناگزیر است حرف غریب در مورد میزان جسدسوزی بزند چناکه در پاسخ فوق نیز آمده است. در واقع همه حامیان هولوکاست علیرغم پذیرش انتقادات علمی محققان سعی دارند ادعاهای اصلی آنها در مورد هولوکاست حفظ شود.
با این حال تعدیل هایی که محققان حامی هولوکاست نسبت به این موضوع داده اند دلیل محکمی بر تبلیغاتی بودن هولوکاست است و ادعای نازی ها یا طرفداران آنها نیست. از جمله پرساک محقق حامی هولوکاست حرف‌هایی مبنی‌بر ساختن کوره ها به قصد قتل عام را پس می گیرد، بلکه قبول می کند آنها را برای سوزاندن اجساد مردگان ساخته بودند. از سوی دیگر در اردوگاه های آشوویتس و بیرکناو که مهم ترین تکیه گاه حامیان هولوکاست می باشد به علت وجود سفره‌های آبی در زیرزمین امکان دفن اجساد آنگونه که در پاسخ فوق اشاره شد وجود نداشت چرا که دفن آنها باعث آلوده شدن آب‌های زیرزمینی و رودخانه‌ها و در نتیجه گسترش این بیماری می شد. هاینریش هیملر از فرماندهان پلیس مخفی حکومت نازی‌ها چند هفته قبل از پایان جنگ جهانی دوم در دیدار با نمایندگان کنگره جهانی یهود در این باره اظهار داشت: «برای جلوگیری از شیوع بیماری‌های واگیردار مانند تیفوس مجبور بودیم شمار قابل توجهی از اجساد را که به این بیماری مبتلا شده بودند بسوزانیم. بنابراین بالاجبار کوره های جسدسوزی را ساختیم زیرا اجساد برای ما به حلقه طناب دار تبدیل شده بودند.»
از سوی دیگر طبق آمار منتشره توسط نورنبرگ در دولت نازی ها، آمار مرگ ومیر طبیعی در سال های 1942و1943 به ترتیب 575/45 و 960/36 نفر بوده است. همچنین برای هر هزار نفر مرده در آشوویتس در 1942، 14/1 تنوره و در سال 1943، 41/1 تنوره وجود داشته است. این امر به خوبی تناسب کوره های مرده سوزی را با مرگ ومیرهای طبیعی و عدم تناسب آنها را با آمارهای فرضی طرفداران هولوکاست نشان می دهد. رقم یک میلیون یا حتی پانصد هزار نفر قربانی، رقمی نیست که نتوان بقایای آن را یافت. کجای بیرکناو یا آشوویتس چنین حجم عظیمی از قربانیان دفن شده اند؟ آیا اسکلت های آنها هم باقی نمانده اند؟ خاکسترشان چه؟
همانطور که در پاسخ آنها ذکر شده یکی از روش های اصلی اثبات هولوکاست و کوره های آدم سوزی استناد به مشاهدات عینی است در حالیکه شهادت این شاهدان با اشکالات تناقضات یافته ها و دروغ های فراوان است که محققان با بررسی و تحلیل محتوای آنها ارزش این شهادت ها را کاملا زیر سوال برده اند. علاوه بر آنها خود شاهدان بعد اعتراف کردند که آنچه ابتدا مطرح کردند درست نبوده است. به عنوان مثال ارنولدفریدمان یکی از شاهدان معروف هولوکاست در سال 1985 مجبور به اعتراف شد که هیچ یک از ادعاها و شهادت هایش راست نبوده است و یا دادگاه بررسی جنایت یک مامور سابق اردوگاه‌ها که در بیت المقدس و تحت نظر رژیم صهیونیستی برگزار می شد مجبور به اعتراف شد که همه شاهدان و شهادت های آنها بی اعتبار بوده است در یک مورد بسیار مشهور بنجامین ویلکومیرسکی نویسنده کتاب تکه خاطرات که از مهم ترین شاهدان هولوکاست محسوب می شود بالاخره مجبور به اعتراف شد که نه تنها یهودی نبوده است بلکه هرگز در هیچ اردوگاه آلمانی نیز به سر نبرده است. برهمین اساس رئیس مرکز «یادواشم» مرکز یادبود هولوکاست در رژیم صهیونیستی در 1986 تایید کرد بیش از 10000 از 20000 شهادت بایگانی شده بازماندگان یهودی غیرقابل اعتماد است. البته از نظر محققان تاریخ حقیقی همه این شهادت ها ساختگی و اغراق گویی است.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات