چرایی تقابل لیبرال دمکراسی غرب با جمهوری اسلامی ایران

قبل از ظهور و پیروزی انقلاب اسلامی جهان تحت تسلط و سیطره دو بلوک غرب و شرق قرار داشت. به همین جهت ساختار سیاسی و حکومت ها متأثر و برخاسته از تفکرات این دو بلوک بنا شده بود و این مسئله به باور همه رسیده بود که ساختار حکومت ها و دولت ها می بایست یا متأثر از تفکرات سرمایه داری غرب یا تفکرات سوسیالیستی شرق باشد و هیچ گریزی از آن نیست. اما امام راحل و معمار کبیر انقلاب شکوهمند اسلامی با ارائه تئوری جدید و نو یعنی دمکراسی و مردم سالاری دینی و معرفی آن به جهان تحول عظیمی در ساختار سیاسی جهان ایجاد نمود و با تأسیس نظام جمهوری اسلامی که برپایه جمهوریت و اسلامیت استوار بود علاوه بر نگاه جدید به سیاست و حکومت مفهوم دمکراسی را نیز دچار تحول اساسی نمود.
نظام اسلامی با فراهم نمودن زمینه حضور و مشارکت و دخالت مردم بر سرنوشت خویش عملا دمکراسی دینی را در جامعه نهادینه نمود و با برگزاری 27 انتخابات در طول عمر انقلاب اسلامی آن را به اثبات رسانید و توانایی پاسخگویی به نیازهای مختلف جامعه را نشان داد. استکبار جهانی و در رأس آن آمریکا به عنوان منادی دمکراسی لیبرالیسم که برپایه خودخواهی و هوای نفسانی استوار است، حیات و رشد این نوع دمکراسی را مانع بزرگ سلطه گری خود و زنگ خطری برای دمکراسی غربی می دید به مقابله همه جانبه با آن برخاست چرا که برای آمریکا غیرقابل قبول است کشوری اسلامی به زعم خود جهان سومی بخواهد به عنوان خاستگاه دمکراسی آن هم بر محوریت اسلام در جهان شکل گیرد، بدین منظور از توان اقتصادی- سیاسی- فرهنگی و حتی نظامی برای مقابله با انقلاب اسلامی استفاده نمود. هرچند با یاری خداوند و کمک و پشتیبانی مردم نتوانسته کاری از پیش ببرد. اما هیچگاه از مقابله خصمانه علیه انقلاب و ملت ایران دست برنداشته و در هر زمان با استفاده از موقعیت های ایجادشده با نقشه های جدید به دنبال فروپاشی نظام اسلامی بوده است.
با فروپاشی شوروی و حادثه 11 سپتامبر و تحولات به وجود آمده جهانی سیاست برخورد آمریکا وارد فاز جدیدی شده است. آمریکا در وضعیت کنونی با توجه به شرایط جهانی و منطقه ای به این نتیجه رسیده است که برای تسلط بر منطقه و مقابله با نظام مردمی ایران می بایست تغییرات اساسی در ساختارهای سیاسی- فرهنگی- اجتماعی منطقه صورت گیرد و ساختارهای سیاسی- فرهنگی و اجتماعی کشورهای منطقه از جمله ایران در راستای اهداف آمریکا تغییر یابد. برای رسیدن به این منظور با شعار فریبنده و جذاب دمکراسی، آزادی، حقوق بشر و مبارزه با تروریسم و ... وارد منطقه شده است تا با ایجاد اصلاحات آمریکایی به هدفش دست یابد.
ریچارپرل، رئیس گروه مشاورین پنتاگون می گوید: «هدف آمریکا در خاورمیانه تغییر سیاسی و جغرافیایی منطقه از جمله ساختار حکومت ایران می باشد. درواقع همه رژیم های خاورمیانه باید تغییر کنند منتهی هر کدام به شکلی». بدین منظور دولت آمریکا به دنبال ایجاد دمکراسی آن هم از نگاه و تعریف آمریکایی است اما در این منطقه با مانع بزرگی چون ایران اسلامی مواجه است. با وجود ایرانی قدرتمند نمی تواند با شعارهای فریبنده دمکراسی و آزادی اهدافش را دنبال نماید چرا که ساختار حکومت ایران برخاسته از دمکراسی و مبتنی بر خواست مردم بنا و مستحکم شده است. شاید شعارهای فریبنده دمکراسی و آزادی با ماهیت غربی در بین کشورهای منطقه طرفدارانی پیدا نماید اما در ایران طرفدارانی نداشته و نخواهد داشت و این مسئله برای آمریکائیان در طول عمر انقلاب به اثبات رسیده است. از این رو برای اینکه این مانع را از جلو اهدافش بردارد در دو جبهه داخلی و خارجی به اقدامات متعددی روی آورده است.
1- برای حاکمان آمریکایی موفقیت در بعد داخلی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار می باشد چرا که پیش شرط موفقیت در بعد خارجی است و موفقیت در ابعاد دیگر را هموار و تسهیل خواهد نمود. اقداماتی که آمریکا در بعد داخلی بدان متوسل شده، عبارتند از: ناکارآمد نشان دادن نظام اسلامی، بزرگنمایی مشکلات و معضلات موجود جامعه، ایجاد اختلاف در بین اقلیت های قومی و احزاب سیاسی و مسئولین نظام، ناامن نشان دادن ایران اسلامی، حمایت مالی، رسانه ای و تبلیغاتی و سیاسی از وابستگان و بریدگان از نظام، تهاجم فرهنگی به منظور سست نمودن بنیان های مذهب در بین مردم به خصوص جوانان، تلاش در جهت نفوذ در بین دستگاه های حاکمیت و گروه ها و احزاب و سازمان های فرهنگی و سیاسی، راه اندازی و حمایت مالی از رادیو و تلویزیون ها به منظور تخریب اذهان مردم به خصوص جوانان.
2- ایجاد بحران های منطقه ای و جهانی مثل متهم کردن ایران به تولید سلاح هسته ای، متهم کردن ایران به نقض حقوق بشر و تروریسم، جلوگیری و مانع تراشی از حضور ایران در مناسبات اقتصادی، جلوگیری و مانع تراشی در جهت عدم انتقال تکنولوژی پیشرفته به کشور، فشار به حکومت ها و دولت ها جهت عدم ارتباط و انعقاد قراردادهای اقتصادی، تلاش در جهت حضور فعال ایران در سازمان های مختلف بین المللی و اقتصادی، تخریب چهره منطقه ای و جهانی ایران به وسیله ترساندن از ایران و... از جمله اقداماتی است که آمریکا جهت تحت فشار قراردادن نظام اسلامی و فروپاشی آن در دست اقدام دارد.
در این راستا مسئولین و آحاد ملت هر یک وظایف خاصی جهت مقابله با تحرکات و اقدامات جدید آمریکا به عهده دارند. وظایف مسئولین به خوبی توسط مقام معظم رهبری تبیین گردیده است. ایشان می فرمایند: «بزرگترین مبارزه با آمریکا خدمت به این مردم است هر که می خواهد با آمریکا مبارزه اساسی بکند باید به این مردم خدمت کند. هر که می خواهد با دشمنان این ملت مبارزه عملی کارآمد بکند با فساد مبارزه کند،... این وظیفه دولت- مجلس و قوه قضائیه و همه ارکان نظام است.» لذا کار و تلاش شبانه روزی و خالصانه مسئولین به منظور ارتقاء سطح زندگی معنوی و مادی مردم ایجاد رفاه اقتصادی و اجتماعی، تقویت پایه های مذهبی و دینی مردم به خصوص جوانان، تلاش در جهت زدودن فقر و فساد و تبعیض در جامعه اسلامی، ایجاد امنیت و آرامش در جامعه، حضور فعال و باصلابت در مجامع بین المللی، ایستادگی در مقابل زیاده خواهی استکبار، نشان دادن اقتدار و عزتمندی مردم ایران از جمله وظایف اصلی مسئولین نظام جهت مقابله با آمریکا است.
سکینه بهزادی - آمل