ابراهیم حاجی محمدزاده
«قیام برای خدا» و «تحمل سختیهای این راه». دو شرط محوری است که رهبران الهی در عصر غیبت همواره بر آن تأکید و اصرار فراوان داشتهاند. در نوشتار دیروز پیرامون قیاملله حول محور آیه (سبا 46) از دیدگاه معمار انقلاب اسلامی چند نمونه ذکر کردیم و اینکه حضرت امام برای قیام الهی بر مبنای روش سیاسی الهی انبیاء و اولیاء هیچ شرطی به جز تعهد به تکلیف شرعی را معتبر نمیدانند؛ امام این تعهد را قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در پاریس اینگونه بازگو میفرمایند؛
«... و عمده مطلب این است که ما یک تکلیفی داریم، ما مکلفیم، خدا به ما تکلیف کرده است، که با این مخالفین اسلام و مخالفین ملت اسلام معارضه کنیم، یا پیش میبریم یا نمیبریم. اگر پیش بردیم، که الحمدلله هم به تکلیفمان عمل کردهایم و هم پیش بردیم، و اگر هم مردیم و کشته شدیم، به تکلیفمان عمل کردیم، ما چرا بترسیم؟ ما شکست نداریم. شکست برای ما نیست، برای اینکه از دو حال خارج نیست، یا پیش میبریم که پیروز هم شدیم، یا پیش نمیبریم، که پیش خدا آبرومندیم، اولیای خدا هم شکست میخوردند. حضرت امیر در جنگ معاویه شکستخورد، این حرف ندارد، شکستخورد، امام حسین ـ سلامالله علیه ـ هم در جنگ با یزید شکستخورد و کشته شد. اما به حسب واقع پیروز شدند. آنها شکست ظاهری، و پیروزی واقعی بود. اگر ما هم که برای خدا میخواهیم کار بکنیم، شکست هم بخوریم، تکلیف را عمل کردیم، و به حسب واقع هم پیروزی با ما خواهد شد.»(1)
حضرت امام در ضرورت اصل دوم انقلاب استقامت پس از قیاملله با اشاره به آیه 112 سوره هود میفرمایند:
«شما ملت قیام کردید، و بحمدالله قیام شما برای خدا بود، همه فریاد میزدید که ما «جمهوری اسلامی» میخواهیم. برای احکام اسلام قیام کردید، امر اول را که فرمودهاند قیام کنید برای خدا اطاعت کردید، باقیمانده است امر دوم، فاستقم کما امرت و من تاب معک. استقامت کنید، این قیام را حفظ کنید. استقامت کنید، نگه دارید این تحول انسانی که بالاتر از تحولهای فعال خارجی است. این تحولی که شما را برای رسیدن به آمال مشتاق کرد که خون بدهید، این تحول انسانی که شما برای برادرانتان حاضرید جان بدهید و حاضرید مال بدهید و حاضرید وقت صرف کنید، این تحول مهم بود، این تحول بالاتر از اصل مبارزه بود.»(2)
حضرت امام(ره) در تفسیری ناب با اشاره به جایگاه آیه فوق در هر عصری میفرمایند: «... در آیه شریفه سوره «هود» وارد است، فاستقم کما امرت و من تاب معک یعنی «استقامت کن و بر جای ایست آنطور که مأموری، با کسی که توبه کرده است با تو» و در حدیث وارد است که جناب رسولالله ـ صلیالله علیه و آله ـ فرمود «این آیه از سوره هود مرا پیر کرد» شیخ عارف کامل شاهآبادی فرمودند با اینکه این آیه شریفه در سوره «شوری» نیز وارد است ولی بدون من تاب معک، جهت اینکه حضرت سوره «هود» را اختصاص به ذکر دادند، برای آنست که خدای تعالی استقامت امت را نیز از آن بزرگوار خواسته است و حضرت بیم آن داشت که مأموریت انجام نگیرد، والا خود آن بزرگوار استقامت داشت، بلکه آن حضرت مظهر اسم حکیم «عدل» است. پس تو ای برادر من، اگر خود را از متابعان آن حضرت میدانی و مورد مأموریت آن ذات مقدس، بیا و نگذار آن بزرگوار در این مأموریت خجل و شرمسار شود به واسطه کار زشت و عمل ناهنجار تو. تو خود ملاحظه کن اگر اولاد یا سایر بستگان تو کارهای زشت نامناسب کنند که با شئون تو مخالف باشد، چقدر پیش مردم خجل و سرشکسته میشوی بدان که رسول اکرم ـ صلیالله علیه و آله ـ و امیرالمؤمنین ـ علیهالسلام ـ پدر حقیقی امتند به نص خود آن بزرگوار که فرمود: انا و علی ابوا هذهالامه، یعنی «من و علی دو پدر امتیم» و اگر ما را در محضر ربوبیت حاضر کنند و حساب کشند در مقابل روی آن بزرگواران و از ما جز زشتی و بدی در عمل نباشد، به آن بزرگوار سخت میگذرد و آنها در محضر حقتعالی و ملائکه و انبیاء شرمسار شوند. پس ما چه ظلمی بزرگ کردیم به آنها و به چه مصیبتی مبتلا شدیم و خدای تعالی با ما چه معامله خواهد کرد...»(3)
ایشان در مقایسهای بین طلوع اسلام و انقلاب اسلامی میفرمایند:
«... همانطوری که پیغمبر اکرم از هیچ آمد و فتح کرد و نورش همه جا را گرفت، شما ملت هم بعد از آن رژیم فاسد، از هیچ شروع کردید، یعنی، هر چه بود خرابی بود و شما شروع کردید برای درستکردن آن. اما رفیق نیمهراه نباشید. اینطور نباشید که ما تا اینجا رفتهایم حالا از اینجا دیگر برویم سراغ کارهای دیگرمان. در رأس امور این است که ما این امر الهی را که فاستقم کما امرت و من تاب معک است، این امر الهی را اجرا کنیم.»(4)
روشنترین وجه استقامت را حضرت امام(ره) در تعهد مدام جامعه در نظارت عمومی و امر بمعروف و نهی از منکر میدانند.
«... این مسئله مهم است» آقایان توجه کنند همه و همه ملت موظفند که نظارت کنند بر این امور. نظارت کنند اگر من یک پایم را کنار گذاشتم. کج گذاشتم، ملت موظف است که بگوید پایت را کج گذاشتی، خودت را حفظ کن، مسئله، مسئله مهم است همه ملت موظفند به اینکه نظارت داشته باشند در همه کارهائی که الان مربوط به اسلام است.»(5)
و سختترین نوع استقامت که هرگز تعطیلبردار نیست عبارت است از تعهد و مسئولیت فردی و دائم در پاسداری از انقلاب اسلامی:
«... ادامه به این است که هر کس در هر جا هست کار خودش را خوب انجام بدهد. کار به این نداشته باشد که دیگری خوب انجام میدهد یا نه، خودش کارش را خوب انجام بدهد. البته دیگری را نصیحت کند یا امر بمعروف و نهی از منکر کند. اما اگر دیگری یک کار خلافی کرد، شما تکلیف ازتان ساقط نمیشود اگر همه دنیا هم برخلاف بکند، شما یک نفر هم باشید، شما یک نفر باید خلاف نکنید. توجه کنید که همه قشرهای ملت با هم کارهایی که به آنها محول است خوب انجام بدهند. همین معارضه با آنهائی است که میخواهند به این کشور تعدی کنند و خدای تبارک و تعالی با شما همراهی خواهد کرد. وقتی که شما در خدمت اسلام باشید، در خدمت خدای تبارک و تعالی باشید، خدای تبارک و تعالی با شما همراهی میکند و تأیید از شما میکند.»(6)
«مقصود من اینست که هیچوقت یأس را در قلب خودتان وارد نکنید یأس از جنود شیطان است، امید از جنود خداست. همیشه امیدوار باشید، پشتوانه شما، خدا و اسلام است. کسی که پشتوانهاش اسلام است از چه بترسد؟ با یک اشاره همه تمام میشود اتکال کنید به خدای تبارک و تعالی، اتکال کنید به قرآن و اسلام، و پیش بروید... شماها بحقید ـ وقتی شماها بحقید، من تکلیفم را دارم عمل میکنم، حالا شما با من موافقت کنید، نخیر مخالفت کنید، ده تا هم فرض کنید چوب لای چرخ بگذارند، من کارم را دارم انجام میدهم. رسیدم به آن کاری که انجام دادم. دو تا چیز بردم، یکی ثواب خدا، یکی رسیدن به مطلب، نرسیدم، ثواب خدا سر جای آن هست، شکست توی کار نیست، شما ملت شکست نمیخورید انشاءالله...»(7)