تاریخ انتشار : ۰۶ ارديبهشت ۱۳۸۸ - ۱۳:۲۸  ، 
کد خبر : ۸۹۶۹۵

اهداف واتیکان در دنیای اسلام

مقدمه: کتاب «واتیکان و دنیای اسلام » را سیدهادی خسروشاهی تالیف کرده و انتشارات شروق و سماط آن را در 336 صفحه منتشر نموده اند . در فهرست مطالب کتاب مذکور عناوین زیر دیده می شود : روش سیاسی واتیکان روابط واتیکان با فاشیسم اهداف واتیکان در دنیای اسلام واتیکان و صهیونیسم روابط واتیکان با اسرائیل روابط واتیکان با امپریالیسم و عناوین دیگر. در ذیل مطلب « اهداف واتیکان در دنیای اسلام » از نظر خوانندگان می گذرد.

واتیکان و دنیای اسلام
 کلیسای کاتولیک جهان و هسته مرکزی آن یعنی دستگاه پاپی واتیکان همواره تحولات دنیای اسلام را با اهمیت خاصی مورد توجه قرار می دهد تصمیم گیریهای رهبری واتیکان در رابطه با اقدامات سیاسی ـ اجتماعی بی تردید مبتنی بر بهره گیری از تجربیات تاریخی و ممتد گذشته و معاصر و داده های جدیدی است که کلیساهای محلی میسیونرهای مذهبی نمایندگیهای رسمی واتیکان منابع اطلاعاتی غرب (به ویژه آمریکا) در اختیار مقامات بلندپایه و تصمیم گیرنده (مقر مقدس )! « واتیکان » قرار می دهند.
بطور کلی از دیدگاه « روحانیت کاتولیسم » اسلام به دلائل متعدد دارای ویژگیهائیست که عمیقا مورد توجه آنها قرار گرفته است . این ویژگیها را می توان فهرست وار به شکل زیر بیان داشت :
1 ـ حدود یک میلیارد مسلمان (اکثریتی مانند پیروان کاتولیسم ) در سراسر دنیا به سر می برند.
2 ـ اسلام تنها دینی است که در اندیشه « اصلاح جهانی » است و هدف خود را در محیطی بسته و یا کشوری خاص و مرز جغرافیایی معینی محدود نمی داند و در این راستا مسئولیت هدایت جهانی را ماموریت اصلی خود می شمارد.
3 ـ اسلام آخرین دین بزرگی است که پس از مسیحیت به وجود آمده و در سطح جهانی گسترش یافته و در مناطق نفوذ خود با رقیبی روبرو نشده است .
4 ـ اسلام و مسلمانان در طول تاریخ 14 قرن حیات خود توانسته اند با مسیحیت و مسیحیان در مناطق مختلفی از جهان بجنگند و آنان را شکست دهند.
5 ـ اسلام مقاومت سرسختانه ای از نقطه نظر عقیدتی ـ سیاسی در قبال تبشیر مسیحیت از خود نشان می دهد ولی ادیان دیگر در این نبرد نتوانسته اند مقاومتی از خود نشان دهند و در همین راستا اسلام بر خلاف ادیان دیگر تغییر مذهب یک مسلمان را نمی پذیرد و بر آن کیفر سختی معین نموده است .
6 ـ در کل قدرت جاذبه و نفوذ معنوی اسلام به حدی است که مقابله با آن را بسیار دشوار نموده است .
7 ـ اسلام دین جامع و فراگیر همه زوایای حیات بشری است و عدم تفکیک دین و سیاست در اسلام یکی از علل تفوق و برتری آنست .
8 ـ مسئله جنگهای صلیبی که به دستور مستقیم پاپ آغاز شد و ادامه یافت و در اثر آن مسلمانان با فجیع ترین وضعی قتل عام شدند هنوز از خاطره آنها محو نشده و در واقع صفحه تاریکی در تاریخ روابط اسلام و مسیحیت را به وجود آورده که به این آسانی از ذهن مسلمانها بیرون نمی رود...
... با توجه به نکات فوق و مسائل دیگری که « علنی » نیست ولی در مدنظر واتیکان می باشد تحلیل و ارزیابی دستگاه پاپی از اسلام و مسلمانان در جهان امروز به عمل می آید و خط مشی ها و برنامه ریزیهای دقیق کلیسا برای پیشرفت و نفوذ در دنیای اسلام و جوامع مسلمانان پی گیری می شود.
چهارچوب کلی انتخاب کلیسا برای نفوذ در جهان اسلام و خطوط اصلی آن در تحلیلی کوتاه می تواند به ترتیب زیر باشد :
کلیسا مسئله حقوق انسانها و مفاد اعلامیه حقوق بشر سازمان ملل را که خواستار به اصطلاح « آزادی عقیده » برای همگان است یکی از وسائل کلیدی نفوذ در جوامع اسلامی محسوب می دارد زیرا که کلیسا به خوبی می داند ملل مسلمان جهان در پای بندی به اصول اسلام و عدم تغییر مذهب خود سخت گیری خاصی دارند و فقط با استفاده از حکومتهای ضدملی و عناصر حاکم به ظاهر مسلمان می توان « فضای حقوق بشر » ! را در کشورهای اسلامی به وجود آورد تا در این رابطه کلیسا بتواند زیر پرچم منشور حقوق بشر و میثاق آزادیهای سیاسی مذهبی و فرهنگی (ساخته غرب ) برای فعالیتهای به اصطلاح تبشیری خود (که در واقع آنرا باید فعالیتهای تنصیری « نصرانی کردن » نام نهاد!) ضمانت اجرائی لازم را بدست آورد و تنها از این طریق کلیسا می تواند در درازمدت جوامع مسلمان را برای گرایش احتمالی به مسیحیت ترغیب نماید!
البته سران حکومتهای ضدملی و وابسته به غرب در بعضی از کشورهای اسلامی با ادعای اینکه جامعه را نمی شود بسته نگهداشت و مردم را نمی توان چون کودکان فرض و اداره نمود بجای فراهم نمودن مقدمات فعالیتهای سیاسی آزاد به آنها امکان آزادی گرایش به مذاهب دیگر را می دهند و این طلائی ترین فرصتها برای کلیسا و یا احزاب ضداسلامی به ظاهر مذهبی !! مانند بهائی گری و قادیانیگری بشمار می رود.
نگرشی کوتاه به دوران سیاه تاریخ پهلوی در ایران و آزادیهایی که به کلیساهای کاتولیک و کلیساهای انجیلی و احزابی مانند بهائی گری داده شده بود و بررسی اوضاع کنونی کشورهایی مانند مصر اندونزی مالزی بنگلادش ترکیه و بعضی از شیخ نشیهای خلیج فارس که میزبان گروه گروه میسیونرهای مسیحی سفیدپوست و مو بور و چشم سبز! هستند نشانگر گوشه ای از حقایق امور می تواند باشد.
دامنه فعالیت و تبلیغ گروه های مسیحی در بعضی از این کشورها بااستفاده از فقر و گرسنگی و شرایط اجتماعی دیگر به اندازه ای وسیع و زیاد است که برای خود کلیسا هم باورنکردنی است . و در قبال آن هر نوع فعالیت اسلامی به مفهوم راستین کلمه نه تنها غیرمقدور و ممنوع است بلکه نوعی جرم و دارای مجازاتهای سنگینی می باشد که نصیب مبلغین اسلامی می شود... نمونه بارز این نوع کشورها : مصر عراق اندونزی و تونس است که هواداران اسلام را در آنها به جرم « اندیشه برای ایجاد حکومت اسلامی » اعدام می کنند و در مقابل برای ورود میسیونرهای مسیحی خارجی هرگونه تسهیلاتی را فراهم می سازند.
علاوه بر « حقوق بشر غربی » و فضای به اصطلاح باز سیاسی ! مورد استفاده کلیسا یکی دیگر از نیرومندترین وسائل کلیسا در جذب احتمالی مسلمانان تماس روزافزون جوامع اسلامی با کشورهای غربی است همه ساله میلیونها نفر از کشورهای اسلامی به عنوان « توریست » و ده ها هزار نفر به عنوان دانشجو یا کارگر و برای اقامت مدتی طولانی تر از مدت اقامت کسانی که قصد گردش دارند رهسپار اروپا و آمریکا می شوند و با هجوم همه جانبه تبلیغاتی کلیسا روبرو می شوند.
برای نمونه باید گفت که شما اگر به انگلستان بروید خواهید دید که در خیابانهای لندن دختران و پسران جوان با دردست داشتن نشریاتی به زبانهای : عربی فارسی اردو و غیره به دنبال مسافرین راه می افتند و ضمن « خوش آمد » گوئی به آنها آنها را برای نوشیدن چائی و « مذاکره » ! دعوت می کنند . این نوع برخورد که به ظاهر نشانگر جامعه باز و روح سازشکار جوامع مسیحی تلقی می شود (و البته در باطن مسائل دیگری مطرح است ) می تواند در روحیه افراد ساده لوح یا نیازمند به یافتن کار و مسکن و آشنایی در غربت غرب تاثیر بگذارد. از طرف دیگر جوانان دانشجو اعم از دختر و پسر که بدون آموزشهای مذهبی لازم و کامل رهسپار غرب مسیحی می شوند هنگام برخورد با اخلاق به ظاهر نرم حساسیت مذهبی خود را بتدریج از دست می دهند و بعضیها اصولا به علت سکونت در میان خانواده های مسیحی و یا ازدواج با دختران غربی در دام کلیسا گرفتار می شوند.
علاوه بر این وسایل تقریبا عادی و طبیعی که در اختیار کلیسا است کلیسا به فضای سیاسی و اقتصادی کشورهای اسلامی نیز با دقت کامل امید بسته است . به عنوان نمونه از قرنها پیش و تا عصر ما « عربستان سعودی » از دیدگاه کلیسا یک کشور بسته بود ولی اکنون هجوم ده ها هزار به اصطلاح کارشناس و متخصص فنی برای کمک به پروژه های اقتصادی نفتی و عمرانی کشور به اضافه ده ها هزار کارگر زن و مرد مسیحی همراه با نوسازی ظاهری جامعه در انتقال فرهنگ مسیحی در یک جامعه صرفا اسلامی هم نقشی را به عهده دارد.
نمونه دیگر بنگلادش است که قبل از جدا شدن از پاکستان و اعلام « استقلال ! » جزئی از یک کشور اسلامی که بنام اسلام به وجود آمده بود به حساب می آمد ولی به محض اعلام استقلال که طی یک توطئه حساب شده و با دخالت آمریکا و هند اجرا شد « شیخ مجیب الرحمان » رهبر سیاسی و پرچمدار استقلال !! دولت بنگلادش را « غیرمذهبی » اعلام نمود و به موازات اعلام انحلال احزاب و گروه های اسلامی به بهانه همکاری !! با پاکستان راه را برای ورود میسیونرهای مسیحی جهت انجام کارهای « خیریه » ! باز کرد و این راه متاسفانه به علت فقر شدید حاکم بر این قسمت از دنیای اسلام همچنان بازماند و کلیسا که مترصد چنین فرصتهایی است عملیات خیریه را طبق روش دیرینه با عملیات « تنصیر » (نصرانی کردن ) همگام ساخت و بارها هم از موفقیتهای خود سخن گفته و به صراحت تمام اعلام نموده که « تاکنون صدها هزار نفر از مردم بنگلادش به مسیحیت گرویده اند » ! سفر دو سال پیش عالی جناب پاپ برای بازدید از این کشور اسلامی پس از بازدیدهای مکرر از چند کشور اسلامی در آفریقا بی تردید در همین رابطه بود. وگرنه اگر قرار بود که هدف از مسافرت ایشان کمک به فقرا و مستمندان و افراد بیکار! باشد عالی جناب تردیدی به خود راه نمی داد که این « کمک » و یا « کاریابی » و « ایجاد شغل » را در ایتالیا برای 7 میلیون بیکار و مستمند انجام دهد نه در یک کشور دورافتاده اسلامی در آسیا.
و اصولا باید گفت که با صرف نظر از حماقتهای بعضی از کلیساهای محلی مانند کلیسای آفریقای جنوبی که گاهی بطور آشکار به جنگ اسلام می آیند و آنرا تقبیح ! یا محکوم می سازند! مرکزیت کاتولیسم ضدیت قبلی با اسلام را در شکل قدیمی آن به ظاهر کنار گذارده و با نگرشی تطبیقی بر امور و با پشتوانه قدرت اقتصادی ـ سیاسی غرب شیوه های جدید و ظریفی را برای نفوذ در جوامع مسلمان برگزیده است و با توجه به فقر و گرسنگی موجود در جهان سوم و به ویژه بعضی از کشورهای اسلامی مانند بنگلادش و سودان اهتمام بیشتری در این مناطق دارد و سعی می کند که با صرف مبالغ هنگفتی افراد گرسنه و برهنه را به سوی کلیسا بخواند. و بدینوسیله ولو در درازمدت آنها را از پوستن به کاروان پرخروش و توفنده مسلمانهای به قول غرب « بنیادگرا وافراطی » ! بازدارد.
این هدف نهایی غرب است که متاسفانه کلیسا را هم برای نیل به آن با خود همگام ساخته است و سفرهای پاپ به کشورهای اسلامی بی تردید در همین رابطه است . و کمک های بلاعوض امپریالیسم به دولتها و ایجاد موسسات خیریه و درمانگاه توسط کلیسا برای ملتها! از همین امر سرچشمه می گیرد ولی با صرف نظر ازماهیت عدوانی این نوع اقدامات باید به آقایان غربیها و همکاران آنها بطور مطلق اطمینان داد که سرنوشت اندلس در انتظار دیگر کشورهای اسلامی نیست . فقط چند صباحی عرض خود می برند و زحمت ما می دارند. چرا که به یقین پدران روحانی یا کلیسای پیوسته به امپریالیسم غرب دارای آن خصلت معنوی و صداقت مذهبی واقعی نخواهند بود که بتوانند در کارهای « تنصیری » خود آن چنان موفق بشوند که خود انتظار دارند پس به یقین برنامه ریزیهای آقایان در این زمینه سرانجام با نتیجه مثبت روبرو نخواهد شد. چرا که وقتی مردم با ماهیت امر آشنا شدند و حقیقت را شناختند و یا بجای آب با سراب روبرو شدند بی تردید به سرچشمه حیات خویش بازخواهند گشت . و این تجربه ای است که کلیسا در بسیاری از نقاط جهان آنرا بدست آورده است و بگذار که یکبار دیگر آنرا تجربه نماید!
... هدف ما در این کتاب کم حجم ولی پرمحتوا شناخت و شناسائی ماهیت واتیکان و رابطه آن با امپریالیسم و صهیونیسم جهانی است . این کتاب بر آشنا ساختن ملتهای محروم با حقایق پشت پرده دنیای سرمایه داری و همکاری تنگاتنگ آن با کلیساها کمک خواهد کرد و اگر در پاره ای موارد لحن آن تند و یا خشن تلقی شود باید توجه داشت که ما اگر می خواستیم با بافته ها و ساخته های کلیسا علیه اسلام در درون جهان اسلام (با صرف نظر از آنچه که در غرب و شرق مسیحی می گذرد!) مقابله به مثل کنیم بی تردید لحن سخن ! تندتر از این می شد... ولی بهرحال حقیقت را اگرچه تلخ هم باشد باید گفت و اهل خرد از مقامات واتیکان و ارباب کلیسا در هر مکان ! در قبال انتقال تند ولی صحیح و افشارگری خشن ولی بیدارکننده بجای نشان دادن واکنش منفی ! بهتر آن است که به اصلاح خود و روشهای خود ـ در برخورد با جهان اسلام و مسائل مسلمانان ـ بپردازند... وگرنه دعوت کردن به « دیالوگ » و ایجاد روابط دیپلماتیک و اعزام سفیر و نماینده و توسعه اقدام دشمنانه تبشیر در درون جهان اسلام هرگز نمی توانند با هم سازگار باشند و اگر در گذشته های دور و نزدیک مسلمانان با ساده اندیشی در قبال هجوم تبشیری ارباب کلیسا که در همه جا مقدمه هجوم استعمار بوده است سکوت کرده اند در دنیای امروز وضع چنین نیست ...
ملتها را می شود یکبار و دو بار فریب داد ولی برای همیشه نمی توان آنان را در دام استعمار انداخت این واقعیتی است که چه بخواهند و چه نخواهند امروز با آن در سراسر جهان روبرو می باشند.
- کلیسا مساله حقوق انسان ها و مفاد اعلامیه حقوق بشر سازمان ملل را یکی از وسائل کلیدی نفوذ در جوامع اسلامی محسوب می دارد زیرا کلیسا می داند ملل مسلمان جهان در پایبندی به اصول اسلام و عدم تغییر مذهب خود سخت گیری خاصی دارند و فقط با استفاده از حکومت های ضدملی و عناصر حاکم بر ظاهر مسلمانان می توان فضای حقوق بشر را در کشورهای اسلامی به وجود آورد تا کلیسا در سایه آن بتواند اهداف خود را پیاده کند.
- آنچه کلیسا را نسبت به اسلام نگران و دشمن کرده است ویژگی هایی است که اسلام ا زآن برخوردار می باشد. ویژگی هایی مانند : کثرت جمعیت مسلمانان اندیشه و اهداف جهانی اسلام گستردگی و حساسیت مناطق نفوذ اسلام پیروزی تاریخی مسلمانان بر مسیحیان جاذبه و قدرت فراوان اسلام سیاسی بودن اسلام و ده ها ویژگی دیگر .

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات