تاریخ انتشار : ۱۵ ارديبهشت ۱۳۸۸ - ۰۹:۴۳  ، 
کد خبر : ۹۱۱۲۰

نقش دشمنان در روند بدحجابی جامعه


وجود ناهنجاری‌های اجتماعی از جمله بی‌حجابی در چند سال اخیر، نارضایتی مردم کشورمان را در پی داشته، و موجب خدشه‌دار شدن فرهنگ دینی و ارزشی جامعه شده است. در بررسی علل این مسأله می‌توان به تبلیغات سوء دشمنان داخلی و خارجی به ویژه عوامل استعمار انگلیس اشاره کرد که همواره در جهت رواج فرهنگ بی‌حجابی و کشف حجاب در کشور کوشیده‌اند؛ هر چند در دوره‌های گذشته به سبب حضور علمای آگاه و مردم هوشمند، چندان در تحقق اهداف شوم خود موفق نشدند.
دشمنان برای اینکه ایران را مانند برخی کشورهای ناتوان زیر سلطه خود در‌آورند، از هر تهاجمی بهره گرفتند؛ از جمله تهاجم نظامی که یکی از عادی‌ترین راه‌های پیروزی بر کشورها است. همچنین از تهاجم سیاسی وارد شدند؛ در این شیوه دشمن به واسطه افراد خود فروخته، صحنه سیاسی یک کشور را به نفع خویش تغییر می‌دهد. تحدید اقتصادی نیز از جمله راه‌های چیره شدن بر دیگر کشورها شمرده می‌شود.
دشمن پس از ناامیدی از بهره‌دهی این شیوه‌ها، تهاجم دیگری را در پیش گرفت که از همه خطرناک‌تر و در عین حال پنهان‌تر است؛ تهاجمی که باورها و ارزش‌های یک جامعه را نشانه می‌رود و حیات معنوی آن را مختل می‌سازد. در این تهاجم، آمدن بیگانه به داخل یک خاک مطرح نیست؛ بلکه سخن درباره بیگانه شدن از خویش و از درون پوسیدن است. دشمن در تهاجم فرهنگی می‌کوشد تا با گسترش شبکه‌های ارتباطی و خبری، سلیقه‌ها، معیارها و الگوهای رفتاری و اخلاقی خود را در قالب فیلم‌ها، شوهای تلویزیونی و دگیر برنامه‌های سرگرم کننده مبتذل در سراسر زمین به همه بشریت تحمیل کند.
در بررسی تاریخی، پنج دوره وجود دارد که در آن‌ها نقش دشمنان در رواج دادن فرهنگ بی‌حجابی در کشور به واضوح دیده می‌شود.
نخستین دوره: به طرح استعماری کشف حجاب فرقه ضالة بابیه و زرین‌تاج بابی مربوط است که با شکست سنگینی رو به رو شد و آن‌ها را به شگفتی واداشت.
دومین دوره: عوامل استعمار پس از ناکامی، تصمیم گرفتند تا کشف حجاب را از دربار قاجار آغاز کنند؛ زیرا می‌پنداشتند در صورت همراهی ناصرالدین شاه و درباریانش، در اجرای نقشه‌ شوم خود موفق خواهند شد. آن‌ها شاه قاجار را طی مسافرت‌های متعدد به اروپا فرستادند تا با دیدن زنان آن‌جا با طرح تغییر لباس و کشف حجاب موافقت کند وجود ناهنجاری‌های اجتماعی از جمله بی‌حجابی در چند سال اخیر، نارضایتی مردم کشورمان را در پی داشته، و موجب خدشه‌دار شدن فرهنگ دینی و ارزشی جامعه شده است. در بررسی علل این مسأله می‌توان به تبلیغال سوء دشمنان داخلی و خارجی به ویژه عوامل استعمار انگلیس اشاره کرد که همواره در جهت رواج فرهنگ بی‌حجابی و کشف حجاب در کشور کوشیده‌اند؛ هر چند در دوره‌های گذشته به سبب حضور علمای آگاه و مردم هوشمند، چندان در تحقق اهداف شوم خود موفق نشدند.
دشمنان برای این که ایران را مانند برخی کشورهای ناتوان زیر سلطه خود درآورند، از هر تهاجمی بهره گرفتند؛ از جمله تهاجم نظامی که یکی از عادی‌ترین راه‌های پیروزی بر کشورها است. همچنین از تهاجم سیاسی وارد شدند؛ در این شیوه دشمن به واسطه افراد خود فروخته، صحنه سیاسی یک کشور را به نفع خویش تغییر می‌دهد. تحریم اقتصادی نیز از جمله راه‌های چیره شدن بر دیگر کشورها شمرده می‌شود.
دشمن پس از ناامیدی از بهره‌دهی این شیوه‌ها، تهاجم دیگری را در پیش گرفت که از همه خطرناک‌تر و در عین حال پنهان‌تر است؛ تهاجمی که باورها و ارزش‌ها یک جامعه را نشانه می‌رود و حیات معنوی آن را مختل می‌سازد. در این تهاجم، آمدن بیگانه به داخل یک خاک مطرح نیست؛ بلکه سخن درباره بیگانه شدن از خویش و از درون پوسیدن است. دشمن در تهاجم فرهنگی می‌کوشد تا با گسترش شبکه‌های ارتباطی و خبری، سلیقه‌ها، معیارها و الگوهای رفتاری و اخلاقی خود را در قالب فیلم‌ها و دیگر برنامه‌های سرگرم کننده مبتذل در سراسر زمین به همه بشریت تحمیل کند.
در بررسی تاریخی، پنج دوره وجود دارد که در آن‌ها نقش دشمنان در رواج دادن فرهنگ بی‌حجابی در کشور به وضوح دیده می‌شود.
نخستین دوره: به طرح استعماری کشف حجاب فرقة ضالة بابیه و زرین تاج بابی مربوط است که با شکست سنگینی رو به رو شد و آن‌ها را به شگفتی واداشت.
دومین دوره: عوامل استعمار پس از ناکامی، تصمیم گرفتند تا کشف حجاب را از دربار قاجار آغاز کنند؛ زیرا می‌پنداشتند در صورت همراهی ناصرالدین شاه و درباریانش، در اجرای نقشه‌ شوم خود موفق خواهند شد. آن‌ها شاه قاجار را طی مسافرت‌های متعدد به اروپا فرستادند تا با دیدن زنان آن‌جا با طرح تغییر لباس و کشف حجاب موافقت کند. از سویی عوامل نفوذی استعمار در دربار به شاه القا می‌کردند که این کار، مقدمه‌ای ضروری برای پیشرفت کشور است! و سرانجام توانستند با فریبکاری‌های خود، موافقت ناصرالدین شاه را به دست آورند.
تغییر لباس در دربار قاجار با پوشیدن شلیته‌ها و دامن‌های کوتاه و تنگ آغاز شد و کم‌کم در خانواده‌های اشراف و سپس در جامعه رواج یافت؛ ولی این طرح چندان دوامی نیاورد و شکست خورد.
دوره سوم: به زمان مظفرالدین شاه قاجار مربوط است. استعمار در این دوره به تهاجم فرهنگی و تبلیغی روی آورد و در پوشش‌های گمراه‌کننده، به راه‌اندازی مؤسسه‌ها، تشکیل گردهمایی‌ها، نشر کتاب و مقاله و تأسیس مدارس برای دختران همت گمارد و علیه حجاب تبلیغ کرد. دشمنان کوشیدند تا حجاب را ضدارزش و در مقابل، بی‌حجابی را نماد فرهیختگی و تشخیص اجتماعی و رها شدن از کهنه‌گرایی معرفی کنند.
دوره چهارم: یکی از دوره‌های دشوار تهاجم علیه حجاب و مریوط به زمان رضاخان می‌باشد. در این دوره، رضاخان که سردمدار مبارزه با ارزش‌ها و جلوه‌های دینی بود، کشف حجاب را یکی از مهم‌ترین اهداف خود قرار داد و از آن جایی که راه‌های پیشین برای کشف حجاب نتیجه چندانی نداشت، بر آن شد تا حجاب را با توسل به زور و خشونت از میان بردارد.
وی در 17 دی 1314، به طور رسمی کشف حجاب را اعلام و جنگی شش ساله را علیه حجاب و عفت آغاز کرد که تا زمان سقوط او ادامه یافت. در این مدت رخدادهای هولناک بسیاری به وقوع پیوست که این نوشتار گنجایش بیان آن‌ها را ندارد.
دروه پنجم: مربوط به محمدرضا پهلوی (فرزند رضاخان) است. وی مبارزه پدر خود را علیه حجاب از نزدیک دیده بود و در نظر داشت با استفاده از شیوه دیگری به جنگ حجاب و ارزش‌های دینی برود؛ ولی پیروزی انقلاب اسلامی، امکان تحقق خواسته او را از بین برد و همه بافته‌های 150 ساله حجاب‌ستیزان را پنبه کرد.
با پیروزی انقلاب اسلامی، حجاب نه تنها به صورت حکم شرعی و ارزش دینی رواج یافت بلکه نماد مبارزه با فرهنگ غرب باشد. بررسی این پنج دوره نشان می‌دهد که دشمنان ایران همواره کوشیده‌اند تا حجاب را از سر زنان و دختران بردارند؛ در دوران کنونی هم هجوم علیه حجاب در پوشش ابزارهایی مانند حقوق بشر، دموکراسی و دفاع از حقوق زنان انجام می‌شود، ولی بی‌گمان این بار نیز مانند دوره‌های گذشته نتیجه‌ای نخواهند گرفت؛ زیرا امروزه در بیش‌تر کشورها حتی غرب، زنان و دختران جوان خواهان حفظ حجاب و معنویت هستند، چرا که پی برده‌اند بی‌حجابی و دور بودن از معنویت آن‌ها را از پیشرفت باز می‌دارد.
نقش دشمن در روند بی‌حجابی پس از انقلاب
درباره تفاوت‌های حجاب در پیش از انقلاب و پس از آن می‌توان گفت: قبل از انقلاب، حجاب در متن خانواده‌ها بود ولی به دلیل وجود فرهنگ غربی کم‌تر به صورت عینی در جامعه دیده می‌شد، بعد از انقلاب، پوشش وضع مطلوبی پیدا کرد لیکن شبیخون فرهنگی دشمن باز یک نوع افسار‌گسیختگی را در پوشش زنان به وجود آورد.
عواملی که موجب امیدواری دشمنان به گسترش بی‌حجابی شده است، عبارتند از:
1- کم‌توجهی مسئولان به ویژه متصدیان فرهنگی کشور به مهار بدحجابی و ارائه راه‌کارهای مناسب. متأسفانه اعتراض‌های افراد دلسوز در سال‌های گذشته، دستاوردی جز بی‌اعتنایی مسئولان فرهنگی به ویژه در وزارت ارشاد اسلامی نداشت که موجب شد دشمن با بهره‌گیری از بی‌توجهی آن‌ها و دستگاه‌های زیر مجموعه‌شان، گام‌های بزرگی برای گسترش فرهنگ بی‌حجابی و ارائه الگوهای غربی در قالب فیلم‌های سینمایی و کتاب بردارد.
2- از دیگر عوامل بروز بدحجابی پس از انقلاب، روی آوردن افراطی به مادیات و اشرافی‌گری است. «وقتی رقابت بر سر داشتن بیش‌تر بین آدم‌ها به وجود آمد، با سوءاستفاده از وجود همین میل، می‌توان برخی چیزهای دیگر را نیز رواج داد. میل به مال‌اندوزی و حرص و طمع، انسان را از یاد خدا باز می‌دارد. آن‌گاه به رخ کشیدن داشته‌ها آغاز می‌شود، زیبایی یکی از همان داشته‌ها است، جواهرات نیز که آن را زینت می‌بخشد. میل نمایش در زن بیش‌تر می‌شود و چون یاد خدا به تاریک خانه سپرده شده و یا دچار کدورت گشته، زمینه برای کشف حجاب فراهم می‌شود، شیطان تشویق می‌کند و نفس را تحریک می‌سازد. به این ترتیب زن غنی شده از ظواهر دنیا، برای پوشش ندشته‌های خود سر و بدن را عریان می‌نماید.»
3- یکی دیگر از عوامل مهم، سوء استفاده دشمنان از حس حسادت و چشم و هم‌چشمی در برخی بانوان است. «عده بسیار کمی از بدحجاب‌های جامعه ما اعتقاد درستی به دین ندارند. آن‌ها نیز آدم‌های بدی نیستند لیکن وقتی یک نوع لباس و آرایش چند زن مد می‌شود دیگر خانم‌ها نیز به دلیل همان چشم و هم چشمی‌ها آن لباس یا آرایش را برای خود انتخاب می‌کنند.»
از دیگر عوامل، القاءات روشنفکر نماها است. پس از انقلاب برخی از روشنفکران غرب‌زده، چنین تلقین کرده‌اند که پوشیدن چادر مشکی، نشانه عقب‌ماندگی زنان و مانع فعالیت‌های اجتماعی آن‌ها است! عده‌ای نیز ادعا کردند: چادر به ویژه از نوع سیاه رنگ، در شأن زن ایرانی نیست! گروهی دیگر که خود را داعیه‌دار فرهنگ مد و لباس در ایران می‌دانند، می‌گویند: «25 سال است که به اشتباه رنگ سیاه را برای پوشش زنان کشور انتخاب کرده‌ایم و باید دست به دست هم دهیم تا رنگ سیاه را از بین ببریم.» در حالی که پوشش چادر مشکی پیش از انقلاب نیز مورد استفاده زنان بوده است و آن‌ها تحملیی برای پوشیدن آن نداشتند.
حاصل سخن این که برای مقابله با توطئه‌های دشمنان علیه فرهنگ دینی، باید ملت و دستگاه‌های فرهنگی و تبلیغی دست به دست هم دهند و دشمن را از پیگری اهداف شوم خود پشیمان کنند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات