تاریخ انتشار : ۲۱ ارديبهشت ۱۳۸۸ - ۰۹:۱۶  ، 
کد خبر : ۹۲۲۵۵

لزوم حمایت از دیپلماسی دولت


گروه سیاسی،‌ محمد مقصود علی: یافتن راهکارهایی برای پیشبرد اهداف نظام جمهوری اسلامی ایران در بعد بین‌الملل در شرایط ویژه و حساس فعلی از اهمیت و حساسیت بسیار بالایی برخوردار است. طبیعتا یافتن راهکارها و سازوکارهایی که پیروزی و کسب منافع حداکثری را برای کشور به دنبال داشته باشد، در حیطه وظایف مسئولین سیاست خارجی کشور از وزارت گرفته تا شورای عالی امنیت ملی و کمیسیون مربوطه در مجلس می‌باشد. اما نکته جالب توجه در این شرایط آن است که بسیاری از اظهارنظرهایی که از سوی فعالان سیاسی یا رسانه‌های حزبی، له یا علیه دیپلماسی خارجی کشور صورت می‌گیرد، از نوعی ابهام معنایی برخوردار هستند. اظهاراتی که صرفا یکسری کلی گویی است و بدون ارائه راهکاری صرفا به بیان جملاتی کلیشه‌ای می‌پردازند، مثلا "باید با تدبیر عمل کرد"، "تعمل و عقل‌گرایی را باید سرلوحه قرار داد" و... به نظر می‌رسد چنین اظهاراتی تنها از سر عاقبت اندیشی و عافیت‌طلبی صورت می‌گیرد. یعنی اظهاراتی که بدون ارائه راهکار مفید و عملی که ضامن منافع و حیثیت ملی باشد، فقط گزاره‌هایی از جانب منتقدین یا اظهارنظر‌کننده‌ها صادر شده است که در نهایت نتیجه امر، هر چه باشد، می‌تواند به حساب درایت و عقلانیت این افراد گذاشته شود، به عبارت دیگر، اگر نتیجه‌ای مثبت و قابل قبول به دست آید، چنین عنوان می‌شود که ثمره گفتار و تلاش و توصیه‌های ما بود که دائما توصیه کردیم" با تدبیر عمل کنید، ... عقل‌گرایی محور کار باشد و..." و اگر نتیجه‌ای منفی و نامطلوب به دست آمد، باز همین افراد می‌گویند ما که گفتیم "با تدبیر عمل کنید و...".
صحبت‌هاهی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، جناب آقای دکتر محسن رضایی (1) در این راستا قابل بررسی است. هرچند به نظر نگارنده، تحلیلی که در ابتدا پیرامون برخی اظهارنظرها در سیاست خارجی کشور ارائه شد، هرگز در مورد اظهارات جناب آقای دکترمحسن رضایی صادق نمی‌باشد، اما صحبت‌های ایشان فاقد استحکام منطقی است.
ایشان می‌گویند: "اگر رئیس جمهور بودمن، اول دیپلماسی ایران را از ساده‌اندیشی بیرون می‌آوردم. "نکته متبادر به ذهن، این است که "ساده‌اندیشی" دیپلماسی چیست؟ به بیان دیگر، تعریف (definition) ساده‌اندیشی در حوزه سیاست خارجی چیست؟ و چگونه و با چه ملاک‌هایی می‌توان عملکرد یک دولت را "ساده‌اندیشی" ارزیابی کرد؟ شاید در پاسخ به همین سوالات مقدر است که ایشان گفته‌اند: "در دیپلماسی نباید ساده‌اندیشی وجود داشته باشد، بلکه باید ابعاد مختلف را در نظر بگیریم." بنابراین ساده‌اندیشی به اعتقاد آقای محسن رضایی به معنای در نظر داشتن یک بعد و نادیده‌گرفتن ابعاد دیگر است. اما حتی اگر این تعریف رسمی از "ساده‌اندیشی" مورد قبول باشد، ملاک‌های تشخیص مصداق از سوی ایشان ارائه نشده است. ایشان به راستی از مشاهده چه اموری، به این نتیجه رسیده‌اند که دیپلماسی حاضر، گرفتار ساده‌اندیشی است؟! به عبارت دیگر، متدولوژی ایشان در کیفیت مصداق‌یابی این مفهوم کلی (universel) نامشخص است. واضح است که به لحاظ منطقی، در مورد تصورات، علاوه بر ارائه تعریف، باید ملاک و معیاری نیز برای مصداق‌یابی ارائه شود. ایشان چنین گفته‌اند: "هم در گذشته و هم اکنون ساده‌اندیشی‌هایی وجود داشته که باعث از دست رفتن فرصت‌هایی شده است"، اما به نظر نمی‌رسد، ایشان بتوانند نمونه‌های قابل قبول برای "هم‌اکنون" ذکر کنند که موجب از دست رفتن فرصت‌ها شده باشند.
سیاستی که در دولت نهم و در شورای عالی امنیت ملی پس از به ریاست رسیدن جناب آقای لاریجانی، در قبال مسائل هسته‌ای اتخاذ شده، دیپلماسی بسیار فعال و چند جانبه‌ بوده و هست که نتایجش، تکمیل پروژه‌ها تا مرحله بهره‌برداری و خنثی شدن فعالیت‌های دیپلماتیک آمریکا توسط چین و روسیه می‌باشد. نامه و خنثی شدن فعالیت‌های دیپلماتیک آمریکا توسط چین و روسیه می‌باشد. نامه اخیر رئیس جمهور محترم به بوش، گوشه شاخص و بارزی ازدیپلماسی ابتکاری، پیشگیرانه و غیردفاعی ایران است که امید به ثمردهی آن بسیار زیاد است. امید است این دیپلماسی قدرتمند، لااقل از سوی دوستان داخلی و همسنگران انقلابی، مورد تضعیف و خدشه قرار نگیرد و بدون ملاک و قاعده به "ساده‌اندیشی" متهم نشود.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات