تاریخ انتشار : ۰۸ خرداد ۱۳۹۰ - ۰۷:۴۳  ، 
کد خبر : ۲۱۸۰۱۲

جنگ نرم اینست


بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
به روش مرسوم در این سال‌ها، وقتی سی. دی "ظهور بسیار نزدیک است" در سطح گسترده توزیع شد و سروصدا به راه انداخت، مخالفت‌ها و انتقادها شروع شد و اظهارنظرها هم بالا گرفت. یکی گفت از مصادیق کذب است، دیگری گفت مستندات آن ضعیف است، سومی گفت با هدف جلب آراء در انتخابات ساخته شده، چهارمی گفت دستگاه قضائی باید با تهیه کنندگان آن برخورد کند و...
در این میان، هیچکس نگفت در جامعه انقلابی ایران که 32 سال است از وجود نظام حکومتی جمهوری اسلامی که از تعالیم مترقی اسلام ناب محمدی برخوردار است و در میان مردمی که از سرچشمه زلال مکتب اهل بیت علیهم السلام سیراب می‌شوند، چرا در چنین جامعه‌ای افرادی به خود اجازه می‌دهند مرتکب چنین اقدام خلافی شوند و چرا بخش عمده‌ای از مردم نیز پذیرای این قبیل مطالب سطحی و سخیف می‌شوند؟
عده‌ای معتقدند پشت این ماجرا دست‌های سیاسی مرموزی وجود دارند که با سرگرم کردن مردم درصدد تحقق اهداف خود و تأمین منافع باندی و گروهی خود هستند. عده‌ای نیز به همین دلیل یا دلایل دیگر، تأکید می‌کنند اصولاً باید به چنین پدیده‌هائی بی‌اعتنائی کرد و از باب "الباطل یموت بترک ذکره" بهترین راه برای مقابله با این قبیل اباطیل به فراموشی سپردن آنهاست.
بطلان این نظریه را گسترش خرافات و انحرافات در سال‌های اخیر،‌که نتیجه بی‌عملی اهل علم و اهل فکر و انجام وظیفه نکردن مسئولان در برابر کج اندیشی‌ها و کژراهه هاست به اثبات رسانده است. اینجا جای تمسک به قاعده صحیح "الباطل یموت بترک ذکره" نیست. در عصر ما خرافات و انحرافات و خواب و خیال و رمالی و شیطان پرستی و عرفان‌های کاذب و جادو جنبل، از برنامه ریزی، امکانات، سرمایه‌گذاری و حمایت‌های رسانه‌ای برخوردار است و همه کسانی که نظام جمهوری اسلامی و افکار انقلابی و آرمان‌های ناب امام خمینی را مزاحم خود برای استعمار و استثمار و استحمار مردم می‌دانند و دیکتاتوری و خودکامگی و تاخت و تازهای استبدادی خود را در برابر قامت بلند و استوار و بالنده نظام بر آمده از افکار و آرمان‌های امام خمینی در خطر می‌بینند، دست به دست همدیگر داده‌اند تا با ترویج اباطیلی که به ذهن شیطانی شان می‌رسد به جنگ این نظام بیایند و با کنار زدن آن، راه را برای یکه تازی‌های خود هموار نمایند.
آنها خوب می‌دانند که با اعلام آشکار جنگ علیه نظام جمهوری اسلامی هرگز به اهداف خود نخواهند رسید، به همین دلیل حتی خود را فدائی این نظام‌ها جا می‌زنند ولی در عرصه فرهنگی پایه‌های فکری انقلاب و آرمان‌های امام خمینی را مورد حمله قرار می‌دهند و طبیعی است که در این جنگ خاموش به پیشروی‌هائی هم نائل می‌شوند. در جنگ نرم، کسی به شما آشکارا اعلان جنگ نمی‌کند ولی به جای توپخانه نظامی، با توپخانه فکری افکار و عقاید صحیح شما را زیر آتش می‌گیرد و شما بدون آنکه صدای شلیک حتی یک گلوله را بشنوید، از درون تهی می‌شوید. در این کارزار سراسر حیله و در این جنگ خاموش اگر دیر بجنبید، مغزها را از دست خواهید داد و هنگامی که مغزها از دست بروند دیگر هزاران پادگان و هواپیما و توپ و تانک و موشک و سایر تجهیزات جنگی را چه سود؟
بر آن نیستیم که بگوئیم دست اندرکاران و مباشران صف اول این جنگ خاموش قصد خیانت دارند و یا مأموران دشمن هستند. چه بسا اینان با نیت پاک و اخلاص کامل وارد این عرصه می‌شوند و هدفی جز خدمت ندارند، لکن نقش اصلی را دیگران بازی می‌کنند. چرا تعارف کنیم و این واقعیت تلخ را نیز اضافه نکنیم که ما نیز در این جنگ نرم و خاموش به دشمنان با سکوت و بی‌تفاوتی و بی‌عملی و حتی احیاناً با رضایت خاطرمان کمک کرده ایم؟ وقتی در سال 1384 کتابی با نام "دهه 80 دهه ظهور" در 3000 نسخه به چاپ رسید و همین مضامین انطباقی سی. دی "ظهور نزدیک است" را منتشر کرد، چرا علمای ما سکوت کردند؟
چرا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ما جلوی توزیع آنرا نگرفت و حتی به آن مجوز چاپ داد؟ در این کتاب، علاوه بر انطباق سید حسنی و سید خراسانی و یمانی و سفیانی بر افراد و مسئولین زمان ما، ادعا شده بود که قطعاً در دهه 80 یعنی تا پایان سال 1389 امام زمان علیه السلام ظهور خواهند کرد و این ادعا به یکی از مراجع محترم تقلید - که دو سال قبل رحلت کردند - با تصریح اسم ایشان نسبت داده شده بود و نه ایشان و نه هیچکس دیگر این ادعای کذب را تکذیب نکرد! در پریشانی افکار منتشر کنندگان این قبیل مطالب همین بس که در این کتاب، به جای شاه عبدالله اردنی "صدام" مصداق سفیانی معرفی شده و "بن لادن" نیز چون یمنی الاصل است بر "یمانی" منطبق گردیده است! با این حساب، تکلیف "شعیب بن صالح" هم روشن است. حالا که دهه 80 به پایان رسیده و دهه 90 شروع شده، نویسنده این کتاب چه جوابی به خوانندگان نوشته‌های خود خواهد داد؟ تکلیف اعتقادات مردم چه می‌شود؟
اگر به مغازه‌ها و پاساژهائی که کتاب‌ها، نوارها، فیلم‌ها و سی. دی‌های مذهبی در آنها به فروش می‌رسد سری بزنید خواهید دید که در این بازار، حرف اول را مقوله‌ای به نام "کرامات" می‌زند. کرامات زمان ما که در این کتاب‌ها و فیلم‌ها و نوارها و سی. دی‌ها به مردم عرضه می‌شوند، مجموعه‌ای از خواب و خیال هستند که جز سست کردن پایه‌های اعتقادی مردم هیچ نقش دیگری ندارند. عده‌ای از مداحان جامعه ما هم با همین خواب و خیال‌ها سر مردم را گرم و بازار خود را شلوغ می‌کنند و افراط کاری‌های آنها حتی داد مداحان واقعی و سابقه‌دار را نیز در آورده است. بگذریم از اینکه بعضی از همین مداحان نوظهور به خود اجازه می‌دهند وارد سیاست و مدیریت شوند و به هر کس هرچه می‌خواهند بگویند و حتی برای سرنوشت انتخابات نیز تعیین تکلیف کنند!
وضعیت منبرها هم متأسفانه چندان بهتر از مداحی‌ها نیست. از منبری‌های اهل مطالعه و زحمتکش که از آیات و روایات و مواعظ اخلاقی و بحث‌های منطقی استفاده می‌کنند که بگذریم، بقیه برای بازار گرمی به خواب و خیال و حرف‌های سست متوسل می‌شوند و به نوعی از همان مداحان نوظهور پیروی می‌کنند. نقش "کرامات" در منبرها بقدری برجسته شده که گویا امر برخود منبری‌ها و بعضی مخاطبان آنها هم مشتبه گردیده است. یکی از همین منبری‌ها، که شهرت و نفوذی هم دارد، دیدار با وجود مقدس امام زمان علیه السلام را آنقدر قطعی و آسان تلقی کرده که از همان بالای منبر به راحتی خطاب به بعضی افراد می‌گوید شما را به خدا وقتی خدمت آقا مشرف می‌شوید سلام ما را هم به ایشان برسانید.
با اینکه این قطعی دانستن دیدار و آن تعیین وقت برای ظهور حضرت صاحب الامر علیه السلام، طبق اعتقادات قطعی و روشن شیعه ممنوع است، چرا منبری‌های ما چنین مطالبی را در منبرها مطرح می‌کنند و گاهی همین مطالب خلاف از تلویزیون و رادیو هم پخش می‌شوند؟ آیا انتظار داریم مردم کوچه و بازار هر روز و هر شب این "کرامات" را بشنوند و بخوانند و در عین حال وقتی با سی. دی "ظهور بسیار نزدیک است" مواجه می‌شوند آنرا پس بزنند؟ آیا انتظار داریم مسجد جمکران را بیش از آنچه هست بزرگ جلوه دهیم و باز هم مردم در برابر کسانی که ادعای امام زمانی می‌کنند مقاومت نمایند؟ راستی ما آیا آنقدر که به ساختمان سازی در جمکران اهمیت داده‌ایم برای مبارزه با پیرایه‌هائی که به وجود مقدس امام زمان علیه السلام بسته می‌شود همت گماشته ایم؟!
تقدس بخشیدن‌ها، مطلق کردن‌ها، هاله نور ترویج کردن‌ها، قهرمان جلوه دادن‌ها، حاشیه امن سازی‌ها و حریم‌های کاذب قائل شدن‌هائی که امروز در جامعه ما بشدت رواج یافته، عامل دیگری است که زمینه را برای پذیرش خرافات و انحرافات فراهم می‌کند. از عده‌ای بله قربان گو که موجودیت خود را در همین کارها جستجو می‌کنند انتظاری غیر از این نیست که تقدس ببخشند و کرامات بسازند و حریم‌های کاذب درست کنند، اما سؤال اینست که چرا به اینان اجازه چنین کارهائی داده می‌شود؟ در نظام جمهوری اسلامی که قرار است جامعه براساس قانون و منطق و حق اداره شود، چه نیازی به کرامات و حریم سازی‌ها و خواب و خیال داریم؟ خدا در قرآن کریم، دو بار با صراحت به پیامبر اکرم فرمان می‌دهد به مردم اعلام کند او هم مثل همه یک انسان است "قل انما انا بشر مثلکم..." (کهف 110 و فصلت 6) و در موارد متعدد دیگر نیز در قالب‌های دیگر بر این نکته تأکید می‌کند که پیامبر اکرم و پیامبران نیز مانند شما انسان هستند. این تکرارها برای اینست که ما هم به خودمان بگوئیم با بقیه مردم تفاوتی نداریم و مبادا روزی به این فکر بیافتیم که تافته‌ای جدابافته هستیم و اگر کسی خواست خلاف این بگوید و بنویسد و عمل کند با او برخورد کنیم. وقتی چنین نکنیم، آشفته بازاری درست می‌شود که پیدایش سی. دی "ظهور بسیار نزدیک است" نتیجه بسیار طبیعی آنست.
جنگ نرم اینست، جنگی که ریشه اعتقادات را می‌زند، مقوله مهم و بزرگ و سرنوشت سازی مانند اعتقاد به وجود مبارک امام زمان علیه السلام را تا این اندازه کوچک و سست جلوه می‌دهد و راه را برای دشمنان دین باز می‌کند تا به اصول و بنیان‌های اعتقادی ما بتازند. در چنین شرایطی وقتی سی. دی "ظهور بسیار نزدیک است" به عنوان یک پدیده مشکل ساز در جامعه ما مطرح می‌شود، ما حق نداریم کارگردان آن را سرزنش کنیم، ما باید خودمان را سرزنش کنیم که اجازه داده‌ایم ریشه‌های پیدایش چنین انحرافاتی در سرزمین وجود این مردم پا بگیرد. مبارزه با این سی. دی، مبارزه با معلول است، با علت‌ها باید مبارزه کرد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات