سخنرانی در دیدار با مردم شهرستان سرایان

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
اللهم‌ عجل‌ لولیک‌ الفرج‌ والعافیة والنصر واجعلنا من‌ خیرانصاره‌ و اعوانه‌ والمستشهدین‌ بین‌ یدیه‌
خدای بزرگ را سپاسگزارم که بار دیگر توفیق زیارت چهره‌های مؤمن، باصفا، صمیمی و دوست داشتنی شما مردم عزیز سرایان را عنایت فرمود. مردمی با سابقۀ ایمانی و تمدنی بسیار طولانی در اعماق تاریخ، بیش از دوهزار سال سابقۀ تمدن، فرهنگ، کار، تلاش و سازندگی. مردمی که به عشق، محبت، خونگرمی، مهمان‌نوازی، تلاش و خستگی‌ناپذیری شهره‌اند.
مردم سرایان همواره موجب عزت، افتخار و برکت بوده‌اند. دست‌ها و دل‌هایشان در خدمت جامعه و تولیدات‌شان در مسیر پیشرفت و تأمین نیازهای جامعه بوده است. با کمترین بار، بیشترین دستاورد و محصول متعلق به مردم عزیز سرایان است.
می‌خواهم دو سه مطلب را خدمتتان عرض کنم. می‌خواهم یک درس کوتاه از محضر پیامبر اسلام بگویم و بعد هم به سازندگی و کارهایی که در سرایان عزیز باید انجام شود، برسم.
درس پیامبر عزیز این است: رب و پروردگار همۀ هستی و آدمیان فقط و فقط خداست. پیامبر ما فرمود قولوا لااله الا الله تفلحوا بگویید خدایی جز الله نیست تا رستگار شوید. راه رستگاری، سعادت، عزت و غلبۀ بر مشکلات تنها توحید است.
همۀ اولیا و پیامبران الهی، بشر را به خدا دعوت کرده‌اند. هیچ یک از آنها انسان‌ها را به بندگی خودشان دعوت نکرده‌اند. نگفته‌اند از ما تبعیت کنید به معنای بندگی، هیچ کدام نگفته‌اند که ما پروردگار و ارباب شما هستیم. همۀ آنها دعوت به خدا کردند، گفتند بیایید به راه خدا بپیوندید. حاکمیت، خالق بودن و ولایت خدا را بپذیرید. تحت عنایت و لطف خدا قرار بگیرید تا دروازه‌های رحمت خدا به روی شما باز شود.
خدای متعال می‌فرماید ما به هیچ کس اجازه ندادیم، حتی به کسانی که حکم نبوت دادیم، که انسان‌ها را به بندگی خودشان دعوت کنند، بلکه خواستیم بشریت را به بندگی خدا که تنها راه سعادت است دعوت کنند. در واقع تنها راه رها شدن از همۀ سختی‌ها، زنجیرها، اسارت‌ها و سنگینی‌های دنیا و جهان مادی پیوستن به خود خداست.
آزادی حقیقی انسان، رها شدن از بندگی دیگران و رسیدن به ملکوت بی‌پایان بندگی خداست. خدا به پیامبران مأموریت داده است که از انسان‌ها بخواهند ربانی یعنی خدایی باشند. در خط خدا، بنده، عاشق و برای خدا باشند، زندگی خود را برای خدا تنظیم کنند، خداپرست و یگانه پرست باشند. هیچ قدرت، اراده و مؤثری را غیر از خدا به رسمیت نشناسند تا به سعادت برسند.
عزیزان من! انسان سرشار از استعدادهای الهی است. هر انسان بالاتر از همۀ هستی، جهان و موجودات عالم است. چرا؟ برای این که خدای متعال استعدادهایی در نهاد این انسان قرار داده است که با شکوفایی آن استعدادها می‌تواند خدایی زندگی کند. می‌تواند آینۀ تجلی خدا و نشانۀ علم، حکمت، خلاقیت و قدرت، رحمت و رأفت خدا باشد. بیش از هزار اسم و صفت الهی در نهاد انسان به امانت گذاشته شده است که قابل شکوفایی است. انسان می‌تواند خیلی بزرگ‌تر از همۀ هستی شود. از زمین بالا برود و به خدا برسد و به گونه‌ای زندگی کند که وقتی ملائکه به او نگاه می‌کنند خدا را در او ببینند و به او سجده کنند.
روزی که خدای متعال به ملائکه دستور سجده بر انسان را داد زمانی بود که خدا به انسان همۀ اسماء و استعدادهای الهی را تعلیم کرد. از او خواست که در برابر ملائکه این استعدادها را بروز دهد. وقتی که آنها را نشان داد، ملائکه تجلی خدا را در انسان دیدند. خلیفه اللهی را دیدند. به همین دلیل خدا فرمود سجده کنید و کردند.
عزیزان من! تک تک انسان‌هایی که خلق می‌شوند دارای خصلت الهی هستند. یعنی می‌توانند به آن نقطۀ بالا برسند. مهم نیست در کجای عالم، با چه رنگ، زبان و نژادی آفریده می‌شوند، فطرت‌الله التی فطر الناس علیها.
این فطرت الهی است که خدا همۀ انسان‌ها و بشریت را بر این فطرت خلق کرده است. اما برای این که انسان از این فطرت استفاده کند و شکوفا، بزرگ، باعظمت، عالم، حکیم، توانمند، موفق و عزیز بشود، خدا راهش را نشان داده است.
اولاً، ایمان به خدای یگانه و بعد بندگی خدا از طریق تبعیت از راه انبیا. اگر بندگی خدا بود معنایش این است تمام غل و زنجیرهای مادی، منطقه‌ای، نژادی، تعصبات گروهی، خودخواهی‌ها، خود برتربینی‌ها، غرورها و هواهای نفس و همۀ این زنجیرها که مانع از خدایی شدن انسان هست، پاره می‌شود. بندگی خدا یعنی رفتن از این بندها و پیوستن به بی‌نهایت ملکوت الهی و بزرگ شدن بندگی خدا.
عزیزان من! تنها راه بالا کشیدن سعادت دنیا و آخرت است. اگر کسی می‌خواهد سعادت دنیا و آخرت را تجربه کند، البته به هم مربوط و در امتداد یکدیگر است، سعادت ابدی از دل سعادت این دنیا می‌گذرد. عمر دنیا بزرگ‌ترین هدیه و فرصت خدا به انسان است. برای این که بزرگ، خدایی، عالم، قادر، رئوف و حکیم شود و خدایی زندگی کند، تنها راه سعادتمند زیستن عبارت است از بندگی خدا.
بندگی خدا یعنی چه؟ یعنی از صبح تا شب نماز بخوانیم؟ خیر، نماز بالاترین، زیباترین و جامع‌ترین عبادت و رابطۀ مخلوق با خالق است. اما بندگی خدا یعنی همه چیز و همۀ کارها برای خدا.
زندگی، نفس کشیدن، کشاورزی، دامداری، معلمی، استادی، دانشجویی، دانش‌آموزی، عالمی، طلبه‌ای، کاسب و تاجر هستی، همه برای خدا.
اگر برای خدا بود بندها پاره می‌شود و انسان برای خدا می‌شود و وقتی بندۀ خدا شد تمام مشکلات جهان مادی در برابرش کوچک و بی‌ارزش می‌شود و او قدرتمند می‌شود و بر مشکلات غلبه می‌کند.
خدای بزرگ را سپاسگزاریم که ملت عزیز ایران و مردم سربلند سرایان، مردمی مؤمن، خداپرست و بندگان حقیقی خدا هستند.
برخی انتظار دارند همه تابع و مطیع آنها باشند. می‌خواهند بر جهان آقایی و حکمرانی کنند و اراده، حیثیت، شخصیت، ثروت و اختیار ملت‌ها در اختیار آنها باشد. تبلیغ و تحمیل می‌کنند. مشکل بشر همیشه این بوده است. بندگی غیرخدا و اگر گروهی این را پذیرفتند، حتماً ثابت می‌شوند. شما نگاه کنید در دنیا. خبرنگاری پرسید چرا فلان کشور از شما پیشرفته‌تر است؟ بعد که مقایسه کردیم دیدیم کشوری که شصت هفتاد سال است دارد کار و تلاش می‌کند و تمام مردمش دارند می‌دوند، کارشان به جایی رسیده است که بیش از 300 میلیارد دلار بدهی خارجی دارند. یعنی تمام ملتش باید ده پانزده سال کار کنند و حاصلش را به بیگانه بدهند. این چه پیشرفت و عزتی است؟ کشورهایی در شرق آسیا هستند، ظاهرش این است که سوار مترو می‌شوند و در برج زندگی می‌کنند، اما در زندگی‌شان ریز می‌شوی غوغاست. همه دارند برای اربابان سرمایه‌داری کار می‌کنند که آنها اسلحه بسازند و به کشورها و ملت‌ها حمله کنند و قتل و غارت انجام بدهند. اینها کی خانواده و محبت را لمس می‌کنند؟ چیزی از آنها باقی نمانده است. 24 ساعت برای دیگران کار می‌کنند. این پس‌رفت است. اربابان سرمایه با آنها مانند صاحبان مرغداری رفتار می‌کنند.
در جلسه‌ای در کشوری در شمال اروپا گفتند تمام ثروت این کشور در دست چند نفر است و بقیه برای آنها کار می‌کنیم. حاصل کار ما در جیب عده‌ای قلیل است. امروز سرمایه‌داران بی‌فرهنگ حاکم بر مراکز قدرت جهانی، دولت امریکا و متحدانش می‌خواهند همه را به زنجیر بکشند. مردم امریکا را دیدید. گفتم کسی حافظ و پناه‌دهنده مردم امریکا و منافع‌شان نیست. 300 میلیون نفر برای چند هزار صهیونیست کار می‌کنند. اگر از کار، بی‌کار شوند باید بروند کنار خیابان بخوابند. فریادشان به جایی نمی‌رسد. چرا؟ برای اینکه عده‌ای قلیل همه را دعوت به بندگی خودشان می‌کنند. این مشکل جهان است. اگر ملتی بلند شود و بخواهد از زیر سلطۀ آنها خارج شود، آزاد و مستقل زندگی کند، درآمد، ثروت و معدنش برای خودش باشد تبلیغات شروع می‌شود که آزادی نیست. این ملت‌ تروریست هستند.
چرا هرکس که مخالف سیاست‌های زورگویانۀ امریکاست اسمش تروریست می‌شود؟ ملت فلسطین در خانۀ خودشان، از خودشان دفاع می‌کنند، اسم‌شان تروریست می‌شود. اما یک مشت صهیونیست بی‌فرهنگ و بی‌ریشه و فاسد با کمک قدرت‌های بزرگ و اسلحه، مردم فلسطین را از خانه‌هایشان می‌رانند، می‌کشند، زندانی می‌کنند و مدال صلح می‌گیرند. چرا وضع جهان این گونه است؟ برای این که بندگی خدا فراموش شده است. چرا سی سال است عزتمند زندگی می‌کنیم؟ چرا نمی‌توانند کمر ملت ایران را بشکنند؟ چرا این همه توطئه کردند، آنها رفتند و ملت ایران ماند؟ دلیلش روشن است، برای این که ملت ایران تصمیم گرفت تحت رهبری یک مرد الهی، بندگی طاغوت‌ها، شیطان‌ها و شیطان صفت‌ها را کنار بزند و بندگی خدا را بپذیرد.
من با افتخار اعلام می‌کنم که امروز آزادترین ملت‌های عالم ملت ایران است. هیچ قدرتی، شخصی و گروهی قادر نیست اراده، رأی و نظر خودش را به ملت ایران تحمیل کند. تک تک ملت ایران انسان‌های بزرگ و عزیز هستند. چه کسی امروز می‌تواند نظرش را به ملت ایران تحمیل کند. کسی قادر نیست. من در سازمان ملل هم اعلام کردم. گفتم هرکس جرئت دارد، دستش را بلند کند. چه کسی می‌خواهد علیه ملت ایران نظرش را تحمیل کند؟ چرا چنین است؟ برای این که یک ملت به خدا پیوسته، شکست ناپذیر است و هر ملتی که از بندگی خدا روی برگرداند و به بندگی ثروت و قدرت‌های مادی رو کند طعم عزت و سعادت را نمی‌چشد.
راه اصلاح وضع دنیا، بازگشت به بندگی خدا و کنار گذاشتن طاغوت‌ها، شیطان و قدرت‌های ظاهری است. بعضی به من ایراد می‌گرفتند، می‌گفتند چرا با این قدرت‌های جهانی این طور صحبت می‌کنی؟ من جایی گفته بودم اینها بینی خودشان را نمی‌توانند بالا بکشند. گفتم سه دلیل دارم؛ دلیل اول، این که اینها در عالم کسی نیستند. دلیل دوم، این است که باید اینها را که قدرت طاغوتی و پوشالی هستند، شکست. وقتی گوشش را پیچاندی و بادش خوابید، دنیا می‌فهمد که این‌ها عددی نیستند. دلیل سوم، هر کسی که برای ملت‌ها به خصوص ملت ایران خودش را بالاتر و برتر بداند، بخواهد طاغوت بازی دربیاورد، حرف مفت و درشت بزند، این باید بینی‌اش به خاک مالیده شود تا عبرت همۀ تاریخ شود.
خدای بزرگ را سپاسگزارم که مردم سرایان پاک، مؤمن، دلسوز، مهربان و دارای اندیشۀ پاک و یار یکدیگر هستند.
من همۀ دنیا را دیده‌ام، همه جا مشکلات و سختی‌ها هست. وقتی می‌خواهیم مشکلات را بسنجیم باید روحیات و نیت‌های مردم را بسنجیم. به خدا قسم اگر کسی تمام دنیا را روستا به روستا جست و جو کند بهتر از ملت ایران و مردم سرایان در کرۀ زمین پیدا نخواهد کرد.
عزیزان من! امروز همه باید دست به دست هم بدهیم هرکس هر جا که هست کشاورز، معلم، دامدار، دانشجو و... کاری را که داریم انجام می‌دهیم، طوری تنظیم کنیم که در جهت ساختن ایران باشد. این مأموریتی الهی است. ملتی که با هم همبسته و برای خدا باشد، هیچ مشکلی او را زمین نخواهد زد و هیچ مانعی جلوی حرکت به سمت قله‌ها را نخواهد گرفت.
امروز نیاز به همدلی و کار داریم. در کشور مشکلات، نیازها، عقب افتادگی و کار برزمین مانده زیاد است.
البته دشمنان نمی‌خواهند ایران ساخته شود. می‌دانند اگر ایران ساخته شود یعنی راه بر سلطۀ آنها بر دنیا بسته می‌شود و دیگر ایران اجازه نخواهد این قلدرهای عالم مانند گرگ‌ها، کشورها را اشغال کنند و ملت را آواره و بیچاره کنند.
با فرهنگ، منطق و علمش جلوی آنها را خواهد گرفت. برای سایر ملت‌ها الگو می‌شود. دیگر هیچ ملتی آنها را نخواهد پذیرفت. آنها مخالف هستند و کارشکنی می‌کنند. از یک عده آدم احمق ماند خودشان هم استفاده می‌کنند که حرف‌های آنها را ترجمه کنند و کارهای آنها را جلو بیاورند. تا کشور می‌خواهد اوج بگیرد برایش مسئله درست کنند. هر روز آیۀ یأس در گوش ملت بخوانند.
اما من می‌خواهم به طاغوت‌ها و دشمنان بگویم اینجا مردم سرایان هستند، در قلب کویر و بیش از دو هزار سال است که ایستاده‌اند و الان هم ایستاده‌اند. از زبان آن‌ها به نمایندگی از ملت ایران می‌خواهم به شما بگویم، ملت ایران برای ساختن ایران، پیشرفت و عزت مصمم است و برای توطئه‌های شما ارزشی قائل نخواهد شد.
ما می‌توانیم کشورمان را بسازیم و به شما احتیاجی نداریم. اگر کار دادید، پولش را خواهیم داد، اگر ندادید ملت ایران خودش بهترش را می‌سازد و به شما هم خواهد فروخت.
ما سه سفر به این استان داشتیم. 173 پروژه در این سه سفر برای شهرستان عزیز شما تصویب شده است. از این 173 پروژه، 98 پروژه انجام شده، 58 پروژه در حال انجام و 17 پروژه هم انجام نشده است. ما آمدیم بررسی کنیم. ان شاءالله اول این 17 مورد را بررسی می‌کنیم که ببینیم اشکال کجا بوده، قولی داده شده و مصوبه‌ای هست، اما کاری انجام نشده است. گیرکجا بوده است و همین‌طور کارهایی که دارد انجام می‌شود اگر سرعتش کم است و مشکلی دارد، درست کنیم.
دولت مصمم است به فضل الهی و با دعا و کمک شما تا پایان دولت دهم همۀ پروژه‌ها و قول‌هایی که به شما دادیم، عملیاتی شود.
دانشگاه پیام نور و دانشکده کشاورزی دارید، ان شاءالله ساختمان دانشگاه را هم تصویب می‌کنیم. حاج آقا گفتند مدرسه علمیه برای ترویج اسلام ناب محمدی می‌خواهیم. می‌گویند استاد، کتاب و دانشجو هست، ساختمان نداریم. چشم، ساختمانش را کمک می‌کنیم بسازید.
ان شاءالله کارهای اجرایی پروژه عظیم آبرسانی به این استان قبل از پایان این دولت شروع خواهد شد.
اعتبار هزینه‌های بیمارستان 32 تختخوابی را در جلسه دولت تصویب می‌کنیم و تجهیزات و پزشک هم می‌آید که بیمارستان در خدمت شما مردم باشد.
گازرسانی روستاهای کمتر از 15 کیلومتر هم ان شاءالله در دستور کار است و مصوب می‌کنیم. اما فردوس، بشرویه و سرایان از ما راه‌آهن می‌خواهند. ان شاءالله در جلسۀ هیئت دولت مطرح و از تصویب آن حمایت خواهیم کرد.
از خوبی‌های شما لطفی که در انتخابات و غیر انتخابات به من داشتید و همچنین به خاطر حضور حماسی امروز که به دنیا قدرت و عظمت خود را نشان دادید، تشکر می‌کنم.
با حضور خود اعلام کردید که سرایان در قلب کویر زنده است و زنده و پاینده خواهد ماند.
ای خدی بزرگ این مردم مؤمن و پاک هستند، ‌‌آن‌ها را به اوج عزت عالم برسان.
ملت ما را به قله‌های پیشرفت نائل بگردان!
این جوانان عزیز را به قله‌های علم، ایمان و عمل صالح برسان!
آرزوهای خوب آن‌ها را برآورده ساز!
موانع پیشرفت ملت ما را برطرف کن!
بدخواهان را منکوب کن!
ملت‌های مظلوم نجات عنایت بفرما!
ای خدای رازق و کریم، دل‌ها و اندیشه‌ها را می‌دانی، سرزمین ما تشنه است و این همه سال خشکسالی، باران رحمتت را تا سیراب شدن این سرزمین نازل بفرما!
همه منتظر عدالت، عزت و سعادت هستند. عدالت گستر، عاشق حقیقی انسان‌ها، ولی ناصر و یاور ملت‌ها، امام زمان ما را برسان!
عزیز، سربلند و پیروز باشید