جمهوری آذربایجان با دارا بودن قریب به 8 میلیون نفر جمعیت شیعی از مجموع بیش از 9 میلیون نفر جمعیت، سالهاست که در محاصرهی حکومتهای ضد دینی مارکسیستی و سکولار غربی قرار گرفته است. دوران حکومت شوروی مصادف با موجی از اسلامستیزی در این جمهوری مسلماننشین بود. پس از فروپاشی شوروی نیز با روی کار آمدن حیدر علیاف و پس از او پسرش الهام علیاف نوعی ناسیونالیسم سکولار بر این کشور حاکم شد. در سالهای اخیر، مبارزه با مظاهر دینی در جمهوری آذربایجان به شکلی گام به گام در حال پیگیری است.
بررسی روند سیاستهای دینستیزانه در آذربایجان با مواردی همچون ممنوعیت پخش اذان و حتی تعطیلی یا تخریب مساجد، ممنوعیت ورود شخصیت¬های دینی به رقابتهای انتخاباتی، منع صدور اسناد هویتی از قبیل شناسنامه و گذرنامه با عکس دارای پوشش اسلامی، ممنوعیت کمک مالی به رسانههای اسلام گرا ، ممنوعیت پخش برنامههای دینی از شبکههای تلویزیونی، ممنوعیت اقامهی نماز در پادگانهای نظامی، ممانعت از نصب نمادهای دینی در مراکز دولتی ، ممنوعیت عزاداری عمومی در ایام محرم، ممنوعیت افتتاح دفاتر مراجع تقلید، ممنوعیت افتتاح حوزه علمیه و نمونه هایی از این دست قابل ارزیابی است.
اجرای غیر رسمی بند 11 قانونی که در سال 86 در پارلمان آذربایجان مبنی بر ممنوعیت حجاب در مدارس این کشور از دورهی ابتدایی تا دورهی آموزش عالی مطرح شد اعتراضات گسترده ای را در سطح این کشور به همراه داشت. در این میان هر بار تلاشی از جانب مدارس دولتی صورت می گرفت تا این بند مسکوت مانده را به صورت غیر رسمی به مورد اجرا گذارد مخالفت دینمداران آذری موجب توقف اجرای این قانون میشد. ولی در سال 89 «میصر مردانوف» وزیر آموزش جمهوری آذربایجان با صدور بیانیهای رسمی خواستار پوشیدن لباس متحدالشکل (دامن کوتاه و بدون روسری) برای ورود به مدارس متوسطهی دخترانه شد. همزمان با این بیانیه این سوال برای متدینین آذری مطرح شد که اگر بنای این قانون یکسانسازی پوشش دختران در مدارس است چرا پوشش اکثریت دانشآموزان که حجاب اسلامی است با پوشش عدهای که از حجاب استفاده نمیکنند تطبیق شود؟!
در پی این اقدام اعتراضات گستردهای از سوی مردم برخی شهرهای مهم آذربایجان مانند «باکو»، «گنجه»، «ماسالی»، «جلیلآباد» و «نارداران» صورت گرفت. واکنشها به این اقدام دولت آذربایجان نیز در نوع خود جالب توجه بود. در جاییکه انتظار می رفت تنها احزاب و گروههای اسلامگرای آذربایجان در خصوص این قانون به اعلام مواضع بپردازند، برخی احزاب غرب گرا و غیر دینی مارکسیستی مانند جبههی خلق نیز با اجرای این قانون مخالفت کردند. در این میان می¬توان به اقدام جالب کارکنان زن روزنامه غربگرای «ینی مساوات» که با پوشش اسلامی در سر کار حاضر شدند و استعفای برخی مدیران مدارس به ویژه در منطقهی «صابونچی» باکو برای مخالفت با این قانون اشاره کرد. در همین راستا واکنشهای اعتراضی را نیز در خارج از آذربایجان شاهد بودیم.
تجمعات اعتراضی آذریهای مقیم «روسیه»، «اوکراین» و «گرجستان»، اعتراض طلاب آذری در قم، راهپیماییهای اعتراضی در برخی شهرهای ترکیه مانند «استانبول» و «ساکاریا» و اعلام مواضع شدید مراجع تقلید و روحانیون در ایران در مخالفت با این قانون از جمله واکنشهای خارجی به این قانون بود. در بررسی دلایل دولت باکو برای اینگونه اقدامات می توان به چند نکته اشاره کرد. در این میان مهمترین دلیلی که به چشم میخورد هراس مقامات باکو از رشد جریان اسلامخواهی در بین مردم آذربایجان است.
در واقع دولت باکو که روند رو به رشد اسلام گرایی در این جمهوری را در سالهای اخیر مشاهده کرده، نگران رشد فزایندهی این گرایش و فراگیر شدن آن در بین مردم آذربایجان است. این در حالی است که ادیان مسیحی و یهودی از آزادی کامل برای فعالیتهای دینی و تبلیغی برخوردارند و کلیساها و کنیسهها فعالانه به فعالیت و جذب افراد مشغولند.
نشانههای رشد اسلامخواهی در آذربایجان را می توان در مقاومت مردم آذربایجان در برابر مواردی همچون لایحهی منع حجاب در مدارس و مراکز آموزشی، تخریب مسجد حضرت فاطمه زهرا (س) و ممنوعیت پخش اذان از مساجد که در نهایت با عقب نشینی دولت همراه شد، مشاهده کرد.
همچنین رشد فزایندهی حجاب اسلامی با وجود اعمال محدودیتهای زیاد، حضور روزافزون جوانان در مساجد، برگزاری مراسم مذهبی در ماههای محرم و رمضان، برگزاری مراسم عزاداری وفات پیامبر در میدان فضولی باکو و برگزاری تظاهرات بر ضد جنایات رژیم صهیونیستی و برگزاری مراسم روز قدس که با سختگیریهای شدید از جانب ماموران امنیتی آذربایجان مواجه است از جمله مواردی است که میتواند بیانگر جریان احیای دینی در این جمهوری شیعهنشین باشد.
تلاشهای دولت باکو برای اجرایی کردن قانون منع حجاب در جمهوری آذربایجان گوشهای از تلاشهای این حاکمیت سکولار برای مبارزه با جریان اسلامخواهی مردم آذربایجان است. به واقع نگرانی و هراس از رشد آموزههای شیعی و اسلامی، مقامات باکو را بر آن داشته تا با هرگونه بروز و ظهور حرکتهای اسلامی به مقابله برخیزند. در این راستا به نظر میرسد اقدام دولت باکو در منع حجاب، اقدامی در جهت خنثیسازی پیروزی مهم حزب اسلامی آذربایجان در لغو حکم تخریب مسجد حضرت فاطمه زهرا (س) میباشد که توانست با به رخ کشیدن ارادهی جمعی دینمداران آذری، دولت باکو را وادار به عقبنشینی کند.
در سالهای اخیر، آشنایی رو به تزاید زنان آذربایجان با معارف اسلامی، کسب موفقیت زنان محجبهی ایرانی در عرصههای داخلی و بین-المللی و تلاشهای زنان ترکیه برای لغو قانون ممنوعیت حجاب، الهامبخش زنان آذری برای روی آوردن به حجاب اسلامی بوده است.
آذربایجان در دورهی شوروی به دلیل فشارهای موجود نتوانست هویت دینی خود را بازیابد. بعد از فروپاشی بلوک کمونیسم نیز، نفوذ غرب و به ویژه ایالات متحده، فرهنگ سکولار غربی را به آن تزریق کرد. از طرفی ایالات متحده سعی دارد تا با نگاه داشتن آذربایجان در بلوک خود، منابع غنی و استراتژیک این کشور را برای خود تضمین کند. آمریکا به خوبی میداند با نفوذ فرهنگی و رواج فرهنگ برهنگی در بین مردم آذربایجان، روحیهی بیگانهستیزی در آنها سست خواهد شد و مقاومتها برای اقدامات آمریکا در این کشور رو به ضعف خواهد نهاد. از این رو سعی دارد تا مقاصد خود را به وسیلهی مقامات دست نشاندهی باکو پیادهسازی کند.
در همین راستا «حیدر جمال» رییس «جمعیت اسلامی روسیه» معتقد است حجابستیزی ناشی از گسترش مناسبات جمهوری آذربایجان با رژیم اسرائیل و غرب است. او میگوید جای تاسف دارد در حالی که ترکیه پس از سالها تجربهی غربگرایی، در حال تجدید نظر در این سیاست است، دولت باکو در آغاز این مسیرِ اشتباه قرار گرفته است. نشانهی گفتهی حیدر جمال را میتوان در اقدام برخی نمایندگان کنست اسراییل در خصوص ممنوعیت حجاب مشاهده کرد.
«مارینا سولودکین» نمایندهی پارلمان رژیم اسراییل و عضو فراکسیون کادیما در صدد ارائهی طرحی برای ممنوعیت حجاب زنان در اراضی اشغالی قدس بود که با انتقادات بسیاری مواجه شد. از سوی دیگر آژانس خبری یهود، آشکارا از بیانیهی «میصر مردانوف» حمایت کرد و مخالفان وی را پیروان رادیکالیسم اسلامی خواند. در گزارش این آژانس خبری آمده:
«مخالفت مسلمانان با این قانون، ضربه ای مهلک به جامعهی مسامحهگر آذربایجان است.» در این راستا رژیم صهیونیستی سعی دارد تا با گسترش نفوذ خود در این جمهوری با قداستزدایی از اسلام، از رشد اسلامگرایی جلوگیری کند و از این طریق، نفوذ فرهنگی ایران در جمهوری آذربایجان را با چالش مواجه نماید. شاید تحت تاثیر همین نفوذ صهونیستها در این جمهوری است که یهودیان آذربایجان از آزادیهای کامل و حمایتهای جدی مقامات باکو برخوردارند. پرداخت غرامت شهردار باکو به یهودیان به میزان سه برابر مسلمانان از جملهی همین رویکردهاست.
به هر روی، جمهوری آذربایجان در حال حاضر با سه جبههی فعال روبهروست؛ اسلامگراها، ملیگراها و غربگراها که وضعیت را در این جمهوری به سوی کشمکش بین هویت اسلامی و رویکردهای ملیگرایانه و غربگرایانه کشاندهاند. در این راستا شایسته است تا رسانههای جمهوری اسلامی ایران توجه بیشتری به موضوع آذربایجان و تحرکات جبههی اسلامی در این کشور و در کنار آن اقدامات اسلامستیزانهی دولت باکو با پشتیبانی ایالات متحده و رژیم صهیونیستی مبذول دارند.
در این میان برای جمهوری اسلامی که در دو مسالهی اصلی یعنی نظام سکولار و ملیگرای باکو و نفوذ فزایندهی ایالات متحده و رژیم صهیونیستی در این جمهوری با دولت آذربایجان دارای زاویهای جدی است، موضع افکار عمومی داخلی نسبت به مسایل جمهوری آذربایجان اهمیت ویژهای مییابد. در این راستا این وظیفهی رسانههای داخلی در ایران است که با پرداخت درست و دقیق به موضوعات آذربایجان، همراهی ایرانیان را با شیعیان این کشور جلب نمایند. در این زمینه میتوان نمونهی منع حجاب در فرانسه را ذکر کرد که رسانههای داخلی با پوشش گستردهی خود، موجبات محکومیت گستردهی آن را در سطح داخل فراهم آوردند.
حساسیت رسانههای داخلی به مسایل دنیای غرب و کشورهایی مانند فرانسه که به دنبال متهم کردن جمهوری اسلامی به نقض حقوق بشر هستند باعث شد تا مسالهی منع حجاب در مدارس فرانسه را که مصداق بارزی از نقض حقوق بشر در کشوری بود که داعیهدار دموکراسی و حقوق بشر در جهان است به موضوع روز رسانههای داخلی ایران تبدیل شود. در این راستا از رسانههای داخلی ایران انتظار میرود با تمرکز بیشتر بر مسایلی همچون اجرای قانون منع حجاب در جمهوری آذربایجان زمینهسازی برای همسویی گستردهتر داخلی با مردم مظلوم آذربایجان را فراهم آورند.