خط سرخ شهادت تداوم راه انبیاست و این افتخار، به پیروان راستین آنان به ارث رسیده است.
شهید مدنی نیز فرزندی از آل علی بود که در محراب خونین جمعه، پس از سالها مبارزه و تلاش پیگیر در راه اعتلای مکتب اسلام و تحقق ارزشهای انسانی، جامهی شهادت پوشید و به دیار جاوید شتافت.
آیتالله حاج سیداسدالله مدنی به سال 1323 هجری قمری در شهر «دهخوارقان» (آذرشهر) چشم به جهان گشود. وی در سنین جوانی برای تحصیل علوم دینی به قم عزیمت کرده و پس از گذراندن دروس مقدماتی، حدود چهار سال به تحصیل درس فلسفه پرداخت و در جلسات درسی «آیتالله حجت» حضور یافت و از شاگردان مبارز آن مرحوم بود.
آیتالله مدنی از همان دورانی که در قم طلبه بود، مبارزات سیاسی خود را برای سرنگونی رژیم فاسد پهلوی آغاز کرد و به همین جهت در همان زمان از قم به آذرشهر تبعید شد.
وی پس از تبعید، از آذربایجان عازم شهر مقدس نجف در عراق شد و تدریس و تحصیل خود را در آن محل شروع کرد و در کلاسهای درس مرحوم سیدعبدالهادی شیرازی، مرحوم آیتالله حکیم و دیگر آیات عظام شرکت کرده و به دستور آیتالله حکیم روزانه 13 تا 14 جلسه درس از کفایه، رسایل، مکاسب و لمعه را برای شاگردان تدریس میکرد.
وی اولین کسی بود که در جریان قیام 15 خرداد سال 42 مردم مسلمان کشور، در نجف از امام تبعیت کرده و در انتشار تلگرام آیتالله حکیم به همین مناسبت، نقش بسزائی داشت. در زمان حکومت عبدالناصر، عدهای از علمای نجف تحت نظر ایشان برای افشای چهره رژیم سفاک پهلوی به مصر فرستاده شدند.
آیتالله مدنی در نجف سوابق مبارزاتی زیادای دارند. به طوری که در زمان حکومت عبدالسلام عارف (برادر عبدالرحمان عارف) از طرف آیتالله حکیم فتوائی صادر شد با این مضمون که شیعه بودن و تابع اعتقادات کمونیستی بودن (که در آن زمان بعثیهای عراق به آن اعتقاد داشتند) کفر و الحاد و از اسلام خارج شدن است.
در رابطه با این فتوا از طرف بعثیون و کمونیستهائی که در حکومت عراق رسوخ کرده بودند اهانتهائی به ایشان شد. آیتالله حکیم هم به عنوان اعتراض به این اعمال به کوفه عزیمت کرد. در آن موقع مرحوم آیتالله مدنی یک عمل ابتکاری انجام داد و طلاب را جمع کرده و کفن پوشیده به منزل آیتالله حکیم رفتند و از ایشان خواستند که دستور جهاد بدهد.
آیتالله مدنی در سال 50 به امر امام جهت تدریس علوم دینی به خرمآباد رفت و حوزه علمیهی «کمالیه» در آنجا، با تلاش و کوشش ایشان تاسیس شد.
سپس بر اثر فعالیتهایی علیه رژیم منحوس پهلوی به نورآباد ممسنی، گنبد کاووس، بندر کنگان و مهاباد تبعید شد و با اوجگیری انقلاب عظیم مردم مسلمان ایران به قم بازگشت.
بعد از پیروزی انقلاب، به دعوت مردم همدان به این شهر عزیمت کرده و به لحاظ حساس بودن اوضاع آذربایجان به دستور امام به تبریز عزیمت کرد. در جریان تشکیل مجلس خبرگان از سوی مردم همدان به آن مجلس راه یافت و پس از شهادت آیتالله قاضی طباطبائی نخستین امام جمعهی تبریز، از سوی امام خمینی به عنوان نمایندهی امام و امام جمعهی تبریز انتخاب شد.
در مصلای همان شهر بود که در خطبههای نماز گفت: «روز جمعه روزی است که ما باید دردهایمان را دوا کنیم و مسلما اولین درد برای انسان، درد خود او است و اینکه همگی ما باید صاحب تقوی بوده و متوجه اعمال و صحبتهای خودمان باشیم و بدانیم که تمامی اعمال ما در نزد خداوند متعال ثبت میشود...»
سرانجام، آیتالله مدنی، در محراب خونین جمعه بر اثر توطئهی منافقین به شهادت رسید و با شهادت خود ثابت کرد که فرزند راستین علی(ع) است.