تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱۳۸۷ - ۱۷:۱۷  ، 
کد خبر : ۲۶۸۴۵

فلسفه و خاستگاه فکری شهرک سازی و اسکان یهودیان در فلسطین


مترجمان: مهرزاد عباسی، فاطمه صالحی، ندا بهبودی

یشیاهو بن فورت عضو اسبق کنست رژیم صهیونیستی در مقاله ای با عنوان «اشتباه، ساده لوحی و بی ثباتی» که به تاریخ 14/6/1972 در روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحرنوت منتشر شد، چنین نوشت: «واقعیت این است که موجودیت صهیونیسم در گرو اسکان یهودیان در فلسطین است ؛ همچنانکه موجودیت کشور یهودی نیز در پیوند با بیرون کردن اعراب از فلسطین و مصادره زمین های شان می باشد.»

به طور کلی، شهرک سازی و اسکان یهودیان در فلسطین بازتاب تفکر راهبردی صهیونیسم است که با بیرون کردن فلسطینیان به بهانه های گوناگون و ادعاهای دروغین دینی و تاریخی، ترویج شعار «سرزمین بدون ملت برای ملت بدون سرزمین» و جمع کردن شمار زیادی از یهودیان پراکنده در سراسر جهان و جایگزین کردن آنها به جای عرب ها صورت می پذیرد ؛ البته هدف نهایی از این اقدامات برپا کردن یک کشور یهودی در منطقه عربی است و از آنجایی که فلسطین از موقعیتی استراتژیک در این منطقه بهره مند است، به طور مشخص این سرزمین انتخاب شده است.

زمان ظهور اندیشه اسکان یهودیان در فلسطین با پیدایش جنبش اصلاحات دینی مارتین لوتر در اروپا پیوند خورده است ؛ به گونه ای که طرفداران فرقه جدید پروتستان شروع به ترویج این عقیده کردند که قوم یهود جزئی از بافت تمدنی غرب نیستند تا هر حقوق و وظایفی که غربی ها دارند، یهودیان نیز داشته باشند. به نظر هواداران مکتب پروتستانیزم تنها یهودیان قوم برگزیده خدا هستند و سرزمین مقدس آنها فلسطین است که باید بدان بازگردند و اولین گامی که در این زمینه برداشته شد، اقدام نام اولیگر پولی تاجر دانمارکی بود. وی در سال 1695 میلادی طرح اسکان یهودیان را آماده و به پادشاهان وقت اروپا ارائه داد.

در سال 1799 میلادی ناپلئون بناپارت، امپراتور فرانسه، اولین کسی بود که تأسیس کشور یهود در فلسطین را طی لشکرکشی (معروف اش) به مصر و سوریه پیشنهاد داد. اروپا با اهداف استعماری خود مبنی بر تجزیه و تقسیم مناطق تحت کنترل دولت عثمانی که اروپاییان از آن به عنوان "مسئله مشرق زمین" یاد می کردند، در صدد بهره برداری از جو حاکم سیاسی به سود خود بود ؛ لذا از قرن نوزدهم فعالیت های تبلیغاتی که خاستگاه شان اروپا بود، در راستای طرح اسکان یهودیان شدت گرفت.

مسؤولیت این تبلیغات را چند تن از رهبران یهودی و غیریهودی برعهده گرفتند. از جمله افرادی که به این امر مبادرت ورزیدند، لرد شاتسبوری بود که به حل مسئله مشرق زمین از طریق استعمار فلسطین توسط یهودیان با کمک ابرقدرتها روی آورد. لرد پالمرستون (1784- 1856) نیز که چنین مناصب سیاسی از جمله وزارت امورخارجه و سپس نخست وزیری انگلستان را در آن زمان عهده دار شد، همزمان با تأسیس اولین کنسولگری در بیت المقدس در سال 1838 دستور پشتیبانی رسمی از یهودیان ساکن فلسطین را ابلاغ کرد. وی از سفیر انگلستان در قسطنطنیه خواست که پادشاه عثمانی را راضی سازد تا به یهودیان اجازه مهاجرت به فلسطین را بدهد.

جنبش صهیونیسم پس از آنکه در نیمه دوم قرن نوزدهم به عنوان یک جنبش سیاسی و علمی کار خود را آغاز کرد، تلاش خود را صرف حاکمیت بر فلسطین متمرکز کرد. از چهره های فعال این جنبش می توان به لورنس اولیفنت (1820- 1888) از اعضای مجلس قانونگذاری بریتانیا و عضو هیات دیپلماتیک انگلستان در فلسطین اشاره کرد.

او عقیده داشت یهودیان با سکونت در فلسطین باید از تمدن غرب جدا شوند. ضمن اینکه ورود یهودیان به فلسطین به منزله عاملی نجات بخش برای دولت عثمانی بود تا بتواند از زیر بار مشکلات اقتصادی قامت راست کند ؛ زیرا یهودیان در امور اقتصادی از هوش و ذکاوت بالایی برخوردار بودند. اولیفنت با این دیدگاه در سال 1880 کتابی تحت عنوان سرزمین گلعاد منتشر کرد. او در این کتاب ساخت شهرکی یهودی نشین در غرب اردن (شمال بحرالمیت) را پیشنهاد کرد ؛ البته بر اساس اعتقاد اولیفنت باید این شهرک تحت کنترل و حاکمیت عثمانی ها و حمایت انگلیسی ها قرار می گرفت. نویسنده کتاب سرزمین گلعاد در ادامه بر ضرورت حمایت از حضور استعماری یهودیان در فلسطین تاکید داشت و معتقد بود که این کار را باید از طریق ایجاد شهرک های صهیونیست نشین جدید و نیز کمک به ساکنان شهرک های احداث شده امکان پذیر است.

به جز لورنس اولیفانت تعداد بسیاری از رهبران یهود در قرن نوزدهم میلادی در راستای طرح های شهرک سازی و اسکان یهودیان در فلسطین تلاش کردند. به عنوان مثال مونتفیوری (1784- 1885) کوشید تا 200 روستای حاشیه الخلیل را به مدت 50 سال در برابر واگذاری 10% - 20% تولید محصولات آنها اجاره کند ؛ اما این دسیسه وی با ممانعت حاکم وقت شام روبرو شد و نتیجه ای به دنبال نداشت. مونتفیوری بعد از این ناکامی به پادشاه دولت عثمانی روی آورد تا موافقت او را جهت خرید چند قطعه زمین نزدیک بیت المقدس و یافا و اسکان گروهی از خانواده های یهودی در این زمین ها به دست آورد ؛ ولی با وجود کسب موافقت، موفق به اجرای طرحش نشد.

ولیام هیشرنیز تلاش زیادی در جمع آوری و ارسال کمک های مالی به گروه های صهیونیستی برای تشویق شهرک سازی در فلسطین با کمک انگلستان انجام داد. اتحادیه جهانی صهیونیسم موسوم به آلیانس که در سال 1860 تأسیس شد، 2340000 دونم زمین را به مدت 99 سال اجاره کرد که در این مساحت با حمایت بارون روچیلد یک آموزشگاه کشاورزی را به منظور آموزش کشاورزی به یهودیان (و کار در این زمینها) احداث کرد.

در سال 1878 گروهی از یهودیان اقدام به خرید 3375 متر مربع از اراضی روستای ملبس را خریداری نمودند و آنها را به نام سلومون اتریشی نامگذاری کردند. این چنین بود که اقدامات یهودیان در جهت دست اندازی براراضی فلسطینیان تا سال 1881ادامه یافت یعنی همان سالی که به اعتقاد "والتر لاکور" مورخ یهودی، تاریخ رسمی آغاز اسکان مهاجران یهودی در فلسطین است. حدود 3000 هزار یهودی از اقصی نقاط اروپای شرقی به فلسطین مهاجرت کردند و طی برهه ای از سال های 1882 تا 1884 توانستند چند شهرک صهیونیست نشین را احداث کنند. بعد از آن دست اندازی به اراضی فلسطینی به شکل های گوناگون مثل: خرید یا اجاره بلند مدت ادامه یافت. در این بین برخی موسسات یهودی نیز برای تصاحب اراضی فلسطینی شکل گرفت که از آن جمله می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

1ـ موسسه پیکا که موسس آن روچیلد بود

2 ـ آژانس بین المللی یهود که به دنبال اولین کنفرانس بین المللی صهیونیسم در سال 1897 تشکیل شد.

3ـ صندوق ملی یهودیان "کارن کایمت"

4ـ صندوق یهودی تاسیس "کارن هایسود"

5ـ شرکت انگلیسی فلسطینی

شروع فعالیت این سازمان ها و موسسات به بعد از جنگ جهانی اول باز می گردد به ویژه بعد از آنکه سازمان جهانی صهیونیسم [با تلاش خود] توانست باعث انتشار بیانیه مشهور بالفور در سال 1917 شود که مبتنی بر تشکیل یک میهن قومی برای یهودیان در فلسطین و قیمومیت انگلیس بر این کشور بود. ضمنا اقدامات دولت انگلیسی حاکم بر فلسطین نقش موثری در کمک به یهودیان برای سیطره بر اراضی فلسطینیان داشت که از جمله آن اقدامات می توان به تبدیل زمینهای دولتی به زمینهای غیر دولتی و وضع قوانینی اشاره کرد که مربوط به املاک و مستغلاتی با صاحبان غایب بود. صهیونیست ها به وسیله اینگونه تبصره ها و قوانین حدود207000متر مربع زمین را بعد از تشکیل کشور اسراییل به چنگ آوردند. موسسات یهودی فعال در زمینه خرید زمین، خواستار این بودند که اراضی اشغال شده درمناطقی دور از هم قرار داشته باشند تا امکان توسیع کشور یهود تسهیل شود.

ساخت شهرک های صهیونیست نشین تا اواخر قرن 19شکل منسجمی نداشتند تا اینکه در سال 1878 گروهی از یهودیان ساکن قدس اقدام به تاسیس شهرک بتاح تکفا نمودند. در سال 1882 سه شهرک صهیونیست نشین دیگر نیز به نام های ریشون لیتسیون، زخرون یعقوب و روش یبنا احداث شدند و به دنبال آن 2 شهرک دیگر موسوم به همالیه و اورون در سال 1883تاسیس گشت. شهرک جدیرا در سال1884و شهرک رهوبوت و مشمار هارون نیز بنا شدند.

بعد از تشکیل دومین کنگره بین المللی صهیونیسم در سال 1898، قانونی به تصویب این کنگره رسید که تمامی مسائل مربوط به امور شهرک سازی به سازمان جهانی صهیونیسم سپرده شد.

سازمان مذکور در حالی مسئولیت شهرک سازی را به عهده گرفت که تعداد شهرکهای زراعی صهیونیستی به 22 مورد و اراضی وابسته آن نیز 200 هزار دونم بود که بعد از پایان جنگ جهانی اول این رقم به 418000 دونم افزایش یافت.از این زمان به بعد پروسه جدیدی در روند شهرک سازی یهودیان در فلسطین آغاز شد به طوری که تمام تلاش های کنگره های بین المللی صهیونیسم از کنگره اول گرفته تا به بعد در راستای عملی کردن برنامه ها و اصولی بود که در سال 1897، در اولین کنگره صهیونیسم در بال سوئیس به تصویب رسیده بود. این برنامه ها متضمن موضوعات ذیل می باشد :

- تلاش در جهت استعمار فلسطین از طریق کارگران یهودی دو بخش کشاورزی و صنعت که باید بر اساس چارچوب های مناسب صورت گیرد.

- تقویت گرایش های یهودی و افزایش آگاهی قومی یهود

- اتخاذ تدابیر لازم جهت جلب موافقت دیگران ؛ این اقدام در نوع خود یک ضرورت برای تحقق اهداف صهیونیسم به شمار می رود

دست اندازی به زمین های فلسطینیان بنیان و پایه فلسفه ای است که صهیونیسم جهانی از زمان ظهور اندیشه اسکان یهودیان در فلسطین و همچنین تشکیل اسرائیل بر اساس آن عمل می کند.

عملیات اشغالگری با تغییر در بافت جمعیتی همراه بود. هر گاه بخشی از اراضی فلسطینی به اشغال صهیونیست ها در می آمد، یهودیان از اقصی نقاط عالم به منطقه اشغال شده منتقل می شدند تا اینکه جایگزین ساکنان فلسطینی منطقه شوند.

فلسطین شاهد 5 موج مهاجرت یهودیان بود که به دنبال بحران های مستمر سیاسی (اواخر قرن 19 تا زمان جنگ جهانی دوم) صورت گرفت.

موج اول بین سال های 1882 ـ 1903 بود که مهاجرت 10000 یهودی روسی را به همراه داشت. دلیل این مهاجرت نیز فرار از عواقب ترور تزار روس و رنج هایی بود که یهودیان در این کشور متحمل می شدند.

بین سال های 1904 ـ 1918 موج دوم مهاجرت یهودیان به فلسطین به وقوع پیوست که طی آن تعداد 85000 یهودی به این کشور مهاجرت کردند.

موج سوم در سال های 1919 ـ 1923 یعنی بعد از انقلاب بلشویک ها در روسیه به وقوع پیوست که طی آن 35000 نفر به فلسطین مهاجرت کردند.

سپس موج چهارم در بین سال های 1924 ـ 1932 فرا رسید که طی آن 62000 مهاجر یهودی به دنبال اقدام آمریکا در تصویب قانونی که مهاجرت به این کشور را محدود می کرد، راهی فلسطین شدند.

موج پنجم میان سال های 1933 تا 1938 امتداد داشت که طی آن عدد مهاجرین به 164 هزار نفر رسید که متعاقب اخراج یهودیان از اردوگاه های محل سکونت شان بود. به موازات دوره موج پنجم، مهاجرت مخفیانه یهودیان شرقی یا همان سفاردیم ها از یمن، اتیوپی، شمال آفریقا، ترکیه و ایران در دهه 40 آغاز شد. مخفیانه بودن این امر به خاطر محدودیتی بود که انگلیسی ها ـ برای نزدیک شدن هر چه بیشتر به عرب ها ـ در زمینه مهاجرت یهودیان اعمال کرده بودند و استمداد از آنها در خلال جنگ جهانی دوم صورت پذیرفت.

تا سال 1948مجموع مهاجرین یهودی به 650000 نفر می رسید. بعد از تشکیل "اسرائیل" مقامات صهیونیستی شروع به تشویق یهودیان برای مهاجرت به فلسطین کردند و برای تحقق این هدف نیز قوانینی چند وضع کردند که باعث تشویق مهاجران یهودی می شد. از جمله این قوانین می توان به قانون بازگشت (1950)، قانون اعطای تابعیت اسرائیلی به یهودیان (1952) و غیره اشاره کرد که در نهایت به افزایش تعداد مهاجران یهودی در سال های 1948 تا 1967 شد.

همان طور که پیش از این گفتیم شهرک سازی در فلسطین چهار مرحله را پشت سر گذاشته است و در حال حاضر ما در مرحله پنجم و آخرین مرحله از شهرک سازی هستیم.

مرحله اول: این مرحله پس از شکست محمد علی پاشا و برگزاری کنفرانس لندن در سال 1840م آغاز و تا سال 1882م ادامه یافت. اولین تلاش های یهودیان جهت شهرک سازی در این دوره صورت گرفت ؛ اما این اقدامات به دلیل عدم تمایل یهودیان برای مهاجرت به فلسطین با شکست مواجه شود و ثمره ای در بر نداشت و از فعال ترین چهره های صهیونیست ها در این دوره می توان به لورد شافتسبوری، لورد بالمرستون و مونتیفوری اشاره کرد.

مرحله دوم: این مرحله از سال 1882 آغاز و تا سال 1920 یعنی اوایل سلطه انگلیس بر فلسطین ادامه یافت. در این مرحله اقدامات شهرک سازی رسما آغاز شد. موج های اول و دوم مهاجرت یهودیان به فلسطین به ویژه از اروپای شرقی و روسیه در این مرحله صورت پذیرفت. از ویژگی های بارز این مرحله برپایی کنفرانس های جهانی صهیونیسم است که در نهایت تأسیس سازمان جهانی صهیونیسم را به دنبال داشت. لورنس اولیفانت، وروچیلد و هرتزل از چهره های برجسته این دوره می باشند.

مرحله سوم: در این مرحله فلسطین تحت قیومیت انگلیس قرار گرفت. موج مهاجرت یهودیان افزایش یافت ؛ به طوری که موج سوم، چهارم و پنجم مهاجرت یهودیان به خاک فلسطین آغاز شد و یهودیان به شکل گسترده ای دست به تصاحب و تصرف اراضی فلسطین زدند.

مرحله چهارم: آغاز این مرحله همزمان با اعلام شکل گیری "اسرائیل" بود که تا سال 1967م ادامه یافت و صهیونیست ها توانستند بخش عظیمی از اراضی فلسطین را تحت نفوذ خود درآورند و یهودیان گسیل شده به فلسطین را گرد هم آورند.

تشکیل رژیم صهیونیستی در 77% از مساحت خاک فلسطین در سال 1948م نتیجه تلاش های صهیونیست ها با حمایت نیروی استعمارگر که عامل پشت پرده محسوب می شدند، بود و این امر این امکان را برای صهیونیست ها فراهم کرد تا بعد از مدت ها درگیری و کشتار و تخریب شهرها و روستاها، به بیرون راندن فلسطینیان از سرزمینشان اقدام کنند و آنها به صورت آوارگانی پناهنده در کشورهای عرب همسایه خود و در اردوگاه هایی که فاقد امکانات اولیه زندگی بودند، به سر برند. علی رغم صدور قطعنامه های بین المللی که بر لزوم بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمینشان تاکید دارد، روز به روز مهاجرت یهودیان بیشتر می شود و یهودیان از سر تا سر عالم به فلسطین مهاجرت می کنند. این امر همچنان تا جنگ ژوئن 1976 ادامه یافت. از مهمترین نتایج سلطه همه جانبه رژیم صهیونیست بر اراضی فلسطین پس از تصاحب کرانه باختری تصرف قدس و نوار غزه است که فرصت مناسبی برای ادامه برنامه های صهیونیستی در جهت یهودی سازی فلسطین است. ما معتقد هستیم که قرن نوزدهم آغاز مرحله پنجم جهت شهرک سازی در فلسطین به شمار می رود و این امر تا امروز نیز همچنان ادامه دارد و این امر، نتیجه سلطه همه جانبه رژیم صهیونیستی بر اراضی فلسطین است.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات