1. كليات
توان رزم، جزو جداييناپذير راهبرد نظامي رهبران سياسي و فرماندهان عالي محسوب ميشود كه از ديرباز تاكنون همواره مورد توجه بوده است. از زمان شكلگيري سازمانهاي نظامي، همواره بخش عظيمي از توان فكري و استعداد مالي حكومتها به اين موضوع اختصاص يافته است. اين مهم در نظام سياسي اسلام كه به سعادت و رستگاري انسان بيش از ساير مكاتب توجه دارد و امنيت و سلامت را دو نعمت بزرگ الهي قلمداد ميكند، بيشتر مورد توجه ميباشد؛ به گونهاي كه بخش قابل ملاحظهاي از مباني ارزشي به جهاد و افزايش توان رزم اختصاص يافته است. قرآن كريم در مورد افزايش توان رزم چنين توصيه مينمايد: »آماده كنيد براي كارزار با ايشان هرچه ميتوانيد از نيروي انساني و اسبان بسته شده كه بترسانيد با آن دشمنان خدا و دشمنان خود را...» (قرآن كريم، انفال: 60).
همچنين در سورۀ آلعمران يكي از نشانههاي اهل ايمان، را ارتقاي توان رزم و آمادگي مسلمانان براي جهاد با كفار دانسته و آن را چنين مورد تأكيد قرار داده است: «... اي كساني كه ايمان آوردهايد، شكيبا باشيد و شكيبايي ورزيد، خود را براي جنگ آماده و مهيا كنيد و بترسيد از خدا، شايد رستگار شويد» (قرآن كريم، آل عمران: 199). پيامبر اكرم(ص) جايگاه آمادگي دفاعي در نظام اسلامي چنين تبيين ميفرمايند: «شمشيرها كليدهاي بهشتاند» (نوري، 1383، ج 2: 243). در جواب عثمان ابن مظعون كه از حضرت سؤال كرد بهترين سياحت امت چيست؟ حضرت ميفرمايند: «سياحت امت من جهاد است» (طوسي، 1390، ج 6: 122). همچنين حضرت علي(ع) ضرورت آمادگي دفاع همهجانبه و ارتقاي توان رزم را به مردم كوفه چنين هشدار ميدهند: «... براي جنگ آماده شويد و سازوبرگ نبرد مهيا داريد كه آتش كارزار افروخته شده و شعلۀ آن بالا گرفته است» (شيرواني، 1390: خطبۀ 26، فراز سوم).
با پيروزي انقلاب اسلامي و شكلگيري جمهوري اسلامي در حساسترين نقطۀ جنوب غرب آسيا، معمار كبير انقلاب با توجه به شناخت نسبت به هدفهاي دشمنان، مردم و مسئولان را دربارۀ آمادگي دفاعي اينگونه هشدار ميدادند: «... امروز آمادگي جنگي ضرورت بيشتري دارد. دشمنان خدا در كمين نشستهاند تا آنچه را خدايي است، نابود كنند» (فرهادي، 1376: 6). نظر به نقش آمادگي دفاعي در دفع تهديدهاي نظام اسلامي حضرت امام(ره) خطاب به رزمندگان اسلامي ميفرمايند: «... من دست يكايك شما پيشگامان رهايي را ميبوسم و ميدانم اگر مسئولان نظام از شما غافل شوند به آتش دوزخ الهي خواهند سوخت» (امام خميني(ره)، 1369، ج 21: 53). در جاي ديگر پيرامون اين مهم ميفرمايند: «... ملت بايد مجهز باشند، جوانان بايد تدريب1 كنند. مجهز باشند براي اينكه ممكن است در آينده، جنگ طولانيتري داشته باشيم، براي اسلام بايد جنگ بكنيم؛ براي اسلام بايد فداكاري بكنيم» (امام خميني(ره)، 1369، جلد 13: 108).
فرماندهي معظم كل قوا (مدظله) در خصوص نقش بصيرت در ارتقاي توان رزم و كسب موفقيت در نبرد ميفرمايند: «ملت ايران يك راهي را شروع كرده است، در امتحانهاي بسياري پيروز شده است. امتحان جنگ تحميلي، يك امتحان بزرگ بود؛ ملت در اين امتحان پيروز شد، نه فقط پيروزي در جنگ ـ كه آن بود ـ مهمتر از آن، پيروزي در معيارهاي معنوي و الهي بود؛ چون صبر خود را نشان داد، ايثار خود را نشان داد، بصيرتِ خود را، فداكاري خود را، آمادگيِ خود را براي حركت در راه خدا نشان داد. خداي متعال اين ملت را ترقي داد و بالا بُرد...» (امام خامنهاي، 1389/10/19).
1-1. بيان مسئله
در بين مؤلفههاي قدرت نظامي، اهميت نيروي انساني به دليل ويژگيهاي خاص آن بيش از ساير مؤلفهها است (صنيعي، 1388: 22). با توجه به اهميت و تأثير نيروي انساني در عوامل غيرفيزيكي توان رزم، نيروي انساني داراي ايمان مذهبي و سالم، عاملي قدرتمند در ايجاد روحيۀ بالا و پيروزي در جنگ است (صنيعي، 1388: 30). در ديدار فرماندهان نيروي زميني سپاه با فرماندهي معظم كل قوا، معظمله جايگاه عوامل غيرفيزيكي را چنين تبيين ميفرمايند: «ايمان و انگيزه و روحيه در كنار آموزش، سازماندهي، ترتيب، نظم و امكانات، دو بال اساسي ب��اي يك نيروي مسلح است» (امام خامنهاي، 1383/12/19). امروز كه دشمنان انقلاب اسلامي به شكلهاي مختلف و حق به جانب، عزمشان را در نابودي انقلاب اسلامي جزو كردهاند (خدادادي، 1387: 7) از يكسو با توجه شرايط و اوضاع و احوال پيچيدۀ موجود كشور، از سوي ديگر، نظر به فرمايش فرماندهي معظم كل قوا پيرامون بصيرت كه ميفرمايند: «بصيرت چيز خيلي مهمي است» (امام خامنهاي، 1380/1/26)، ما را به اين نكته رهنمون مينمايد كه آگاهي و بصيرت بايد به مراتب نسبت به گذشته بيشتر مورد توجه قرار گيرد؛ چرا كه بررسي تاريخ نشان ميدهد در همۀ نبردهايي كه مدافعان حق و باطل با هم داشتند، اهل بصيرت با چشم دل و حقمحوري، راه صواب را برگزيدند...» (محدثي، 1383: 63).
در نبرد صفين، واقعۀ عاشورا، دفاع مقدس، نبرد حزبالله و...، تجربه ثابت نموده كه بصيرت در فرايند موفقيتهاي ياد شده نقشي اساسي ايفا نموده است. حضرت علي(ع) اين نقش را چنين ترسيم ميفرمايند: «... مردم! اكنون آتش جنگ بين شما و اهل قبله شعلهور است، اين پرچم مبارزه را جزء افراد بصير، با استقامت و عالم به جايگاه حق به دوش نميكشند...» (دشتي، 1380: خطبۀ 173: فراز 5). اين عامل چنان نقشي در موفقيت نبرد دارد كه حضرت علي(ع)، به محمد ابنابيبكر فرمانده لشكر خود چنين خطاب ميفرمايند: «... پس با لشكر خود به بيرون تاز و با بصيرت دل، راه خويش در پيش گير و براي نبرد با كسي، كه آهنگ جنگ تو دارد، دامن بر كمر زن و آنان را به راه پروردگارت فراخوان...» (شيرواني، 1390، نامۀ 34: فراز 4).
فرماندهي معظم كل قوا (مدظلهالعالي) در ديدار مردم قم، نقش بصيرت در موفقيت را چنين تبيين ميفرمايند: «هر جايي كه ما توانستيم درست بفهميم، درست تشخيص بدهيم ـ يعني همان بصيرت ـ و به دنبال آن احساس تكليف كرديم، احساس تعهد و مسئوليت كرديم و وارد ميدان شديم، غلبه با ما بوده است؛ فَاِذا دَخَلتُموهُ فَاِنَّكُم غَالِبُون (مائده: 23) وقتي با ايمان و با بصيرت وارد ميدان مواجهه شديد، غلبه با شماست، شما برنده هستيد» (امام خامنهاي، 1389/10/19).
بر اين اساس، نوشتار حاضر بر آن است تا با مطالعههاي اكتشافي در آموزههاي ديني، مؤلفههاي عامل بصيرت را احصا و اقدام به تهيۀ پرسشنامه براي گردآوري نظرات جامعه پيرامون مؤلفههاي بالا نمايد، تا در صورت داشتن ظرفيت و كسب اعتبار لازم، آن را براي ملحوظ نمودن در منابع و مدارك آموزشي نيروهاي مسلح به عنوان عوامل غيرفيزيكي توان رزم پيشنهاد نمايند. بر اين اساس، موضوع نوشتار حاضر «نقش بصيرت در ارتقاي توان رزم نيروهاي مسلح» ميباشد.
3-1. اهميت و ضرورت موضوع
1-3-1. اهميت
1-1-3-1. تأكيد قرآن كريم مبني بر كامل بودن دين اسلام: اين مهم در سورۀ مائده چنين تبيين شده است: «... من امروز كامل گردانيدم براي شما دينتان را و تمام كردم بر شما نعمت خود را و پسنديدم براي شما كه اسلام دين شما باشد» (قرآن كريم، سورۀ مائده: آيۀ 3).
2-1-3-1. تأكيد قرآن كريم پيرامون جايگاه بصيرت: «... من به سوي خدا دعوت ميكنم؛ هم خودم بصيرت دارم؛ هم كساني كه با من هستند و از من پيروي ميكنند» (قرآن كريم، سورۀ يوسف: آيۀ 108).
3-1-3-1. تأكيد حضرت پيامبر اكرم(ص): «همانا بصيرترين و خردمندترين انسانها كسي است كه دشمنش را شناخته و مطابق ميل او عمل نكند (راه و انديشه و عملش را خلاف دشمن قرار دهد)» (مجلسي، 1403، جلد 78: 6).
4-1-3-1. تأكيدهاي حضرت علي(ع)
(1) «... شمشيرها را در راه خدا كشيدند و بصيرتهاي خويش را بر شمشيرهايشان سوار كردند...» (دشتي، 1382، خطبۀ 150، فراز هفتم).
(2) «... ما در عصر پيامبر با بسياري سپاهيان نميجنگيديم بلكه تنها با بينش و بصيرت به نبرد با دشمنان برميخاستيم...» (امين، 1406: 77).
(3) «آگاه باشيد كه شيطان2 حزب خود را جمع كرده، و سواره و پيادههاي لشكر خود را فراخوانده است! اما من آگاهي (بصيرت) لازم به امور دارم، نه حق را پوشيده دارم و نه حق بر من پوشيده مانده...» (دشتي، 1382: خطبۀ 6).
(4) «... نبرد با فزوني نيست، بلكه با بصيرت و بينش كامل است...» (مجلسي، 1403 ه.ق: 255).
5-1-3-1. تأكيد امام سجاد(ع): «... خدايا رزمندگان ما را به آنچه بصيرت ندارند بصيرت عطا كن...» (صحيفۀ كامله سجاديه، دعاي 27).
6-1-3-1. خطاب نافع ابن هلال به امام حسين(ع) در روز عاشورا: «حسينجان به خدا قسم ما از ملاقات با خدا اكراه و ناراحتي نداريم. ما داراي انگيزههاي روشن و بصيرتي عميق هستيم» (مجلسي، 1403، جلد 44: 3814).
7-1-3-1. بيانات و رهنمودهاي حضرت امام(ره) در دوران دفاع مقدس دربارۀ توجه به بصيرت.
8-1-3-1. بيانات و رهنمودهاي حضرت امام خامنهاي (مدظلهالعالي) در دو دهۀ اخير در مورد توجه به بصيرت.
2-3-1. ضرورت موضوع
1-2-3-1. در اقليت بودن سپاه اسلام از لحاظ عِده و عُده: اين مهم در بخشي از دعاي افتتاح چنين تبيين شده است: «خدايا به تو شكايت ميكنم... و بسياري دشمنان ما و كمي عدۀ ما و فتنههاي سخت بر ما...» (قمي، 1384: 331). در فرازي از دعاي ندبه اين واقعيت چنين تبيين شده است: «... مگر اندكي از كساني كه براي رعايت حق دربارۀ ايشان به پيمانشان وفا كردند» (قمي، 1384: 932).
2-2-3-1. آسيب جبرانناپذيري كه نظام سياسي اسلام در جنگ اُحد به دليل بيبصيرتي رزمندگان اسلام متحمل شد. تأكيد حضرت علي(ع): «... جنگ ميان شما و اهل قبله آغاز شده است و اين پرچم را حمل نتواند كرد، مگر كسي كه بصير و شكيبا باشد و جاي حق را بشناسد (دشتي، 1382، خطبۀ 1730، فراز پنجم).
3-2-3-1. ضربۀ سختي كه نظام سياسي اسلام به دليل بيبصيرتي رزمندگان اسلام در عدم شكلگيري و اعزام سپاه اسامه متحمل شد. تأكيد حضرت علي(ع): «كسي كه به جايگاه خويش (موقعيت و شرايط خاصي كه در آن قرار گرفته) بصيرت ندارد، به يقين دچار لغزش و سقوط خواهد شد» (تميمي آمدي، 1366: 268).
4-2-3-1. ضربات جبرانناپذيري كه نظام سياسي اسلام در نبرد صفين به دليل بيبصيرتي رزمندگان اسلام متحمل گرديد.
5-2-3-1. ضربات جبرانناپذيري كه نظام سياسي اسلام در دوران امامت امام حسن(ع) به دليل بيبصيرتي رزمندگان و پذيرش صلح تحميلي متحمل گرديد.
4-1. هدفهاي تحقيق
1-4-1. هدف اصلي
تعيين جايگاه بصيرت در توان رزم نيروهاي مسلح.
2-4-1. هدفهاي فرعي
1-2-4-1. احصاي مؤلفههاي عامل بصيرت از آموزههاي ديني،
2-2-4-1. تعيين ميزان تأثير هر كدام از مؤلفههاي در عامل بالا،
3-2-4-1. تعيين نقش عامل فوق در توان رزم نيروهاي مسلح،
4-2-4-1. تعيين ظرفيتهاي بصيرت در دفاع همهجانبه براي نظام اسلامي.
5-1. پرسشهاي تحقيق
1-5-1. پرسش اصلي
عامل بصيرت به چه ميزان در ارتقاي توان رزم نيروهاي مسلح مؤثر است؟
2-5-1. پرسشهاي فرعي
1-2-5-1. آموزههاي ديني براي بصيرت چه مؤلفههاي را متصورند؟
2-2-5-1. نقش هر مؤلفه در عامل بصيرت به چه ميزان است؟
3-2-5-1. عامل بصيرت چه ظرفيتهاي را در دفاع همهجانبه براي نظام اسلامي شكل ميدهد؟
6-1. فرضيۀ تحقيق
بين بصيرت و ارتقاي توان رزم نيروهاي مسلح رابطۀ معنيداري وجود دارد.
7-1. پيشينۀ تحقيق
با بررسي و مطالعههاي اكتشافي كه انجام شد، پژوهشي با عنوان اين تحقيق يافت نشد، اما برخي از نوشتههاي مرتبط با اين مقاله به شرح زير ميباشد:
1-7-1. «نقش عوامل معنوي در جنگهاي عصر رسول خدا(ص)» عنوان مقالهاي به قلم دكتر اصغر قائدان است كه از سوي پژوهشكدۀ تحقيقات اسلامي نمايندگي وليفقيه در سپاه پاسداران در فصلنامۀ حصون به چاپ رسيده است. در اين اثر، مهمترين عوامل معنوي مؤثر در جنگهاي عصر پيامبر(ص) شامل: آرمان و ايدئولوژي، روحيه، ايثار، شهادتطلبي، توكل، استقامت و پايداري، و شوق و حميت (انگيزه)، تشريح و نتيجهگيري شده است كه عوامل معنوي در جنگهاي عصر پيامبر(ص) از عوامل اساسي و تأثيرگذار در پيروزيهاي نظامي بوده است (قائدان، تابستان 1388).
2-7-1. «عوامل و موانع بصيرت در قرآن» توسط منصور مقدم به رشتۀ تحرير درآمده است و با هدف به دست آوردن موضع قرآن دربارۀ بصيرت و موانع آن به طرح اين پرسش پرداخته است كه: چه عواملي سبب بصيرت ميشود؟ و چه عواملي از بصيرت انسان جلوگيري مينمايد؟ نگارنده براي پاسخ به اين پرسشها با استفاده از روش كتابخانهاي و فيشبرداري اطلاعات لازم را گردآوري كرده است. در ابتدا با بيان معني لغوي بصيرت و ارائۀ نمونههاي قرآني به تشريح مطالب پرداخته و در پايان نتيجهگيري نموده عواملي مانند همنشيني با نيكان، اُنس با قرآن، سير و سفر در زمين، دوري از لجاجت، كسب علم و دانش و... از عوامل كسب بصيرت، و در مقابل، عواملي مانند نفاق، لجاجت، جهل، همنشيني با شيطان و... از موانع بصيرت ميباشد (مقدم، 1390).
3-7-1. «باورها و رفتارهاي متعالي» توسط عزتالله معتمد نگارش شده و ادارۀ ارشاد اسلامي استان گيلان در آذرماه 1387 آن را منتشر نموده است، در فصل دوم به «ويژگيها و روحيۀ جهادي و انقلابي» اشاره شده و در بخشي از آن به مؤلفههاي عزتآفرين از جمله: ايمان به خدا، اطاعت و بندگي خدا، حقمداري، ولايتمحوري، شناخت وظيفه و عمل به تكليف، جهاد و مبارزه با باطل، ايثار، استقامت و شكيبايي و... پرداخته و اشاره مينمايد رزمندگان اسلام در هشت سال دفاع مقدس به بندگي خدا مباهات ميكردند و ميدانستند كه خداوند به آنها قدرت ميبخشد و به آنها عزت و پيروزي ميدهد (معتمد، 1387).
8-1. روش تجزيه و تحليل دادهها
در اين پژوهش براي آزمون فرضيه و پاسخ به پرسشها از آمارههاي استنباطي شامل ميانگين، آزمون t براي تكتك مؤلفهها، آزمون فريدمن و همچنين تجزيه و تحليل كيفي دادهها استفاده گرديد. براي تحليل جامعۀ آماري، جدولهاي توصيف جامعه ترسيم شده است.
9-1. نوع و روش تحقيق
تحقيقهاي علمي بر مبناي هدف و ماهيت روش تقسيمبندي ميشوند (حافظنيا، 1389: 58). با توجه به بيان مسئله و اينكه عوامل غيرفيزيكي توان رزم در اين تحقيق توسعه مييابد، از اين رو نوع تحقيق، توسعهاي ـ كاربردي است. اين تحقيق به روش توصيفي ـ تحليلي همبستگي انجام خواهد شد. براي گردآوري اطلاعات در هر تحقيق علمي متناسب با ماهيت آن از يك يا چند ابزار استفاده ميشود. در اين پژوهش، اطلاعات نظري مورد نياز با استفاده از منابع كتابخانهاي و به شيوۀ فيشبرداري تهيه شده و اطلاعات ميداني نيز با استفاده از پرسشنامه گردآوري گرديده است. پرسشنامه با تعداد 18 پرسش بسته در طيف ليكرت، همچنين يك پرسش باز براي نظرخواهي از فرد پاسخگو تنظيم گرديد. به منظور تعيين اعتبار و پايايي پرسشنامه از نرمافزار SPSS استفاده گرديد، كه ضريب آلفاي كرونباخ عدد 913/0 تعيين گرديد.
10-1. جامعۀ آماري
در اين پژوهش با توجه به موضوع تحقيق و محدوديت افراد صاحبنظر، خبره و متخصص مرتبط با موضوع، از ميان صاحبنظران و مديران راهبردي با توجه به ويژگيهايي مانند اشراف نسبت به نقش بصيرت در فرايند نبرد، آشنا نسبت به مؤلفههاي عامل بصيرت در توان رزم نيروهاي مسلح ج.ا.ايران، آشنا نسبت به نقش بصيرت در فرهنگ سازماني، صاحبنظر در حوزۀ راهبرد دفاعي، سابقۀ خدمت در مشاغل سرتيپي و معادل آن، داراي مدرك تحصيلي دكتري و دانشجوي دكتري، اقدام به تعيين جامعه گرديد. با توجه به اينكه دانشگاه عالي دفاع ملي، محيطي واجد چنين شرايطي بود، با هماهنگيهاي انجام شده، 60 نفر از اساتيد دانشگاه با درجۀ علمي استادي و دانشياري، 180 نفر از دانشجويان روزانه و 60 نفر از دانشجويان شبانه، در مجموع 300 نفر، جامعۀ آماري را تشكيل دادند كه با استفاده از فرمول كوكران حجم نمونه به تعداد 85 نفر به شرح زير محاسبه گرديد:
11-1. روش نمونهگيري
نمونهگيري به شكل تصادفي طبقاتي در سه طبقه شامل اساتيد، دانشجويان دكتري روزانه و دانشجويان دكتري شبانه انجام شد كه با توجه به حجم جامعۀ آماري و حجم نمونه و تناسب طبقات جدول زير حاصل گرديد:
جدول شمارۀ 1. حجم جامعه و نمونۀ آماري و تناسب طبقات
طبقات جامعۀ آماري |
حجم جامعۀ آماري (نفر) |
نمونۀ آماري (نفر) |
استادان |
60 |
17 |
دانشجويان دكتري روزانه |
180 |
51 |
دانشجويان دكتري شبانه |
60 |
17 |
جمع |
300 |
85 |
2. چارچوب نظري تحقيق
در ساليان دراز حيات اسلام، همواره آگاهي و بصيرت و معرفت سياسي ـ اجتماعي مردم و بزرگان دين، موجب استواري ارزشها و تقويت بنيانهاي اجتماعي اسلام گرديده است؛ زيرا مهمترين و درخشانترين شاخصهاي نظام سياسي اسلام، بر پايۀ بصيرت و معرفت سياسي استوار بوده است. در حقيقت، بصيرت و روشنايي فكر و دل و شناخت آگاهانه نسبت به جريانهاي فكري جامعه، تشخيص حق را آسان ميكند و ترديد و دودلي را از انسان دور ميسازد (سعادت، 1381: 117). بر اين اساس، داشتن بصريت در صحنۀ نبرد براي رزمندگان و فرماندهان اهميتي ويژه دارد.
1-2. مفهوم بصيرت
بصيرت از نظر لغوي معاني مختلفي دارد كه به چند معني اشاره ميشود، در فرهنگ عميد: بينش، بينايي، دانايي، زيركي، عقل، شاهد، بصير، بينا، دانا، و خبير نيز معني شده است (عميد، 1377: 360). بصيرت، از نظر اصطلاحي «عبارت است از قوۀ قلبي كه به نور قدس روشن باشد و با آن قوه، شخص حقايق و باطن اشيا را ببيند. همانگونه كه نفس به وسيلۀ چشم، صور و ظاهر اشيا را ميبيند» (معين، 1371: 546). بصيرت به معناي روشنبيني و فهم عميق است، «بصر» چشم ظاهري و «بصيرت» چشم دل است و اين چشم دل است كه به زندگي جهت ميبخشد و «بصر» بي «بصيرت» كوري است (معتمد، 1387: 83). بصيرت از صفات شايسته و ستودهاي است كه يك مسلمان در زندگي فردي و اجتماعي خود بايد از آن برخوردار باشد. در مبارزهها و فعاليتهاي سياسي و اجتماعي و موضعگيريها، جايگاه بصيرت روشنتر ميشود، بدون آن، حتي مبارزه و جنگ انسان هم كوركورانه و گاهي در مسير باطل قرار ميگيرد.
انتخاب درست نيز بستگي به بينش صحيح و بصيرت انسان دارد (محدثي، 1381: 255). بصيرت، مفهومي اسلامي است و ريشهاش در قرآن و كلمات اهل بيت به ويژه نهجالبلاغه يافت ميشود. قرآن كريم دربارۀ پيغمبر اكرم(ص) ميفرمايد: من به سوي خدا دعوت ميكنم، هم خودم بصيرت دارم، هم كساني كه با من هستند و از من پيروي ميكنند (قرآن كريم، سورۀ يوسف: آيۀ 108). در فرمايشهاي اميرمؤمنان(ع) تعبيرهاي عجيبي است؛ در جايي ميفرمايند: «اما من گاهي (بصيرت) لازم به امور دارم، نه حق را پوشيده دارم و نه حق بر من پوشيده ماند...» (دشتي، 1382: خطبۀ 6). بصيرت يكي از عوامل مهم و سرنوشتساز است كه در آموزههاي ديني بر آن تأكيد مضاعف شده است.
1-1-2. بصيرت در قرآن
كلمه بصيرت در قرآن دو بار (يوسف: 108، قيامت: 14) آمده است. جمع كلمۀ بصيرت، ابصار و بصائر است؛ «بصائر» هميشه جمع بصيرت است، ولي «ابصار» هم جمع بصر به معناي چشم است و هم جمع بصيرت (كلباسي و وحيدي، 1388: 49). در نگاهي اجمالي، بصيرت در آيات قرآن در سه معني به كار برده شده است: 1. بينايي دل: هرگز كوردل و روشن ضمير، يكسان نيستند (قرآن كريم، فاطر: 19). 2. بينايي چشم: پس او را شنوا و بينا قرار داديم (قرآن كريم، انسان: 2). 3. بينايي با برهان و دليل: انسان غافل در روز قيامت ميگويد خدايا چرا مرا نابينا محشور كردي و حال آنكه من در دنيا بينا و آگاه بودم (قرآن كريم، طه: 125).
1-1-1-2. شناخت حق
با ديد بصيرت، انسان، درست را از نادرست و حق را از باطل، به آساني تشخيص ميدهد. بصيرت نوعي به كارگيري عقل در مسير هدايت انسان و استفاده از روشنگري آن است. قرآن كريم با ترغيب به بينا كردن دلها با نور عقل، آنهايي را كه از اين نيرو استفاده نميكنند، كوران واقعي معرفي ميكند. صاحبان بصيرت با چشم دل راه زندگي پاكيزۀ «حيات طيبه» را مييابند و براي آنها تنها حق مطرح است. جلوههاي زيباي زندگي دنيا، آنها را نميفريبد. صاحبان بصيرت، تمامي موضعگيريهاي خود را بر محور حق تنظيم ميكنند و محور ديگري در زندگي نميشناسند (معتمد، 1387: 83).
2-1-1-2. عبرتآموزي
اين مؤلفه در قرآن كريم چنين تبيين شده است: «... در آن دو گروه كه (در بدر) به هم رسيدند، براي شما عبرتي بود، گروهي در راه خدا ميجنگيدند و گروهي ديگر كافر بودند. آنان را به چشم خود دو چندان خويش ميديدند. خدا هركس را كه بخواهد، ياري دهد و صاحبنظران را در اين عبرتي است» (قرآن كريم، آل عمران: 13).
3-1-1-2. روشنبيني
اين مؤلفه در قرآن كريم چنين تبيين شده است: «... از سوي پروردگارتان براي شما نشانههاي روشن آمد. هر كه از روي بصيرت مينگرد به سود اوست و هر كه چشم بصيرت بر هم نهد به زيان اوست و من نگهدارندۀ شما نيستم» (قرآن كريم، انعام: 104).
4-1-1-2. وسيلۀ دعوت به حق
انبيا و اولياي الهي براساس بصيرتي كه داشتند مردم را به سوي خدا دعوت مينمودند. اين مؤلفه در قرآن كريم چنين تبيين شده است: «... بگو اين راه من است، من و پيروانم، همگان را در عين بصيرت به سوي خدا ميخوانيم. منزه است خدا و من از مشركان نيستم (قرآن كريم، انعام: آيۀ 108).
2-1-2. بصيرت در نگاه معصوم
1-2-1-2. دورانديشي
آيندهنگري و تدبير در مسائل و جريانها از ديگر اموري است كه موجب بصيرت يافتن انسان ميشود. اين مؤلفه را حضرت علي(ع) چنين تبيين ميفرمايند: «... هر كه از قبل پيشبيني كند و به پيشواز كارها برود (نسبت به امور دورانديشي كند) بينا گردد (تميمي آمدي، 1366: 57).
2-2-1-2. فكر كردن
از ديگر اموري كه انسان را به بصيرت سوق ميدهد، داشتن انديشه و قدرت تجزيه و تحليل مسائل و جريانهاي سياسي و اجتماعي ميباشد. علي(ع) در اينباره ميفرمايد: «... نيست بصيرتي از براي كسي كه نباشد فكري از براي او» (تميمي آمدي، 1366: 57).
3-2-1-2. عبرتگيري
اگر كسي به طور دائم از آنچه كه پيرامونش ميگذرد و يا در گذشته به وقوع پيوسته به ديده عبرت نگاه كند، به راحتي ميتواند به نتيجۀ جريانها واقف شده و با بصيرتي كه پيدا ميكند از گرفتار شدن و هلاكت نجات پيدا كند. اين مؤلفه را حضرت علي(ع) چنين تبيين ميفرمايند: «... خدا بيامرزد كسي را كه به درستي فكر كند و پند گيرد و آگاهي يابد و بينا (بصير) شود» (فيضالاسلام، 1365: خطبۀ 103). اين مؤلفه را در جاي ديگر چنين تبيين ميفرمايند: «در هر عبرت گرفتني، بصيرتي است». در بيان ديگر، اين امر را منوط به دوام عبرت گرفتن دانسته و بيان داشتهاند: دائم بودن عبرت گرفتن، ميكشاند به سوي بصيرت (تميمي آمدي، 1366: 472).
4-2-1-2. تفكر در امور
در مورد اين مؤلفه حضرت علي(ع) ميفرمايند: «... فكر كن تا بصيرتيابي. نيست بصيرتي از براي كسي كه نباشد فكري از براي او...» (تميمي آمدي، 1366: 57).
5-2-1-2. دشمنشناسي
اين مؤلفه را حضرت علي(ع) در جمع رزمندگان اسلام كه براي نبرد با شورشيان جمل در حال كسب آمادگي بودند، چنين تبيين ميفرمايند: «... آگاه باشيد كه شيطان حزب خود را جمع كرده و سواره و پياده لشكر خود را فراخوانده است، اما من بصيرت لازم به امور را دارم، نه حق را پوشيده داشتم و نه حق بر من پوشيده ماند...» (دشتي، 1383: خطبه 10). حضرت اين مهم را به مالك اشتر، والي مصر چنين خطاب ميكند: «... خدا رحمتتان كند به سوي مقابله با دشمن بشتابيد، همانا برادر جنگ، بيداري و بصيرت است و بدانيد هر كس غافل از دشمن بخوابد دشمن او بيدار و هر لحظه ممكن است به او شبيخون زند» (دشتي، 1382، نامۀ 62: فراز 14).
6-2-1-2. عامل موفقيت
يكي از عوامل مؤثر در موفقيت رزمندگان اسلام در صحنۀ نبرد بصيرت ميباشد. اين مؤلفه در خطبۀ 150 چنين آمده است: «...، بينشهاي (بصيرتهاي) خويش را بر شمشيرهايشان سوار كردند...» (دشتي: 1382، خطبۀ 150: فراز 7)؛ زيرا انسانهاي تعالييافته با شمشيرهاي آب ديده ميتوانند رسالت خود را در زمينۀ هدفهاي اسلام انجام دهند. بر اساس چنين رسالتي، امام سجاد(ع) ميفرمايند: «... خدايا رزمندگان ما را به آنچه بصيرت ندارند، بصيرت عطا كن...» (صحيفۀ كاملۀ سجاديه، دعاي 27: فراز 6).
7-2-1-2. جبران ضعف توان فيزيكي
اين مؤلفه را حضرت علي(ع) چنين تبيين ميفرمايند: «... ما در عصر پيامبر با بسياري سپاهيان نميجنگيديم بلكه تنها با بينش و بصيرت به نبرد با دشمنان برميخاستيم...» (امين، 1406ه.ق، ج 3: 77). در جاي ديگر، اين مؤلفه چنين تبيين شده است: «... نبرد با فزوني نيست، بلكه با بصيرت و بينش كامل است...» (مجلسي، 1403، ج 5: 255).
3-1-2. بصيرت در نگاه امام خميني(ره)
انقلاب اسلامي با بصيرت مردم و با زعامت و رهبري امام خميني(ره) شكل گرفت و نظام جمهوري اسلامي با بصيرت آحاد جامعه تثبيت گرديده است و مردم با بصيرت الهي خود، هشت سال در برابر قدرتهاي جهاني دفاع كرد و پيروز شدند. بيترديد تداوم اين نظام مقدس در گرو بصيرت بيشتر مردم و نخبگان رقم خواهد خورد.
1-3-1-2. ملاك انسانيت
امام خميني(ره) ملاك و معيار انسانيت را بصيرت ميدانند. ايشان در اين مورد فرمودند: «انسان...؛ با بصيرت انسان است. ما همه، با همۀ حيوانات شركت داريم در اينكه گوش داريم، چشم داريم، پا داريم، دست داريم، اما اين مناط انسانيت نيست. آني كه انسان را از همۀ موجودات جدا ميكند، از همۀ موجودات طبيعي جدا ميكند، آن قلب انسان است؛ آن بصيرت انسان است. شما بصيرت داشته باشيد، انسانيد» (امام خميني(ره)، 1369، ج 8: 462).
2-3-1-2. عامل سعادت
انسانها به دنبال كسب و به دست آوردن سعادت و توفيق الهي هستند، اما اين سعادت و توفيق در انسان چگونه ايجاد ميشود؟ از نظر امام خميني(ره) انسان براي درك و شناخت مسير سعادت و كسب توفيق الهي به بصيرت نياز دارد. در اين خصوص چنين ميفرمايند: «آنچه در انسان سعادت ايجاد ميكند، بصيرت انسان است و من اميدوارم كه شماها بصيرت به طور كامل داشته باشيد؛ و خداي تبارك و تعالي به شما توفيق و سعادت عنايت كند.» (امام خميني، 1369، ج 10: 303).
4-1-2. بصيرت در نگاه حضرت امام خامنهاي (مدظله)
بصيرت يكي از آموزههاي اصيل و اسلامي است كه رهبر معظم انقلاب با فراست خويش از ابتداي دورۀ رهبري خود، به آن حياتي دوباره بخشيدند. ايشان اين مفهوم را تنها راهكار مقابله با تهاجم فرهنگي و جنگ نرم دشمن ميدانند. ايشان با جلب توجه همگان به ويژه نسل جوان و دانشگاهيان، آن را به گفتماني مهم تبديل نمودند. در ديدار مردم چالوس و نوشهر با معظمله، ايشان بصيرت را چنين تعريف ميفرمايند: «... بصيرت يعني اينكه بدانيد چه ميخواهيد، تا بدانيد چه بايد با خودتان داشته باشيد» (امام خامنهاي، 1388/7/15). در اين ديدار، رهبر معظم انقلاب، بصيرت را همچون قطبنمايي ميدانند كه در بيابان غبارآلود فتنه و گمراهيها، راه و مقصد را مينمايد. از نظر ايشان، بصيرت براي همۀ اقشار جامعه لازم است و آن را عامل مهمي براي شناخت هدف، دشمن، موانع راه و راههاي برداشتن موانع دانسته و بيان ميدارند: «متعهدان موجود در جامعۀ ما از اهل سواد و فرهنگ، از دانشگاهي و حوزوي، بايد به مسئلۀ بصيرت اهميت بدهند؛ بصيرت در هدف، بصيرت در وسيله، بصيرت در شناخت دشمن، بصيرت در شناخت موانع راه، بصيرت در شناخت راههاي جلوگيري از اين موانع و برداشتن اين موانع، اين بصيرتها لازم است» (امام خامنهاي، 1388/7/15).
معظمله در ديدار مردم قم جايگاه بصيرت در تحقق هدفها را چنين تبيين ميفرمايند: «ملت ايران يك راهي را شروع كرده است، در امتحانهاي بسياري پيروز شده است. امتحان جنگ تحميلي، يك امتحان بزرگ بود؛ ملت در اين امتحان پيروز شد، نه فقط پيروزي در جنگ ـ كه آن بود ـ مهمتر از آن، پيروزي در معيارهاي معنوي و الهي بود؛ چون صبرِ خود را نشان داد، ايثارِ خود را نشان داد، بصيرتِ خود را، فداكاريِ خود را، آمادگيِ خود را براي حركت در راه خدا نشان داد. خداي متعال اين ملت را ترقي داد و بالا برد، تا امروز» (امام خامنهاي، 1389/10/19).
1-4-1-2. ابزار شناسايي دشمن
معظمله در ديدار اعضاي دفتر رهبري و سپاه پاسداران حفاظت ولي امر، اين مؤلفه را چنين تبيين ميفرمايند: «... بنده بارها اين جبهههاي سياسي و صحنههاي سياسي را مثال ميزنم به جبهه جنگ. اگر شما در جبهۀ جنگ نظامي، هندسۀ زمين در اختيارتان نباشد، احتمال خطاهاي بزرگ هست. براي همين هم هست كه شناسايي ميروند. يكي از كارهاي مهم در عمل نظامي، شناسايي است؛ شناسايي از نزديك، كه زمين را بروند ببينند: دشمن كجاست، چه جوري است، مواضعش چگونه است، عوارضش چگونه است، تا بفهمند چه كار بايد بكنند.
اگر كسي اين شناسايي را نداشته باشد، ميدان را نشناسد، دشمن را گم بكند، يك وقت ميبينيد كه دارد خمپارهاش را، توپخانهاش را آتش ميكند به طرفي كه اين طرف، طرفِ دوست است، نه طرفِ دشمن. نميداند ديگر. عرصۀ سياسي همينجور است. اگر بصيرت نداشته باشيد، دوست را نشناسيد، دشمن را نشناسيد، يك وقت ميبينيد آتش توپخانۀ تبليغات شما و گفت و شنو�� شما و عمل شما به طرف قسمتي است كه آنجا دوستان مجتمعند، نه دشمنان. آدم دشمن را بشناسد؛ در شناخت دشمن خطا نكنيم. لذا بصيرت لازم است» (امام خامنهاي، 1388/5/5).
2-4-1-2. شناخت لحظهها
معظمله مؤلفۀ شناخت لحظهها را در جمع شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي چنين تبيين ميفرمايند: «بصيرت يعني شناخت لحظهها، لحظه را بايد شناخت، نياز را بايد دانست. شناسايي لحظهها و انجام كار در لحظۀ نياز، خيلي چيز مهمي است. مشكل برخي از افراد و مجموعهها اين است؛ بيايمان نيستند، بيشوق و بيمحبت هم نيستند؛ اما لحظهشناس نيستند. شناختن موقعيت، فهميدن نياز، حضور در لحظۀ مناسب و مورد نياز؛ اين اساس كار است كه مؤمن بايد اين را هم با خود همراه داشته باشد تا بتواند وجودش مؤثر بشود؛ آن كاري را كه بايد انجام بدهد، بتواند انجام بدهد» (امام خامنهاي، 1388/10/29).
3-4-1-2. شناخت هدفها
اين مؤلفه را معظمله در ديدار مردم مازندران در سالگرد حماسۀ 6 بهمن چنين تبيين ميفرمايند: «... اگر يك ملت وقتي به دنبال يك هدفي حركت ميكند، نداند سر راه او چه خطراتي است، چه كمينكردههايي هستند، چه بايد كرد در مقابل اينها، خود را رها كند، قيدوبندهاي خود را رها كند، بيخيال باشد، ضربه خواهد خورد. همۀ ملتهايي كه در جهت يك هدف بزرگي حركت كردند و وسط راه ضربه خوردند و گاهي آنچنان افتادند كه ديگر قرنها بلند نشدند، مشكلشان از همينجا آغاز شد، ندانستند چي در انتظار آنهاست و خود را براي مواجهه با آن آماده نكردند. درسهاي گذشته اين كمك را به ما ميكند كه راهمان را بفهميم، بشناسيم، كمينها را بشناسيم، كمينكردهها را بشناسيم» (امام خامنهاي، 1388/11/6).
4-4-1-2. قدرت تحليل
اين مؤلفه را معظمله در ديدار با عموم مردم چنين تبيين مينمايند: «... من از سابق مكرر گفتهام كه اگر ملتي قدرت تحليل خودش را از دست بدهد، فريب و شكست خواهد خورد. اصحاب امام حسن(ع) قدرت تحليل نداشتند؛ نميتوانستند بفهمند كه قضيه چيست و چه دارد ميگذرد. اصحاب اميرالمومنين(ع)، آنهايي كه دل او را خون كردند، همه مغرض نبودند؛ اما خيلي از آنها ـ مثل خوارج ـ قدرت تحليل نداشتند. قدرت تحليل خوارج ضعيف بود» (امام خامنهاي، 1370/1/26). اين بحث در جايي ديگر چنين تبيين شده است: «... در خودتان بصيرت ايجاد كنيد. قدرت تحليل در خودتان ايجاد كنيد؛ قدرتي كه بتوانيد از واقعيتهاي جامعه يك جمعبندي ذهني براي خودتان به وجود آوريد و چيزي را بشناسيد.
اين قدرت تحليل خيلي مهم است. هر ضربهاي كه در طول تاريخ ما مسلمانان خورديم، از ضعف قدرت تحليل بود. در صدر اسلام هم ضرباتي كه خورديم، همينطور بوده كه حالا اينها بحثهاي تفسيري زيادي دارد. در دورههاي گوناگون ديگر هم همينطور است. نگذاريد كه دشمن از بيبصيرتي و ناآگاهي ما استفاده كند و واقعيتي را واژگونه در چشممان جلوه دهد» (امام خامنهاي، 1377/11/13).
5-4-1-2. قطبنماي حركت
اين مؤلفه را معظمله چنين تبيين ميفرمايند: «... اگر بصيرت نبود، انسان ولو با نيت خوب، گاهي در راه بد قدم ميگذارد. شما در جبهۀ جنگ اگر راه را بلد نباشيد، نقشهخواني بلد نباشيد، اگر قطبنما در اختيار نداشته باشيد، يك وقت نگاه ميكنيد ميبينيد در محاصرۀ دشمن قرار گرفتهايد؛ راه را عوضي آمدهايد، دشمن بر شما مسلط ميشود. اين قطبنما، همان بصيرت است...» (امام خامنهاي، 1388/7/15).
6-4-1-2. تشخيص راه
اين مولفه را معظمله در ديدار بسيجيان استان قم چنين تبيين ميفرمايند: «... آنچه كه راه را مشخص ميكند، بصيرت است. بصيرت، عنصر اول است. در آينده هم بايد همينجور باشد. قدرت تحليل بايد پيدا كرد، قدرت تشخيص بايد پيدا كرد. شاخص، اسلام است؛ شاخص، اشخاص نيستند؛ اين حرف امام (رضوانالله عليه) است. او به ما ياد داد كه راه را تشخيص بدهيم، حركت صحيح را تشخيص بدهيم، نقشۀ دشمن را بفهميم و بخوانيم تا بتوانيم بفهميم كدام كار در جهت دشمن و در خط دشمن است و كدام كار در ضد اوست. پس بصيرت، عنصر اول است. بصيرت را نبايد فراموش كرد» (امام خامنهاي، 1389/10/19).
7-4-1-2. تشخيص حق و باطل
معظمله اين مؤلفه را در چهارمين مجمع مسئولان دفاتر نمايندگي وليفقيه در سپاه پاسداران چنين تبيين ميفرمايند: «... يكي از ويژگيهاي اهل بصيرت آن است كه به هنگام ممزوج شدن حق و باطل، تشخيص مسير حق براي آنها ممكن است و در انتخاب مسير حق از باطل دچار انحراف نميشوند. دوران دشوار هر انقلابي، آن دوراني است كه حق با باطل در آن ممزوج بشود... در دوران شبهه و در دوران جنگ با كافر غيرصريح، جنگ با كساني كه ميتوانند شعارها را بر هدفهاي خودشان منطبق كنند، بسيار بسيار دشوار است؛ بايد هوشيار بود. موضع خود را شناختن و در آن قرار گرفتن، هوشياري سياسي و قدرت تحليل سياسي ـ البته به دور از ورود در دستهبنديهاي سياسي ـ خودش يكي از آن خطوط ظريفي است» (امام خامنهاي، 1370/6/27).
8-4-1-2. جلوگيري از غفلتزدگي
رهبر معظم انقلاب اين مؤلفه را در مراسم تنفيذ حكم دهمين دورۀ رياست جمهوري چنين تبيين ميفرمايند: «... من اصرار دارم بر اينكه اين تجربه را همهمان جدي بگيريم، هم مسئولان جدي بگيرند، هم آحاد مردم جدي بگيرند و آن تجربه اين است كه باور كنيم كه هميشه امكان ضربه زدن از سوي دشمنان انقلاب و دشمنان ايران اسلامي هست؛ حتي در بهترين شرايط. هميشه كمين دشمن را در نظر داشته باشيم. غفلت از اينكه ممكن است به حركت عمومي ملت ايران ضربهاي وارد شود، چيز خطرناكي است. هشيار باشيد. اين همان توصيۀ اميرمؤمنان(ع) است كه فرمود «و من نام لم ينم عنه» در عرصۀ زندگي سياسي دچار خوابآلودگي نشويم؛ در پشت سنگرها خوابمان نبرد. اگر تو خوابت بُرد، بايد بداني كه دشمن ممكن است بيدار باشد.» (امام خامنهاي، 1388/5/12).
9-4-1-2. جلوگيري از خطا
اين مؤلفه را رهبر معظم در جمع سپاه پاسداران حفاظت ولي امر چنين تبيين ميفرمايند: «... اگر من بخواهم يك توصيه به شما بكنم، آن توصيه اين خواهد بود كه بصيرت خودتان را زياد كنيد؛ بصيرت. بلاهايي كه بر ملتها وارد ميشود، در بسياري از موارد بر اثر بيبصيرتي است. خطاهايي كه بعضي از افراد ميكنند ـ ميبينيد در جامعه خودمان هم گاهي بعضي از عامۀ مردم و بيشتر از نخبگان، خطاهايي ميكنند. نخبگان كه حالا انتظار هست كه كمتر خطا كنند، گاهي خطاهايشان اگر از نظر كمي هم بيشتر نباشد، از نظر كيفي بيشتر از خطاهاي عامه مردم است ـ بر اثر بيبصيرتي است؛ خيليهايش، نميگويم همهاش» (امام خامنهاي، 1388/5/5).
10-4-1-2. حركت آگاهانه
رهبر معظم انقلاب اين مؤلفه را چنين تبيين مينمايند: «... ايني كه من در طول چند سال گذشته هميشه بر روي بصيرت تأكيد كردهام، به خاطر اين است كه يك ملتي كه بصيرت دارد، مجموعۀ جوانان يك كشور وقتي بصيرت دارند، آگاهانه حركت ميكنند و قدم برميدارند، همۀ تيغهاي دشمن در مقابل آنها كُند ميشود؛ بصيرت اين است...» (امام خامنهاي، 1388/7/15).
2-2. توان رزم
توان رزم، مجموعهاي از عوامل فيزيكي و غيرفيزيكي موجود با كارآيي لازم بوده كه تركيب و تلفيق مناسب و كاربرد صحيح آنها در انجام موفقيتآميز مأموريت مؤثر ميباشد (قنبري جهرمي، 1378: 13). توان رزم عبارت است از قدرت و توانايي يك يگان نظامي هنگام عمليات رزمي كه ناشي از عوامل فيزيكي، غيرفيزيكي و برترساز ميباشد (دانش آشتياني، 1390: 38). عوامل فيزيكي3 «عوامل قابل شمارش و قابل سنجش ميباشد و ميتوان آنان را به شكل كمّي مورد تجزيه و تحليل قرار داد؛ مانند تعداد يگانهاي رزمي، يگانهاي پشتيباني رزم، يگانهاي پشتيباني خدمات رزم و تعداد سلاح و تجهيزات.»
عوامل غيرفيزيكي4 برخلاف عوامل فيزيكي، به طور دقيق قابل سنجش نميباشند و تنها به شكل نسبي ميتوان آنها را تا حدودي مورد ارزيابي قرار داد و بيشتر جنبۀ كيفي داشته و تاكنون براي محاسبۀ آن فرمول دقيقي ارائه نشده است. اين عوامل شامل ايمان، انگيزه، آموزش، انضباط، آداب و سنن و تعصبهاي ملي و قومي، تجربه، فرماندهي، روحيه، حميت قسمتي است. كارشناسان مسائل نظامي در مورد ارتقاي توان رزم، افزون بر دو عامل بالا، موارد ديگري را با عنوان «عوامل برترساز توان رزم5» مورد توجه قرار دادهاند كه اين عوامل شامل آب و هوا، رعايت پوشش و فريب راهكنشي (تاكتيكي)، زمين، عمليات رواني، اشرافيت اطلاعاتي، واپايش (كنترل) و هماهنگي، تحرك، آسيبپذيري و قبول خطر، عمليات جنگ الكترونيك، عمليات سد و ممانعت، عمليات اطلاعاتي و حفاظت، گسترش و... ميباشد. عوامل غيرفيزيكي، مهمترين و حساسترين بخش از توان رزمي را تشكيل ميدهد كه دو بخش ديگر، تحت تأثير اين بخش از توان رزمي ميباشد (دانش آشتياني، 1390: 75).
2-2. نتايج پژوهش
1-2-2. ويژگيهاي پاسخگويان
ويژگيهاي پاسخگويان از نظر فراواني گروههاي سني، سابقۀ خدمت، درجۀ مصوب و ردههاي سازماني در جامعۀ مورد مطالعه به شرح زير است:
1-1-2-2. از نظر سن
از نظر سن وضعيت جامعه به شرح زير ميباشد:
جدول شمارۀ 2. فراواني سني جامعه
سن |
فراواني |
درصد |
فراواني تجمعي |
40-43 |
7 |
8/2 % |
7 |
44-47 |
45 |
52/9 % |
52 |
48-51 |
31 |
36/5 % |
83 |
52-55 |
2 |
2.4 % |
85 |
جمع كل |
85 |
100% |
|
2-1-2-2. از نظر سنوات
از نظر سنوات خدمتي، وضعيت جامعه به شرح زير ميباشد:
جدول شمارۀ 3. فراواني سنوات جامعه
سنوات |
فراواني |
درصد |
فراواني تجمعي |
11-15 |
1 |
1/2 % |
1 |
20-16 |
1 |
1/2% |
2 |
21-25 |
11 |
12/9% |
13 |
بالاي 26 |
72 |
84/7% |
85 |
جمع كل |
85 |
100% |
---- |
3-1-2-2. از نظر مسئوليت
از نظر مسئوليت، وضعيت جامعه به شرح زير ميباشد:
جدول شمارۀ 4. فراواني مسئوليت جامعه
مسئوليت |
فراواني |
درصد |
فراواني تجمعي |
فرمانده |
10 |
11/8% |
10 |
مدير |
56 |
65/9% |
66 |
مدرس |
10 |
11/8% |
76 |
پژوهشگر |
9 |
10/6% |
85 |
جمع كل |
85 |
100% |
---- |
4-1-2-2. از نظر درجه
از نظر درجه، وضعيت جامعه به شرح زير ميباشد:
جدول شمارۀ 5. فراواني درجۀ جامعه
درجه |
فراواني |
درصد |
فراواني تجمعي |
سرهنگ |
61 |
71/8% |
61 |
سرتيپ دوم |
22 |
25/9% |
83 |
كارمند |
2 |
2/4% |
85 |
جمع كل |
85 |
100% |
---- |
5-1-2-2. از نظر جايگاه خدمتي
از نظر جايگاه خدمتي، وضعيت جامعه به شرح زير ميباشد:
جدول شمارۀ 6. فراواني جايگاه خدمتي جامعه
جايگاه |
فراواني |
درصد |
فراواني تجمعي |
سرهنگي |
1 |
1/8% |
1 |
سرتيپ دومي |
26 |
65/9% |
27 |
سرتيپي |
39 |
11/8% |
66 |
سرلشكري |
19 |
10/6% |
85 |
جمع كل |
85 |
100% |
---- |
6-1-2-2. از نظر سازمان خدمتي
از نظر سازمان خدمتي، وضعيت جامعه به شرح زير ميباشد:
جدول شمارۀ 7. فراواني سازمان جامعه
سازمان |
فراواني |
درصد |
فراواني تجمعي |
ستاد كل ن م |
26 |
30/6% |
26 |
آجا |
35 |
41/2% |
61 |
سپاه پاسداران |
19 |
22/4% |
80 |
ناجا |
2 |
2/4% |
82 |
وزارت دفاع |
3 |
3/5% |
85 |
جمع كل |
85 |
100% |
---- |
طيف سني و مسئوليت پاسخگويان كه تعداد آنها 66 نفر فرمانده و مدير ميباشند و نيز درجههاي اكتسابي، بيانگر سابقه و تجربۀ مناسب پاسخگويان است. سابقۀ مسئوليتي و اشتغال بيشترين تعداد با 84 نفر در مشاغل راهبردي در سطح نيروهاي مسلح و نيز سابقۀ خدمتي بالاي 20 سال پاسخگويان بيانگر آشنايي و تسلط نسبي آنان به موضوع مورد تحقيق در سطح نيروهاي مسلح است. نوع سازمان خدمتي پاسخگويان كه بيشترين آنها با 82 نفر در سطح ستاد كل ن م، آجا و سپاه پاسداران ميباشند، بيانگر آن است كه پاسخگويان نسبت به موضوع مورد بررسي از آگاهي مناسبي برخوردار هستند كه موجب اعتباربخشي نظرات آنها ميگردد.
2-3-2. يافتههاي مربوط به پرسشها
1-2-3-2. آموزهاي ديني چه مؤلفههايي را براي عامل بصيرت متصور است؟ بر اساس مطالعههاي اكتشافي كه در آموزههاي ديني (آيات و روايات)، انديشهها، آرا، نظرات و تدابير حضرت امام خميني(ره) و امام خامنهاي(مدظله) انجام شد، 18 مؤلفه براي بصيرت احصا گرديد.
2-2-3-2. نقش هر مؤلفه در عامل بصيرت به چه ميزان است؟ براي پاسخ به اين پرسشها، فرضيۀ تحقيق به شرح زير طرح گرديد: بين بصيرت و ارتقاي توان رزم نيروهاي مسلح رابطۀ معنيداري وجود دارد. براساس نظر پاسخگويان در مورد مؤلفههاي عامل بصيرت با استفاده از آزمونهاي ميانگين و t مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرار گرفت كه نتايج به دست آمده به شرح جدولهاي زير ميباشد:
جدول شمارۀ 8. آزمون t و ميانگين مؤلفههاي عامل بصيرت
3/5 ≤ ميانگين مورد قبول |
|||||
عامل بصيرت |
t |
ميانگين |
سطح معنيداري |
درجۀ آزادي |
اختلاف ميانگين |
30/490 |
4/84 |
0/000 |
84 |
1/335 |
نتايج به دست آمده بيانگر آن است كه ميانگين مؤلفههاي بصيرت بيشتر از حد متوسط (3) اهميت داشته و t به دست آمده با عدد 30/490 در سطح معناداري 0/000 با ميانگين 4/84 محاسبه گرديد. بنابراين طبق نظر پاسخگويان و اطلاعات مستخرج از جدولهاي شمارۀ 8 و 9 بين عامل بصيرت ارتقاي توان رزم، رابطۀ معنيداري وجود دارد.
جدول شمارۀ 9. آزمونهاي مربوط به مؤلفههاي عامل بصيرت
رديف |
مؤلفههاي عامل بصيرت |
3.5 ≤ ميانگين مورد قبول |
|||
t |
ميانگين |
سطح معنيداري |
درجۀ آزادي |
||
1 |
ولايتپذيري |
37/165 |
89.4 |
0/000 |
84 |
2 |
اطاعتپذيري |
14/612 |
4/58 |
0/000 |
84 |
3 |
عبرتگيري |
9/835 |
4/33 |
0/000 |
84 |
4 |
روشنبيني |
17/294 |
4/65 |
0/000 |
84 |
5 |
شناخت درست حق |
15/439 |
4/65 |
0/000 |
84 |
6 |
تدبر در حوادث |
11/597 |
4/36 |
0/000 |
84 |
7 |
دفاع از حق |
14/999 |
4/60 |
0/000 |
84 |
8 |
دشمنشناسي |
15/036 |
4/55 |
0/000 |
84 |
9 |
شناخت هدفها و مواضع |
16/963 |
4/58 |
0/000 |
84 |
10 |
شناخت و فهم مشكلات |
8/309 |
4/16 |
0/000 |
84 |
11 |
شناخت لحظهها |
12/496 |
4/45 |
0/000 |
84 |
12 |
شناخت هدفهاي نظام |
17/694 |
4/61 |
0/000 |
84 |
13 |
شناخت راه و موانع راه |
11/316 |
4/36 |
0/000 |
84 |
14 |
شناخت شبهات |
6/647 |
4/26 |
0/000 |
84 |
15 |
مصونيت از خطا |
5/984 |
4/15 |
0/000 |
84 |
16 |
آگاهي نسبت به جريانها |
6/370 |
4/15 |
0/000 |
84 |
17 |
دورانديشي و آيندهنگري |
15/355 |
4/48 |
0/000 |
84 |
18 |
قدرت تحليل |
15/430 |
4/58 |
0/000 |
84 |
طبق ارقام درج شده در جدول شمارۀ 9، مؤلفۀ يكم (ولايتپذيري در تمام شرايط) با ميانگين 4/89 حائز بالاترين رتبه و مؤلفۀ پانزدهم (مصونيت از غافلگيري و خطا) با ميانگين 4/15 حائز كمترين رتبه گرديد و ساير مؤلفهها بين 4/15 تا 4/89 در نوسان است.
جدول شمارۀ 10. آزمون فريدمن مربوط به مؤلفههاي عامل بصيرت
ترتيب رتبهها |
مؤلفهها |
ميانگين رتبهها |
ترتيب رتبهها |
مؤلفهها |
ميانگين رتبهها |
1 |
ولايتپذيري |
12.59 |
10 |
دورانديشي و آيندهنگري |
9.33 |
2 |
شناخت درست حق |
10.97 |
11 |
شناخت لحظهها |
9.19 |
3 |
روشنبيني |
10.72 |
12 |
شناخت شبهات |
8.74 |
4 |
دفاع از حق |
10.64 |
13 |
شناخت راه و موانع راه |
8.60 |
5 |
شناخت هدفهاي نظام |
10.44 |
14 |
تدبر در حوادث |
8.48 |
6 |
اطاعتپذيري |
10.34 |
15 |
عبرتگيري |
8.28 |
7 |
قدرت ت��ليل |
19.25 |
16 |
مصونيت از خطا |
7.69 |
8 |
شناخت هدفها و مواضع |
10.14 |
17 |
آگاهي نسبت به جريانها |
7.65 |
9 |
دشمنشناسي |
10.10 |
18 |
شناخت و فهم مشكلات |
7.04 |
تعداد 85 |
درجۀ آزادي 17 |
||||
كاي اسكوئر 174/872 |
سطح معنيداري 0/000 |
براساس جدول شمارۀ 10 نتيجۀ آزمون فريدمن با درجۀ آزادي 17 و كاي اسكوئر 174/872 و سطح معنيداري 0/000، مؤلفۀ ولايتپذيري با عدد 12/59 رتبۀ يكم و شناخت و فهم مشكلات در رتبۀ هجدهم قرار دارد.
نتيجهگيري و پيشنهادها
(1) نتيجهگيري
نتيجهگيري، بخش مهم هر پژوهش علمي است. كار تحقيقي بايد هميشه با اجتهاد و اظهارنظر توأم باشد و محقق در پايان كار براساس مطالعۀ انجام شده، نظر خود را دربارۀ موضوع اعلام دارد تا به گسترش دامنۀ معرفتي علم و يافتههاي موجود كمك نمايد، در غير اين صورت، تحقيق از ارزش علمي بالايي برخوردار نبوده و اعتبار علمي زيادي نخواهد داشت. اين فرايند، از طريق تازهآفريني تحقيقهاي علمي باعث غني شدن و تقويت ادبيات يك حوزۀ علمي ميشود و در يك حركت جمعي هماهنگ، قلمرو معرفتي انسان را توسعه ميدهد (حافظنيا، 1381: 221). بر اين اساس، نويسندگان بر اين باورند نظر به مؤلفههاي عامل بصيرت كه از مباني ديني (آيات و روايات)، انديشهها، آرا، نظرات و تدابير حضرت امام خميني(ره) و امام خامنهاي(مدظله) احصا گرديد و نظرات جامعه پيرامون مؤلفههاي عامل ياد شده، نتايج زير محقق ميشود:
(1-1) اثبات فرضيه: نظر به اينكه عامل بالا با ميانگين 4/84 مورد تأييد قرار گرفت، رابطۀ معنيداري بين بصيرت و ارتقاي توان رزم نيروهاي وجود دارد و فرضيۀ تحقيق اثبات گرديد.
(2-1) محقق شدن راهبرد قرآن كريم: با نهادينه شدن عامل بصيرت در فرهنگ سازماني نيروهاي مسلح اين راهبرد قرآن كريم كه ميفرمايد: «... چه بسا گروهي بس اندك كه پيروز شدهاند بر گروهي بسيار (از اهل كفر) به فرمان خداي و خدا با شكيبايان است...» (قرآن كريم، سورۀ بقره: 249) جامه عمل ميپوشد.
(3-1) ايجاد ظرفيتهاي پنجگانه: نظر به اينكه ميانگين مؤلفههاي بصيرت بيشتر از حد متوسط (3) اهميت داشته و t به دست آمده با عدد 30/490 در سطح معناداري 0/000 با ميانگين 4/84 محاسبه گرديد، مؤلفههاي عامل بالا، ظرفيتهاي پنجگانۀ زير را براي نظام اسلامي در دفاع همهجانبه شكل ميدهد:
(1-3-1) ظرفيتسازي6 براي مقابله با تهديدهاي سخت7 دشمن: با توجه به اين فراز از خطبۀ 150 نهجالبلاغه «شمشيرها را در راه خدا كشيدند و بصيرتهاي خويش را بر شمشيرهايشان سوار كردند» (دشتي، 1382، خطبۀ 150، فراز 7) و نظر به ميانگين بالاي شاخصهاي عوامل بصيرت از جمله ولايتپذيري در تمام شرايط با ميانگين 4/89، اطاعتپذيري با ميانگين 4/75، دشمنشناسي با ميانگين 4/55 كه توسط جامعه مورد تأكيد قرار گرفت، بهترين ظرفيت براي مقابله با تهديدهاي سخت در دفاع همهجانبه براي نظام اسلامي شكل ميگيرد.
(2-3-1) ظرفيتسازي براي مقابله با تهديدهاي نيمهسخت: نظر به اين بخش از بيانات فرماندهي معظم كل قوا مبني بر: «شناسايي لحظهها و انجام كار در لحظۀ نياز، خيلي چيز مهمي است» (امام خامنهاي، 1388/10/29) و نظر به ميانگين بالاي شاخصهاي عوامل بصيرت مانند شناخت لحظهها (موقعيتشناسي) 4/43، شناخت و فهم مشكلات و نيازها با ميانگين 4/12، شناخت راه و موانع راه با ميانگين 4/36، توسط جامعه مورد تأكيد قرار گرفته است، بهترين ظرفيت براي مقابله با تهديدهاي نيمهسخت دشمن در دفاع همهجانبه شكل ميگيرد.
(3-3-1) ظرفيتسازي براي مقابله با تهديدهاي نرم8: نظام سياسي اسلام با محور قرار دادن اين بيان امام علي(ع) كه ميفرمايد: «... هر كه از قبل پيشبيني كند و به پيشواز كارها برود (نسبت به امور دورانديشي كند) بينا گردد (تميمي آمدي، 1366: 57) و نظر به ميانگين بالاي شاخصهايي مانند شناخت هدفهاي نظام اسلامي با ميانگين 4/61، شناخت شبهات با ميانگين 4/35، دورانديشي و آيندهنگري با ميانگين 4/48، قدرت تحليل با ميانگين 4/58، كه توسط جامعه مورد تأكيد قرار گرفت؛ بهترين ظرفيت براي مقابله با تهديدهاي جنگ نرم دشمن شكل ميگيرد.
(4-3-1) ظرفيتسازي براي عمقبخشي داخلي: براساس اين توصيۀ رهبر معظم انقلاب كه: «متعهدان موجود در جامعۀ ما از اهل سواد و فرهنگ، از دانشگاهي و حوزوي، بايد به مسئلۀ بصيرت اهميت بدهند؛ بصيرت در هدف، بصيرت در وسيله، بصيرت در شناخت دشمن، بصيرت در شناخت موانع راه، بصيرت در شناخت راههاي جلوگيري از اين موانع و برداشتن اين موانع، اين بصيرتها لازم است» و نظر به ميانگين بالاي شاخصهاي عوامل بصيرت مانند تدبُر در حوادث پيراموني با ميانگين 4/36، آگاهي نسبت به جريانها (احزاب و گروهها) با ميانگين 4/15، عبرتگيري از حوادث تلخ تاريخ با ميانگين 4/33، كه توسط جامعه مورد تأكيد قرار گرفته است، بهترين ظرفيت براي عمقبخشي داخلي در دفاع همهجانبه شكل ميگيرد.
(5-3-1) ظرفيتسازي براي عمقبخشي خارجي: نظام سياسي اسلام در رابطه با شناخت دشمنان براساس اين فراز از كلام مولا علي(ع) در نهجالبلاغه كه: «آگاه باشيد كه شيطان حزب خود را جمع كرده و سواره و پياده لشكر خود را فراخوانده است، اما من آگاهي لازم به امور را دارم، نه حق را پوشيده داشتم و نه حق بر من پوشيده ماند (دشتي، 1382: خطبۀ 10) و نظر به شاخصهاي عوامل بصيرت مانند دفاع از حق با تمام توان با ميانگين 4/58، شناخت درست حق از باطل با ميانگين 4/64، شناخت هدفها، مواضع و ترفندهاي دشمن با ميانگين 4/57، كه توسط جامعه مورد تأكيد قرار گرفت، ظرفيت بالايي براي عمقبخشي خارجي در دفاع همهجانبه شكل ميگيرد.
(2) پيشنهادها
نظر به تأكيد و توصيههاي مستمر مباني ارزشي بر نهادينه نمودن و ارتقاي بصيرت رزمندگان اسلام و جامعيت، كاربردي بودن و انطباق شاخصهاي عامل بصيرت با فرهنگ سازماني با توجه به رتبۀ اخذ شده از جامعه و ظرفيتهاي پنجگانهاي كه اين عامل براي نظام اسلامي ايجاد ميكند، پيشنهادهاي زير ارائه ميشود:
(1-2) ستاد كل نيروهاي مسلح، بصيرت را به عنوان عامل غيرفيزيكي توان رزم تصويب و به ستاد نيروها ابلاغ نمايد.
(2-2) با توجه به تأثير مؤلفههاي بصيرت در ارتقاي توان رزم نيروهاي مسلح، تدابيري اتخاذ گردد كه در مراكز آموزشي تمامي سطوح نيروهاي مسلح در آموزشها اين موضوع كليدي مورد توجه قرار گيرد.
(3-2) معاونت پژوهش مراكز آموزشي با تشكيل كار گروهي پيرامون موضوع بالا نسبت به تدوين منبع درسي با اين عنوان در مقاطع مختلف آموزشي اقدام كنند.
(4-2) كارگروهي متشكل از صاحبنظران و كارشناسان حوزوي و دانشگاهي (از جمله دانشگاه عالي دفاع ملي و دانشگاه امام حسين(ع) نسبت به احصاي ساير مؤلفهها و تكميل اين مهم اقدام گردد تا افزون بر بوميسازي منابع و مستندهاي توان رزم، استقلال در اين حوزه محقق شود.
(5-2) با تكميل و تبديل اين نوشتار به شيوهنامه و ابلاغ آن به يگانها و به كارگيري آن توسط مديران و فرماندهان، زمينۀ تبديل شدن آن به فرهنگ سازماني نيروهاي مسلح مهيا شود.
(6-2) نظر به مباحثي كه در بخش اهميت و ضرورت ارائه گرديد، ميطلبد بخشي از ظرفيت همايشها و نشستهاي داخلي نيروهاي مسلح در راستاي نهادينه شدن اين عامل در نيروهاي مسلح به اين امر اختصاص يابد.