اصفهان >>  عمومی >> خبر 2تایی
تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱۳۹۶ - ۱۰:۵۸  ، 
کد خبر : ۳۰۷۰۶۹

آنچه از بحران داعش باید آموخت

باید پاسخی مناسب برای دغدغه ذهنی دنیای اسلام مبنی بر اینکه جهت رهایی از آشفتگی و عقب ماندگی موجود "چه باید کرد؟ " ارائه شود تا امثال داعش با وسوسه های شیطانی خود امکان سوء استفاده از این دغدغه ذهنی را نیابد.
پایگاه بصیرت / مجتبی سلطانی
پایان یافتن سیطره گروه تروریستی داعش بر عراق و سوریه که به همت رزمندگان جبهه مقاومت صورت گرفت، نقطه عطفی در مسیر تحولات منطقه محسوب می شود. اینک فرصت مناسبی پدید آمده است تا با بازخوانی پرونده این گروه تکفیری، از ظهور توطئه های مشابه در آینده جلوگیری شود.
اولین نکته ای که در این زمینه باید به آن توجه کرد، مفهوم «پایان داعش»است و اینکه این عبارت به چه معناست؟ قدر مسلم این است که آنچه پایان یافته است، داعش در معنای دولت است و نه گفتمان؛ مفهوم دولت در ادبیات سیاسی شامل چهار رکن می شود که عبارتند از: سرزمین، جمعیت ، حکومت و حاکمیت
همان طور که می دانیم داعش مخفف عبارت «دولت اسلامی عراق و شام » است و لذا هدف داعش از ابتدا تشکیل دولت بوده است و به تعبیر مقام معظم رهبری سرمایه گذاری سنگینی برای این توطئه شوم تدارک دیده بودند.
اینک داعش و حامیان خارجی آن در دستیابی به این هدف ناکام مانده اند و به ارکان دولت که ذکر شد، دست نیافته اند. اما انگیزه تشکیل دولت از سوی داعش، علی رغم ضعیف شدن، همچنان وجود دارد و تسری می یابد و این خطری است که مقام معظم رهبری آن را گوشزد نموده و معتقدند حامیان داعش تلاش خواهند کرد تا در بخشی دیگر از این منطقه و یا به شکلی دیگر، دوباره این توطئه را به جریان افکنند و ایشان آمادگی همه جانبه و کار فرهنگی بصیرت افزا را در این زمینه به عنوان نسخه علاج ارائه می دهند.
بنابراین امروز نبرد جدیدی را باید آغاز نمود که در عرصه گفتمانی و میدان اندیشه قابل شکل گیری است. آنچه انگیزه اصلی تشکیل یک دولت را فراهم می آورد، گفتمانی است که توجیه کننده مشروعیت سیاسی هر دولتی است. شناخت صحیح این گفتمان تروریستی و بستر شکل گیری آن، نخستین گام در رویارویی اندیشه ای با داعش است و کار فرهنگی بصیرت افزا در همین زمینه معنا پیدا می کند. از این رو هر چند مدلول هایی که از این گفتمان تروریستی پدید آمده بود در میدان جنگ سخت از بین رفت، اما دال های اصلی این گفتمان همچنان باقی است و نبردی فرهنگی و جنگ نرم می طلبد.
در شناخت بدون پیش داوری گفتمان تروریستی داعش، جدای از اراده های بسیار قوی حامیان خارجی داعش، آنچه باید بررسی شود، دال های تهی و خلاءهایی است که در اندیشه ی سیاسی مسلمانان وجود دارد و نقطه ضعفی است که داعش با بهره برداری از آن نفوذ خود را گسترش داد .
این پاشنه آشیل در منطقه، عقب ماندگی مسلمانان و افول تمدن اسلامی است. از زمان این افول تا کنون همواره این سوال در ذهن مسلمانان وجود داشته است که برای احیای این تمدن و بازگشت به دوران طلایی اسلامی چه باید کرد؟
نسخه های متفاوتی برای پاسخ به این سوال ارائه شده است. برخی چون آتاتورک و رضاخان نسخه غربی شدن را تجویز می کردند و برخی نیز بر بازگشت به اسلام اصرار می ورزیدند. به نظر می رسد داعش نیز در بستر پاسخ به همین سوال رشد می کند و طرفدارانی می یابد. داعش در پاسخ به برون رفت از عقب ماندگی، سراب احیای تمدن اسلامی و خلافت دوران اموی و عباسی و بازگشت به اسلام را به عنوان نسخه شفابخش مسلمین معرفی می کند و پرچم این  گروه نیز موید همین مطلب است .
بنابراین آنچه باید مورد توجه قرار گیرد این است که در عرصه تقابل گفتمانی با داعش و همچنین برای جلوگیری از پیدایش جریان های مشابه در منطقه، باید پاسخی مناسب برای دغدغه ذهنی دنیای اسلام مبنی بر اینکه جهت رهایی از آشفتگی و عقب ماندگی موجود "چه باید کرد؟ " ارائه شود تا امثال داعش با وسوسه های شیطانی خود امکان سوء استفاده از این دغدغه  ذهنی را نیابد.
انقلاب اسلامی ایران که در پاسخ به همین سوال شکل گرفته است¬ و بازگشت به اسلام ناب محمدی (ص) را در دال مرکزی خود قرار داده است، می تواند به عنوان بهترین الگوی عملی مناسب برای پاسخ به این سوال مطرح شود و با ارائه مدل های بومی متناسب با شرایط کشورهای مسلمان، پاسخگوی این دال تهی و دغدغه ملت های اسلامی باشد تا بحران هایی همچون داعش امکان شکل گیری و حیات نیابند.
نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات