به گزارش بصیرت، انتظار کشیدن یا منتظر کسی بودن شاید در وهله اول موضوع آنچنان خرسندکنندهای نباشد، اما وقتی به مقوله انتظار از جانب دستاوردهایش و آنچه که قرار است بعد از پایان فراغ و جدایی نصیب فرد منتظر شود فکر میکنیم درمییابیم انتظار آنگونه که فکر میکنیم سخت نیست، بلکه از جهات مختلفی میتواند شیرین باشد به شرط اینکه منتظری واقعی باشیم.
منتظری که نه فقط منتظر یک فرد عادی و یک اتفاق معمولی است، بلکه انتظاری برای ظهور منجی و موعود بشریت، همان که عالم و آدم از ازل منتظر اوست تا بیاید و جهان را از عطر بودنش سرشار کند و عدالت به عنوان یکی از اصلیترین مطالبه مردم روی زمین را جاری و ساری کند به این خاطر انتظار حلاوتی عجیب دارد، اما این شیرینی و طراوت زمانی به درستی به منصه ظهور میرسد که منتظر واقعی نقش خود را به خوبی ایفا کند. منتظر واقعی بودن به قدری مهم است که امام علی علیهالسلام در اینباره فرمودهاند: «کسى که در انتظار ظهور ما باشد مانند کسى است که در میدان جهاد به خون آغشته است».
اگر این فرموده امام علی علیهالسلام را بخواهیم مورد شرح و تفسیر قرار دهیم، قطعا دو تفسیر براى این روایت مىتوان ذکر کرد که منافاتى با یکدیگر ندارد. اول آنکه منتظران ظهور اعمالى انجام مىدهند که نتیجهاش با نتیجه جهاد در راه خداوند یکى است؛ همانگونه که حضرت على (علیهالسلام) مىفرماید: «جهاد باعث عظمت و علوّ و سربلندى دین و نصرت حق و عدالت مى شود».
واقعیت این است که نتیجه انتظار منتظران واقعى نیز همین امور است، انتظارى که در پرتو آن خودسازى و اجراى احکام اسلام و رسانیدن نداى دین با استفاده از قلم و بیان و تمام وسایل روز به اقصى نقاط عالم تحقّق یابد انتظاری واقعی است. حال ممکن است این سوال مطرح شود که ما چگونه منتظرانى هستیم؟
در پاسخ به این پرسش مهم میتوان گفت، برخى از منتظران فقط با تکرار این جمله «آقا! در ظهورت شتاب کن»، خود را منتظر مى دانند!
برخى دیگر، انتظار را فقط در خواندن دعاى «ندبه» و زیارت «آل یاسین» و مانند آن خلاصه کردهاند. برخى علاوه بر این، به مسجد مقدّس جمکران نیز مشرّف مىشوند، و همین را کافى مىدانند!
این گونه تفسیرها از انتظار سبب مىشود که وقتى چنین روایات پرمعنایى را مىبینیم تعجّب مىکنیم و از خود مىپرسیم: «که چطور ثواب یک دعا، با تلاش مجاهدى که در خون خود غلطیده برابر است؟!».
مساله حائز اهمیت این است که اگر ما انتظار را به آمادهسازى مردم سراسر جهان براى ظهور آن حضرت تفسیر کنیم، انتظار معادل جهاد بلکه گاهى ابعاد گستردهتری دارد!
بُعد بیرونى انتظار همان تفسیر اوّل بود؛ امّا بُعد درونى انتظار جهاد با نفس است، ما باید خود را بسازیم و آماده کنیم. چون او مجرى عدالت است، من اگر ظالم باشم چگونه مىتوانم منتظر ظهور او باشم.
او طیّب و طاهر است، من اگر آلوده باشم چگونه مدعى انتظار مهدی موعود علیهالسلام باشم، بنابراین انتظار واقعى در صورتى تحقّق مىیابد که جهاد با نفس را انجام دهیم و چنان ساخته شویم که لایق سربازى آن حضرت گردیم. روشن است که جهاد با نفس به مراتب سختتر از جهاد با دشمن است، به همین جهت حضرت رسول (صلىالله علیه وآله) در آن حدیث مشهور خطاب به مسلمانانى که از جنگى سخت برگشته بودند فرمود: مَرْحَباً بِقَوْم قَضَوْا اَلْجِهادَ الاْصْغَرَ وَ بَقِىَ عَلَیْهِمُ الْجِهادُ الاْکْبَرَ، قالُوا: وَ مَا الْجِهادُ الاْکْبَرُ؟ قالَ: اَلْجِهادُ مَعَ النَّفْس.
نتیجه این که انتظار باید در بعد درونى و بیرونى آن براى مردم تفسیر شود تا به صورت بىمحتوى در نیاید و در محدوده دعا خلاصه نشود. اگر ما در انتظار مهمان محترمى باشیم، چه مىکنیم؟ هم خود را تمیز مىکنیم و هم خانهتکانى مىنماییم. آیا منتظران امام زمان ـ عجلاللهفرجه ـ نباید خانهتکانى کنند؟!.