شیوا نوروزی
در دورانی که فوتبال دنیا با استفاده از جدیدترین سیستمها سعی دارد اشتباهات داوری را به حداقل ممکن برساند، اینجا و در فوتبال ایران فرسنگها دورتر از امکانات داوری سرنوشت مسابقات لیگ برتر با اشتباهات تأثیرگذار داوران عوض میشود. موضوعی که طی سالهای گذشته هیچ عزمی برای رفع آن دیده نشده است.
تنها پنج هفته دیگر به پایان رقابتهای این فصل لیگ برتر باقی مانده و هفتهای نیست که مسابقات بدون جنجال داوری به پایان برسد. بعد از هر بازی مهم و تأثیرگذار، تیمها به عملکرد داوران اعتراض دارند. این مسئله حتی در دیدارهایی که نتایجش جایگاه تیمها را تغییر نمیدهد نیز بارها دیده شده است. نقطه اشتراک همه اعتراضات چیزی نیست جز اشتباهات تأثیرگذاری که بارها نتایج بازیها را تغییر داده و در سرنوشت تیمهای مدعی یا در حال سقوط اثر مستقیم گذاشته است. در همین هفته بیست و پنجم، سپاهان بازنده بزرگ هفته طوماری بلندبالا منتشر کرد مبنی بر اشتباهات داوری در جدال با تراکتورسازی. صدرنشین در بیانیهای مدعی شد دو پنالتی برای سپاهان گرفته نشده است. از طرفی در خصوص گل سوم پرسپولیس به ملوان نیز حرف و حدیثهای زیادی مطرح شده و برخی کارشناسان از مردود بودن آن صحبت کردهاند.
موارد ذکر شده تنها بخش اندکی از اشتباهات مکرر داوری است. این معضل از سالهای پیش وجود داشته و در این فصل به اوج خود رسیده است. متأسفانه تعداد سوتهای اشتباه در لیگ فعلی آنقدر زیاد بوده که تیمهای مدعی تقریباً هر هفته مشغول نوشتن و انتشار بیانیه علیه داوران هستند. اگرچه در برخی موارد شاید تیمهای بازنده معترض، داور را مقصر باخت خود جلوه دهند، اما قضیه جدیتر از این حرفهاست. بررسی صحنههای حساس بازیهای مختلف به وضوح نشان میدهد که قاضیان میدان در این فصل قضاوتهای اشتباه زیادی داشتهاند و این مسئله خود بر هرج و مرج فوتبال باشگاهی دامن زده است. با هر تصمیم نادرست هواداران، بازیکنان، کادرفنی و مدیران باشگاهها به شدت و با لحن تند از داوران انتقاد میکنند و این انتقادات تنها به بازی ختم نمیشود. اتفاقاً پس از سوت پایان مربیان، بازیکنان و مدیران تیم علیه داور، کمیته داوران و فدراسیون بیانیه منتشر میکنند و حرف از شکایت میزنند.
در این اوضاع کمیته داوران فقط و فقط از داورانش حمایت میکند بدون اینکه ضعفهای شدید آنها را بپذیرد. گذشت آن زمانی که داوران الیت داشتیم و در آسیا جزو مدعیان بودیم. در حال حاضر نه تنها در سطح بینالمللی افت شدید داشتهایم، بلکه در برگزاری دیدارهای داخلی نیز با بحران شدید مواجه هستیم. فوتبالی که ادعای حرفهای شدن دارد و خود را جزو بهترینهای آسیا میداند برای ارتقای سطح داوری نیز باید همانند کشورهای حرفهای برنامه داشته باشد و براساس آن عمل کند. تا وقتی مسائل غیرفنی و اتفاقات غیرفوتبالی در تصمیمات دخیل باشد نباید انتظار آرامش و بهبود اوضاع را داشت. عدم آموزش نسل جدید، ورود بیرویه داوران بیتجربه و همچنین عدم برخورد قاطع با داوران پراشتباه کار را به جایی رسانده که هر مربی و بازیکنی به خود اجازه میدهد به داوران اتهام بزند و آنها را مقصر اصلی ناکامیها معرفی کند. درحالیکه همه کشورهای صاحبنام و رقبای آسیایی دیگر هیچ بازی را بدون VAR برگزار نمیکنند، اما فوتبال ما همچنان در حسرت ورود این تکنولوژی به کشور است. سال گذشته آقایان در مصاحبههای متعدد وعده ورود VAR به لیگ برتر را دادند، ولی همان زمان همه میدانستند این وعده نیز همانند وعدههای قبلی هرگز رنگ واقعیت نمیگیرد. اوضاع هر روز بدتر میشود و فدراسیون اهمیتی به وضعیت بحرانی داوری نمیدهد. با این شرایط و با نزدیک شدن به هفتههای پایانی لیگ اوضاع قطعاً بدتر هم خواهد شد. اگر تأیید شود تصمیمات داور سه امتیاز مهم را از صدرنشین گرفته یا سرنوشت یک تیم فانوس به دست را تغییر داده، چه کسی پاسخگوی ضرر و زیان تیمها و ناراحتی هواداران خواهد بود؟ بازیها برگزار میشود و به زودی فصل هم به پایان میرسد، ولی تا کی قرار است اهمیتی به افول داوری داده نشود؟!
وجوه متمایز نبرد رمضان ۱۴۴۴
دكتر حامد رحيمپور
کسانی که تحولات سرزمین های اشغالی را رصد می کنند، می دانند که نبرد چند روز گذشته ، از متفاوت ترین و متمایزترین نبردهایی بودکه صهیونیست ها در 75سال گذشته با آن مواجه شده اند.درواقع کمتر از یک سال پس از شکست آشکار رژیم صهیونیستی از مقاومت فلسطین در «سیف القدس» که حتی منابع امنیتی و نظامی اسرائیلی آن را نخستین پیروزی قاطع فلسطینیها در یک جنگ تمامعیار بر ارتش صهیونیستی خواندند، پاسخ محکم و در عین حال متفاوت مقاومت درنبرد رمضان 1444 طرف مقابل را مبهوت کرده است.برای مثال طی دو روز نبرد، در حمله اولی که از نوار غزه انجام شد، از 9 راکت شلیک شده، 2یا 3راکت توسط گنبدآهنین رهگیری نشد، یکی روی یک لانه غصبی فرود آمد و یک یا 2راکت دیگر به یک کارخانه در سدیروت اصابت کرد، در حالی که قبلا راکتهای 107 مم مقاومت غزه حتی با تعداد بالاتر همگی سرنگون میشدند که اتفاق اخیر نشان دهنده تغییر در سلاحهاست.
همچنین دامنه شلیک راکت از شهرکهای اطراف نوار غزه مانند سدیروت و ... به نقب غربی در جنوب فلسطین اشغالی کشیده شد. پیش از این در صورت حمله راکتی مقاومت، صهیونیستها واکنش سریع نشان می دادند و پایگاههای مقاومت غزه را بمباران میکردند در حالی که سطح پاسخ به حملات مقاومت توسط صهیونیستها بسیار محدود بود به طوری که میتوان گفت اساسا پاسخی داده نشد که اعتراضات صهیونیستها به این موضوع را در پی داشت. درمقابل حتی پس از پرواز جنگندههای صهیونیست شاهد شلیک موشکهای دوش پرتاب و پدافندی قسام به سمت جنگندههای صهیونیست بودیم که البته با پرتاب فلر توسط جنگندهها رهگیری میشدند. یکی دیگر از وجوه متمایز نبرد اخیر،سلسله حملات راکتی از جنوب لبنان به سمت اراضی اشغالی بود.
اهمیت حملات موشکی از لبنان به دلیل میزان تلفات آن نیست بلکه بار روانی که این عملیات در بین مقامات صهیونیستی ایجاد میکند بسیار فراتر از اهداف نظامی است، چرا که ثابت کرد مقامات پرمدعای تلآویو دیگر نمیتوانند امنیت شهرکنشینان را تامین کنند و مهم ترین پیامدهای آن، خروج سرمایه و مهاجرت معکوس از سرزمین های اشغالی خواهد بود که افول رژیم اشغالگر را تسریع خواهد کرد و نشانههای آن در ماه های اخیر در حال عیان شدن است. اتفاقات چند هفته گذشته داخل سرزمین های اشغالی نیز نبرد اخیر را متفاوت کرده بود.زمانی که ارتش یکدست و فرمانبردار در سرزمینهای اشغالی وجود داشت، نتانیاهو برخلاف ادعاهایش جرئت نکرد تیری به سمت لبنان شلیک کند و اکنون که سرزمینهای اشغالی با اعتراضات سراسری روبه رو است و فرماندهان ارتش از کابینه تندرو تمرد میکنند، شرایط برای دولت نتانیاهو سختتر خواهد بود.
افزون بر این، در این نبرد و در میانه ای که ادراک نخبگان دو طرف در عالی ترین درجه اهمیت قرار دارد،گویی نبرد اصلی در ذهن ها جاری است و نه در سدیروت و رفح و غزه وتل آویو. در این حال نباید از نشست هماهنگی فرماندهان مقاومت فلسطینی و لبنانی و... به آسانی گذشت. جلسه بیروت، رویدادی فوق العاده مهم بود.ارکان مقاومت در جبهه های شمالی، جنوبی، شرقی و مرکزی هم عهد شده اند به شکل هماهنگ نتانیاهو را گوشمالی دهند. در نقطه مقابل، باوجود گذشت چند ماه از نخست وزیری نتانیاهو، نه بایدن حاضر است با او ملاقات کند،نه در جبهه داخلی از هم پاشیده اسرائیل حداقلی از اعتماد باقی مانده که سران مخالفان حاضر باشند کنار نتانیاهو بایستند و با او عکس بگیرند.
به جرئت می توان گفت تا کنون چنان سطحی ازهمگرایی در جبهه مقاومت و چنین سطحی از واگرایی در جبهه عبری رخ نداده است.جلسه راهبردی بیروت نشان داد که شروع جنگ بین اسرائیل و غزه به مرزهای فلسطین محدود نخواهد شد و این بار همه اضلاع مقاومت در منطقه در برابر اشغالگران متحد خواهند شد و از همه سو سرزمین های اشغالی توسط گروه های مقاومت هدف قرار خواهد گرفت. همه این ها باعث شد که این بار واکنش نتانیاهو و دیگر مقامات ارشد رژیم، برخلاف لفاظیهای همیشگی، بسیار ضعیف و نشاندهنده ترس شدید از مواجه شدن با واکنش نظامی مقاومت به ویژه حزبا... باشد.