وقتی آخرین گلولهها هم شلیک میشود جنگ تمام نمیشود، جنگ همیشه در خاطرات و گفتههای فرماندهان و رزمندگان امتداد دارد. بنابراین، زمانی میتوانیم بگوییم جنگ هشت ساله ما تمام شده است که حداقل سر فصلها و جوهرهای اصلی جنگ را در تاریخ برای آیندگان و قضاوت آنها ثبت کنیم[...]
وقتی آخرین گلولهها هم شلیک میشود جنگ تمام نمیشود، جنگ همیشه در خاطرات و گفتههای فرماندهان و رزمندگان امتداد دارد. بنابراین، زمانی میتوانیم بگوییم جنگ هشت ساله ما تمام شده است که حداقل سر فصلها و جوهرهای اصلی جنگ را در تاریخ برای آیندگان و قضاوت آنها ثبت کنیم.
هر ساله با اینکه عدهای در بوق و کرنا میکنند که ادبیات دفاع مقدس به ویژه خاطرات را نمیتوان جزء کارهای ادبی سطح بالا به شمار آورد و این ژانر در جذب مخاطب در درازمدت با مشکل مواجه خواهد شد، اما هر ساله آمار پرفروشهای کتاب دفاع مقدس سبب شده است تا داغترین بازار کتاب متعلق به ادبیات دفاع مقدس شود. هر چند بازار گرم کتابهای دفاع مقدس در سالهای گذشته انگیزهای برای نویسندگان و فعالان این حوزه شده، اما باید به این موضوع نیز توجه داشت که دام تحریف و وارونهسازی آثار دفاع مقدس در کمین هر نویسندهای است. چنانکه رهبر معظم انقلاب درباره دو خطر «فراموشی» و «تحریف» گفتند: «دست تحریف، این بخش پر درخشش تاریخ ما را ممکن است مخدوش کند.»
مسلم است که منطق دفاع مقدس جریانی پایدار است که باید از نسلی به نسل دیگر انتقال یابد و تقویت شود؛ از این رو کتابها میتوانند نقش مقاومت، ایثار و شهادت در پیروزی رزمندگان را برای جوانان تبیین کنند؛ اما در زمینه کتابهای ارائه شده باید گفت، بخشی از این کتابها باید در راستای جذب افرادی قرار بگیرند که انس چندانی با این آثار ندارند. بنابراین نباید فراموش شود که برخی از جوانها و نوجوانان امروزی به سبب مشغلههای درسی یا گرم گرفتن با فضای مجازی چندان رغبتی به آهسته پیش رفتن و عمیق شدن در مطالب را ندارند و برای کشاندن آنان به مسئله دفاع مقدس باید کتابهای حاوی تصویر با تعداد صفحات کمتر و با رنگ و لعاب عواطف که به دور از اغراق باشد، تدارک دید و از این طریق بین نوجوانان و جوانان راه باز کرد. رهبر معظم انقلاب به این موضوع اشاره کرده و فرمودند: «اگر چنانچه افرادی که اهل نگارشند، اهل قلم خوب هستند، اهل ذوق در این معانی هستند، بنشینند تصویرسازی کنند، کتابهایی کوتاه که جوان حوصله کند بخواند، اینها را بسازند، کتاب تولید کنند؛ لازم نیست اغراق بکنند، لازم نیست خلاف واقع بگویند، همانی که هست را به درستی بیان کنند، به زیبایی و شیوایی بیان بکنند؛ این، دلها را جذب خواهد کرد؛ افراد را تحت تأثیر قرار میدهد.»
یکی دیگر از راههای ورود به عرصه دفاع مقدس تاریخنگاری شفاهی جنگ تحمیلی به دست رزمندگانی است که در صحنه نبرد حق علیه باطل لباس رزم به تن کردهاند و تلخیها و شیرینیهای آن روزها را چشیده و دیدهاند یا افرادی که از نزدیک با خانواده شهدا ارتباط داشتهاند و در خدمت آنها بودهاند. امروزه، اهمیت تاریخنگاری شفاهی کمتر از تاریخنگاری مکتوب نیست؛ چرا که در تاریخ شفاهی میتوان دایره بیشتری از افراد را وارد میدان کرد؛ مانند سوژههای نابی که بدون در نظر گرفتن رده سازمانی و جایگاه نظامی شخص به آن پرداخته میشود، این سوژهها معمولاً در بازدید از خانوادههای شهدا و در گفتوگو با پدران و مادرانشان شناسایی میشوند. برای نمونه، «اسدالله مکینژاد» از خادمان گلزار شهدای اصفهان از آن جایی که مدت زیادی در این تکیه مسئولیت داشته و شاهد اتفاقات زیادی در این مکان بوده است، به عنوان یک سوژه خاص شناسایی و در نهایت کتاب «خادم گلستان» به روش تاریخ شفاهی از این خادم تهیه و چاپ شد. یا میتوان با جمعآوری خاطرات شهدا در یگانها، ردهها و در سطوح مدیریتی فرماندهان جهاد، نیروی انتظامی، سپاه و بسیج افراد مؤثر را با کمک شورای حفظ آثار شناسایی و سوژهیابی کنیم.
هر چند جمعآوری خاطرات شهدا به دور از اغراق یا تحریف همان سختی کار پژوهش است که دغدغه رهبر معظم انقلاب در راستای پژوهش در دفاع مقدس است که ایشان در این خصوص فرمودند: «کار پژوهش در ادبیات دفاع مقدس، نگاه حکیمانه، گسترده و وسیعی میطلبد که چندان کار سادهای نیست.»