نسرین خانکشی زاده پس از افشاگریهای جیمی کارتر،رئیس جمهور اسبق ایالات متحده آمریکا بر ضد اسرائیل،ترس تل آویو از سیاستمداران ارشد آمریکایی افزایش یافته است.این در حالی است که ایالات متحده آمریکا سعی دارد به هر نحو ممکن رضایت تل آویو را در تصمیم سازیهای سیاست خارجی خود جلب نماید.پس از افشاگریهای کارتر علیه لابی صهیونیسم،اقبال مردم آمریکا نسبت به اسرائیل کمرنگ تر شده است.مسئله ای که به صورت خودکار بر رفتار سیاستمداران تاثیر خواهد گذاشت. اخیرا مقامات اسرائیلی به شدت ازحضور ویلیام برنز در نشست ژنو وحشت زده شده اند. برخی تحلیلگران اسرائیلی در روزنامه های معاریو و هاآرتص اعلام نموده اند که حضور یک دیپلمات آمریکایی در تهران،ولو اینکه دون پایه ترین دیپلمات آمریکایی باشد برای تل آویو حکم یک فاجعه را دارد.تلآویو از تغییرسیاستهای آمریکا نسبت به ایران شگفتزده شده و دولت بوش هیچگونه رایزنی را با مسئولان اسرائیلی درباره اعزام دیپلمات ارشد خود به اجلاس ژنو به عمل نیاورده است. واشنگتن حتی درباره افتتاح دفتر حافظ منافع آمریکا در تهران که بحث آن به صورت تئوریک مطرح است با تل آویو مشورت یا هماهنگی نکرده است. روزنامه هاآرتص در گزارشی تاکید نموده است ، به دلیل اینکه اسرائیل در شوک حاصله از یک عمل انجام شده قرار نگیرد، واشنگتن بعد از تصمیمگیری به قول معروف در دقیقه90 دفتر نخستوزیری اسرائیل را از این امر مطلع ساخته است. بر اساس تحلیلهای ارائه شده از سوی طرفداران اسرائیل، از کاهش تنش رابطه آمریکا با ایران میتوان حداقل به یک نتیجه کاملا روشن و متقن رسید و آن اینکه تا زمانی که این بازی سیاسی ادامه داشته باشد هیچ اقدام بازدارندهای نمیتواند از سوی هیچ کشوری درخصوص برنامه هستهای ایران صورتپذیرد و این بدان معنی است که تحریم پروازهای تجاری، محدودکردن فعالیتهای کشتیرانی و خلاصه هرآنچه که اسرائیل برای وادار کردن ایران به تعلیق برنامه هستهای این کشور پیشنهاد داده است به قول معروف باد هواست...! برآورد اطلاعات از فعالیت هستهای ایران “ایهود باراک” وزیر دفاع اسرائیل را متقاعد ساخته است که دولت بوش احتمالا نمیخواهد خود را درگیر برنامه هستهای ایران کند و در عوض قصد دارد مسئولیت را به جانشین بعدی کاخ سفید واگذار نماید. رژیم صهیونیستی این روزها بسیار ناخرسند به نظر میآید، در اورشلیم[بیتالمقدس] یک حس مشترک وجود دارد و آن ایناست کهزمان به سرعت درحال سپری شدن است. اگر ما نتوانیم برنامه غنیسازی اورانیوم را درتاسیسات اتمی نطنز با عملیات نظامی آمریکا یا اسرائیل متوقف کنیم ایران خیلی زود تبدیل به یک قدرت هستهای در منطقه و دنیا خواهد شد. البته طی هفته های اخیر “ایهود اولمرت”سعی کرده است تا آمریکا را به تغییر مواضع خود علیه ایران ترغیب کند.اولمرت با ارائه ارزیابی اطلاعاتی متفاوت به بوش اعتقاد داشت که وی موفق شده است که شک و تردیدهای موجود در گزارش برآورد سازمان اطلاعات آمریکا را برطرف کند،اما بوش پسر نیز نسبت به بزرگنماییهای اولمرت در این خصوص آگاه است.از سوی دیگر،اولمرت نیز فاصله زیادی تا برکناری از قدرت ندارد و معادلات بعدی تل آویو نیز بر هم ریخته خواهد بود. روزنامه هاآرتص در پایان گزارش خود به نکته قابل تاملی اشاره نموده ا ست: “ ما با یک تغییر 180 درجهای در سیاست آمریکا مواجه میشویم اما اسرائیل در این جریان چه سیاستی را باید درپیش بگیرد ؟تل آویو هم باید در این تغییر و تحولات شیوه خودش را عوض کند، اکنون مقامات اسرائیلی به جای اینکه به این امید واهی دل ببندند که آمریکا مجوز بمباران ایران را صادر کند باید ضمن حفظ منافع حیاتی اسرائیل به جنبههای مثبت روابط تازه آمریکا-ایران بیندیشند”