پرونده اول: امام موسی صدر
زمانی در لبنان، مشاغلی همچون حمالی، واکسی، جمعآوری زباله و با کمال تاسف، روسپیگری مخصوص شیعیان بود. حکومت عثمانی و بعدها استمعار فرانسه، شرایط تبعیضآمیزی را برای شیعیان در جامعه لبنان نهادینه کرده بودند. شیعیان آشنایی چندانی با وظایف دینی خود نداشتند، به طوری که از مناسبتهایی همچون نیمه شعبان و احکامی همچون حجاب تقریبا بیاطلاع بودند. برخی از آنها برای رهایی از تبعیض شدیدی که در حق شیعیان روا داشته میشد، به دین مسیحیت گرویده بودند. به گفته شهید چمران، شیعیان را «ذوذنب» میخوانند که به معنی حیوان دمدار است. حالا این وضعیت را مقایسه کنید با وضعیت فعلی شیعیان در لبنان و جنبش حزبالله که به افتخار لبنان و جهان اسلام تبدیل شدهاند. وقتی تاریخچه این تحول مثبت را بررسی میکنیم، مهاجرت آیتالله سیدموسی صدر، عالم برجسته ایرانی از قم به لبنان در سال 1338 شمسی را در سرآغاز آن میبینیم.
سیدموسی صدر علاوه بر اجتهاد در علوم حوزوی، دارای مدرک فوق لیسانس حقوق از دانشگاه تهران بود و به زبانهای عربی، فرانسه و انگلیسی مسلط بود. او بنا به وصیت آیتالله شرفالدین، رهبر شیعیان لبنان، بعد از فوت ایشان به لبنان سفر کرد تا زعامت شیعیان را به عهده بگیرد. سیدموسی صدر که پس از اقدامات خود برای اصلاح امور شیعیان از طریق احداث نهادهای آموزشی، ایجاد اشتغال برای فقرا و تأسیس مجلس اعلای شیعیان لبنان به امام موسی صدر معروف شده بود، رفتهرفته به رهبری محبوب برای تمامی طوایف لبنان تبدیل شد، به طوری که برخی از جوانان مسیحی در مراسم ازدواج خود، در کنار اسقفها از او نیز دعوت میکردند که به شیوه اسلامی هم عقدی برایشان بخواند تا زندگیشان متبرک شود! برخی از مسیحیان میگفتند انگار او مسیح است که دوباره به میان ما آمده است!
از اقدامات مهم ایشان در لبنان میتوان به تأسیس سازمان امل با همکاری شهید چمران اشاره کرد که به مبارزه مسلحانه با رژیم صهیونیستی میپرداخت و بعدها که حزبالله لبنان پایهگذاری شد، بنیانگذارانش از اعضای امل بودند. امام صدر که از شاگردان امام خمینی(ره) در جریان مبارزات ایشان علیه رژیم ستمشاهی، لبنان را به پناهگاهی برای مبارزان ایرانی تبدیل کرده بود و از نفوذ بینالمللی خود برای کمک به انقلاب اسلامی ایران استفاده میکرد. مثلا، پس از تبعید امام خمینی(ره) به ترکیه از آنجا که شرایط زندگی برای ایشان در آن کشور مساعد نبود، امام صدر به دیدار پاپ در واتیکان رفت و او را متقاعد کرد که با استفاده از نفوذ خود، شاه ایران را به تغییر محل تبعید ایشان از ترکیه به منطقهای مذهبی همچون نجف در کربلا وادار کند.
امام موسی صدر، در شهریور 1357 شمسی به دعوت قذافی به لیبی سفر کرد و در جریان این سفر ربوده شد. متاسفانه از تاریخ 9 شهریور 1357 تا به امروز هیچ خبری از ایشان منتشر نشده است. مجلس اعلای شیعیان لبنان، خانواده صدر، جنبشهای امل و حزبالله و افرادی همچون شهید چمران، معمر قذافی را مسئول ربودن ایشان میدانند. امام خمینی نیز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به رغم تمایل قذافی به دیدار از ایران، ورود او به ایران را مشروط به روشن شدن وضعیت امام صدر کردند. امروز که نزدیک به سی سال از اسارت امام موسی صدر میگذرد و شواهد و قراینی هم مبنی بر زنده بودن ایشان وجود دارد، متاسفانه پیگیری جمهوری اسلامی برای آزادی ایشان به قدری ضعیف بوده است که بیشتر مردم ایران حتی از ایرانی بودن ایشان، بیخبرند و تصور میکنند امام صدر یک رهبر مذهبی عرب بوده است.
پرونده دوم: حاج احمد متوسلیان و سه همراهش
چهارده تیرماه 1361، در پست بازرسی «برباره» در شمال بیروت، خودروی متعلق به سفارت جمهوری اسلامی با پلاک دیپلماتیک متوقف میشود و چهار سرنشین آن، توسط نیروهای فالانژ وابسته به رژیم صهیونیستی به اسارت در میآیند. سرنشینان خودرو عبارت بودند از «احمد متوسلیان»، «سیدمحسن موسوی»، «کاظم اخوان»، «تقی رستگارمقدم». برای پی بردن به منزلت حاج احمد متوسلیان که در زمان اسارت، وابسته نظامی سفارت ایران در لبنان بود، کافی است به این نکته اشاره شود که شهدایی همچون حاج محمدابراهیم همت، حسن باقری، محسن وزوایی، موحد دانش و... از شاگردان و دستپروردگان او بودهاند. او که قبل از پیروزی انقلاب به دلیل مبارزان سیاسی در زندانهای ساواک شکنجه دیده بود، پس از پیروزی انقلاب، نقش پررنگی در سرکوب تجزیهطلبان در کردستان داشت. شهر مریوان در عملیاتی به فرماندهی وی از دست نیروهای ضدانقلاب آزاد شد.
همچنین در عملیات آزادسازی خرمشهر، فرمانده تیپ 27 محمد رسولالله بود که نقشی اساسی در این عملیات به عهده داشت و به همین خاطر از حاجاحمد به عنوان فاتح خرمشهر یاد میشود. متوسلیان در اواخر خرداد سال 1361 پس از حمله گسترده رژیم صهیونیستی به لبنان، طی ماموریتی به همراه یک هئیت عالیرتبه دیپلماتیک از مسئولان سیاسی ـ نظامی کشورمان، راهی سوریه و لبنان شد تا راههای مساعدت به مردم مظلوم و بیدفاع لبنان را بررسی نماید. همراهان او در هنگام اسارت عبارت بودند از کاردار سفارت جمهوری اسلامی در لبنان، خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی و راننده سفارت با گذشت 25 سال از اسارت این چهار نفر، هنوز در ایران بسیاری از مردم، از این موضوع که ایرانیانی در بند رژیم صهیونیستی هستند بیاطلاعاند! این در حالی است که برخی اخبار، از اسارت چند ایرانی ناشناس دیگر، در زندانهای رژیم صهیونیستی حکایت میکنند. بد نیست در اینجا، مقایسهای بین عکسالعمل انگلیس و متحدانش در قبال چند روز اسارت ملوانان متجاوزش به مرزهای آبی ایران در فروردین گذشته و عکسالعمل ایران در قبال اسارت 25 ساله این چهار نفر که دارای مصونیت دیپلماتیک هم بودهاند صورت بگیرد.
پرونده سوم: 2+5 دیپلمات ایرانی
21 دی ماه 1385 در پی تهاجم نیروهای آمریکایی به سرکنسولگری ایران در اربیل عراق و نقض مصونیت امکان دیپلماتیک، 5 مامور این سرکنسولگری به نامهای «حمیدرضا عسگریشکوه»، «باقر غبیشاوری»، «مجید قائمیحیدری»، «موسی چگینی»، «عباس حاتمیکساوند» توسط نیروهای آمریکایی ربوده شدند و به رغم گذشت 7 ماه، در بازداشت این نیروها به سر میبرند جالب اینجا است که اخیرا از 2 دیپلمات ایرانی دیگر یاد میشود که یکی از آنها 3 سال است که در اسارت آمریکاییها است! کاظمیقمی سفیر ایران در عراق پس از ملاقات اخیر خود با 5 دیپلمات ایرانی در زندان آمریکاییها گفت: 2 کارمند وزارت امور خارجه نیز که یکی از آنها حدود 3 سال قبل در کردستان توسط نیروهای آمریکایی دستگیر شده و یکی دیگر نیز چند ماه پیش دستگیر شده است در همان مجموعه زندانی هستند که 5 دیپلمات ایرانی در آن به سر میبرند.