تاریخ انتشار : ۰۴ ارديبهشت ۱۳۹۰ - ۱۲:۱۷  ، 
کد خبر : ۸۷۸۱۹

صهیونیسم در ادبیات جهان (بخش هشتم)


دوره اول - 5
" ماجرای دریفوس ‌، امیل زولا و آناتول فرانس "
جمعیت حدود 2% یهود فرانسه که یهودیان باشند ، بعد از انقلاب بورژوازی فرانسه نقش فعال‌تر و در مواردی تعیین کننده در اقتصاد ‌، فرهنگ و سیاست فرانسه ایفا می‌کنند. بر این تعداد جمعیت ، فراماسونرها که بالقوه یاریگر صهیونیسم هستند نیز باید توجه داشت. چنانچه در سال 2005 میلادی شاهد بودیم آریل شارون برای خروج از بن بست سیاسی ، مانور ـ دعوت به خروج یهودیان از فرانسه را مطرح کرد و تعدادی چند صد نفره هم به تل آوید مهاجرت کردند. برای آشنایی با موقعیت صهیونیست‌ها در فرانسه معاصر کافی است نگاهی به قبضه قدرت به وسیله یهودیان و فراماسونرها در دو قرن گذشته داشته باشیم. این را هم یادآوری می‌کنیم که برخلاف " کاست " محدودیت شکلی یهودیت که ازدواج با غیر یهود را نمی‌پذیرد اما فراماسونری با تشکیلات متناسب با شرایط سری یا آشکار می‌تواند عوامل خود را از همه ملیت‌ها و مذاهب جذب کند. کتاب صبح " فراماسونری در ایران و جهان " صفحات 4-63 اسرار سازمان مخفی یهود ‌، ژرژ لامبلن ،‌ ترجمه مصطفی فرهنگ می‌نویسد : " هدف ما ‌، حکومت ماست ... زمانی که نوبت حکومت ما فرا برسد تکیه کلام خود یعنی عبارت آزادی ،‌ مساوات و برادری را عوض نخواهیم کرد. در نتیجه مقصود خودمان را با الفاظ دیگری از قبیل " حق آزادی " و " وظیفه مساوات " و " هدف برادری " ادا خواهیم کرد. بدین‌گونه تمام حکومت‌ها را به استثنای حکومت خودمان از بین خواهیم برد. با دست‌های محکم و قوی حکمفرمایی می‌کنیم و چون قدرت را از دست کسانی که مطیع ما شده‌اند بدست آورده‌ایم ،‌ جاه طلبی‌های بی‌مورد و حرص و آز و انتقام بی رحمانه و کینه را منحصر به خود می‌نمائیم. ما هستیم که با ترور ‌، همه جا را احاطه می‌کنیم و افراد زیادی را با عقاید مختلف و روشهای در اختیار می‌گیریم. " در دو دهه آخر قرن نوزدهم را باید جهش بلند صهیونیسم از درون " گتو " ها به مراکز قدرت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی ارزیابی کرد صهیونیست‌ها و فراماسونرها در این دو دهه و دهه‌های بعدی تقریباً‌ در اکثر کشورهای صاحب قدرت در جایگاه بلند قرار گرفته‌اند. به این اسامی توجه کنید:
1- والترهاشتاین : یهودی ‌،‌ نخست وزیر آلمان بوده است ،‌ استاد و رییس دانشگاه فرانکفورت ‌، مؤسس اتحادیه چدن و آهن بازار مشترک اروپا در دهه 90-1980
2- ویلی برانت : اسم اصلی : کارل فراهم ،‌ یهودی ،‌ نخست وزیر دهه‌های اخیر آلمان و رییس حزب اپوزیسیون
3- برونو کرایسکی : نخست وزیر اتریش ،‌ کمونیست و ماسون بودنش را مجله اکسپرس مورخ 18/10/1971 افشا کرده است.
4- تئودورژیکف : یهودی ، نخست وزیر بلغارستان در دهه 1970 در لژکمون سنس پاریس 15/12/1954 ماسون شده است.
5- لئون بلوم : یهودی (1950-1872) در سال 1936 نخست وزیر فرانسه شده است.
6- کلمنت ریچارد داتل : (1967-1883) دیدگاههای کمونیستی داشته ،‌ در سال 1945 جانشین چرچیل شد و نخست وزیر انگلستان گردید. در لژ آتل ماسون عضویت پذیرفته و انگلستان را در سال 1949 وارد پیمان نظامی ناتو و بازار مشترک اروپا کرده است.
7- ونیستون چرچیل : نخست وزیر انگلستان در دوره جنگ جهانی دوم ـ عضو لژماسون
8- ویتوریو امانوئل : نخست وزیر ایتالیا در دهه‌های گذشته ،‌ ماسون
9- کریسپی : نخست وزیر ایتالیا در دهه‌های گذشته ، ماسون
10- جان جوزف کالدول آبوت : (1893-1812) یهودی ‌، نخست وزیر کانادا ‌، در سال 1847 در مونترال کانادا ‌، در سال 1847 عضو لژ شماهر 3 سنت پاولی شده و در همان لژ به مقام کمک استادی و سپس استادی رسید.
11- سرمکنزی بودل : (1917-1823) ،‌ نخست وزیر کانادا و سردبیر روزنامه بلویل انتیلی جنسو ،‌ در لژ شماره 640 سنت لورنس ماسون شده بعد یکی از مؤسسین لژ 11 موریای اونتاریو گردیده است .
12- ریچارد بدفورد بنت : (1949-1870) ‌، نخست وزیر کانادا ،‌ در سال 1896 در لژ شماره 18 ینو برانشوایک ماسون شده است.
13- پل رامادی : (1961-1881) ،‌ یکی از ارکان دولتی فرانسه بوده در زمان لئون بلوم وزیر شده در 1941دوره ژنرال دوگل هم به وزارت رسیده است. در تاریخ 22/2/1931 در لژ پارامونت رودز ماسون شده است.
14- کارل دلبرگ : (1817-1774) یهودی و نخست وزیر آلمان.
15- پله سیس دوک دو ریشیلیو : (1821-1766) در زمان انقلاب فرانسه ‌، به روسیه رفته در آنجا ژنرال شده است. فرماندار او دسا بوده و در لژ دراگون سمت سخنگو داشته است.
16- کنستانتین دو گرونوالد : (1976-1881) سیاستمدار روس ،‌ در زمان جنگ روسیه و ژاپن و جنگ بین‌الملل دوم. رئیس سازمان صلیب سرخ شوروی بوده است. به سال 1921 در فرانسه ماسون شده و عضو لژ کاسموس گردیده است.
17- آنتولی آشلی کوپر : (1895-1801) نماینده پارلمان انگلیس و عضو حزب محافظه کار بوده است. پنجاه سال سمت استاد اعظم منطقه دو رست بوده است.
18- فیلیپ زاپاتا : (1902-1838) دیپلمات و سیاستمدار کلمبیایی ،‌ به سال 1874 در لژ شماره پنج استد ـ دول سالا متیا ماسون شده است.
19- جان دیکسینون : (1808-1732) یکی از رهبران جنگ‌های استقلال آمریکاست. قانون اساسی آمریکا را با سمت نماینده ایالت دلاوره ،‌ امضأ کرده است. بعدها فرماندار دلاوره و پنسلوانیا گردیده است در لژ دوور ماسون شده است.
20- تیکلدواسیلوویچ رپنین : مارشال و سفیر کبیر روسیه در برلین ‌، ورشو و استانبول بوده است. در دوره حکومت تزارها در جنگ‌های روسیه علیه عثمانی شرکت کرده و در سال 1714 معاهده چشمه را به نام تزار امضأ کرده است. در سال 1776 عضو لژ موزه شده است. در میان شخصیت‌های سیاسی و فلسفی فرانسه اسامی زیر را به یاد داشته باشید. 1- منتسیکو با کتاب روح القوانین ،‌ ماسون. 2- ولتر با قیام علیه تعصبات دینی ‌، ماسون . 3- ژاک ژون روسو ـ فیلسوف ،‌ ماسون. 4- دالامبر ،‌ تئوریسین ،‌ ماسون. 5- دیده‌رو ‌، فیلسوف ‌، ماسون. 6- تورگو ،‌ اقتصاددان ‌، صاحب نظریه تقسیم ثروت ،‌ ماسون. 7- میرابو ،‌ خطیب معروف انقلاب فرانسه ،‌ ماسون. 8- جورج دالتون عضو کلوپ ژاکوبن که با نظریه او دادگاه انقلابی برپا شد ‌، ماسون. 9- مارا ـ استاد اعظم ،‌ ماسون ـ یهودی ـ و عامل جنایات ماه اکتبر 1792. 10- ناپلئون بناپارت ،‌ ماسون که بعد از یک سال وحشت و ترور به حکومت رسید. 11- برینروت : رییس ژیروندن‌ها ‌، ماسون. 12- ژرله : از اعضای مجلس مؤسسان ،‌ ماسون. 13- گارا : سیاستمدار معروف ‌، ماسون. 14- لوئی میشل لوپه له تی : رییس پارلمان پاریس ‌، رییس مجلس ملی و عضو لژ پارمنیت. 15- کامفور : انقلابی با تئوری‌های پیشرو ،‌ ماسون. 16- سن ایتن : یکی از اعضای برجسته ژیزوندن‌ها ،‌ ماسون. 17- کندروسه : فیلسوف ،‌ ماسون.
این شخصیت‌ها بعضی‌هایشان در ایجاد حزب کمونیست فرانسه که اولین حزب کمونیست در تاریخ نیز بود شرکت داشتند و در تاریخ 26/3/1871 آن را تشکیل دادند. ژان ژاره : رهبر مارکسیت‌های فرانسه و بانی تشکیلات کارگری
2- ژول سیمون : بانی سازمان سوسیالیست‌های ملی‌گرا. 3- ژول پیکارد ـ گوستاد فلورن ـ‌لوئی میشل ‌، که نشریه لاپونیت (690 لاپونیت مورخ 9/12/1985) آن را افشأ کرده است. در همان سال 1871 در حادثه پاریس ‌، استادان ماسون نقش بسیار مهمی ایفا کردند. شش هزار ماسون منسوب به پنجاه و پنج لژ ‌، به مقاومت کنندگان پیوستند. استادان اعظم کنار کشیدند و بسیاری از ماسون‌های درجه‌های پایین کشته شدند. امیل زولا نویسنده هوادا ،‌ یهودی ،‌ جرج کلمانسو شهردار مون مارتر . اجین پوتیه ‌،‌ ماسون ـ کمونیست نویسنده مارش معروف سوسیال انترناسیونالیست فرانسه که در شرکت دادن و تهیج مردم نقش‌های اصلی را داشته‌اند. مقدمه‌ای که از شرایط کلی سیاست جهانی ملاحظه شد در ارتباط متقابل با فرهنگ و هنر و ادبیات نیز تجلی داشت.
آنچه در نگاه تبلیغاتی صهیونیسم و متحدین ( فراماسونرها ،‌ روشنفکری ضد دینی ‌، احزاب چپ ‌، لیبرالیسم ) از واقعه مجهول به نام " ماجرای دریفوس " پرچمی از حق به جانبی برافراشت ، چیزی نبود جز بازداشت حدود یک سال " سروان یهودی ماتیو دریفوس " و آزاد شدن او ،‌ و جنجال امیل زواد بنیان‌گذار ناتورالیسم که با مقاله " من متهم می‌کنم " به رئیس جمهور وقت فرانسه " فلیکس فور " نوشته شد و بهره‌برداری نامحدود از آن تا به امروز که فیلسوف‌های نامدار طرفدار صهیونیسم نظیر " ژان پل سارتر " با مقاله‌هایی زیر عنوان " در دفاع از روشنفکران " در دهه هفتاد به آن ادامه دادند. امیل زولا در مقاله خود یا نامه سرگشاده به رییس جمهور فرانسه می‌نویسد : " نخست حقیقت واقع درباره دادگاه و محکومیت دریفوس. یک فرد منحوس همه چیز را ترتیب داده و عملی کرده است. و آن سرهنگ دو پاتی دو کلام است که در آن روزها سرگرد ساده‌ای بود. همه‌ی پرونده دریفوس در وجود او خلاصه می‌شود. او را فقط وقتی می‌توان شناخت که تحقیقات شرافتمندانه‌ای دقیقاً‌ اعمال او و مسئولیت‌هایش را مشخص کند ... آه ! این پرونده‌ی اولیه برای کسی که آن را با جزئیات واقعی‌اش بشناسد نوعی کابوس است.
سرگرد دو پاتی دو کلام دریفوس را توقیف می‌کند و در خفا نگه می‌دارد. پیش مادام دریفوس می‌دود ،‌ او را وحشت زده می‌کند و می‌گوید که اگر حرف بزند شوهرش از دست رفته است. در تمام این مدت مرد بدبخت خودش را تکه پاره می‌کرد و فریاد می‌کشید که بی‌گناه است. و بازجویی به این ترتیب انجام شد ،‌ مثل وقایعنامه‌ای که از قرن پانزدهم ‌، در میان شبکه‌ای از اسرار باحیل پیچیده و وحشیانه و همه‌ی این چیزها بر پایه یک دلیل کودکانه و آن صورت احمقانه ،‌ که نه تنها یک خیانت مبتذل ،‌ بلکه بی‌شرمانه‌ترین تقلب بود. زیرا آن اسرار کذایی که می‌گویند به دشمن داده شده تقریباً‌ همه بی‌ارزش بودند. اگر من در این نکته اصرار می‌کنم به این سبب است که تخم لق در همین جا است که کمی بعد جنایت واقعی از درون آن درمی‌آید : بیماری وحشتناک عدم اجرای عدالت از طرف دادگاه‌ها که فرانسه دچار آن است... دریفوس چند زبان می‌داند ،‌ جرم است ! در خانه او هیچ‌گونه مدرک مشکوک پیدا نکرده‌اند ،‌ جرم است ! دعاوی قطعی بی دلیل و مدرک ! برای ما از چهارده مورد اتهام سخن گفته‌اند ... " این واقعه در سال 1896 اتفاق افتاد.
چنانچه در متن نوشته امیل زولا هم مشخص است سروان ماتیو دریفوس از ارتش فرانسه متهم شده است که اسناد و مدارکی را به دشمن ( آلمان ) داده است. امیل زولا بر کم اهمیت بودن مدارک تکیه می‌کند و خود را به جای وزارت جنگ ،‌ ستاد ارتش و همه ارکان جمهوری فرانسه قرار داده از آن بهره‌برداری سیاسی می‌کند تا به اصطلاح خود " جهود کثیف " را از زبان‌ها برچیند. در تاریخ گفته می‌شود که امیل زولا به جرم تشویش اذهان عمومی به یکسال زندان محکوم می‌شود و او به انگلستان می‌رود و بعد از یکسال دوباره به فرانسه بازمی‌گردد. احزاب و جریان‌های سیاسی چه عملکردی داشته‌اند و واکنش‌هایشان چه بوده است به چند جمله از کتاب تاریخ فرانسه " ویراستار : مانفرد ،‌ تألیف و . دالین ‌، و . زاگلادین ،‌ س . پادلوا ،‌ س. اسکبارلکین ـ ترجمه فریدون شایان انتشارات پیشرو اکتفا می‌کنیم.
در صفحه 472 می‌خوانیم : " پل درولد (1846 تا 1914) به همان گروه نویسندگان شوون ( میهن پرست افراطی کاذب ) تعلق دارد. کاراین سراینده چندان حائز اهمیت نیست. زیرا در سروده‌هایش اثری از استعداد و آفرینندگی به چشم نمی‌خورد. اما او سیاستمداری بود که در ماجرای دریفوس به دفاع از موضع ‌،‌ ارتجاع برخاست و در دوره برخوردها و مناقشات بین‌المللی به ستیزه‌ای افراطی و نژاد پرستانه روی آورد و ... " این اظهارات تاریخ نویسان شوروی درباره تاریخ فرانسه است. همین لحن را ژان پل سارتر در مقاله‌های " در دفاع از روشنفکران " به حمایت از امیل زولا علیه پل درولد بی کم کاست بر قلم جاری ساخته است.
در این میان فیلم سینمایی " دریفوس " نیز قابل بررسی است که در قسمت بعدی به آن خواهیم پرداخت. آناتول فرانس که یکی از همفکران امیل زولا و از طرفداران نظریه ناتورالیستی اوست و به تبع حامی سوسیالیسم و متحد صهیونیسم ، ماجرای دریفوس را در قالب رمان ارائه داده است ‌تا به سهم خویش خدمت لازم را انجام داده باشد. آناتول فرانس که به خاطر و ظرافتش مورد توجه است چندین رمان نوشت که از آن میان " قاب صدف 1892 " ، " عقاید یک دلقک 1893 " ، " آدمک چوبی 1879 " ، " جزیره پنگوئن‌ها 1908 " و " طغیان فرشتگان 1914 " برجسته‌ترین رمان " جزیره پنگوئن‌ها " را بررسی می‌کنیم که ادای دین آناتول فرانس به همفکران خویش است. رمان " جزیره پنگوئن‌ها " رمانی نمادگرایانه ‌، سمبولیک و طنزآمیز است.
نویسنده کوشیده است طبق نظریه ناتورالیستی به بازآفرینی جهان بپردازد ‌، سرآغاز داستان با‌ مورخی است که درباره گذشته قوم پنگوئن‌ها به تحقیقات تاریخی دست می‌زند. با اساتید نگاهدارنده اسناد تاریخی و در میان کتاب‌ها غور می‌کند و داستان را روایت می‌کند. سن مائل کشیش پس از فراغت از کار در صومعه به کشت و گذار می‌پردازد. به جزیره پنگوئن‌ها می‌رسد و آنان را دور خود جمع کرده تعالیم مسیحیت را به آنان می‌آموزد. در چند جلسه پیاپی پنگوئن‌ها مسخ شده به شکل انسان درمی‌آیند. بال‌هایشان به باز و تبدیل می‌شود. منقارهایشان دهان می‌شود و پنجه‌هایشان به شکل پای انسانی درمی‌آید. پس از جلسات فراوان در میان قدیسین که قرن‌ها پیش‌تر به جهان باقی شتافته‌اند سرانجام کار کشیش سن مائل را تائید می‌کنند.
سن مائل پس از بازگشت به میان قوم پنگوئن‌ها که همانند انسان‌ها زندگی از سرگرفته‌اند توسط کشیشی دیگر که شیطان به جلد او رفته است بر آن می‌شود تا به زن‌ها لباس بپوشاند. پوشاندن لباس را از میان همه به زنی تکلیف می‌کنند که برتر از دیگران نیست. همین که زن " اوروبروز " لباس بر تن می‌کند توجه مردان را به خود جلب می‌کند. سن مائل مجبور می‌شود بقیه زن‌ها را نیز لباس بپوشاند. در نتیجه عشق و حسد به وجود می‌آید. همین امر باعث می‌شود که معتکفین زن صومعه به وسوسه دچار شده با کشتی‌هایشان به دیدار مردها در جزایر دیگر بروند. از میان قوم پنگوئن‌ها که اینک اسم جمهوری آلکا دارند مردی پهلوان درغاری دور از مردم زندگی می‌کند و نامش کراکن است. او درصدد است بدون انجام کارهای سخت پول و امکانات هنگفت بدست آورد. روزی اوربروز را که در پی هوسبازی خود است در نزدیکی غارش به چنگ می‌آورد و از آن پس آن دو زن و شوهر می‌شوند. در میان مردم شایع می‌شود که اژدهایی ظهور کرده پنج طفل و اوروبروز را ربوده است.
کراکن و اروبروز در طرح و اجرای نقشه با هم همکاری دارند اما اروبروز در پی هوس‌های خود نیز هست. بعد از مدتی کسب موفقیت کراکن از ادامه بازی نقش اژدها درمی‌ماند. از آن بیم دارد که مردم ترس فروریخته به چنگ‌شان بیاورند و او را تکه پاره کننده. در جزیره هم اخبار دست به دست می‌شود و هر کسی هیبتی برای اژدها برمی‌شمارد. سرانجام کشیش سن مائل مردم را دعوت به ایمان می‌کند و از آنها می‌خواهد با انجام اعمال درست از تکرار بلایای ناشکری جلوگیری کنند. اژدها همچنان به کار خود ادامه می‌دهد. مردم از کشیش سن‌مائل تقاضای علاج کار می‌کنند. کشیش برحسب خوانده‌های خود درباره اژدها بر آن می‌شود تا دختر باکره‌ای اعلام آمادگی کند و برود اژدها را با شال پشمین خرکش کرده به نزد مردم بیاورد.
کسی از میان دختران جزیره حاضر به انجام ماموریت نمی‌شود. کراکن که از مقاومت مردم درمانده است باید تدبیر اوربروز می‌پذیرد که اوربروز نقش دختر باکره را بر عهده گرفته به نزد اژدهای دروغین برود. آن هنگام کراکن از نزدیکی با تبر سر برسد و اژدها را از هم بپاشد تا مردم و سن‌مائل خراج سالانه به او بدهند. نقشه اجرا می‌شود و از آن پس مقرر می‌گردد خراج سالانه به کراکن داده شود. کراکن کلاه اژدها بر سر می‌گذارد و اورو بروز که تقدیر شده است تا آن هنگام که حسن جمال‌اش زایل می‌شود به هوسبازیهای خود ادامه می‌دهد و آنگاه به صومعه برگشته تارک دنیا می‌شود. پس از مرگ به او لقب سن اوربروز داده می‌شود و برایش زیارتگاهها ساخته می‌‌شود.
از کراکن فرزند پسری به دنیا آمده به سلطنت جزیره برگزیده می‌شود و آن سلسله ادامه می‌یابد " در این رمان المان‌هایی آورده شده است که بعدها نویسندگان ایرانی به تقلید از آن پرداخته‌اند. مثلاً دیدن و توصیف اژدها از زبان مردم در " عزاداران بیل ساعدی تکرار شده است. درخت انجیر جزیره که قبل از آمدن سن‌مائل مقدس شمرده می‌شود و بت پنگوئن‌ها بود ، بعدها هم حفظ می‌شود. این سمبل نیز در رمان " درخت انجیر معابد احمدمحمود به کار رفته است " : " بعد از سال‌های 900 میلادی کشیش بریان متقی بعد از آنچه کشتارهای متعدد انجام می‌دهد سرانجام تصمیم می‌گیرد جسد اوروبروز باکره مقدس را به پایتخت انتقال داده به زیارتگاه بزرگ تبدیل سازد. ملکه کروشا در دوره‌های بعدی به رغم هوسبازیها سرانجام در پایان عمر تصمیم می‌گیرد تا به گسترش کتابت انجیل همت گمارد. هر چه پول لازم است می‌دهد تا کشیشان همه پوست‌ها را انجیل می‌نویسند و سرانجام بدلیل کمبود پوست هر چه از ادبیات یونان برجای مانده بود صاف و به جای آن‌ها انجیل یوحنا نوشته می‌شود. تنها یک نفر کشیش چهارهزار اثر یونانی را پاک کرده انجیل می‌نویسد.
در فصل‌های بعدی رقابت بین آلکا و رقیب همسایه و دیرینه‌اش درمارسوئن جای خود را به جنگ می‌دهد. و این‌بار به دلیل پیشرفت افزارهای جنگی و تجهیزشدن‌شان به توپخانه بیشترین کشتار را از همدیگر می‌کنند...... در ادامه کشیش مارگاریتون چون نمی‌تواند هنر دوره رنسانس را تحمل کند دق کرده می‌میرد. در فصل ششم ماربد تاریخ‌نویس نمی‌تواند از ترنم اشعار ویرژیل " انه‌اید " دست بردارد او که کشیش هست شبانه‌روز دعا می‌کند که ویرژیل به آیین مسیحیت در بهشت باشد و نه چون قبل از مسیحیت مرده بود لاجرم در جهنم می‌ماند. کشیش به جهنم و به دیدار ویرژیل می‌رود. هر دو وضع و افکار خود را بیان می‌کنند. و ویرژیل مدعی می‌شود که در جهنم جایش خوش است دعوت برای رفتن به بهشت را رد کرده است. ویرژیل دانته را احمق می‌شمارد که بی‌خودی درباره جهنم بدگویی کرده است. این فصل نیز بدست آقای جمالزاده به داستان " صحرای محشر " از نوع ایرانی آن رونویسی شده است.
در فصل هفتم او ژیدیوی اولوتیس کشیش که در صومعه کتاب‌های یونانی هم مطالعه می‌کرد مورد سوءظن شاگردانش قرار می‌گیرد. چون در آن هنگام در کشور آلکا کسی مجاز به خواندن کتاب‌های یونانی نبود. او را ساحر و جادوگر خطاب می‌کنند و کشیش به ناچار به ایرلند می‌گریزد و به مطالعاتش ادامه می‌دهد. روزی او را در خلوت خود بازیافتند و چون نزدیک شدند دیدند آن زن مصاحب نه تنها زن او نیست که زنی دست‌ساز کشیش است و چنگ می‌نوازد. شاگردان متحیر می‌شوند. یکی از قصه‌های کوتاه صادق هدایت " عروسک پشت پرده "؟! ـ جوان کمرویی که از پاریس به تهران بازگشته و چون در برابر معشوق و نامزد روی زیاد ندارد و تنها با تصورات دختر مانکنی در یکی از فروشگاههای فرانسه زندگی می‌کند سرانجام نامزد واقعی را می‌کشد تا از معشوق خیالی بیشتر لذت ببرد.
از کتاب چهارم " ازمنه جدید " روال داستان به رنسانس و انقلاب کشیده می‌شود. کشورگشایی‌ها در قالب داستان ارائه می‌شود. جنگ‌های کاتولیک‌های و پروتستان‌ها شروع شده و ادامه می‌یابد. سرانجام جمهوری اعلام می‌شود. کشیش جوانی به نام پرنستو اصول مذهب را انکار می‌کند و عده‌ای هوادارش می‌شوند. " نویسنده از زبان یکی از قهرمانان می‌گوید که آنها طرفدار فلسفه شده‌اند و فلسفه همه چیز را برای زندگی می‌خواهد. در این میان آقای روکن و زنش آینده‌نگری کرده خمره را از استخوان‌های سوخته که در خیابان‌ها به فراوانی یافت می‌شود پرمی‌کنند تا بعد از فروکش کردن هیجانات اجتماعی آن را استخوان سن اروبروز جلوه بدهند و بگویند فداکارانه از میان آتش بیرون آورده‌اند.
در فصل دوم و سوم دکتر اونیوبیل سفری به آمریکا می‌کند و ضمن حضور در مجلس آن کشور پی می‌برد که آنها برای پیشرفت صنعتی چه به راحتی جنگ با کشورهای دیگر به راه می‌اندازند و دکتر اونیوبیل با خود گفت : " اکنون که ثروت و تمدن نیز به اندازه فقر و بربریت متضمن علل جنگ است. اکنون که جنون و شرارت بشر علاج‌ناپذیر است ، تنها یک راه چاره در پیش است و بس. عاقلی باید تا خروارها بمب و خمپاره در زیرزمین تعبیه کند و این کره کثیف را به یکباره منفجر سازد. آن‌گاه وقتی که قطعات آن در فضای لایتناهی در می‌غلتند بهبود غیرمحسوسی در عالم پیداخواهدشد و وجدان عمومی که اصلاً وجود ندارد خرسند خواهد گردید. کتاب پنجم ـ ازمنه جدید ـ شاتیون ـ پیش‌درآمد داستان اصلی است. در این قسمت دسیسه‌بازیهای کشیش آگاریک که بشدت در بند بازگرداندن شاهزاده کروشو از تبعید و به تخت نشاندن اوست با کشیش شراب‌ساز دیگر کرونموز یکی می‌شوند. کمک مالی او و دیگر هوادارن سلطنت توطئه‌های مختلف را ممکن می‌سازد. از آن جمله که آنها تصمیم می‌گیرند برای انهدام جمهوری دریاسالار شایتون را به انقیاد خود درآورده از محبوبیت او علیه جمهوری و به نفع خود سود ببرند.
شاتیون که یکی از شرافتمندان محسوب می‌شود و در زندگی‌ سراسر قهرمانانه‌اش هیچ خللی وجود ندارد به وسیله دختر 26 ساله‌ای به نام بلاگینس یهودی فریفته می‌شود. به‌رغم امتناع و مقاومت شایتون در پایان جلسه اول او فریفته دختر یهودی می‌شود و قول همکاری می‌دهد. بعد از آن کشیش و دیگر طرفداران سلطنت در خیابان‌ها و مجامع عمومی شعار می‌دهند " ما شایتون را می‌خواهیم و بس " که در هنگام حمله به مجلس و ریاست جمهوری سلطنت‌طلبان شکست می‌خورند و شایتون به نزد شاهزاده کوروشو فرار می‌کند. کشیش آگاریک و کشیش کرونموز به فعالیت‌های خود ادامه می‌دهند. در کتاب ششم ـ ازمنه جدید " ژنرال گره‌توک ، دوک دوسکول قضیه هشتادهزار بسته یونجه از صفحه 255 تا 311 به فانتزی دریفوس پرداخته می‌شود. ژنرال گره‌توک ، دوک دوسکول که از افسران فعال در دوران انقلاب بود و بعد از فرار شایتون به وزارت جنگ منصوب شده بود درصدد برآمد تا طرحی نو دراندازد. طرحی که مردم را از دودستگی جمهوری‌خواهی و سلطنت‌طلبی بدرآورد. کشیشان و نجبا و ارتشیان و سرمایه‌داران بزرگ یهودی مسیحی و احزاب مربوط به آنان را متحد سازد.
ژنرال پانتر ، رییس ستاد ارتش خبر دزدیده‌شدن هشتادهزار بسته یونجه از انبار ارتش را می‌دهد. آن دو ژنرال با هم به شایعه‌سازی می‌پردازند و سروان پیروت ( ماتیودریفوس ) را متهم به فروختن یونجه‌ها به کشورهای رقیب می‌کنند. سروان پیروت دستگیر می‌شود. جرم او صراحت در گفتار و رفتار و بیزاری از نجبا و اشرافیت و علاقه‌مندی به خدمت به کشور است.
بی‌گناه‌بودن او بزرگ‌ترین گناه او محسوب می‌شود .... : " خوشبختانه قضات یقین به مجرمیت او داشتند زیرا مدرکی در دست نبود " آناتول فرانس در میان سطور به ابراز عقیده می‌پردازد که در این گونه دادگاهها قضاوت کاملاً‌ روشن است. زیرا ضوابطی که برای این کار در اختیار آنان قرار داده می‌شود کار را بسیار آسان می‌کند. مثلاً به اعتقاد آنان " اعتراف ضمنی هم داریم. منجمله سکوت ، خود یک نوع اعتراف ضمنی است " علاوه بر این ، اعتراف گاهی هم از کثرت انکار نتیجه می‌شود. انکار مایوسانه هم یک قسم اعتراف است. اتهام چیست؟ سرقت هشتادهزار بسته یونجه از چه کسی؟ از " کنت دومویک " یعنی از مردی که در واقع عواید اصلی خود را از یک روسپی‌خانه به دست می‌آورد که در آنجا زنان ....... از این گذشته ، این مرد ، در میدان‌های جنگ به دریافت نشان صلیب مفتخر شده بود و این نشان می‌دهد در میان قوم پنگوئن‌ علامت فتح و افتخار است چنان که آن را بر ناموس‌شان نیز مقدم می‌دارند " جالب اینجاست که این مرد اصلاً یونجه‌ای نداشته است که بفروشد. قبلاً ورشکست شده بوده است.
هفت‌صد نفر از خویشان متهم برای آگاهی از اصل جریان در دستگاههای دولتی نفوذ می‌کنند ولی تازه در آنجاها به کاردانی و فهم و کیاست ، گره‌توک وزیر جنگ پی می‌برند. زیرا نه شهود اطلاعی از قضیه داشتند و نه قضات و مدیران چیزی در این‌باره می‌دانستند ...... خود محکوم نیز چیزی نمی‌دانست ......... " زیرا اصلاً دلیلی وجود نداشت که با آن مواجه شوند ، و عجیب در این بود که دلایل مجرمیت " پیروت " در همان عدم صرف محاط شده بود و دست کسی به آن نمی‌رسید " با این اوضاع ، گردانندگان آن ، بادی به غبغب می‌انداختند و می‌گفتند : " این محاکمه شاهکار بزرگی است و از هیچ به وجود آمده است " اوراق پرونده‌ی این محکوم هرروز بیشتر می‌شد تا آنجا که آسانسور در زیر بار کمرشکن کارتن و دوسیه ناله می‌کرد و به کندی بالا می‌آمد. " کم‌کم عده‌ای به طرفداری از متهم قیام کردند اما یکی پس از دیگری دستگیر و زندانی شدند و ژنرال وزیر جنگ در دفاع از دولت در پاسخ یکی از طرفداران متهم ( کلمبان ) گفت : " بی‌شرف ادعا می‌کند که ما علیه پیروت اسناد و مدارک در اختیار نداریم.
من ادعای پوچ او را تکذیب می‌کنم ............ در پرونده‌های محتوی اسناد و مدارک لازم در دست نداریم. بایگانی‌ما 733 مترمربع زمین اشغال کرده است و اگر در هر مترمربع حداقل پانصد کیلوگرم کاغذ پرونده داشته باشیم روی هم 366000 کیلوگرم اسناد در اختیار داریم " ولی این اسناد چه بود؟ " آگهی سالن‌های مد ، اوراق روزنامه‌ها ،‌تصویر مدل‌های جدید لباس ، پاکت عطاری و بقالی‌ها ، اوراق و مراسلات کهنه تجارتی .......... دفترچه شاگردان مدارس ،‌پارچه‌های لفاف و بسته‌بندی در همین ایام خط‌شناس معروف دادگاه کشف دیگری کرد و دلیلی علیه متهم ارائه داد که عقل جن هم به آن نمی‌رسید. از این قرار بود که پیروت در دفتر حساب‌های روزانه خود نوشته بود : سه گیلاس آبجوخوری و بیست فرانک آدل " و خط‌شناس تعبیر کردند یعنی : " سه هزار بسته یونجه به یکی از دول همسایه تحویل داده‌ام " خوشبختانه این جریان پایان خوشی یافت و از دهها پرده نمایش خنده‌دار بالاخره بر اثر ایستادگی عمومی مردم ، حقیقت پیروز شد. بی‌گناهی متهم اثبات گردید و گردانندگان دادگاه قلابی رسوا گشتند و ......... " در جریان محاکمه پیروت شخصی که از طبقه متوسط به نام کلمبان ( امیل زولا ) برخاسته بود و با نصب پلاکاردها در کوچه‌ها و خیابان‌ها به افشاگری پرداخت.
در این زمان پیروت در جزیره‌ای در زنبیل آویزان بود ........ کلمبان بعد از آزار و اذیت‌ دیدن‌های بی‌شمار همچنان به کار خود ادامه داد گرچه خود نیز محکوم به زندان شده بود اما فرار کرد و جان سالم به در برد. شخص فروشنده یونجه‌ها " مویک " که از نجبای غیور بود و بعد از متهم‌شدن به این که یونجه‌ای نداشته است که بفروشد در برابر اعلام جرم هفت‌صد پیروتی طرفدار پیروت در نامه مشهوری که به آنان نوشت چنین گفت : " ای یهودیان کثیف و ملعون ،‌ شما خدای بزرگ من عیسی‌مسیح را به دار آویختید و شرم نکردید ، حال به سراغ من آمده‌اید ، ولی بدانید که من مثل آن حضرت مظلوم و بی‌دست و پا نیستم و گوش هر هفت‌صد نفرتان را خواهم برید ........ " رییس دولت آن هنگام روبن عسلی بود. این شخص نسبت به فقرا و بیچارگان و نسبت به متنفذان و توانگران بسیار رئوف بود.
در پاورقی صفحه 268 نوشته شده است : " کلمبان ، منظور از این شخص همان امیل زولا نویسنده بزرگ فرانسوی است که دفاع شرافتمندانه او از دریفوس افسر یهودی در تاریخ فرانسه معروف است ". در صفحه 273 می‌خوانیم : " پدران روحانی ، آگاریک و کورنموز کشیش ـ کسانی که برای برگرداندن شاهزاده کروشوت دست به هر کاری می‌زدند این‌بار علیه پیروت و مدافعان و به خصوص کلمبان دست به اقدامات وسیع زدند ........ بهت و حیرت زیدالوصفی قوم پنگوئن را در برگرفت. همه می‌گفتند که مدافعان پیروت خائن ، اجیر یهودیان بزرگ شده‌اند. ملت به این اشخاص نیز نام " پیروتی " داد و وطن‌پرستان غیور قسم یادکردند که همه را به دیار عدم رهسپار سازند. در جمهوری پنگوئن که بیش از هزار یا هزار و دویست نفر پیروتی وجود نداشت ولی ملت چنین تصور می‌کرد که عده‌ایشان بسیار زیاد است و در همه جا وجود دارند و حتی بعضی‌ها از این می‌ترسیدند که نکند در گردشگاهها و مجامع و سالن‌های عمومی و حتی در خانه با آنان مواجه بشوند. نصف جمعیت به نصف دیگر ظنین و بدگمان بودند و نفاق و اختلاف آتش به آلکا زد. رهبران سوسیالیست‌ها هم به هواخواهی از پیروت پرداخته بودند و ........ جزیره پنگوئن‌ها سرانجام با رشد نفاق‌ها و سوءتفاهم‌ها به شهری مبدل می‌شود که هر روز بمب‌هایی در آن منفجر می‌شود و مردم همدیگر را تکه‌پاره می‌کنند.
فضای نهایی داستان گویی 11 سپتامبر 2001 نیویورک است. چنانچه ملاحظه شد جماعت صهیونیستی که قتل‌عام همه انسانیت را جزو دین خود می‌داند و هزاران آیه از تورات و قباله تحریف کرده است چگونه به یک سال بازداشت یک سروان ارتش فرانسه جنجال و هیاهو به راه می‌اندازد تا مظلومیت دروغین خود را به گوش همه ملت‌ها برساند. سهم ادبیات در ساختن اذهان عمومی غیرقابل انکار است و بعد از آن به گواهی تاریخ جمعیت 2% یهودی جایگاههای سیاسی و استراتژیک را در فرانسه قبضه می‌کند و تا همین چندسال پیش فرانسوا میتران ـ یهودی ریاست جمهوری فرانسه بود. رییس‌جمهور فصلی از پدری لهستانی و مادری یهودی فرانسوی است. این فرانسه بود که بعد از شکست امپراتوری عثمانی در فلسطین استقرار یافت و در تشکیل دولت مجهول اسراییل دایه مهربان‌تر از مادر بود. این فرانسه بود که تکنولوژی هسته‌ای را در اسراییل مستقر ساخت و ......... باز هم جالب است که چگونه سبک ناتورالیسم در ادبیات و هنر می‌تواند تروریسم پرور باشد که بشر را فناشده در تعارض درونی خود ارزیابی می‌کند و باز جالب است که ردپای 11 سپتامبر 2001 را با آن تطبیق بدهیم.          ادامه دارد ... 

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات