تاریخ انتشار : ۱۷ تير ۱۳۹۳ - ۰۹:۴۰  ، 
کد خبر : ۲۶۷۸۷۸
پیامدهای فقدان رئیس‌جمهوری در صحنه سیاسی لبنان

لبنان و معادلات داخلی و خارجی سرنوشت‌ساز (بخش دوم)

اشاره: شاید هیچ کشوری در جهان مانند لبنان تحت تاثیر همسایگان،قدرت‌های منطقه‌ای وجهانی نباشد. تقریبا مساله‌ای داخلی درلبنان وجودندارد که کشورهای دوست ودشمن درآن مداخله نکنند. همین امر سبب شده است که انتخاب نخست وزیر،رییس جمهور،یا تشکیل یک کابینه درلبنان،آنقدر زمان ببرد تاکشورهای رقیب درصحنه سیاسی لبنان، درموردآن به توافق برسند.اینکه چرا کاربه اینجاکشیده واین مساله چه پیامدهایی برای لبنان ولبنانی‌ها دارد، موضوعی است که دراین مقاله به آن پرداخته‌ایم.

* : آیا گفتگو و هماهنگی‌هایی بین ایران و اتحادیه اروپا درخصوص تحولات سوریه و لبنان دربیروت وجود دارد؟

**: من می‌خواهم در پاسخ به سئوال شما، در خصوص موضوع لبنان صحبت کنم، زیرا من سفیر اتحادیه اروپا در لبنان هستم. ما به شکل دائمی تبادل دیدگاه در باره مسائل لبنان داریم. ما افتخار میزبانی از سفیر سابق ایران در لبنان، آقای رکن آبادی را در مقر اتحادیه اروپا در بیروت داشتیم که طی آن 28 تن از سفرای کشورهای عضو اتحادیه اروپا حضور داشتند. سفیر ایران در این جلسه، سیاست ایران در قبال لبنان را تشریح کردو ما هم سیاست اتحادیه اروپا را در این جلسه بازگو کردیم. این گفتگوها بین ایران واتحادیه درخصوص لبنان وجوددارد،امادرباره سوریه حرفی ندارم،زیرادراین کشورمسئولیتی ندارم.

* : درخصوص انتخابات ریاست جمهوری لبنان موضع اتحادیه اروپا چیست؟ آیا اتحادیه اروپا از کاندیدایی خاص برای ریاست جمهوری لبنان حمایت می‌کند؟

**: اتحادیه اروپا از هیچ کاندیدای خاصی حمایت نمی‌کند. آنچه برای ما مهم است، این است که قانون اساسی لبنان در این باره باید مورد احترام قرار گیرد. این به معنای احترام به قانون و همه اجزای قانونی مربوط به مکانیسم انتخاب رییس جمهور جدید لبنان است. ما زمانی که انتخابات پارلمانی در پیش بود، اما صورت نگرفت،همین موضع را داشتیم و امروز بسیار متاسف هستیم که هنوز توافقی برای انتخاب رییس جمهورجدید صورت نگرفته است،چرا که پارلمان برای این امر طی جلساتش به حد نصاب قانونی نرسید. تاخیر در انتخاب رییس جمهور مرحله ای ناخوشایند و خطرناک است، زیرا خلاء موسسات قانونی در این کشور ایجاد می کند.

این خلاء برای هر موسسه قانونی می‌تواند خطرناک باشد، به خصوص آن که لبنان با رویارویی‌های متعددی در زمینه های اقتصادی و امنیتی روبرو است. لذا ما امیدوارم پیش از پایان رسمی مهلت قانونی، این انتخاب صورت بگیرد و اگر به بعد از آن موکول شد، امیدواریم در کوتاه ترین زمان ممکن باشد. ما معتقدیم تصمیم انتخاب رییس جمهور در لبنان، یک موضوع کاملا داخلی و لبنانی است. بسیاری از دوستان ما همین سئوال را مطرح می‌کنند که آیا اتحادیه اروپا،نامزدی مشخص مد نظرش است و ما پاسخ می دهیم چنین نیست و مبنای ما فقط حفظ مبدا قانون دراین کشوراست.

* : در حاشیه موضوع انتخابات ریاست جمهوری، یک سئوال مهم مطرح است و آن این که یکی از طرف‌های مهم در انتخاب رییس جمهور جدید در لبنان، حزب‌الله به عنوان یک حزب سیاسی است که اکنون در پارلمان و دولت و فضای سیاسی کشورحضوری بسیار پررنگ وقوی دارد.اساسااتحادیه اروپابه حضورحزب‌الله دردولت لبنان چگونه نگاه می‌کند؟

**: من می‌خواهم همه مردمی که با این موضوع مرتبط هستند، بدانند که اتحادیه اروپا در گفتگوی دائمی با حزب‌الله است، همچنان که ما با همه دیگر احزاب لبنانی در گفتگو و رایزنی به سر می‌بریم. حزب‌الله یک حزب سیاسی مهم در لبنان است که بخش مهمی از افکار عمومی مردم این کشور را نمایندگی می‌کند. من به عنوان سفیر اتحادیه اروپا و از سوی کشورهای عضو، در ارتباط و گفتگوی دائمی با حزب‌الله هستم. حزب‌الله در دولت سابق و دولت کنونی حضور دارد و دارای نماینده در پارلمان است. ما از طریق این کانال‌ها با حزب الله در ارتباط هستیم. حزب‌الله مثل دیگر احزاب لبنانی است که یکی از عناصر مهم تشکیل دهنده روند سیاسی مردم لبنان است.البته ما با حزب‌الله اختلاف نظرهایی داریم و این امری کاملا طبیعی است. به رغم این امر، ما از راه های دیپلماتیک در ارتباط دائمی با حزب‌الله هستیم و خواهیم بود .

* : همانطور که می دانید پس از جنگ «تموز»یاجنگ سی و سه روزه، قطعنامه 1701 صادر و از آن روز، آتش بس در جنوب لبنان برقرار شد. به گفته کارشناسان نظامی و امنیتی، دوره این آتش بس یکی از طولانی‌ترین آتش بس‌های بین لبنان و اسرائیل بوده است، اما نکته‌ای که در این دوره روشن است، تجاوزهای دائمی هوایی، دریایی و زمینی ارتش اسرائیل علیه مرزهای لبنان است. موضع اتحادیه اروپا در قبال تجاوزهای دائمی اسرائیل به مرزهای لبنان چیست؟

**: در پاسخ به سئوال شما در باره تجاوزات اسرائیل، ابتدا باید بگویم که قطعنامه 1701 شورای امنیت یکی از قطعنامه‌های بسیار مهم بوده است که با اجماع اعضای شورای صادر شده است. این قطعنامه توانسته آرامش را تاکنون درجنوب لبنان برقرار کند تا در سایه آن، شاهد رشد و توسعه این منطقه باشیم و این برای اتحادیه اروپا مهم است، به خصوص آن که بدانیم 35 درصد نیروهای پاسدار صلح سازمان ملل (یونیفل) در جنوب لبنان، از نیروهای اتحادیه اروپا تشکیل شده است و همانطور که می دانید، 13 کشور هستند که نیروهای پاسدار صلح در جنوب را تشکیل می‌دهند.

به همین دلیل، استقرار آرامش و ادامه آتش بس درجنوب لبنان برای اتحادیه اروپا بسیارمهم است، با این هدف که آتش بس فراگیر برقرارشود.موضع ما در برابر تجاوزات، از سوی هر طرف و در هر زمانی کاملا روشن است. ما خواستار اجرای کامل قطعنامه 1701 هستیم و هیچ طرفی حق زیر پا گذاشتن آن را ندارد. سازمان ملل به همین منظورعملیات نظارت بر آن را دارد و هر شش ماه به شکل دائمی، گزارش های خود را درباره آن و وضعیت جنوب لبنان ارائه می کند تا به اطلاع اعضای شورای امنیت برسد. موضع ما موضع سازمان ملل است و ما بسیار متاسف هستیم که این تجاوزات هر چند وقت یکبار صورت می‌گیرد و همیشه نگرانی‌های خود را در این باره اعلام کرده‌ایم. ما می‌دانیم که این تجاوزات هر از چند گاهی صورت می‌گیرد،اما هردو طرف باید بدانند که قطعنامه 1701 به نفع هر دو طرف است تا ثبات و آرامش در منطقه حاکمیت داشته باشد.

بحران فقدان رییس‌جمهوری

دراین شرایط، ساختار سیاسی ویژه لبنان، بر اثر درگیری های داخلی و دخالت های خارجی، جایگاه ریاست جمهوری را خالی گذاشته و ترس از آغاز دوباره دوران بی ثباتی در این کشور را افزایش داده است.دوره 6 ساله ریاست جمهوری «میشل سلیمان» در لبنان، چهارم اردیبهشت ماه به پایان رسید، اما گروه های سیاسی نتوانستند بر سر رییس جمهوری تازه به یک دیدگاه برسند و لبنان برای سومین بار در تاریخ سیاسی خود، به خلاء سیاسی ناشی از خالی بودن جایگاه ریاست جمهوری وارد شد.

اعضای مجلس پس از پنج بار تلاش نتوانستند شمار خود را به حد نصاب لازم برای انتخاب رییس جمهوری یعنی 86 نفر برسانند،بنابراین در شرایطی که این کشور هنوز از فشارهای ناشی از تشکیل کابینه رهایی نیافته، بار دیگر مساله خلاء جایگاه ریاست جمهوری بر آن تحمیل شده است .ساختار سیاسی ویژه لبنان و فضای حاکم بر معادلات سیاسی این کشور باعث شده است ناکامی در انتخاب رییس جمهوری، ترس از افزایش ناامنی را افزایش دهد و آینده سیاسی کشور را در هاله ای از ابهام فرو برد.

بیانیه «طائف» و اصلاح ساختار سیاسی لبنان

جنگ داخلی در لبنان که سال 1975 میلادی آغاز شد، بیانگر معضلی بنیادین بود که در بطن ساختار سیاسی این کشور وجود داشت. بر پایه این ساختار، رییس جمهوری قدرت برتر به شمار می آمد و بر دو نهاد دیگر (نخست وزیری و مجلس) تسلط داشت، اما جنگ داخلی و پیامدهای پس از آن نشان داد دیگر نمی توان با چنین ساختاری کشور را اداره کرد.بر همین پایه، طرف های درگیر در سال 1989 میلادی و با تلاش عربستان سعودی در شهر «طائف» این کشور گرد هم آمدند و تلاش کردند بر پایه واقعیات روز، اصلاحی در ساختار سیاسی لبنان ایجاد کنند .اصلاح قانون اساسی لبنان در طائف، برخی از اختیارات ریاست جمهوری را کاست و بر اقتدار نخست وزیر و مجلس افزود.

این امر،هم تعادلی در ساختار سیاسی لبنان ایجاد کرد و هم باعث شد نوعی تدبیر برای روزهایی اندیشیده شود که کشور با خالی ماندن جایگاه ریاست جمهوری روبرو می شود.بر پایه این ساختار تازه، در نبود رییس جمهوری،نهادهای سیاسی همچنان به کار خود ادامه می دهندواختیارات ریاست جمهوری به شورای وزیران واگذارمی شود. همچنین در این چارچوب اصلاح شده، رییس جمهوری هرچند حق شرکت در جلسات شورای وزیران را دارد،ولی ازحق رای برخوردارنیست ونمی تواند برای وزیران دستور کار تعیین کند.اگررییس جمهوری با تصمیم های شورای وزیران مخالف باشد، فقط می تواند آن را دوباره برای اصلاح به شورا بازگرداند، اما اگر شورای وزیران بر تصمیم پیشین خود پافشاری کند، آن تصمیم بدون توجه به موافقت یا مخالفت رییس جمهوری، پس از دو هفته اجرایی می شود.

همچنین بر پایه موافقتنامه طائف، اختیارات مجلس در برابر رییس جمهوری نیز افزایش یافته و رییس جمهوری فقط تصمیم های مجلس را که به صورت قانون درآمده است، ابلاغ می کند، ولی اگر با قانونی مخالف باشد، فقط می تواند آن را برای اصلاح به مجلس بازگرداند. در این حالت هم اگر مجلس دوباره تصمیم خود را تایید کند، قانون بدون توجه به موافقت یا مخالفت رییس جمهوری، پس از یک ماه به اجرا در می آید.بنابراین می توان گفت بر پایه اصلاح ساختار سیاسی لبنان در طائف، با کاهش اختیارات رییس جمهوری، قدرت دو نهاد سیاسی دیگر افزایش یافت و نوعی توازن سیاسی در ساختار سیاسی بین گروه های مذهبی ایجاد شد. این امر،افزون بر ایجاد نوعی ثبات دست و پا شکسته در لبنان،تداوم کارکرد نهادهای حکومتی رانیز تضمین کرد.

امابا وجود توازن حاصل از توافق طائف میان گروه های گوناگون مذهبی، موافقتنامه موسوم به «پیمان ملی» با موضوع تقسیم قدرت میان این گروه ها،لبنان راباچالش های ساختار سیاسی روبرو کرده است.بر پایه منشور پیمان ملی،ریاست مجلس برای گروه های شیعی،نخست وزیری دراختیار سنی هاو ریاست جمهوری در دستان مسیحیان است. همین امرهمواره تنش های ساختاری را به عنوان آتش زیر خاکستر، به عامل بر هم زننده ثبات سیاسی تبدیل می کند.ازاین رو،شکنندگی ساختارسیاسی لبنان به دلایل گوناگون مانند محتوای منشور «پیمان ملی» حتی در سایه اصلاح قانون اساسی در پیمان طائف، همچنان به قوت خود باقی است.

راه حل مسیحیان

بر پایه اصلاحیه قانون اساسی،درصورتی که دوره نخست وزیر به پایان برسد و گزینه جایگزین انتخاب نشده باشد، نخست وزیر پیشین تا انتخاب فرد بعدی وظایف وی را همچنان انجام می دهد.تلاش مسیحیان بر این است که برای جایگاه ریاست جمهوری نیز چنین اصلاحیه ای را ایجاد کنند تا اگر بر سر انتخاب رییس جمهوری بعدی توافق صورت نگرفت، فرد کنونی همچنان بر سر کار بماند .تلاش های بسیاری در ماه های گذشته برای تمدید دوره میشل سلیمان صورت گرفت، اما برخی رویکردهای سلیمان به ویژه سخنان وی که ترکیب «ارتش، ملت و مقاومت» را معادله ای سست خوانده بود، حتی نارضایتی برخی گروه های مسیحی و میانه رو از سیاست های وی را افزایش داد و سد راه هر گونه تلاش برای تمدید دوره ریاست جمهوری وی شد.

تا انتخاب رییس جمهوری بعدی، کابینه انجام وظایف مرتبط را بر عهده خواهد داشت، اما آنچه می تواند به چالشی بنیادین برای کابینه «تمام سلام» تبدیل شود، شرکت نکردن اعضای مسیحی دولت در جلسات هیات وزیران است. بر پایه قانون اساسی، جلسات هیات وزیران، دستکم با دو سوم اعضای کابینه رسمیت می یابد. همین اتفاق درباره جلسات مجلس نیز جاری است.چالشی که هم اکنون بانبود رییس جمهوری پیش روی کابینه «سلام» قرار دارد،این است که باید درنبودرییس جمهوری، هرگونه تصمیم سیاسی بااجماع همه اعضای کابینه گرفته شود.کابینه کنونی هم که باتوافق گروه های هشتم مارس،چهاردهم مارس ومیانه روهابرسرترکیب «8-8-8» تشکیل شد، پس از 11 ماه چالش و تنش های سیاسی به نتیجه رسید.

روشن است ساختار کنونی فضای سیاسی لبنان، هرگونه تصمیم سازی کلان را با چالش هایی پایه ای روبرو می سازد. بر همین پایه، پیش بینی می شود در صورت نبود رییس جمهوری و قرار گرفتن اختیارات آن در دست کابینه ای که خود پس از فراز و نشیب های سیاسی فراوان شکل گرفته است، تا چه اندازه اجماع درمورد تصمیم های سیاسی هر چند کوچک، می تواند سخت باشد.به شکست انجامیدن ماه هاتلاش برای ایجاد توافق برسریک رییس جمهوری مورد توافق همه گروه ها، احتمال بروز اختلال های بیشتر در روند کار کابینه را بر اثر همین تعارضات سیاسی، افزایش می دهد؛ امری که کشور را با خلاء تصمیم گیری روبروخواهد کرد.

اکنون اگردخالت برخی دولت های منطقه ای وفرامنطقه ای، به ویژه کشورهای همسو بارژیم صهیونیستی رابه چالش‌های موجوددرلبنان اضافه کنیم،خواهیم دیدوضعیت سیاسی در این کشور در نبود رییس جمهوری، تا چه اندازه می تواند بحران زا باشد.

تسویه حساب‌های منطقه‌ای

خاورمیانه شایدیکی ازپرفرازونشیب ترین دوران تاریخ سیاسی خودراسپری می کند.تبدیل شدن مساله سوریه به فضایی برای تسویه حساب های سیاسی کشورهای منطقه ای وفرامنطقه ای،اعتراضات داخلی مردم سوریه رابه جنگ نیابتی همه گیرتبدیل کردکه دامنه آن به کشورهای همسایه نیزکشیده شد.به نظر می‌رسدجنگ سوریه،دامنه بی ثباتی وناامنی رابه کل منطقه سرایت داده ولبنان یکی ازمهمترین کشورهای متاثرازاین ناآرامی هااست .بافت سیاسی- جمعیتی ویژه لبنان نیزمحیط مساعدی را برای جنگ های نیابتی برخی کشورهای منطقه ایجادکرده است ویک پای تنش های لبنان به همین رقابت هابازمی گردد.

درچنین فضایی،لبنان پناهگاه مناسبی برای نفوذ گروه های خارجی با هدف تشدید اختلاف های قومی- مذهبی شده است .لبنان کشوری است که فضای قومی-مذهبی آن رامی توان نمونه ای کوچک شده ازخاورمیانه به حساب آورد. تنش های درونی این کشور که بر گسل های تاریخی-استعماری مذهبی و گاهی قومی میان گروه های گوناگون بنیادنهاده شده،فضای سیاسی این کشور را با چالش هایی روبروساخته است که می تواند هرگونه تنش سیاسی رابه بحرانی ملی وحتی منطقه ای تبدیل کند.

این خصوصیات،بانفوذ گسترده نیروهای خارجی درلبنان،به ویژه باتوجه به موقعیت راهبردی آن درهمسایگی سرزمین اشغالی فلسطین وسوریه همراه شده است.به عبارت دیگر، به دلیل نفوذعوامل خارجی،دموکراسی انجمنی لبنان که برمبنای تقسیم بندی جایگاه های سیاسی بر پایه مذهب شکل گرفته، به چشم اسفندیار این کشور تبدیل شده است.یک پای تنش های ماه های گذشته درباره انتخاب گزینه ریاست جمهوری،به دخالت های برخی کشورهای منطقه بر می گردد که با وجود همصدایی گروه های هشتم مارس و میانه روها بر روی گزینه «میشل عون» و حتی موافقت رهبر14مارس بااو،بازهم شمارنمایندگان مجلس به86نفرنرسید .پایان مهلت مجلس برای انتخاب رییس جمهوری وناکامی درانتخاب گزینه موردتوافق همه گروه ها،باردیگرفضای ترس ناشی از خلاء سیاسی را بر لبنان حاکم کرده است .

کارشکنی های احتمالی برخی گروه های مسیحی درمسیرفعالیت نهادهای حکومتی به ویژه نخست وزیری ومجلس وبه تاخیرانداختن تصمیم گیری ها،درصورتی که با چالش های منطقه ای و گروکشی های برخی کشورهای خارجی همراه شود،درنبودرییس جمهوری،آینده مبهمی رابرای لبنان رقم خواهدزد. براین پایه،لبنان روزهای سختی راپیش روداردکه تلاش سیاسی گروه های میانه رووخواهان همبستگی،رخدادهای ناشی از دگرگونی های منطقه ای مانندسرریزناآرامی های سوریه به لبنان ونیزمیزان مداخله کشورهای مخالف همبستگی گروه های سیاسی،چگونگی گذرازآن را شکل خواهد داد.

رییس‌جمهور توافقی و انتخاب از خارج

درچنین شرایطی است که جلسه پنجم پارلمان لبنان برای انتخاب رییس جمهور نیز به جایی نرسید و انتظار می رود لبنان، مرحله‌ای به نسبت طولانی را بدون رییس جمهور طی کند.با پایان یافتن بدون نتیجه جلسه یاد شده و عدم توافق داخلی، مسیر خارجی هابرای دخالت در انتخاب رییس جمهور توافقی، بیش از گذشته باز خواهد شد.در این حال، گفته می‌شود آمریکا و فرانسه در سطح بین‌الملل و ایران ورژیم سعودی در سطح منطقه، بیشترین تاثیر را در این فرایند ایفا خواهند کرد.سفیر آمریکا در لبنان اخیرا رایزنی‌های دیپلماتیک گسترده‌ای را آغاز کرده و حتی در همین راستا سفری به عربستان سعودی داشت تا مقامات این کشور را به راه‌حلی فراگیر جلب کند.

کارشناسان لبنانی معتقدند آمریکا در این مرحله حساس به هیچ وجه به دنبال انتخاب رییس جمهوری تنش زا در لبنان نیست، زیرا پیشاپیش توافق شده است تا لبنان از دایره درگیری‌های منطقه‌ای و به خصوص درگیری‌های سوریه دور بماند. به همین دلیل است که برنامه‌های امنیتی ارتش لبنان در شمال لبنان در طرابلس با دقت هر چه تمام تر در حال پیاده شدن است و بسیاری از فرماندهان شبه نظامی این منطقه که از حامیان مجموعه‌های مسلح مخالف نظام سوریه بوده‌اند، خود را تسلیم نیروهای امنیتی لبنان کرده‌اند و به شکل قابل ملاحظه‌ای سطح درگیری‌های نظامی در این منطقه فروکش کرده است.

در چنین شرایطی، هیچ رییس جمهوری در پارلمان انتخاب نخواهد شد، مگر آن که توافق دو جناح اصلی این کشور یعنی 8 و 14 مارس را داشته باشد.از سوی دیگر،فرانسه نیز درهفته های اخیر تلاش‌های گسترده‌ای انجام داده است تا لبنان به دلیل عدم انتخاب رییس جمهور، وارد بحران سیاسی جدید و تنش‌های داخلی نشود. از همین رو پاریس ،اخیر شاهد دیدارهای مقامات سعودی و لبنانی از جناح 14 مارس بود و سعد حریری دیدارهای متعددی را در پایتخت فرانسه انجام داد.برخی کارشناسان سیاسی لبنانی نیز معتقدند بخش مهمی از پرونده انتخاب رییس جمهور لبنان،مرهون نتایج مذاکرات احتمالی تهران و ریاض است و تا پیش ازآن،بعید است گشایشی در بحران سیاسی کنونی لبنان فراهم شود.در همین راستا، طرح میشل عون به عنوان نامزدی توافقی، همچنان پا برجا است.

این در حالی است که میشل عون در چهاردهمین سالگرد آزادی سرزمین‌های اشغالی جنوب لبنان توسط مقاومت اسلامی، به تجلیل از سید حسن نصرالله و نیروهای مقاومت و شهدای آن پرداخت و اعلام کرد معادله «سید حسن نصرالله، سعد حریری و میشل عون» می تواند کلید حل بحران‌های لبنان باشد .روسیه نیز که پس از بحران نظامی سوریه، به لبنان نگاه ویژه‌ای دارد و در طی سه سال اخیر، بسیار با نشاط در صحنه لبنان حاضر شده است، می‌تواند یکی از طرف‌های موثر در انتخاب رییس جمهور جدید لبنان باشد،گرچه اعلام کرده است که ازانتخاب پارلمان این کشور حمایت می‌کند.          ادامه دارد...

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات