تاریخ انتشار : ۲۹ تير ۱۳۹۴ - ۱۰:۴۵  ، 
کد خبر : ۲۷۷۳۱۹
حجت‌الاسلام غلامرضا مصباحی‌مقدم در گفت‌وگو با آرمان:

همه ناراحتی نمایندگان سر جنتی خالی شد

فائزه عباسی ـ مقدمه: مجلس نهم درحالی سال آخر خود را سپری می‌کند که در مورد عملکردش سوالات و نظرات مختلفی وجود دارد. در هر صورت مجلس تمام اصولگرا به روزهای آخر نزدیک می‌شود و نشانه‌ها خبر از حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس دهم می‌دهد و حال اصولگرایان باید خود را آماده برای رقابت با غیرخودی کنند. غلامرضا مصباحی‌مقدم از چهره‌هایی است که به نوعی کرسی اصولگرایی مجلس با نام او گره خورده است. مصباحی‌مقدم در گفت‌وگو با «آرمان» از دوران پرتلاطم مجلس نهم و برخی تخلفات احمدی‌نژاد گفت و از انتخابات آینده و وحدت اصولگرایان نیز سخن به میان آورد. در ادامه مشروح این مصاحبه را می‌خوانید:

* سال آخر مجلس نهم است. برداشت و ارزیابی شما از این دور چیست؟

** دوره نهم مجلس دوره پرتلاطمی بوده است. در طول این سه سال هم دولت احمدی‌نژاد را داشتیم و هم تقریبا دوسال اول آقای روحانی. پرتلاطم بودن این دوره هم به این دلیل است که دوسال آخر آقای احمدی‌نژاد دو سال پرماجرا بود هم از جهت داخلی و هم از جهت بین‌المللی؛ از جهت داخلی برخلاف دوره اول ریاست‌جمهوری که آقای احمدی‌نژاد با آرامش بیشتری اوضاع را مدیریت کرد دوره دوم با انتصاب آقای مشایی به‌عنوان معاون اول یک اقدام نادرستی را رئیس‌جمهور کلید زد که البته با تذکر مقام معظم رهبری، با تاملی 6 روزه نهایتا او را کنار گذاشت. اما این رفتار کلید یک حرکت انحرافی و نادرست از نظر سیاسی در دولت احمدی‌نژاد بود که نشانه یک انحراف در رفتار سیاسی دولت دهم بود که در دو سال اول کمرنگ‌تر بود و در دوسال دوم بیشتر خود را نشان داد. استفاده از معاون اولی آقای رحیمی استفاده از معاونت آقای بقایی، استفاده از آقای مرتضوی برای ریاست سازمان تامین‌اجتماعی و استفاده از افراد دیگری که حاشیه‌دار بودند، همه اقداماتی بودند که در مجلس مورد مناقشه قرار گرفت.

علاوه بر این در مورد اجرای هدفمندی یارانه‌ها که در همین سال‌های آخر دوره دوم احمدی‌نژاد که به صورت انحرافی به اجرا درآمد موجب شد یک قانون مثبت، مصیبت‌بار شود. اهداف بسیار عالی که در این قانون دنبال می‌شد نه‌تنها در اثر اجرای بد قانون محقق نشد بلکه هزینه‌هایی را بر کشور تحمیل کرد. هزینه تورم شدید را به‌وجود آورد چراکه استقراض از بانک مرکزی صورت گرفت نقدینگی رشد پیدا کرد و تورم تشدید شد. بنابراین در دو سال آخر آقای احمدی‌نژاد یک ناکارآمدی را به اقتصاد تحمیل کرد و از آن طرف هم نوع برخورد‌های آقای احمدی‌نژاد با مجلس و رئیس مجلس موجب شد تا مسائلی میان دولت و مجلس ایجاد شود. مجلس در موضع انتقاد شدید نسبت به دولت قرار گرفت؛ در این مقطع بود که 10 سوال برای اولین‌بار از رئیس‌جمهور مطرح شد و برای بار دوم رئیس‌جمهور به مجلس برای پاسخ به سوال آمد و این بعد از پیروزی انقلاب اسلامی سابقه نداشته است و در جلسه استیضاح وزیر کار رئیس‌جمهور دست به افشاگری‌ای زد که نه‌تنها چیزی از آنجا دستگیرش نشد بلکه تشنج را به جامعه و مردم تحمیل کرد و نوع برخورد احمدی‌نژاد با آقای لاریجانی به تنش میان دولت و مجلس تبدیل شد که با تذکر مقام معظم رهبری روبه‌رو شد. این دوره پرماجرا در سطح داخلی همراه شد با یک مشکل بین‌المللی و آن تشدید تحریم‌ها بود و تحریم نفت و ارز صادرات ناشی از فروش نفت ما را با مشکلات جدی مواجه کرد.

با انتخابات 1392 آرامشی در کشور حاکم شد و جناب آقای روحانی انتخاب شدند. در دل مردم امیدی به وجود آمد که مسائل سیاسی داخلی و بین‌المللی حل خواهد شد، در سیاست داخلی با وضعیت آرامی روبه‌رو شد و در سطح بین‌الملل هم با توجه به رویکرد دولت که رویکرد تنش‌زدایی بود، انتظار کاهش تنش‌های بین‌المللی نسبت به ایران را داشتیم که تا حدودى تحقق یافت. در زمینه اقتصادی هم انتخابات همراه با وعده‌هایی بود که امید‌هایی را ایجاد کرد که خود این آرامش یک ثباتی را در اقتصاد پدید آورد و البته دولت هم تلاشش این بود که در مسائل اقتصادی کارشناسانه عمل کند و عقلایی تصمیم بگیرد از این جهت ما شاهد کاهش نرخ تورم بودیم و یک ثبات نسبی در اقتصاد پدید آمد. هرچند در یک رکود عمیق به سر می‌بریم و این رکود هنوز دست از دامان اقتصاد کشور برنداشته است.

* شما اشاره کردید که مجلس نهم دوران پرمناقشه‌ای بود و اینکه دولت دهم در دو سال آخر با تغییر همراه بود. آیا مجلس نباید رویکرد جدی تری اتخاذ می‌کرد برای مثال اگر نظارت دقیق‌تری صورت می‌گرفت آیا این امر از بروز برخی تخلفات جلوگیری نمی‌کرد؟

** اتفاقا چون نظارت مجلس قوى و دقیق بود با واکنش‌های دولت احمدى‌نژاد مواجه شد و تنش بین مجلس و دولت افزایش پیدا کرد اگر بنا بر مماشات و

کوتاه آمدن می‌بود دولت هر کاری می‌خواست می‌کرد و تنشی هم ایجاد نمی‌شد. احمدی‌نژاد که در فاز اول هدفمندی یارانه‌ها به جای پرداخت 18هزار تومان سرانه 45 هزار تومان پرداخت می‌کرد و باری را بر دوش کشور تحمیل کرد که با واکنش مجلس مواجه شد و دو بار تخلفات دولت را مجلس ناگزیر شد گزارش کند و این گزارش را مصوب کند و به‌عنوان تخلف به قوه قضائیه ارجاع دهد، این امر موجب واکنش دیگری از سوی دولت شد و آن اینکه در سخنرانی‌های خود مطرح می‌کرد ما می‌خواهیم ماهانه 250 هزار تومان به جیب شما بریزیم، اما مجلس نمی‌گذارد و به نوعی خواست مردم را در مقابل مجلس قرار دهد و از این طریق خود را دلسوز مردم نشان دهد و در مقابل مجلس را غیرمردمی جلوه دهد و بعد از این سخن مجلس فورا دست به‌کار شد و چند قانون مصوب کرد تا اجازه ندهد آن 250 هزار تومان پرداخت شود. بله اگر مجلس در مقابل احمدی‌نژاد انعطاف به خرج می‌داد، مصیبتی که از سوی یارانه‌ها به بار آمد ضربدر 5 می‌شد، اگر نگوییم به توان 5 می‌شد. اینکه شما می‌گویید اگر نظارت بیشتر بود دولت آرام‌تر می‌بود، خیر، نظارت مجلس چون قوی بود دولت ناآرام بود.

* یک مساله وجود دارد و آن اینکه شما از افرادی که در دولت احمدی‌نژاد منصوب شده بودند مانند رحیمی، مرتضوی و بقایی انتقاد کردید اما حداقل در مورد رحیمی و مرتضوی رسما برخی نمایندگان نامه نوشتند و از این افراد حمایت کردند.

** مجلس یکپارچه نیست و همان مجلسی که می‌گویید، نامه نوشتند نسبت به انتصاب آقای رحیمی ایراد گرفت و نامه نوشت برای آقای احمدی‌نژاد که ایشان در رابطه با دیوان محاسبات پرونده دارد و ایشان را برای این کار منصوب نکنید منتها اینجا افرادی ورود کردند که صاحبنظران و کارشناسان موثر مجلس بودند، یک عده‌ای هم در مقابل دست به کار شدند و در حمایت از آقای رحیمی نامه امضا کردند، پس اگر می‌گوییم مجلس، مجلس هر دو کار را انجام داد و اگر سخن از مجلس گفته می‌شود اصولا چیزی جز مصوبات مجلس را نمی‌توان به مجلس نسبت داد، پس باید گفت تعدادی از نمایندگان.

* اما 190 نماینده تعداد کمی نبود.

** امضاگرفتن کار دشواری نیست. همان آقای مرتضوی وقتی منصوب شد، ببینید چند نفر در اعتراض به این انتصاب نامه نوشتند. یک نفر نامه‌ای تهیه می‌کند و به نزد دیگر نمایندگان می‌برد و غالبا افراد امضا می‌کنند، اینها را نمی‌توان نشانه خاصى گرفت. نمی‌توان گفت مجلس از آن‌ها حمایت کرد. هر دو کار در کارنامه مجلس بوده است هم اعتراض به این انتصاب‌ها بوده است و اصلا اعتراض به انتصاب مرتضوی موجب شد تا وزیر کار استیضاح شود و حال آنکه مرتضوی را احمدی‌نژاد منصوب کرد، اما چون در حوزه وزارت کار بود طبیعت مساله این بود که وزیر کار استیضاح شود و آن افشاگری که انجام گرفت، دقیقا به مناسبت استیضاح وزیر کار بود. این هم مجلس بود، پس نمی‌توان یک کار مجلس را دید و کار دیگر را نادیده گرفت.

* صحبت از انتصابات احمدی‌نژاد شد، چرا آقای احمدی‌نژاد در کابینه خود اصرار به استفاده از این افراد داشت؟

** واقعیت آن است که باید روانشناسان وارد شوند و بگویند چه اتفاقی افتاده است که ایشان دست روی کسانی می‌گذاشت که به نوعی مشکلات و مسائلی داشتند.

* به لحاظ تحلیل سیاسی چه؟

** روحیه خودمحوری در احمدی‌نژاد بسیار بالا بود، او آدم خاصى بود و خود این مساله که اعلام کرد کابینه من خط قرمز من است، این حرف هیچ پشتوانه قانونی و حقوقی نداشت. او باید اعلام می‌کرد کابینه من هر کدام که تخلفی کرده است مجلس و قوه قضائیه اجازه دارد آن را بررسی کند و من اجازه نخواهم داد که افراد متخلف در اطرافم باشد. نمی‌دانم چرا این مساله مورد توجه قرار نمی‌گیرد. اینکه مجلس چند بار گزارش تخلفات دولت را بدهد و بلافاصله در دستور کار رسیدگی قرار نگیرد.

* یعنی تمام موضوعات امروز در مورد کابینه احمدی‌نژاد آن زمان مطرح بود؟

** همه مطرح شده بود. نامه‌ای را که تعدادی از نمایندگان مجلس در مورد آقای رحیمی نوشتند مگر در دوره آقای احمدی‌نژاد نبود؟ مگر رسانه‌ها آن را همان زمان انتشار ندادند؟! مگر گفته نشد که آقای رحیمی به دادستانی فراخوانده شده است و از او بازجویی شده است؟! بنابراین مجلس به موقع اقدام کرده است.

* در مورد بقایی نیز این پیگیری‌ها وجود داشت؟

** بخش زیادی از مسائل بقایی برای ما پنهان بود.

* یعنی آن زمان تخلفات آقای بقایی مطرح بود؟

** اخبارى مطرح بود که از طریق نمایندگان پیگیری می‌شد.

* به نتیجه‌ای رسیده بود؟

** نه، هیچ‌کدام به نتیجه نرسید و امروز پیگیری می‌شود.

* باز برمی‌گردیم به بحث مجلس و عملکرد آن، شما از این سه سال مجلس نهم راضی بودید؟

** معتقدم مجلس وظیفه خود را به‌خوبی هم در مورد سیاست داخلی و هم در مسائل بین‌المللی انجام داده است و در مسائل بین‌المللی، مجلس، با قوت به حمایت از مسائل هسته‌ای و مذاکرات دولت به میدان آمده است و حامی مذاکره‌کنندگان بوده است، چه در دولت قبل و چه در شرایط فعلی. طبعا افرادی هم در مجلس همراهی نمی‌کنند، اما اکثریت قابل توجه مجلس حامی دولت و مذاکره‌کنندگان است، البته با توجه به خط قرمزهایی که مقام معظم رهبری تعیین کرده‌اند و تعامل خوبی را با دولت آقای روحانی نشان داده‌اند، هم در رای اعتماد به وزرا و تنها سه وزیر رای نیاوردند و تمام لوایحی که دولت پیشنهاد کرده است توسط مجلس مورد توجه قرار گرفته است و بنای مجلس بر همکاری سازنده با دولت بوده است. در دولت قبل هم بنای مجلس بر همکاری با دولت بود، اما این دولت بود که چندان همکاری نمی‌کرد. به هر حال مجلس نهم قوی عمل کرد و استقلال خود، ظرفیت و توانایی خود را نشان داد؛ حتی در استیضاح وزرا در دوره احمدی‌نژاد به‌خوبی عمل کرده است.

* تعداد کارت زرد‌ها و تذکرات و سوال‌ها نشان می‌دهد که مجلس چندان هم با دولت یازدهم، دولتی که می‌خواهد مشکلات را برطرف کند، تعامل نداشته است.

** معنای مدارا، انقیاد مجلس در برابر رفتار دولت نیست بلکه معنای مدارا تحمل است تا آنجا که می‌توان تحمل کرد. نمایندگان ابتدا از طریق تذکرات در قالب نطق‌ها سخنان خود را مطرح می‌کنند و هشدارها را به دولت می‌دهند تا زمانی که به یک آستانه می‌رسد و تبدیل به کارت زرد می‌شود؛ اینجاست که باید گفت تعامل یکطرفه نیست؛ هرچند من در بسیاری از کارت زردهایی که داده شد، شخصا موافق نبودم ولی نمی‌شود استقلال رای نمایندگان را نادیده گرفت و نمی‌توان فرض را بر این گذاشت که نمایندگان در مقابل دولت باید فقط مدارا کنند، مدارا چیز خوبی است، اما به این معنا نیست که می‌توان فقط مدارا کرد، این مدارا به نقطه‌ای می‌رسد که نمی‌شود تحمل کرد و آنجاست که تبدیل می‌شود به کارت زرد یا استیضاح. در این دولت در طول دو سال تنها یک استیضاح انجام شده است، حال آنکه در مورد دولت احمدی‌نژاد اینگونه نبود.

* اما طرح‌های استیضاحی که وجود دارد در مورد وزرای دولت یازدهم اصلا کم نیست.

 ** مهم، شمردن جوجه‌ها آخر پاییز است. یعنی آنچه مهم است، استیضاحی است که به نتیجه می‌رسد وگرنه طرح استیضاح کار خیلی راحتی است، در مورد هر وزیرى ممکن است 10 نفر ناراضى باشند و یک نامه‌ای را امضا کنند که می‌شود طرح استیضاح و در 290 نماینده پیداکردن 10 نفر که از یک وزیر ناراحت باشند کار سختی نیست؛ اما در همین مجلس، این مقدار مدارا در برابر وزرای احمدی‌نژاد وجود نداشت و تعداد استیضاح‌ها در مدت 2 سال بیشتر بود. به هر حال معتقدم در برابر این دولت، مجلس مدارا و تحمل کرده است و گاهی اوقات مجموعه مسائلی که نمایندگان نسبت به دولت دارند سر ریز می‌شود و سر یک وزیر خالی می‌شود. شما کارت زردی که اخیرا به آقای جنتی دادند را ملاحظه کردید؟ این کارت زرد محصول تمام نگرانی‌ها و ناراحتی‌هایی است که نمایندگان معترض نسبت به رئیس‌جمهور داشتند و سر آقای جنتی خالی شد و تبدیل به کارت زرد شد. بنابراین اگر یک کارت زرد داده می‌شود لزوما مربوط به عملکرد آن وزیر نیست. گاهی اوقات وقتی با برخی نمایندگان صحبت می‌شود، می‌گویند دیگر وقت آن رسیده است که یک وزیر را برکنارکنیم. می‌بینیم مسائل از نواحی مختلف انباشته شده است و حال یک نفر که شرایط اعتراض بیشتر را دارد نشان می‌شود و سر آن خالی می‌شود. البته برخی رسانه‌ها نیز در این زمینه فضاسازی‌هایی انجام می‌دهند و از کاه کوه می‌سازند و از یک اعتراض یک انبوه ایجاد می‌کنند.

* برای مثال مخالفت‌هایی که با دولت بر سر مذاکرات می‌شود یا تخریب‌هایی که نسبت به مذاکره‌کنندگان صورت می‌گیرد. اینها مسائل کوچکی نیست که رسانه‌ها از کنار آن به راحتی عبور کنند.

** در مجلس کسانی که مخالفت جدی با برخى از مسائل مذاکرات دارند تنها چند نفرند و این را بارها مشاهده کرده‌اید و اگر سوالی هم از وزیر خارجه می‌شود به‌طور عمده از سوی این افراد است. البته ناگفته نماند یک نگرانی جدى هم وجود دارد که کلی است و آن هم نسبت به صیانت از منافع ملی می‌باشد و طبعا اگر جایی ابهامی وجود دارد باید ابهام برطرف شود، به‌ویژه آنکه دشمنان نظام جمهوری اسلامی همزمان با مذاکرات گاهی مسائلی را مطرح می‌کنند که تحریک‌کننده است و باید توضیح داده شود تا ابهامات برطرف شود. لذا این گفت‌وگو‌ها موجب می‌شود موضوع تبیین شود و این تبیین آرامش را به وجود می‌آورد. شما می‌بینید همین معترضین دائما تاکید می‌کنند که ما از مذاکره‌کنندگان‌مان حمایت می‌کنیم، اما می‌خواهیم این مسائل حل شود. بنابراین این لزوما به معنای معارضه با دولت نیست، ولی گاهی رسانه‌ها این را به‌گونه‌ای مطرح می‌کنند که به معنای مخالفت با دولت است و وقتی چند نماینده به موضوع ورود می‌کنند که حقشان است، نباید گفت مجلس چنین می‌کند؟ چرا که مجلس به معنای 290 نفر نماینده است یا حداقل 50 درصد به‌علاوه یک. مصوبات مجلس، نظر مجلس است.

* بحث بسیار است اما بهتر است به موضوع انتخابات نیز بپردازیم. اصولگرایان از بعد از انتخابات 92 دوباره مباحث اتحاد و ائتلاف را مطرح کردند که امروز خروجی آن به نظر وحدت موتلفه، جمعیت ایثارگران و جبهه پایداری است.

** بعد از انتخابات 92 و حتی جلوتر از آن یعنی انتخابات مجلس نهم شاهد یک واگرایی در اصولگرایان هستیم و به هر حال مشاهده شد که چند شاخه شدند. همت اصولگرایان بعد از انتخابات 92 بر این اساس بود که این واگرایی را تبدیل به همگرایی کنند که لزوما مربوط به انتخابات نبود و همه سخن از این بود که بیایید کاری کنیم که این واگرایی کنار گذارده شود و به همگرایی تبدیل شود. جلساتی برگزار شد که همه در راستای این بود که ما اصول مشترک و مبانی مشترک داریم و شرایط هم بعد از انتخابات 92 شرایطی نیست که بگوییم دست به رقابت درون جناحی می‌زنیم که این سخن برای انتخابات مجلس نهم گفته می‌شد. درواقع آن‌ها در آن مقطع مطرح می‌کردند که اصلاح‌طلبان غالبا انتخابات را تحریم کرده‌اند و عده‌ای هم که تحریم نکرده‌اند حال و هوای انتخابات ندارند، بنابراین برای ایجاد شور انتخاباتی لازم است رقابت درون جناحی داشته باشیم. این منطق اگر هم درست بود در زمان خود بعد از انتخابات 92 البته به نظر ما حتى برای انتخابات 92 معنا نداشت، پس باید اقدامی انجام می‌شد برای ایجاد همگرایی و تمام همت این بوده است.

* چقدر به نتیجه رسیده است؟

** گفت‌وگوهای خوبی بوده است و همه بر این ضرورت پافشاری می‌کنند. به‌عبارت دیگر همه اصولگرایان ضرورت همگرایی را درک کرده‌اند و معنای همگرایی را باور کرده‌اند که باید بر اصولی که مشترک است پافشاری کنند و از مواضع خاص خودشان مقداری عدول کنند تا بتوانند به مشترکات دست یابند. تاکنون مدلی برای رسیدن به این همگرایی نهایى نشده است، ضرورت آن در این رفت‌وآمد‌ها مطرح شده است، اما هیچ چیزی هنوز به جمع‌بندی نرسیده است، امیدواریم بتوانیم به جمع‌بندی برسیم. خیلی از گروه‌ها پذیرفته‌اند که مانند گذشته محوریت جامعتین اصل قرار گیرد.

* چقدر این احتمال وجود دارد که مانند انتخابات 92 در دقیقه 90 باز عدم وحدت و انشقاق پدید آید؟

** همیشه ما این نگرانی را داریم که احیانا این نگاه وحدت‌گرایانه پایدار نماند و هرگاه به هم می‌رسیم توصیه می‌کنیم کسی این وضعیت را به هم نریزد، بنابراین می‌توان گفت این احتمال همیشه هست، به‌ویژه آنکه گروه‌های رقیب دو کار انجام می‌دهند که یکی تلاش برای همگرایی خودشان است و دیگری تلاش برای ایجاد انشقاق در مجموع اصولگرایان است و در این راستا کار می‌کنند و بیکار ننشسته‌اند و گاه تیتر‌های رسانه‌های آنها القائاتی را ایجاد می‌کند که این القائات نگرانی‌ها را بیشتر می‌کند.

* حمایت اصولگرایان از احمدی‌نژاد ضربه‌ای به بدنه اصولگرایی وارد ساخت. حال سوال اینجاست که آیا اصولگرایان بار دیگر این ریسک را خواهند پذیرفت و طیف احمدی‌نژاد را وارد ائتلاف خود می‌کنند؟

** نمی‌دانم چرا در نشست‌هایی که گروه‌های اصولگرایی با خود دارند چیزی به نام احمدی‌نژاد وجود ندارد و شنیده نمی‌شود، اما از ناحیه اصلاح‌طلبان و رسانه‌های اصلاح‌طلب این مساله مطرح مى‌شود.

* این واقعیتی است که وجود دارد، شما نمی‌توانید فعال شدن طیف احمدی‌نژاد را برای انتخابات مجلس انکار کنید.

** در هر صورت ما چنین احساسی نداریم و به عبارت دیگر برای خود اصولگرایان چنین جایگاهی برجسته نیست، ولی دیگران برای ما برجسته می‌کنند که گمان می‌کنم از همان القائات است.

* این القا نیست امروز فعالیت نزدیکان احمدی‌نژاد کاملا واضح است ضمن آنکه احمدی‌نژاد برخاسته از اصولگرایی است و تنها چندسالی است که انتقادات نسبت به ایشان زیاد شده است.

** خیر، اینگونه نیست. انتقاد از همان ابتدا به ایشان بود. آقای احمدی‌نژاد هیچ‌گاه به‌عنوان کاندیداى مطلوب اصولگرایان به میدان نیامد بلکه شخصا به میدان آمد و اصولگرایان ناگزیر از حمایت او شدند. فرق است بین چنین دیدگاهی و این دیدگاه که تصور شود ایشان لیدر است در میان اصولگرایان و نمی‌شود وجود او را نادیده گرفت.

* در انتخابات مجلس نهم اصولگرایان با خودشان رقابت کردند اما در این دوره قرار است اصلاح‌طلبان هم وارد میدان شوند. شما این انتخابات را چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟

** پیش‌بینی می‌کنم انتخابات رقابتی خواهد بود بین دو طیف اصلاح‌طلب و اصولگرا، طبعا همین موجب می‌شود شور انتخابات هم افزایش پیدا کند و رقابت جدی‌تر شود. اگر آنچه پیش‌بینی می‌شود یا لااقل نشان داده می‌شود که در جریان اصلاح‌طلب یک نوع همگرایی دنبال می‌شود که حال به نتیجه برسد یا نرسد نمی‌دانم، اما نشانه آن است که یک تلاش جدی برای رسیدن به وحدت درحال شکل‌گیری است و این طرف هم تمام سعی و تلاش این است که اصولگرایان به یک همگرایی دست پیدا کنند، اگر چنین اتفاقی بیفتد یک رقابت تنگاتنگ برای کسب کرسی‌های مجلس آینده خواهد بود.

* آقای حدادعادل در یک اظهارنظری حضور اصلاح‌طلبان را تهدید حساب کرده‌اند.

** من ورود اصلاح‌طلبان را به مجلس تهدید نمی‌دانم بلکه نوعی فرصت به حساب می‌آید؛ منتها شاید منظور سخن ایشان تشکیل مجلسى مانند مجلس ششم بوده است، اگر بخواهد مجلس ششم تکرار شود بنده هم آن را تهدیدی می‌دانم. به عبارت دیگر رقابت سیاسی و انتخاباتی جای نگرانی ندارد، آنچه جای نگرانی دارد، گفتمانی است که با مبانی جمهوری اسلامی به چالش می‌پردازد و سعی‌اش در این است که اصول را زیر سوال ببرد. در جریان اصلاح‌طلب ما افرادی را داریم که خیلی متین رفتار و ثابت کرده‌اند محوریت ولایت‌فقیه را قبول دارند. قطعا این‌گونه افراد مشکلی برای حضور در انتخابات نخواهند داشت و حتی اگر اکثریت مجلس دست این اصلاح‌طلبان بیفتد جای نگرانی وجود ندارد. نگرانی آن زمانی شکل می‌گیرد که تندروها به میدان انتخابات بیایند. به هر حال نگران این هستم که مجلس ششم بخواهد بازتولید شود، اما اگر اکثریت مجلس از اصلاح‌طلبان معتدل پر شود اصلا نگرانی از این بابت وجود ندارد.

* اینکه تندروها راه پیدا کنند زنگ خطر است، اما این زنگ خطر از هر دو جناح وجود دارد، در واقع تندروهای اصولگرا هم کشور را دچار هزینه کردند.

** من یک اطمینان‌خاطری دارم از جانب اصولگراها و اینکه این جناح خودش خودش را تعدیل می‌کند و خودش با تندروی خود برخورد می‌کند، به‌علاوه تندروهاى اصولگرا با نظام چالش ندارند و این رفتار با رفتار تندروهاى اصلاح‌طلب تفاوت جدى دارد. از این‌رو نگرانى از ورود اصلاح‌طلبان تندرو است.

* یعنی می‌گویید در این انتخابات اصولگرایان تندروها را از جمع خود کنار می‌زنند؟

** مطمئن هستم همان رفتاری که اصولگرایان نسبت به تندروها در زمان احمدی‌نژاد داشتند و آن‌ها را سر جای خود نشاندند را ادامه خواهند داد. به‌عبارتی تندروها در حوزه اصولگرایان توسط خودشان مورد برخورد قرار می‌گیرند، درحالی که تندروها در جناح اصلاح‌طلبان از سوی خودشان با آنها برخورد نمی‌شود و از این جهت نگرانی وجود دارد. هیچ‌کس به اندازه اصولگرایان منتقد دولت احمدی‌نژاد نبود در آن دوره اصلاح‌طلبان در لاک خود رفته بودند.

* پیش‌بینی شما برای ترکیب مجلس آینده چیست؟

** البته گاهی اوقات باید بگوییم اتفاقات سیاسی خیلی قابل پیش‌بینی نیست. مانند انتخابات سال 76 که قابل پیش‌بینی نبود در هر حال پیش‌بینی من این است که در آینده شاهد یک مجلسی با اکثریت نسبی اصولگرایان و اقلیت قابل‌توجه اصلاح‌طلبان خواهیم بود.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات