(روزنامه صبح نو ـ 1396/05/10 ـ شماره 286 ـ صفحه 2)
صحبت از دکتر محمد قالیباف است. او پس از 12 سال مدیریت جهادی در شهرداری تهران پا در میدانی دیگر گذاشت تا هیچ کودکی دیگر گرسنه سر به بالین نگذارد و جوانان، سرگردان یک شغل با عزت نباشند. او با مردم پیمان بست که هیچ پدری خجلت زده خانواده اش نباشد و دولتی تشکیل دهد که در آن حرف زدن تمام شده باشد و همه با هم کار کنند؛ اما در کوران انتخابات بنا به مصلحتی، از انتخابات کناره گیری کرد. البته باز هم بیکار ننشست و برای تغییر دست بهکار شد. او «خودانتقادی» را لازمه این تغییر دانست و با رد ایستایی برای تصمیمگیری و انتظار برای اتاقهای تصمیمساز اصولگرایان، خواهان فعالیت آتش به اختیار نیروهای سیاسی این جبهه شد. او با طرحی که نامش را «نو اصول گرایی» گذاشت در صدد است مقدمات شکلگیری گفتمان جدیدی را مهیا سازد.
حال او در برنامه «جهان آراء» حاضره شده است تا درباره «کناره گیری» اش از انتخابات توضیح دهد و «نواصولگرایی» را تبیین کند.
آقای یامین پور، مجری برنامه، ابتدا پرسید با کدام قالیباف گفت وگو می کنم؟ شما خودتان به کدام وجهه تمایل دارید؟
قالیباف گفت: «با خود قالیباف صحبت می کنید؛ من سعی می کنم خودم باشم. افتخارم این است که فرزند انقلاب هستم وخود را مدیون مردم، شهدا و امام میدانم که توانستم از نوجوانی تا جوانی این فرصت را داشته باشم.
خودم قصد کنار رفتن نداشتم
مجری سوالاتش را با موضوع انتخابات آغاز کرد و از دلایل آمدن قالیباف پرسید. او گفت: «من تا همان یک روز به آخر، قصد آمدن در صحنه انتخابات را نداشتم؛ همچنانکه وقتی آمدم، خودم قصد کنار رفتن نداشتم.»
او در این زمینه توضیح داد: «تا روز آخر تصمیم به آمدن نداشتم اما دوستانی که تا حدودی در یک اردوگاه هستیم و برایشان احترام قائلم، بالاتفاق به من میگفتند شما حتما در انتخابات حضور پیدا کنید. یکی از دوستانی که خیلی من به ایشان ارادت دارم، به من گفت آقا باقر فکر نمی کنی اینجا بین اینکه به وظیفه ات عمل کنی یا مناقع شخصی خودت را ببینی، تصمیم میگیری؟ من گفتم مسیر را به این روش درست نمی دانم اما وقتی همه اتفاق نظر پیدا کردید، حتما باید بیایم و احترام می گذارم.»
وحدت، حلقه گمشده
انصراف از انتخابات که برای اولین بار در جریان اصولگرایی اتفاق افتاد تا همه رای ها به یک سبد ریخته شوند، سوال بعدی مجری از قالیباف بود. او وحدت را حلقه گم شده جریان اصول گرایی دانست و گفت: «سال 84 وحدت نبود، دیدید چه اتفاقی افتاد. دوباره در سال 92 چه اتفاقاتی افتاد؛ همه قول دادند سر قولشان باقی بمانند؛ همه گفتند هر کسی خلف وعده کند، نشان از بی دینی و بد اخلاقی است؛ اما این اتفاق افتاد و توافقات همه به هم خوردند. مجموعه این اردوگاه، حسش این بود که حلقه گمشده برای اینها وحدت است. همه می گفتند اگر آنجا وحدت می کردند، این اتفاق نمی افتاد. من درون خودم احساس کردم شاید این شرایط اقتضا می کند که من نباشم.»
او برای چندمین بار در خصوص کناره گیری خود از انتخابات گفت که آمار و اطلاعات، همه نشان میداده که باید در صحنه بماند، اما فضای اردوگاه به این شکل بوده که او باید کنار میرفت. او تاکید دارد که به مساله انتخابات واقف بوده و میدانسته که این علم، قواعدی دارد اما به اصولی نیز پایبند بوده است که دیگران پایبند نبوده اند.
وحدت، ثمره کنارهگیری از انتخابات
قالیباف وحدت را ثمره این کناره گیری می داند و میگوید:« انتخابات تمام شد؛ امروز همه متوجه شدند که وحدت مهم است اما همه چیز ما نیست؛ ما اشکالات دیگری هم داریم نه یک اشکال، خیلی اشکالات دیگری هم داریم که باید به آنها بپردازیم.»
قالیباف در ادامه این گفت وگو، علاوه بر وحدت، به دیگر اشکالات جریان اصول گرایی اشاره کرد و گفت: «اگر در انتخابات باقی می ماندم، نتیجه انتخابات تغییر می کرد و 50 - 50 می شد. رقابت خیلی نزدیک بود یا انتخابات دو مرحله ای می شد یا اگر می باختیم، فاصله بین 1 تا 1.5 درصد بود. این آمار بر مبنای نظرسنجی ها بود؛ اما با علم بر این موضوع، این تصمیم را گرفتم تا برای یک بار باید هم سیاست ورزی خودمان را تغییر دهیم، هم نگاه هایمان را اصلاح کنیم. یادمان باشد در فلسفه انقلاب، قدرت و سیاست برای چیست.»
ایجاد دو قطبی ظالم و مظلوم، اشکالی ندارد
اظهارات چالشی قالیباف در مناظره های انتخابات، سوال بعدی یامین پور از قالیباف بود. مجری از فلسفه 4درصدی ها پرسید که قالیباف توضیح داد: «باتقسیمبندی 4 درصدی و 96 درصدی قصد ایجاد تفرقه نداشتم، اما ایجاد دو قطبی ظالم و مظلوم، مبنای حق دارد و اشکالی ندارد. وقتی می گویم 4 درصد، چون پول و قدرت لابی رسانه دارند؛ اهل زد و بند هستند و اخلاق را هم نمی شناسند. بعضی اوقات تحلیل می کنند و می گویند قالیباف با پولدار ها مخالف است. تولید ثروت از افتخارات کشور است. ماباید در کشور قدرت، ثروت، معرفت و منزلت تولید کنیم؛ از این رو با تولید و تولید ثروت موافق هستیم با آنچه موافق نیستیم رانت، تبعیض و ظلم است.»
مدعی رهبری جریان اصولگرایی نیستم
نو اصول گرایی که اخیرا قالیباف در نامه ای به جوانان ضرورت آن را هشدار داده، بخش دیگری از گفت و گوی مجری برنامه جهان آرا با قالیباف بود. قالیباف با تاکید براینکه «من هرگز مدعی رهبری جریان اصول گرایی نیستم» در این زمینه توضیح داد: «من احساس کردم شاید صدایم از صدای هزاران و صد ها هزار و میلیون ها نفر جوانی که به رفتارهای سیاسی ما نگاه می کنند، بیشتر شنیده شود. خیلی وقت ها وقتی با این ها گفتوگو می کردیم، واقعا می دیدم بسیار بچههای دلسوز، دقیق، عمیق و اهل تحقیق پژوهش و مدیر و باعرضه هستند و می توانند در مبانی و نگاه های اصولگرایی تحول ایجاد کنند؛ اما هیچ میدانی ندارند و حرفی هم بزنند، حرفشان شنیده نمی شود.»
او ادامه داد: «اگر شما در برنامه جهان آرا نباشید و 4 تا تریبون دستتان نباشد چه کسی توئیتر شما را نگاه میکند؟ مگر اینکه حرف های شاذ و ضد انقلابی بزنید تا ببینندتان. کار سیاسی، کار اقناعی و گفتوگوست؛ از این رو من نه ادعای رهبری این کار را دارم و نمیگویم این حرف شخص من است. این حرف، تبدیل به خواست عمومی شده است. می گویند بزرگان اصولگرایی چه می کنند ؟ در تصمیم سازی نقشی نداریم؛ در تصمیم گیری اختیاری نداریم؛ باید بایستیم 100 نفر به ما بگوید این کار را بکنید و این کار را نکنید.»
نو اصولگرایی کاری از پیش طراحی شده نبود
قالیباف این را هم توضیح داد که انتشار این نامه، یک کار از پیش طراحی شده نبود؛ به همین جهت این موضوع را در رسانه ها و محافل مطرح کرده است. او گفت: «نمی خواهیم اصول گرایی را حزب و جریان بدانم، بلکه آن را یک تفکر می دانم برای انقلاب اسلامی و مردم. اصول گرایی گفتمان امام و انقلاب است و هر شهروندی که این مبانی را داشته باشد، می تواند اصولگرا باشد.»
اصولگرایان اهل گفتوگو نیستند
او با اشاره به اشکالات جریان اصول گرایی گفت: «اصولگرایان اهل گفت و گو نیستند. شما می گویید با نامه، اصول گرایی را سیبل قرار داده اید. ما اشکالی داریم، باید با هم حرف بزنیم؛ این حرف ها را باید پشت درها بسته بزنیم؟ در تلویزیونی باید بزنیم؟ در رسانه؟ شبکه مجازی؟ اصول گرایی، خود انتقادی ندارد. اینکه میگوییم از بالا به پائین یعنی همین. وقتی مردم قانع شوند، پای کار می آیند.»
وی با بیان اینکه نباید گفتمان انقلاب اسلامی را مصادره کنیم، توضیح داد: «حتما در اردوگاه اصولگرایی بیان مسائل انقلاب و ارزش ها، از بقیه گرایشهای سیاسی بیشتر گفته می شود. ولی آیا الزاما حرف بیشتری در حوزه ارزش ها می زنیم، عمل ما هم به اندازه حرفمان است؟ اینجا دچار چالش هستیم. یکی از اصول و گفتمان ما مردم مداری است؛ ما میگوییم مردم سالاری دینی و اصول گرایان در این کار اشکال جدی دارند و نمی توانند با مردم ارتباط برقرار کنند. ما نباید 30 هیچ ببازیم، بلکه باید 30 هیچ ببریم.»
http://sobhe-no.ir/newspaper/286/2/10983
ش.د9601998