علی مهدوی
انقلاب اسلامی ایران، با تمام دستاوردها و عظمتی که دارد، آسیبهای جدی ای را نیز درپیش روی خود دارد که بیتوجهی به این آسیبها میتواند تمام آن دستاوردها را در معرض خطر قرار دهد. اصولا هر حرکت اجتماعی که ابعاد وسیع تری دارد و دستاوردهای بزرگتری را به ارمغان آورده است، دشمنان بزرگتری، هم در عرصه داخل کشور و هم در عرصه جهانی دارد. از این رو، پرداختن به این بحث میتواند زوایای مختلف نفوذ دشمنان داخلی و خارجی به نظام اسلامی را نشان دهد و سدی در برابر نفوذ بیگانگان و اجانب ایجاد کند.
بحث از آسیب شناسی هر انقلابی، مستلزم آن است که پیش فرض هایی در این زمینه پذیرفته شود و اساسا پرداختن به این بحث، بدون پذیرفتن پیش فرض های آن معنا نخواهد داشت. اولین پیش فرض در این زمینه آن است که هرگاه سخن از آسیب شناسی انقلاب به میان میآید، به این معنا خواهد بود که انقلاب به صورت یک موجود زنده بالنده تصور شده است که هدف مطلوبی دارد و به سوی آن هدف حرکت میکند؛ اگر توفیق بالندگی پیدا کرد و به سمت هدف حرکت کرد، انقلابی سالم است و اگر مانعی بر سر حرکت آن پیدا شد و از پیشرفت آن جلوگیری به عمل آمد، این انقلاب بیمار و آفت زده است.
پیش فرض دیگر این است که این انقلاب که همانند یک موجود زنده و پویای متحرک است، باید برای رسیدن به هدف مطلوب از مسیر معینی حرکت کند، مسیری که دارای شرایط و ضوابطی خاص است. بنابراین، اگر این ویژگی در یک انقلاب وجود داشته باشد، انقلابی سالم خواهد بود، در غیر این صورت آن انقلاب بیمار است و باید علائم بیماری را مورد شناسایی قرار داد و وسایل معالجه آن را فراهم ساخت. اما وقتی کسی انقلاب را فقط یک پدیده طبیعی و جبری بداند که گاهی اوقات نوساناتی را نیز به همراه دارد، دیگر نمیتوان انقلابی را سالم یا بیمار نامید، زیرا در اینجا یک قانون جبری تاریخی حاکم است و از این رو خوب و بد یا سلامت و بیماری در مورد آن صادق نیست.
در بحث حاضر، پیش فرض دیگری نیز وجود دارد و آن اینکه هدف در اینجا آسیب شناسی انقلاب اسلامی است، نه هر انقلابی. از این رو لازم است که ماهیت انقلاب اسلامی از قبل مشخص شده باشد و وجه ممیز آن نسبت به سایر حرکتها و انقلابها تبیین گردیده باشد.
انواع آسیبهای فراروی نظام اسلامی
آسیب های فراروی نظام را در دو قالب میتوان در نظر گرفت. بخشی از این آسیبها و تهدیدها از داخل کشور و برخی دیگر، از خارج بر نظام تحمیل می شود. البته تقسیم عوامل آسیب رسان به عوامل داخلی و خارجی، به این معنا نخواهد بود که دو نوع مجزا و مباین آسیب وجود دارد که یکی به دست دشمنان خارجی و دیگری به دست عناصر داخلی به اجرا در میآید؛ بلکه در هر نوع آسیبی که متوجه نظام میشود، ممکن است هم عناصر داخلی و هم عناصر خارجی مشارکت داشته باشند؛ حالا این طرحها از داخل شروع شده و به وسیله دشمنان خارجی تقویت میشود ویا فرمول و دستور این طرح ها از خارج داده میشود و مزدوران داخلی، آن را پیاده میکنند.
تهدیدهای خارجی فراروی نظام اسلامی را میتوان به چهار گروه تقسیم کرد: تهدیدهای نظامی، اقتصادی، اخلاقی و عقیدتی.
1.آفات نظامی
جامعه انقلابی ممکن است از سوی بیگانگان مورد هجوم نظامی واقع شود و نظامی که در مراحل تکوین خود میباشد، توسط قوه قهریّه آنان، سرنگون گردد. راه مبارزه با این امر حفظ و تقویت روحیه فداکاری، جان فشانی، مقاومت و سلحشوری مردم، تعلیم شیوه و شگردهای دفاع، جنگ و فنون نظامی به آنان و تهیه و
تحصیل ساز و برگ جنگی و آلات و ادوات نظامی است. نعمت انقلاب اسلامی، به همان میزان که بسیار بزرگ است، از نظر وجود دشمنان نیز کم نظیر میباشد و آشکارترین فعالیت دشمن در جهت نابودی انقلاب اسلامی، دخالت نظامی است. منابع غنی جمهوری اسلامی باعث شده است تا استکبار جهانی چشم طمع به خاک جمهوری اسلامی داشته باشد و مسلماً با چنین وضعیتی نمیتوان با اتخاذ سیاست بی طرفی از گزند دشمن مصون ماند؛ بلکه باید با حفظ آمادگی و قدرت لازم، زمینه دفاع از خود را فراهم ساخت.
2. آفات اقتصادی
جامعه انقلابی، همچنین ممکن است از طرف بیگانگان مورد محاصره اقتصادی و تجاری قرار گیرد تا اوضاع و احوال اقتصادی و مالی رو به وخامت و نابسامانی گذارد و در نتیجه، مردم ناراضی و نسبت به نظام انقلابی بدبین شوند و ارکان نظام دچار تزلزل، سستی و ضعف گردد. راه مبارزه با این امر این است که اولاً روحیه ایثار، صبر و قناعت را در مردم ایجاد و تحکیم کنند؛ و ثانیاً با برنامهریزیهای عالمانه، معقول و شرعی هر چه زودتر ریشههای وابستگی اقتصادی به بیگانگان را بخشکانند و مقدّمات خودبسندگی اقتصادی را، در همه زمینه های کشاورزی، دامپروری، صنعت و تجارت فراهم آورند.
اساسا، آفات نظامی و آفات اقتصادی هم به خوبی شناخته شدهاند و هم در زمینه مبارزه با آنها اطلاعات و تجارب لازم و کافی به دست آمده است. ولی آنچه شناختن آن دشوار است و راه مبارزه با آن نیز پر از سنگلاخها و پیچ و خمهاست، همانا آفات اخلاقی و آفات عقیدتی است.
3. آفات اخلاقی
بیگانگان میکوشند تا با ترویج و اشاعه انواع و اقسام فسق و فجور، از جمله فحشا، مشروبات الکلی و موادّ مخدّر، اخلاق و روحیات مردم را فاسد کنند و به صورتی در آورند که مردم نه فقط استعداد و نشاط دفاع از کیان و موجودیت انقلاب و نظام انقلابی خود را از کف دهند و بلکه اساساً نسبت به انقلاب و نظام انقلابی سردباور و سست مهر شوند و حتّی خواستار سقوط آن و ظهور نظام دیگری شوند که به اعمال و ارضای شهوات میدان دهد. طریقه مبارزه با آفات اخلاقی، تربیت مردم بر وفق ارزشهای درست اخلاقی و دینی و جلوگیری جدی و شدید از ورود آلات و وسایل فسق و فجور و فحشا و منکرات به درون جامعه است.
4. آفات عقیدتی
بیگانگان همچنین، ممکن است سعی کنند که یا تعالیم و احکام دینی مذهبی مردم و آرا و عقاید حقّه آنان را مورد خدشه و مناقشه قرار دهند و چنین وانمود کنند که بطلان آنها را اثبات کردهاند، و خلاصه، به نوعی حمله فکری و فرهنگی اقدام کنند،یا چنان که در اغلب موارد معمول است، ظاهر آنها را مورد هجوم و تعرض قرار ندهند؛ ولی چنان تفسیر و تأویل کنند که ماهیت آموزهها و فرمودههای دین و شریعت متحوّل و متبدّل گردد و هویّتشان دگرگون شود.
این کار دوم، یعنی تفسیر و تأویل نادرست و نابجای متون دینی و مذهبی، به طور معمول؛ تحت عناوینی بسیار دل آویز و فریبنده، مانند: "تعبیر عمیق و هوشمندانه از تعالیم احکام دینی و مذهبی"، "تکامل معرفت دینی"، "نوسازی و بازسازی فکر دینی"، "تطبیق تعالیم و احکام دین بر مقتضیات و نیازهای متغیر زمان" و"ساده کردن و در دسترس همگان قرار دادن دین" صورت میپذیرد، آن هم به دست کسانی که یا مسلمان نیستند یا اگر مسلمانند به بعضی از مکتبها و مسلکهای غیر اسلامی دل باختهاند. این کارها به تدریج و بدون اینکه بسیاری از مردم بویی ببرند، موجب فساد عقیدتی جامعه میشود؛ و این فساد، بیشک، مفاسد دیگری را در پی خواهد داشت.
از آنجا که آثار و نتایج فساد عقیدتی بزودی ظاهر نمیشود و برای احساس و لمس آن حدی از رشد فکری و عقلانی و روحی و معنوی ضرورت دارد، که بسیاری از افراد جامعه فاقد آنند، غالب مردم آفات عقیدتی را "آفات" و خطرخیز و هلاکت بار نمیدانند؛ و این خود بر خطرخیز و هلاکت بار بودن آفات عقیدتی میافزاید. از این رو، بر همه کسانی که به اهمیّت و خطر این آفات وقوف یافتهاند و در اندیشه اصلاح جامعه، حفظ انقلاب و نظام انقلابی اند، فرض است که راه و رسمهای مبارزه با آنها را نیک بیاموزند و با جدّیت تمام به کار گیرند و نگذارند که دین و مذهب مسخ و نسخ شود و معجونهایی که از خلط و مزج بینشها و ارزشهای اسلامی، غیر اسلامی و ضدّ اسلامی فراهم آمده است، به عنوان داروی شفابخش همه دردها و رنجهای مسلمین عرضه و ترویج شود.