دکتر یدالله جوانی
بیش از ربعقرن از رحلت جانسوز حضرت روحالله خمینی، رهبر کبیر انقلاب اسلامی میگذرد؛ اما همچنان عشق و دلدادگی ملتها و بهویژه مسلمانان جهان و ملت ایران به آن عزیز سفرکرده روزافزون است. حضرت امام(ره) برای خدا قیام کرد و با عشق و خلوصی که در این قیام داشت، خداوند متعال نیز دلهای پاک را با ایشان همراه ساخت. بدون تردید، هزاره سوم تحت تأثیر افکار و اندیشههای حضرت امام(ره)، رنگ میگیرد و انقلاب اسلامی بهعنوان بزرگترین یادگار ماندگار از خمینی کبیر، با تبدیل شدنش به یک انقلاب بزرگ جهانی، ملتهای مسلمان و تمامی ملل آزادیخواه و حقطلب را در مسیر انسانیت و عبودیت و بندگی خدا به حرکت درمیآورد. شکلگیری محور مقاومت و پدید آمدن بیداری اسلامی در منطقه راهبردی غرب آسیا از یکسو و بسیج شدن تمامی ظالمان، ستمگران و شهوتپرستان عالم برای مقابله با راه خمینی(ره) در جهان از سوی دیگر، گواه و برهان این ادعاست. اکنون چشم تمامی ملتهای در بند و مستضعفان جهان به انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران دوخته شده است.
همین اندک کفایت میکند تا به ارزش و اهمیت این توصیه راهبردی حضرت امامخمینی(ره) پی ببریم که فرمودند: «نگذارید انقلاب اسلامی به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد». حضرت امام(ره)، انقلاب اسلامی و پیروز شدن آن در سرزمین اسلامی ایران را، ثمره مجاهدتهای فراوان در طول تاریخ دانسته و این انقلاب، بهمنزله نقطه آغاز انقلاب جهانی اسلام نام میبرند و بر همین اساس، حفظ انقلاب و حفظ مهمترین دستاورد انقلاب، یعنی جمهوری اسلامی ایران را از اوجب واجبات اعلام میکنند. بنابراین، آنچه امام سفارش کردهاند، به لحاظ فقهی، فراتر از یک توصیه، بلکه یک امر واجب و یک تکلیف بزرگ بر دوش همگان است. بنابراین، تمامی انسانهای مؤمن و معتقد به اسلام و تمامی کسانی که دل در گرو انقلاب اسلامی دارند، باید این امر حضرت امامخمینی(ره) را جدی بگیرند و با مخاطب دانستن خود، بهدنبال ادای تکلیف باشند. بدیهی است که بار سنگین این امر بر دوش ملت ایران و بهویژه دولتمردان و مسئولان نظام اسلامی است. در این میان، نهادهای انقلابی و نیروهایی که فلسفه وجودی آنها حفظ و نگهداری انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن است؛ مانند سپاه پاسداران و بسیج مستضعفان، وظیفهای بس سنگین برعهده دارند.
اهمیت این کلام امام(ره) آنگاه بیشتر فهم میشود که بدانیم، پس از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار جمهوری اسلامی در ایران، حفظ انقلاب و نظام، اولویت آن عزیز سفرکرده بود و هیچ امری بر این مهم پیشی نمیگرفت. حضرت امام(ره) معتقد بود که ملت ایران با انقلاب اسلامی، پرچم اسلام، پرچم حق و عدالت را برافراشته و تحت هیچ وضعیتی نباید اجازه داد که این پرچم از سوی زورگویان و قدرتطلبان شبپرست و دنیاگرایان عافیتطلب به زیر کشیده شود. حضرت امام(ره)، راه نجات بشریت از ظلم و ستم و هموار شدن راه انسانها برای رسیدن به سعادت و کمال در دنیا و آخرت را در حفظ انقلاب و پیشبرد آرمانهای انقلاب و تحقق اهداف آن میدانست. بر همین اساس، حضرت امام(ره) تا زنده بود، با تمامی تهدیدها و خطرها و آسیبهایی که متوجه انقلاب اسلامی بود، بهصورت جدی، هوشمندانه و مدبرانه برخورد میکرد و در این مسیر، بدون رودربایستی با افراد و حتی نزدیکان و خویشان خود، رضای حضرت حقتعالی را بر رضایت این و آن ترجیح میداد. ایشان جملهای دارند که از آن جدیت امام در حفظ انقلاب و جلوگیری از انحراف در مسیر انقلاب بهخوبی قابل فهم است. امام(ره) میفرمایند: «من تا زنده هستم، نخواهم گذاشت انقلاب به دست لیبرالها بیفتد.»
و بر همین اساس در جای دیگر، اینچنین به همگان سفارش میکنند: «من در میان شما باشم یا نباشم، به همه شما وصیت و سفارش میکنم نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد. نگذارید پیشکسوتان شهادت و خون در پیچ و خم زندگی روزمره خود به فراموشی سپرده شوند.»
با کنار هم قرار دادن این دو جمله از حضرت امام(ره)، بهخوبی این نتیجه حاصل میشود که یکی از مصادیق بارز و قطعی نااهلان و نامحرمان برای انقلاب اسلامی، لیبرالها هستند. از منظر حضرت امام(ره)، خطر لیبرالیسم در ایران برای انقلاب اسلامی یک خطر جدی به حساب میآید و بر همین اساس، اینچنین هشدار میدهند که مردم مراقب باشند و نگذارند انقلاب بزرگ ملت ایران که با مجاهدتهای فراوان به پیروزی رسیده و با خونهای پاک فراوان آبیاری شده و به ثمر نشسته، از سوی لیبرالها ربوده شود. یکی از اقدامات بزرگ حضرت امام(ره) در زمان حیات مبارکشان، عزل آقای منتظری از قائممقامی رهبری بود. امام(ره)، آقای منتظری را حاصل عمر خود و یک فقیه مبارز میدانست، اما آنگاه که دید یک جریان فاسد قدرتطلب(باند مهدی هاشمی)، با حلقه زدن در اطراف منتظری بهدنبال سرقت انقلاب و تحویل آن به لیبرالها و منافقان هستند، بدون هیچ ملاحظهای با این تهدید و انحراف برخورد کرد. این برخورد حضرت امام(ره) با قضیه آقای منتظری و آن مطالب به نگارشدرآمده در نامه معروف (۶/۱/۶۸) خطاب به آقای منتظری، میتواند برای همه مردم و خواص و تمامی مسئولان که انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی را بهعنوان یک امانت در اختیار گرفتهاند، یک نمونه باشد.
برای عمل به این وظیفه، براساس این وصیت و امر شرعی حضرت امام(ره)، باید دو نکته را مورد توجه قرار داد:
۱ـ شناخت انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن، مراد و منظور از انقلابی که باید حفظ شود، چیست؟ این انقلاب که حضرت امام(ره) اینگونه درباره حفظ و صیانت از آن سفارش میکنند، چه شاخصها و ویژگیهایی دارد؟ گفتمان انقلاب اسلامی به چه معناست؟ آرمانها و اهداف انقلاب کدامند؟ و...
۲ـ نااهلان و نامحرمان انقلاب چه کسانی هستند. این نااهلان و نامحرمان چه ویژگیهایی دارند و چگونه ممکن است انقلاب را به سرقت ببرند؟
با تأمل در این دو نکته، این پرسش اساسی را باید پاسخ داد که آیا فتنه ۸۸، یک توطئه بزرگ و پیچیده از سوی نااهلان و نامحرمان برای سرقت و به انحراف کشیدن انقلاب نبود؟ اگر بود که همینطور بود، چرا امروز عدهای تلاش میکنند این فتنه را به یک اشتباه و سوءتفاهم تنزل دهند و با یک جمله، «بر گذشتهها صلوات» میخواهند از آن عبور کنند. فتنه ۸۸، فتنهای بود که بهخوبی از تمامی مصادیق نااهلان و نامحرمان انقلاب پرده برداشت و اکنون تمامی کسانی که خواهان حفظ انقلاب هستند، باید با شناخت درست فتنه ۸۸ و بازیگران آشکار و پنهان آن، راه را بر فتنهگران و نااهلان و نامحرمان برای احیای خود و فتنهگری در آینده ببندند.