روزنامه وقایع اتفاقیه در تحلیل وضعیت برجام نوشت: «یک اشتباه بزرگی که در رابطه با برجام صورت گرفت، ایجاد انتظارات کهکشانی نسبت به نتایج برجام بود...قرار نبود برجام، مسائل ایران و غرب را حل کند یا گشایشهای اقتصادی فراوان به همراه آورد.این بیشتر پروپاگاندا بود»
به این سادگی نیست «در اواخر دوره اول دولت روحانی عیان بود که دیگر نمیتوان به برجام دل خوش کرد و باید برای سیاستِ پسابرجام تدبیری دیگر اندیشیده میشد، که نشد... پیشبینیها درباره چهار سالِ دوره دوم دولت روحانی درست از آب درآمد. این دولت روزهای سختی را پشت سر گذاشت و روزهای سخت دیگری نیز پیش رو دارد. روحانی در تلاش است تا با سخنرانیهای خود از تلخی مشکلات بکاهد. ازاین روست که نسبت به رؤسای جمهورِ دیگر سخنان تندتری بر زبان میآورد.»؛ «یک اشتباه بزرگی که در رابطه با برجام صورت گرفت، ایجاد انتظارات کهکشانی نسبت به نتایج برجام بود...قرار نبود برجام، مسائل ایران و غرب را حل کند یا گشایشهای اقتصادی فراوان به همراه آورد.این بیشتر پروپاگاندا بود» دو عبارت بالا؛ یکی را روزنامه اصلاح طلب شرق به قلم سردبیرش منتشر کرده است و دیگری را روزنامه اصلاح طلب وقایع اتفاقیه به چاپ رسانده است، دو عبارتی که خبر از استراتژی جدید جریان اصلاحات در مواجهه با دولت و برجام را نمایان می سازد، رویکردی که عبارت است جدا کردن جریان اصلاحات از دولت در ماجرای برجام و کاهش توقعات و انتظارات از برجام در نزد افکار عمومی! اما آیا این جریان با رسانه های خود قادر به اجرای موفق این رویکرد خواهد شد؟ پاسخ این سؤال قطعاً منفی است چرا که رسانه های اصلاح طلب در کنار مقامات دولتی در سال های گذشته، چه پیش از انعقاد برجام و در دوران مذاکرات و چه پس از آن چنان حجم وسیعی از حمایت و مبالغه درباره برجام را بدون رعایت جوانب احتیاط انجام دادند که بی تردید نمی توان به سادگی برخلاف گفته های قبلی خود به ساده سازی ماجرا و موضوعاتی متفاوت با آنچه پیش تر گفته اند را در جامعه مطرح کنند و موضع خود را به راحتی تغییر دهند.
مماشات انتقاد برانگیز
یک از موضوعات که منجر به انتقاد جدی رسانه های منتقد به دولت شد اتفاقات گلستان هفتم در خیابان پاسداران بود؛ روزنامه وطن امروز در روزهای متوالی تیترهای «گلستان داعش»، «شهدای مماشات با اشرار»، «مظلوم و مقتدر»، «قصاص سریع جنایتکاران» را بر صفحه اول خود قرار داد و نسبت به مسامحه با رفتار خشونت بار فرقه دارویش در گلستان هفتم انتقاد کرد؛ خطی که روزنامه کیهان نیز با قلم حسن شریعتمداری به طور ویژه به آن پرداخت و در مطلبی در این باره نوشت؛ روز سهشنبه ۲۴ بهمن ماه - یعنی ۶ روز قبل - آقای رئیسجمهور در نشست مشترک وزیران و استانداران با رؤسای سازمانهای اقتصادی میگوید:
«از روز اول به پلیس دستور دادیم بدون اسلحه وارد صحنه شود»! و بعد با افتخار میفرمایند: «در تماس تلفنی که با یکی از مقامات فرانسوی داشتم، وقتی که گفتم پلیس بدون اسلحه حضور دارد، تعجب کرد که چرا این موضوع اعلام نمیشود و پلیس بدون اسلحه به خیابان آمد و آرامش را برقرار کرد»!باید به جناب روحانی گفت؛ در کجای دنیا برای مقابله با آشوبگران و متجاوزان به جان و مال مردم، پلیس را بدون اسلحه به میدان میفرستند؟! آیا تصور نمیکنید اگر توماس جفرسون - از واضعان دموکراسی آمریکا- سر از خاک بیرون میکرد، به جنابعالی پرخاش کرده و میگفت؛ این روش که شما دنبال میکنید آنارشیسم است، نه دموکراسی! و با عرض پوزش باید از رئیسجمهور محترم پرسید چرا نسخه بدون اسلحه را در حفاظت از خود به کار نمیگیرید؟! و خلع سلاح را از تیم حفاظت خود شروع نمیفرمائيد؟! البته آن مقام فرانسوی حق دارد از اینکه پلیس را در مقابل تروریستهای مورد حمایت غرب و از جمله فرانسه بی اسلحه به میدان فرستادهاید حیرتزده شود! و خوشحالی خود را در پوشش تعجب ابراز دارد!
این درحالی است که رسانه های اصلاح طلب تقریباً در برابر این ماجرا سکوت مطلق را در پیش گرفتن و هیچ عکسی از شهدای ناجا و بسیج در صفحه اول این رسانه ها به چاپ نرسید! موضوعی که می توان از آن به عنوان نوعی رفتار جناحی و منفعت طلبانه بر سر مسئله امنیت را شاهد باشیم!
البته نباید از این نکته غافل شد که روزنامه های جریان اصولگرا عمداً و یا سهواً موضوع خیابان پاسداران را به کل دراویش و درویشی گری نسبت دادند و این جریان را با داعش مقایسه کردند. روزنامه کیهان در این حرکت پیشتاز بود. اما باید در نظر داشت که تلخی حادثه خیابان پاسداران نباید باعث ایجاد تنش جدید و تحریک افرادی شود که در این ماجرا نقشی نداشته اند. دراویش در طول انقلاب اسلامی روابط مسالمت آمیزی با مردم و حکومت داشته اند و به نظر می رسد عاقلانه است که برای برخورد قاطع با اخلال گران نظم و امنیت و جنایتکاران خیابان پاسداران بین آنها و جمعیت قابل توجه دراویش در کشور تفکیک قائل شویم.
گ/ج