اهمیت مسئله ایران برای بسیاری از اندیشکدههای غربی تا آنجا بود که حجم اعظم مطالب اندیشکده را از آن خود کرد. چنان چه برخی مسئولین ایران اعلام کردند سرویسهای جاسوسی آمریکا در قالبهای مختلف حضور فعال داشتند و یکی از این قالبها، اندیشکدهها و اتاق فکرهای غربی بود که عمدتا مملو از تحلیلها و تخیلها و اظهارنظرهای فراوان و امید برای براندازی جمهوری اسلامی ایران سخن به میان آوردند. البته در این میان صرفا اندیشکدهها این نقش را بر عهده نداشتند بلکه شرکتهای تولید و توزیع خدمات مهندسی نیز مانند اپل تلاش کردند از قافله تخریب و حمایت از اغتشاشات عقب نمانند.
در این گزارش تلاش میشود به تحلیل شورای روابط خارجی آمریکا بسنده شود.
شورای روابط خارجی آمریکا
شاید بتوان گفت مهمترین اندیشکده غربی که مهمترین فعالیت را علیه جمهوری اسلامی داشته است اندیشکده «شورای روابط خارجی آمریکا» است که متشکل از دوازده وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا، ادارهکنندگان سیا، بانکداران وکلا و چهرههای شاخص و بزرگان رسانه گروهی است.
دکتر ریچارد هاس ریاست شورای روابط خارجی آمریکا را برعهده دارد. وی که دیپلمات کهنهکار آمریکایی است که سالها در وزارت خارجه آمریکا مشغول بوده است وی اصالتا در یک خانواده یهودی متولد شده است و ریاست این اندیشکده را از سال 2003 بر عهده داشته است. و علی رغم گرایشات جمهوریخواهانه از سال ۲۰۲۰ اعلام کرد که مستقل است.
هرچند بهتر بود به جای این ادعای استقلال، تلاش جامعی برای درک واقعیت ایران به عمل میآورد و از این ادعای خود صرفنظر میکرد.
در فاصله درگذشت مرحوم مهسا امینی تا آبان ماه 1401 تعداد 9 مطلب درباره ایران به قلم اندیشمندان شورای روابط خارجی آمریکا سخن به میان آورده شد.
مطلبی با عنوان «اعتراضات گسترده در سراسر ایران ادامه دارد» تلاش میکند جمهوری اسلامی را یک رژیم سرکوبگر و شکست خورده جلوه دهد و اذعان می کند: «این اعتراضات حتی در محلههایی که از لحاظ تاریخی به رژیم حاکم ایران وفادار بودهاند نیز کشیده شده است. در طول یک پخش سراسری شنبه شب، فعالان برای مدت کوتاهی کنترل تلویزیون دولتی را در دست گرفتند و پلاکاردی با تصاویر زنان جوان کشته شده در بازداشت پلیس و عباراتی از جمله فراخوان «به ما بپیوندید و برخیزید» را در دست داشتند.
این یادداشت در انتها می نویسد «حجاب فقط یک جرقه بود. اعتراضات درباره حقوق اولیه بشر بوده است.»
این اندیشکده مطلب دیگری با عنوان "زنان، زندگی، آزادی" چنین مینویسد:
معترضان به گسترش در سراسر ایران ادامه میدهند و خواستار تغییر هستند. ایران همچنان درگیر ناآرامی است زیرا اعتراضات تودهای - که با مرگ مهسا امینی در حین بازداشت پلیس اخلاقی آغاز شد - در سراسر کشور ادامه دارد. فرناز فصیحی، روزنامهنگار ایرانی-آمریکایی گفت: «هر زن در ایران خود یا کسی را که میشناسد را در مهسا میبیند.»
وی در ادامه می نویسد: «ابراهیم رئیسی» رئیسجمهور ایران روز پنجشنبه آمریکا را به «تلاش برای قرار دادن مردم در برابر یکدیگر» متهم کرد و گفت که در حالی که از درگذشت امینی ناراحت است، دولت او «نمیتواند اجازه دهد مردم از طریق اغتشاشات آرامش جامعه را برهم بزنند».
در مطلب دیگری با محوریت روایت تصویری مینویسد: «اعتراضات به مرگ زن ایرانی بازتاب گستردهی دارد. پس از مرگ مهسا امینی، زن جوان کرد ایرانی که پس از بازداشت توسط پلیس اخلاق کشور به طور ناگهانی جان باخت، اعتراضات گستردهای در سراسر ایران تکامل یافته است که نارضایتیهای گسترده ضد دولتی را در بر میگیرد و حامیانی را در سراسر جهان به دست آورده است. اما کارشناسان میگویند که درخواستهای اصلاحات میتواند باعث خشونت بیشتر رژیم شود.»
در تحلیل دیگری شورای روابط خارجی آمریکا با عنوان «اعتراضات ایران، سخنرانی رئیسی در سازمان ملل و مذاکرات توافق هستهای: چه باید دانست؟» رسما با زیر سوال بردن ریاست جمهور ایران مینویسد: «سخنرانی رئیسجمهور رئیسی در مجمع عمومی سازمان ملل نشان میدهد که رژیم احتمالاً مواضع خود را در قبال مردم ایران و غرب ملایمتر نخواهد کرد.» و ادامه میدهد: دولت ایران مدتهاست که گفته است به دنبال سلاح هستهای نیست. اما اگر برنامه هستهای ایران از نظر اندازه و پیچیدگی به رشد خود ادامه دهد، در صورت تمایل به زودی قادر به ساخت بمب خواهد بود.
ضمنا این اندیشکده با ادعای تندروی رئیسی در قبال غرب اذعان میکند.
رئیسی و دیگر رهبران تندرو جمهوری اسلامی هیچ احترامی به حساسیتهای غربی نشان نمیدهند. رئیسی در سخنرانی خود، برای مثال، رفتار کانادا با مردم بومی را محکوم کرد و کشورهای غربی را به اعمال استانداردهای دوگانه در مورد حقوق بشر متهم کرد. همانطور که دیپلماتهای آمریکایی در سخنرانیهای قبلی رهبران ایران در سازمان ملل متحد انجام دادهاند، هیچ یک از اعضای هیأت ایالات متحده در سازمان ملل در طول سخنرانی خود خارج نشد. با این حال، جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده و دیگر رهبران غربی اقدامات پلیس اخلاق ایران را محکوم کردند و وزارت خزانهداری ایالات متحده تحریمهای جدیدی را علیه اعضای این نیرو اعلام کرد.
سپس تلاش میکند دولت ابراهیم رئیسی را بدلیل تلاش برای تسلیحات هستهای محکوم کند:
«زیرساختهای مورد نیاز برای انرژی هستهای و تسلیحات اتمی سازگار هستند و میتوانند برای این منظور مورد بهرهبرداری قرار گیرند. آخرین گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی نشان میدهد که ایران همچنان به اضافه کردن سانتریفیوژهای پیشرفته به موجودی خود و انباشت اورانیوم غنیشده بیشتر ادامه میدهد. توافق هستهای میتواند برای کند کردن روند تولید اورانیوم بسیار غنیشده که میتواند در سلاحهای هستهای استفاده میشود، محدود کند.»
در مطلب دیگری از این اندیشکده میخوانیم «اعتراضات در ایران خواهان پایان دهها ستم در حق زنان است. مقامات دولتی مرگ امینی را به سکته قلبی نسبت داده اند. منتقدان، از جمله خانواده او، او را در بازداشت کتک زدند. تعداد بیشماری از معترضان بازداشت، مجروح و کشته شدهاند. روز پنجشنبه، ایالات متحده تحریمهایی را علیه پلیس اخلاق و هفت تن دیگر از رهبران ارشد ایرانی «به دلیل آزار و خشونت علیه زنان ایرانی و نقض حقوق تظاهرکنندگان مسالمت آمیز ایرانی اعمال کرد.»
سپس به مطلب مهمی تحت عنوان «در انتظار ترمیدور: سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران » می پردازد.
و با اعتراف به این که دولت بایدن توسط ایران سرگردان شده است میافزاید : «در یکی از پیچهای طعنهآمیز تاریخ، آنها توسط سلف خود، دونالد ترامپ، فریب داده میشوند. این دولت ترامپ بود که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ستون فقرات حکومت دینی را به عنوان یک سازمان تروریستی خارجی معرفی کرد. اکثر ناظران ایران در غرب، به ویژه در دانشگاه، از زمان درگذشت آیتالله روحالله خمینی در سال 1989، اوج ترمیدور را مشاهده کردهاند.
امر به معروف، نهی از منکر - یک اصل محوری فقه اسلامی، رادیکال شده و به تمام وجوه جامعه ایران تزریق شده است. آمریکا ستیزی و یهودستیزی انترناسیونالیسم حکومت دینی را تعریف میکند و شاگردان (آقای) خمینی اصلاحطلبانی را که به دنبال هماهنگ کردن ایمان و آزادی هستند، کنار زدهاند.
از نظر بسیاری، ترمیدور با خاتمی آمده بود - اقدامات قهری آمریکا ممکن بود او را از مسیر خارج کند اما چنین نمیشد .
سپس شورای روابط خارجی آمریکا در مطلبی مجزا به «مسابقه کوهنورد ایرانی بدون روسری» ، اشاره میکند و داستان الناز رکابی، صخرهنورد بیحجاب ایرانی را در مسابقات قهرمانی آسیا در سئول نقل میکند و میافزاید این نقض قوانین سختگیرانه پوشش جمهوری اسلامی است که ورزشکاران زن نماینده کشور در خارج از کشور را ملزم به رعایت حجاب میکند.
مطلب دیگری نیز از این اندیشکده به چشم میخورد که با ادعای واهی بیان میشود معترضان ایران میخواهند رهبری ایران کنار برود. و میافزاید با توجه به اینکه رژیم قادر نیست به وعدههای اقتصادی خود عمل کند، به نظر میرسد حمایت عمومی قابل توجهی را از دست داده است. اما سپس تلاش میکند جایگاه رهبری را در جمهوری اسلامی تبیین کند و ادامه میدهد: «این سمت زاییده افکار رهبر انقلاب 1979 آیتالله روحالله خمینی بود. زمانی که در دهه 1970 در عراق تبعید بود، نظریه ولایت فقیه یا «ولایت فقیه» را بیان کرد.»
در مطلب مهم دیگری در همین راستا از «مراکز قدرت جمهوری اسلامی » سخن میگوید:
سیستم حکومتی ایران نه به طور کامل یک دموکراسی و نه یک تئوکراسی است. روحالله خمینی، رهبر سابق، دکترین خود را که به عنوان ولایت فقیه شناخته میشود، در سالهای قبل از تأسیس جمهوری اسلامی توسعه داد. خمینی معتقد بود که حکومت عادل در صورتی امکانپذیر است که علمای دین در بالای آن بنشینند تا از انطباق با قوانین اسلام اطمینان حاصل کنند. این نظام با همهپرسی قانون اساسی پس از انقلاب اسلامی 1357 راهاندازی شد. یکی از عواملی که در چهار دهه گذشته ثابت مانده است، ولایت مطلقه ولی فقیه، است.»
و در ادامه به تشریح ساختار مراکز مهم جمهوری اسلامی میپردازد.