انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی یکی از انتخابات پرهیجان کشور است؛ انتخاباتی که حواشی رقابتهای سیاسی آن تا روز انتخابات نیز ادامه داشت. از همان ساعات اولیه روز رأیگیری در شهرها شایعه شد که «آیتالله شریعتمداری» انتخابات را تحریم کرده است. این خبر بلافاصله از طریق رادیو سراسری تکذیب شد. حتی شایعه شده بود که روز شنبه هم روز رأیگیری است؛ این شایعه هم بهسرعت از سوی مسئولان در رسانههای رسمی تکذیب شد.
روزنامه جمهوری اسلامی، فردای انتخابات درباره شایعات روز رأیگیری نوشت: «دیروز در شهر ناگهان شایعه شد گروهی از کاندیداها از نامزدی مجلس خبرگان قانون اساسی انصراف دادهاند. بلافاصله ستاد مرکزی انتخابات که دیروز در تمام شهر بهطور چشمگیری حضور نمایندگان خود را به رخ کشیده بود؛ اطلاعیهای از طریق رادیو پخش کرد که چون نامزدهای انتخاباتی انصراف خود را به وزارت کشور و ستاد انتخابات اطلاع ندادهاند، این جز شایعه چیز دیگری نیست و همچنین از مردم درخواست کرد افرادی که چنین شایعاتی را پخش میکنند، به کمیتهها و مأموران انتظامی معرفی کنند.»
علاوه بر شایعات در برخی حوزهها، هواداران گروههای سیاسی ضمن درگیری با یکدیگر، لحظاتی روند انتخابات را با اخلال مواجه کردند. برای نمونه در حوزه سیار ۱۱۷، بین چند تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق و فداییان خلق درگیری روی داد که به دخالت گروه ضربت وزارت کشور منجر شد. همچنین در شهرهایی همچون بروجن و خرم آباد برخی مسئولان برگزاری انتخابات سعی داشتند با تقلب، نتایج انتخابات را به سود جریان سیاسی مطلوب خود تعیین کنند که با برملاشدن موضوع متخلفان بازداشت شدند.
براساس آنچه وزارت کشور اعلام کرده بود، در سراسر ایران حدود ۱۸هزار حوزه رأیگیری، مأمور اخذ آرای مردم بودند که از این تعداد ۲۲۰۰ حوزه برای رأیگیری از ساکنان استان تهران اختصاص داده شده بود. همچنین در این انتخابات حدود ۶۰هزار نفر در جریان برگزاری انتخابات با وزارت کشور همکاری میکردند. در ۱۲مرداد۱۳۵۸، انتخابات اولین دوره مجلس خبرگان قانون اساسی با حضور گسترده مردم برگزار شد.
نتایج نهایی انتخابات بعد از دو روز اعلام شد و خبر از ورود اکثریت مطلق کاندیداهای خط امام به مجلس داد و دیگر جریانها، تنها تعداد محدودی از صندلیهای مجلس را بهدست آوردند. در تهران لیست موردحمایت حزب جمهوری اسلامی رأی آورد. نتایج انتخابات نیز بازگوکننده این حقیقت بود که گروههای جدای از امت و امام امت نخواهند توانست در فرایندی دموکراتیک اکثریت رأی ملت را کسب کرده و صاحب کرسی رسمی قدرت در جمهوری اسلامی شوند؛ لذا فردی از نامزدهای مورد علاقه این جریانها در ده نفر برتر استان تهران نبود. منتخبین تهران عبارت بودند از:
«آیتالله سیدمحمود طالقانی نفر اول (۲۰۱۶۸۵۱ رأی)، ابوالحسن بنیصدر نفر دوم، (۱۷۶۳۱۲۶ رأی)، آیتالله حسینعلی منتظری نفر سوم (۱۶۷۲۹۸۰ رأی)، دکتر علی گلزاده غفوری نفر چهارم (۱۵۶۰۹۷۰ رأی)، دکتر سیدمحمد بهشتی نفر پنجم (۱۵۴۷۵۵۰ رأی)، عزتالله سحابی نفر ششم (۱۴۴۹۷۱۳ رأی)، حجتالاسلام موسوی اردبیلی نفر هفتم (۱۳۸۹۷۴۷ رأی)، دکتر عباس شیبانی نفر هشتم (۱۳۸۷۸۱۲ رأی)، خانم منیره علی (گرجی) نفر نهم (۱۳۱۳۷۳۱ رأی)، علی محمدعرب نفر دهم (۱۳۰۵۱۳۶ رأی)»
رأی دیگر نامزدهای مشهور متعلق به احزاب و گروههای سیاسی مختلف اینچنین صاحب رأی شده و با اختلاف فاحش در رده یازدهم به بعد قرار داشتند: علیاصغر حاج سیدجوادی نفر ۱۱ (۲۹۸/۳۶۰)، مسعود رجوی نفر ۱۲ (۲۹۷/۷/۷)، عبدالکریم لاهیجی نفر ۱۴ (۱۶۹۷۹۸)، حبیبالله پیمان نفر ۱۵ (۱۶۴۶۴۴)، اعظم طالقانی نفر ۱۷ (۱۴۲۴۳۰)، رقیه دانشگری (نامزد مورد حمایت چریکهای فدایی خلق) نفر ۱۹ (۱۱۵۳۳۴)، مصطفی مدنی (نامزد مورد حمایت چریکهای فدایی خلق) نفر ۲۳ (۱۰۰۸۹۴)، حشمتالله رئیسی (نامزد مورد حمایت چریکهای فدایی خلق) نفر ۲۴ (۹۰۶۴۱)، زهرا رهنورد نفر ۲۵ (۷۷۹۳۲)، مهدی حاج قاضی تهرانی (نامزد مورد حمایت چریکهای فدایی خلق) نفر ۲۷ (۵۶۰۸۵)، احسان طبری (حزب توده) نفر ۲۹ (۴۷۲۲۵)، نورالدین کیانوری (حزب توده) نفر ۳۲ (۳۲۶۲۷)، محمدعلی امویی (حزب توده) نفر ۳۳ (۲۵۷۹۲)، لطفالله میثمی نفر ۴۱ (۱۱۲۷۴)، پروانه فروهر نفر ۴۳ (۸۱۱۰)، نورعلی تابنده نفر ۴۸ (۳۳۴۳)، سیداحمد فردید نفر ۸۴ (۲۰۱).
این آرا بهخوبی وزن احزاب و گروههای سیاسی مدعی آن روزها را نشان میدهد و حکایت از آن دارد که مخالفتهای بعدی آنان با برخی از اصول قانون اساسی تا چه اندازه اعتبار داشته است.
نتایج انتخابات موجب شد جریانهای مخالف ملت و خط امام انتخابات را انتصابی و تشریفاتی دانسته و سلامت آن را زیر سؤال ببرند. آنان که با اقبال مردمی مواجه نشده و نامزدهایشان در سراسر کشور با بیتوجهی مردم از ورود به مجلس خبرگان جا مانده بودند، تلاش کردند تا سلامت انتخابات را زیر سؤال برند و آن را نوعی انتخاباتی مهندسیشده به نفع طبقه روحانیت و حزب جمهوری اسلامی جلوه دهند. گروهکهای واگرا که سرشان بیکلاه مانده و مردم به آنان کمتوجهی کرده بودند، مخدوش نشاندادن انتخابات را حربه خود قرار دادند تا رأی ملت را زیر پا بگذارند و از تسلیمشدن در برابر خواست ایشان بگریزند. برای نمونه چریکهای فدایی خلق مدعی شدند:
«در انتخابات مجلس بررسی نهایی قانون اساسی، مهمترین تقلب بدون صندوقی که انجام شد، در درجه اول استفاده عوامفریبانه از جاذبه عمومی امام بود و در درجه بعد، استفاده از ناآشنایی مردم به ضوابط دموکراتیک در انتخاب آزاد.»