نویسنده: کریل مارتینوف
بازیگران جدید در بازارهای اروپا و جهان
طبق برآوردهای مختلف، مصرف گاز در اروپا ظرف 12-10 سال آینده به میزان 200-100 میلیارد متر مکعب افزایش خواهد یافت. در این میان، 30 میلیارد متر مکعب گازی که قرار است از طریق خط لوله ناباکو به اروپا ارسال شود، در این حجم بزرگ نیاز رقمی نخواهد بود. هرچند، آنچه که در این پروژه اهمیت دارد، نه نتیجه عملی، بلکه ظهور صادرکنندگان جدید در بازارهای اروپایی و جهانی است، اما، گازپروم در هر حال نقش صادرکننده اساسی گاز به مصرف کنندگان اروپایی را حفظ خواهد کرد.
اعتبار تیره شده
اکثر اروپاییها طی مدتها مدید به این فکر نمیکردند که گاز منازل آنها از کجا تأمین میشود. آنها هیچ گاه با قطعی گاز مواجه نمیشدند. به همین دلیل سیاستمداران اروپایی همه جا فریاد نمیزدند که با خرید گاز به رژیم کمونیستی پول میدهند. اتحاد شوروی و پرده آهنین از بین رفته و اقتصاد روسیه وارد فرآگرد همگرایی با اقتصاد جهانی شده است. به رغم این تحول، هماکنون بسیاری در اتحادیه اروپا همچنان «گازپروم» را مترادف با شرارت میدانند. با این استدلال که این شرکت به وسیله شانتاژ همسایگان خود میخواهد آنها را به پیروی از اراده کرملین وادار کند. مهم نیست در این میان، مهم این نسیت که آیا این ادعا حقیقت دارد یا خیر، بلکه مهم آن است که اعتبار گازپروم از دست رفته است. توقف صادرات گاز در ژانویه 2009 به خاطر مناقشه با اکراین، یک بار دیگر به اروپاییها نشان داد که باید با درنظر داشت متنوعکردن مبادی تأمین انرژی خود از صادرکنندگان مختلف گاز استفاده کنند و انرژیهای جدید (جایگزین سوختهای فسیلی) را توسعه دهند. در این میان پرواضح آن بود که استفاده از انرژیهای جایگزین راحتتر و مقرون به صرفهتر است. به همین منظور باید به ساخت نیروگاههای بادی و باطریهای خورشیدی پرداخت که البته طرحهای اروپا در این زمینه با موفقیت در حال پیشرفت است. همچنین برنامهای در زمینه ایجاد نیروگاه عظیم خورشیدی در صحرای افریقا با هزینه صدها میلیارد دلار در دست طراحی است. اتحادیه اروپا مطابق با راهبرد انرژی خود برای سالهای تا سال 2020 در صدد است سهم منابع قابل بازتولید انرژی را در بیلان کلی سوخت این قاره تا 20% در سال 2020 افزایش دهد. به عبارت دیگر، مصرف منابع فسیلی انرژی تا این موعد 20% کاهش خواهد یافت.
ترویکای بزرگ
طی سالها و ماههای اخیر در زمینه جستجوی صادرکنندگان جدید گاز مشکلات بسیاری بروز کرده است. تولید داخلی گاز در اروپا رو به کاهش است و اکنون بخش اعظم گاز مورد مصرف این قاره از مناطق دیگر وارد میشود. در حال حاضر در بازار گاز اروپا سه کشور روسیه، نروژ و الجزایر نقش کلیدی ایفا میکنند. بیش از نیمی از صادرات در دست آنهاست. هرچند، حدود 25% این بازار به گازپروم تعلق دارد، اما جنگ گازی با اکراین باعث تیره شدن اعتبار این شرکت شده و حالا مقامات اتحادیه اروپا راهبرد افزایش تعداد صادرکنندگان گاز را دنبال میکنند. همچنین هلند تا حدود زیاد و بریتانیا و دانمارک به میزان کمتر در صف تولیدکنندگان گاز قرار گرفتهاند. آندریس پیبالگس، کمیسر انرژی کمیسیون اروپایی در تفسیر این وضعیت میگوید: «ما باید از این وضع که فقط سه صادرکننده گاز یعنی روسیه، نروژ و الجزایر داریم، فاصله بگیریم. کمیسیون اروپا در سال 2008 به این نتیجه رسید که اروپا به خاطر بحران گازی میتواند با مشکلات جدی روبرو شود و این نگرانیها در ژانویه 2009 به دنبال بروز تنش کازی میان مسکو و کییف به اثبات رسید».
«گروه سه گانه بزرگ» گاز خود را به اروپا عمدتاً از طریق خطوط لوله منتقل میکنند. الجزایر از با استفاده از خطوط لوله الجزایر – تونس – ایتالیا و الجزایر – مراکش – اسپانیا مبادرت به این امر میکند و بخشی از گاز خود را نیز به حالت مایع به اروپا صادر میکند. گازپروم اعتراف دارد که در بازار گاز اروپا با رقابتهایی از سوی انواع دیگر سوختها و نیز با «رقابت شدیدی» از سوی سایر صادرکنندگان گاز به خصوص نروژ، الجزایر و هلند روبرو است. نمایندگان گازپروم خاطرنشان میکنند که قطر و نیجریه، صادرکنندگان گاز مایع نیز میتوانند به گروه رقیبان بالقوه این شرکت اضافه شوند. اما واقعیت آن است که الجزایر، نروژ و روسیه قصد ندارند این بازار را ترک کنند و سهم خود را به رقیبان واگذار کنند. شش ماه اول سال جاری نشان داد که نروژ میتواند در شرایط مناسب صادرات خود را افزایش دهد، این در حالی است که در تحلیلهای مختلف تأکید میشد که منابع این کشور رو به اتمام است. با این ملاحظه، میتوان مدعی شد که این سه بازیگر مهم، طی ده سال آینده به افزایش تولید ادامه خواهند داد تا سهم خود را در بازار رو به رشد اروپا حفظ کنند (شکی نیست که پس از پایان رکود اقتصادی رشد سریع تقاضای انرژی شروع شده و در میان مدت حتی تقاضاها در این زمینه نسبت به قبل از بحران پیشی خواهد گرفت. زیر این شرایط، مقامات اتحادیه اروپا در صدد گسترش شمار صادرکنندگان گاز طبیعی بر آمدهاند. این گاز میتواند فقط از تولید کنندگان گاز مایع از جمله نروژ، خاورمیانه، آسیا و اقیانوسیه و آفریقا تأمین شود. اکنون بازی بزرگی پیرامون منابع انرژی ترکمنستان و ایران در جریان است. این کشورها گاز کافی دارند ولی این گاز به دلایل مختلف نمیتواند به اروپا راه پیدا کند.
گرایش مایع کردن گاز
در حال حاضر، خرید گاز طبیعی مایع شده، بهترین راه دریافت گاز بیشتر برای مصرفکنندگان اروپایی است. قطر که از مدتها قبل سیاست مایع کردن گاز و صدور آ را انتخاب کرده و در سال گذشته چند درصد از بازار گاز اروپا را از این طریق به خود اختصاص داده، بازیگری اصلی در این زمینه محسوب میشود. نیجریه هم گاز مایع صادر میکند، ولی مناقشات مسلحانه بیپایان داخلی در این کشور مانع از آن میشود که این کشور صنعت انرژی خود را به نحو بایستهای توسعه بخشد. افزون بر این، بریتانیا نیز در سال جاری زیرساختهای پذیرش گاز مایع و تبدیل آن به گاز طبیعی را راهاندازی کرده است. در ماه مارس اولین نفتکش حامل گاز مایع شده از قطر وارد بنادر انگلیس شد. در ماه ژوئن شرکت لهستانی PGNiG با شرکت Qatarga (قطر) قرارداد خرید گاز مایع را امضا کرد. میانگین ارزش این قرارداد برابر با 550 میلیون دلار است. طبق این قرارداد، صادرات از سال 2014 شروع خواهد شد و قرار است هر سال حدود 1 میلیون تن گاز مایع صادر شود که تقریباً 10% نیازهای جاری این کشور را برآورده خواهد کرد.
حتی اکراین جدیداً برنامه های خود را در زمینه ساخت اسکله برای پذیرش گاز مایع علنی کرده است. برزو علییف، معاون وزیر سوخت و انرژی این کشور در این زمینه تصریح کرد که شرکتهای SNC Lavalin International Inc. (کانادا)، EDS (کانادا)، Mitsubishi Corporation (ژاپن)، Cilyk Holding, Gap Insaat, Sancakli Group از ترکیه) نسبت به کمک به اکراین در نهایی کردن این پروژه ابراز علاقهمندی کردهاند. با وجود توسعه سریع بخش گاز مایع، احتمال کمی میرود که این محصول بتواند جای گاز طبیعی موجود در لولهها را بگیرد. دلیل این مسئله، بیش از هر چیز به منابع مالی تأمین پروژهها در این زمینه مربوط میشود. برای تولید گاز مایع، باید کارخانه بزرگی ساخت. درست است که این مشکل صادرکننده است، اما هزینه های ساخت کارخانه در قیمت گاز محاسبه خواهد شد. برای پذیرش گاز مایع اسکله و ترمینال خاص با تجهیزات خاص نیاز است که امکان تبدیل گاز مایع به گاز طبیعی را بدهد و سپس وارد شبکه خطوط لوله شود. ساخت این ترمینالها هزینه زیادی تحمیل خواهد کرد. با این ملاحظه، ساخت کارخانه و هزینه های اجرای پروژه مذکور برای اکراین بیش از 1 میلیارد یورو خواهد بود.
هرچند مقامات اروپایی به طور کلی تمرکز بر گاز مایع را قبول دارند، ولی فقط به این نوع گاز به عنوان سوخت تکمیلی و افزون بر گاز طبیعی مینگرند. با این ملاحظه، هرچند صادرات گاز مایع شده به اروپا افزایش خواهد یافت، اما با توجه به رشد کلی مصرف گاز سهم این نوع گاز چندان زیاد نخواهد بود. در این میان، روسیه در حال حاضر تنها حائز یک کارخانه خاص مایع کردن گاز در جزیره ساخالین است که در چارچوب پروژه «ساخالین-2» ساخته شده و سهامدار اصلی آن «گازپروم» است. سالی 9.6 میلیون تن گاز مایع از این کارخانه به کشورهای آسیا و اقیانوسیه صادر خواهد شد. قرار است کارخانه دوم توسط گازپروم در چارچوب بهرهبرداری از میدان گازی «شتوکمان» در سال 2014 ساخته شود، ولی به علت بحران مالی و کاهش برنامه سرمایهگذاری های اجرای این پروژه میتواند با تأخیرهایی همراه باشد.
ایران خارج از دسترس
مناطق گازخیز جهان چندان زیاد نیستند و بعضی از آنها مانند آمریکای شمالی نیز نمیتوانند صادرکننده باشند، چرا که زیرا ایالات متحده و کانادا دو کشور توسعه یافته صنعتی، خودشان منابع زیادی مصرف میکنند. گاز خاورمیانه نیز تنها به صورت گاز مایع صادر میشود. در اورآسیا چند منطقه وجود دارد که میتوان صادرات گاز از طریق خطوط لوله را از آنجا سازماندهی کرد. در این میان، گازپروم دارای بزرگترین ذخایر گاز جهان است. سهم آن در ذخایر اثبات شده جهانی گاز معادل 17% و در ذخایر روسی 70%. است. ذخایر گاز این شرکت در رده بندی A+B+C1 به تاریخ 31 دسامبر 2008 برابر 33.1 تریلیون متر مکعب بوده است. در نتیجه گسترش دامنه عملیات اکتشافی و دریافت مجوز استفاده از میادین جدید، ذخایر گاز گازپروم از سال گذشته به میزان 11.2% افزایش یافته است.
منابع گاز ایران با روسیه تقریباً قابل مقایسه است. جمهوری اسلامی ایران صاحب 16% ذخایر گاز جهان است. ولی ایران به علت تحریمهای اعمال شده از سوی کشورهای غربی به ویژه ایالات متحده که این کشور را به طراحی برنامه هستهای نظامی متهم میکنند، امکان زیادی برای صدور گاز خود ندارد و افزون بر این، به تدریج همه شرکتهای مهم نفت و گاز در حال خروج از این کشور هستند. در این میان، طرح خط لوله ناباکو که قرار است به وسیله آن گاز به اروپا منتقل شود، با کمبود منابع روبرو است. ایران میتواند صادرکننده ایدهآلی محسوب شود، اما همان طورکه اشاره شد تحریمها و موضعگیری ایالات متحده مانع از آن میشود که قبل از تغییر حکومت در تهران یا امتناع از طراحی برنامه هستهای، مشارکت آن در خط لوله ناباکو صورت عملی به خود بگیرد. ریچارد مورنینگستار، نماینده ویژه ایالات متحده در ماه ژوئیه در جلسه کمیته امور خارجه مجلس سنای ایالات متحده اظهار داشت: «فکر نمیکنم که شرکتکنندگان پروژه ناباکو الآن بتوانند درباره عضویت ایران در این پروژه به توافق برسند». به گفته وی، «عدهای در این منطقه طرفدار مشارکت ایران هستند» ولی الآن برای همکاری با ایران در ناباکو زمان مناسبی نیست زیرا ایالات متحده «در عوض این مشارکت چیزی دریافت نمیکند».
لازم به ذکر است که در حال حاضر طرح «ناباکو»، به مظهر مبارزه اروپا برای کاهش وابستگی خود به منابع انرژی روسیه تبدیل شده و توجه زیادی را به خود جلب کرده است. 13 ژوئیه در آنکارا مراسم امضای موافقتنامه این خط لوله برگزار شد. نمایندگان 5 از 6 کشور عضو پروژه (ترکیه، اتریش، مجارستان، بلغارستان و رومانی) این سند را امضا کردند. آلمان که کشور ششم است، کشور ترانزیتی نیست ، اما موقعیت خاصی دارد. هزینه ساخت این خط لوله 8 میلیارد یورو است و ظرفیت آن 31 میلیارد متر مکعب در سال است. روسیه نسبت به ناباکو واکنش حساسی از خود نشان میدهد و همیشه تأکید میکند که برای این خط لوله گاز کافی وجود ندارد. ولی اروپاییها که به دنبال مناب گاز بیشتر هستند، بر تحقق این خط لوله اصرار دارند. آنها منابع این خط لوله را در ترکمنستان، کشورهای دیگر آسیای مرکزی و به ویژه در آذربایجان آن را جستجو میکنند. مارکو فرانکو، رئیس سابق نمایندگی اتحادیه اروپا در روسیه در یکی از آخرین مصاحبههای خود در این سمت اظهار داشت: «روسیه یکی از صادرکنندگان کلیدی است، ولی بعضی کشورهای آسیای مرکزی وجود دارند که ما می خواهیم آنها را مستقیماً به بازار اروپایی متصل کنیم».
شرایط بازرگانی
آنچه که مانع از تلاش اروپایی ها برای دریافت گاز از تأمینگنندگان آسیایی میشود، این است که شرکت «گازپروم» بر بسیاری از شبکه خطوط لوله انتقال گاز منطقه کنترل دارد و با کشورهای منطقه قراردادهایی را درباره خرید گاز آنها منعقد کرده است. سال گذشته این شرکت از ترکمنستان، قزاقستان و ازبکستان حدود 66 میلیارد متر مکعب گاز خرید. جدیداً نیز گازپروم با آذربایجان قراردادی منعقد کرد که تا کنون مسبوق به سابقه نیست. آذربایجان در میدان گازی «شاه دنیز» دارای ذخایری معادل 1.5 هزار میلیارد متر مکعب است (شرکت نفتی روسی «لوکویل» نیز یکی از سهامداران این پروژه است) و گاز خود را از طریق خط لوله جدید به ترکیه و قسمت جنوبی اروپا صادر میکند. باکو و عشقآباد آمادگی خود را برای تأمین گاز خط لوله ناباکو ابراز داشتهاند. الهام علییف، رئیسجمهور آذربایجان در مصاحبه با تلویزیون روسیه اظهار داشت: «اگر خط لوله ناباکو ساخته شود و شرایط تجاری خوبی به ما پیشنهاد شود، ما بدون شک از این امکانات استفاده خواهیم کرد. ولی مبتکر و تأمینکننده این روند نخواهیم بود». قربانقلی بردیمحمدوف، رئیسجمهور ترکمنستان در جلسه 10 ژوئیه دولت اعلام کرد که تصمیم درباره شرکت در پروژه ناباکو اتخاذ شده است. وی گفت که ترکمنستان از ذخایر عظیم گاز برخوردار است که برای پر کردن این خط لوله کفایت میکند. قبل از آن ترکمنستان با اروپا درباره صادرات 10 میلیارد متر مکعب گاز توافق کرده بود، ولی مواعد و راه های انتقال این گاز هنوز مشخص نشده است.
در این بازی، ترکمنستان بازیگر اصلی است زیرا تنها گاز آذربایجانی برای پر کردن خط لوله جدید کفایت نخواهد کرد. عشقآباد طی مدت زیادی به روسیه وفادار بود، ولی بعد از آنکه «گازپروم» از خرید گاز ترکمنستان در سه ماهه دوم سال جاری خودداری کرد (به علت قیمت بالا، فقدان بازار فروش و انفجار در خط لوله به عنوان بهانه این اقدام)، روابط گازپروم با ترکمنستان به حالت رکود درآمد. اروپا و ایالات متحده می خواهند گاز ترکمنی را به دست آورند تا از این طریق سیگنالهای هشداری به کرملین بفرستند. ولی قراردادها هنوز منعقد نشده و سئوال درباره وجود مقادیر کافی گاز پاسخ ندارد و حتی ارقام دقیقی نیز در این زمینه در دست نیست. فقط وعدههایی است که رئیس جمهور داده است.
اروپا در تلاش خود برای به دست آوردن منابع انرژی آسیای مرکزی مجبور است، نه تنها با مسکو، بلکه با چین و ایران نیز رقابت کند. قرار است در ماه نوامبر سال جاری اولین خط لوله قزاقستان – چین راهاندازی شود. در چارچوب این پروژه دو خط با ظرفیت جمعی 30 میلیارد متر مکعب در سال ساخته خواهد شد. این بخشی از طرح خط لوله آسیای مرکزی – چین است که امکان انتقال گاز ترکمنستان به چین از طریق ازبکستان و قزاقستان را فرآهم میآورد. قربانقلی بردی محمدوف رئیس، جمهور ترکمنستان و لی کجیانگ، معاون نخست وزیر چین در ماه ژوئن بستهای از قراردادها امضا کردند که بر اساس آن قرار است چین به ترکمنستان وامی معال 3 میلیارد دلاری برای بهره برداری از بزرگترین میدان گازی خود «یولوتان جنوبی» پرداخت کند که قرار است گاز این میدان به چین صادر شود. خبرگزاری دولتی ترکمنستان همچنین خبر داد که بردیمحدوف، محمود احمدینژاد، رئیس جمهور ایران را دعوت کرده تا در ماه دسامبر در مراسم راهاندازی خط لوله انتقال گاز دولتآباد – سرخس – خانگیران شرکت کند. از این طریق گاز ترکمنی به ایران صادر خواهد شد و ظرفیت اسمی آن 12.5 میلیارد متر مکعب گاز در سال است. در حال حاضر ایران هر سال حدود 8 میلیارد متر مکعب گاز ترکمنی می خرد.
روسیه به ظهور بازیگران مستقل جدیدی چون ترکمنستان و آذربایجان در بازار اروپایی علاقهمند نیست. ولی جنگهای اخیر گازی به مواضع مسکو لطمه زدهاند. لذا با قاطعیت میتوان گفت که اگر گاز ترکمنستان واقعاً فراوان باشد، دیر یا زود این گاز بدون مشارکت گازپروم به اروپا راه پیدا خواهد کرد. البته، این امر گرهگشای همه مشکلات اتحادیه اروپا نخواهد بود. طبق برآوردهای مختلف، مصرف گاز در اروپا ظرف 12-10 سال آینده به میزان 200-100 میلیارد متر مکعب افزایش خواهد یافت. 30 میلیارد متر مکعب گاز از خط لوله ناباکو تنها بخش ناچیزی از این نیازها را مرتفع میکند. با این ملاحظه، رهبران فعلی بازار گاز اروپا در کوتاه مدت چیزی زیادی را از دست نخواهند داد. البته، همان طور که اشاره شد، در این زمینه، نه نتیجه غایی (تأمین گاز)، بلکه ظهور بازیگران جدید غیر از گازپروم در بازار اروپا واجد اهمیت است.