مقدمه:
واقعیتهای جهانی مبین آن است که بیشتر کشورها درصددند تا قدرت سخت را به قدرت نرم، زور را به قانون و قدرت را به اقتدار مشروع تبدیل کنند. (عسگری، 1390: 51) عامل نیروی انسانی به عنوان نیروی متفکر، طراح و سازنده نظامهای عملیاتی و سایر منابع سازمان، جایگاه اساسی و راهبردی در توفیق پیشرفت سازمانها، به ویژه نیروهای مسلح دارد. میتوان گفت توسعه سرمایه انسانی نیروهای مسلح، ضرورتی اجتنابناپذیر برای پویش اثربخشی آن در تلاطمها و تهدیدهای محیطی و مقابله با بیاطمینانی ناشی از آن است. (احمدوند و ترکزاده، 1383) کیفیت نیروی انسانی در کسب مهارتهای روحی و ذهنی و همچنین عملیاتی و راهکنشی (تاکتیکی) برای ورود به صحنههای نبرد آینده از ضرورتهای توان رزمی یگانهای نظامی محسوب میگردد؛ از طرفی کلیه عوامل غیرمحسوس توان رزمی یگانهای نظامی، ارتباط وثیقی با مؤلفه نیروی انسانی دارد.
قدرت و توان رزمی نیروهای مسلح یک کشور ترکیبی از تواناییهای فیزیکی و غیرفیزیکی میباشد؛ بخش غیرفیزیکی قدرت رزمی، تحت تأثیر قدرت نرم در حوزههای دفاعی و امنیتی قرار میگیرد. در این سطح، فرهنگ و الگوی دفاعی نظامهای سیاسی، تعیینکننده میان قدرت نرم در حوزههای دفاعی و امنیتی است. هدف از تهدیدهای نرم در این حوزه با تأثیرگذاری بر اندیشه، ارزشها و الگوهای رفتاری در حوزه دفاع و امنیت است. (نائینی، تابستان 1388)
قدرت نرم، قدرت هدایت کردن، جذب کردن و سرمشق بودن است. به صورت حرکتی بنیادین در گرایش بُعد نرمافزاری قدرت در دستور کار بیشتر کشورهای جهان قرار گرفته است؛ بنابراین قدرت نرم یک فرآیند پویا است که گستره حوزه اجرایی آن، طیف وسیعی از مخاطبین کشور هدف را پوشش میدهد.
«قدرت نرم یک قدرت غیرقابل لمس و همسو با جریان اصلی زمانه و ارتباطات وسیعی با پیشرفتهای فناوری علمی – جامع اطلاعاتی و اقتصاد دانش پایه دارد و با ظهور فناوری اطلاعات و رسانههای جمعی و شبکههای مجازی اجتماعی، به یک ابزار پرنفوذ و پویا مبدل گردیده است؛ هدف مقاله حاضر این است تا نقش و تأثیر این حوزه از قدرت بر عوامل غیرمحسوس و غیرفیزیکی توان رزمی یگانهای رزمی را مورد بررسی قرار دهد؛ مؤلفههایی که در شرایط رزم ناهمگون به هنگام یک تهدید احتمالی (به علت شکاف ابزاری یگانهای خودی با نیروهای فرامنطقهای)، نقشآفرین صحنههای میادین نبرد خواهند بود، به عنوان عوامل محوری مورد توجه ویژه قرار گرفته است؛ چرا که عوامل یاد شده با همافزایی و تضایف اثرگذار فرمانده عملکننده را قادر خواهد ساخت که طرف مقابل خود را از تعادل خارج و او را وادار به رفتارها و واکنشهای مدنظر ما نماید.
امید است که برای ارتقای کارآمدی نیروی انسانی و توسعه علوم انسانی مرتبط با عوامل غیرمحسوس توان رزمی در مراکز آموزش عالی یگانهای نظامی، با درایت ریزبینانه مسئولین و متولیان آموزش مربوطه و با بهرهگیری از فرایندهای دانشمحور، قابلیتهای نیروی انسانی در مقابله با صحنههای جنگ نرم متناسب با این تهدیدها را افزایش یافته و اقدامهای کاربردی مؤثری فراهم گردد.
ج.ا.ایران به لحاظ مشخصات ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی از جایگاه ویژه منطقهای و بینالمللی برخوردار است؛ بنابراین با دامنهای از فرصتها، مزیتها، تهدیدها و چالشها روبرو بوده و از سوی دیگر، سیاست بینالمللی مبتنی بر نظام سلطه، شناسایی هویت و آزادی عمل کشورهای مستقل را برنتافته و با تعریف یک جانبه امنیت بینالمللی به نفع قدرتهای سلطهگر، به تضاد آشکار با اندیشههای انقلاب اسلامی و منافع و امنیت ملت آزاده ایران پرداخته است. (ساعد، 1389: 99)
از مهمترین تهدیدهای کنونی علیه نظام مقدس ج.ا.ایران، انواع تهدیدهای نرم بوده که با بهرهگیری از حداکثر ظرفیتهای ابزاری و به کارگیری راهکنشها و تخصصها توسط دشمنان، در حال اجرا میباشد. از آنجا که قدرت سخت تحت تأثیر دانش و آمادگی رزمی هسته مرکزی و موضوع محوری در نیروهای مسلح محسوب گردیده و بخش غیرقابل اجتناب و لازمالاجرای رهنامه نظامی قلمداد میگردد و از سوی دیگر، مؤلفههای غیرمحسوس توان رزمی یگانهای نظامی به نوعی با قدرت نرم مرتبط بوده، بنابراین چنین استنباط میگردد که کارکنان نیروهای مسلح در این حوزه، از تهدیدهای دشمنان مصون نبوده و همانند سایر اقشار جامعه در معرض این تهدید قرار خواهند گرفت که تبعات آن متوجه مؤلفههای غیرمحسوس توان رزمی یگانهای نظامی میگردد. عوامل غیرمحسوس توان رزمی با توجه به رویکرد جنگ نرم در شرایط کنونی در سطح یگانهای نظامی آنچنان که بایستی به آن توجه ویژه مبذول گردد، به موضوعی انفعالی تبدیل گردیده است.
برابر راهبرد تعریف شده، در نظام مقدس ج.ا.ایران، نظامیان بایستی با فراگیری آموزشها و بالا بردن سطح دانایی، به توانایی حرفهای دست یافته و افزون بر آن، با پرورش روحیه رزمی و شجاعت و دلاوری در پرتو تعالیم و تربیت قرآنی و اسلامی، به عنوان عامل بالندگی و شکوفایی در مقابله با تهدیدهای نرم دشمنان قرار گیرند. (در پرتو نور، 1389: 236) از طرفی حوزه عملیاتی قدرت نرم دامنه وسیعی پیدا نموده و مؤلفه غیرمحسوس توان رزمی را برای هر رده فرماندهی و نیروهای تحت امر او اعم از ردههای راهکنشی و عملیاتی (به سبب ظرفیتهای قدرت نرم)، تحت تأثیر قرار داده و در صورت عدم اتخاذ یک راهبرد عملیاتی و کاربردی در مقابله با آن، بیشک تأثیرپذیری و کاهش توان رزمی یگانهای نیروهای مسلح را به هنگام تهدیدهای احتمالی به همراه خواهد داشت؛ بنابراین کسب و تولید دانش در حوزههای مختلف میتواند جنبه راهبردی پیدا کرده و تأثیر قابل ملاحظهای بر عوامل غیرمحسوس توان رزمی یگانها به لحاظ رسالت ذاتی آنان در عرصه دفاع و امنیت خواهد گذاشت.
یگانهای نظامی در شرایط کنونی در مجادلههای مختلف امنیتی و تهدیدهای متصوره آن از جمله حوزههای مختلف جنگ نرم، با تمرکز بر حفظ و توسعه قدرت (به ویژه در هنگام تهدیدهای احتمالی)، نقش برتری را در اعتلای اعتبار و اقتدار ملی فراهم مینمایند؛ به همین منظور، قدرت نرم قابلیتهای خلق آینده را دارد. شناخت آینده به مثابه یک مفهوم انتزاعی همواره مورد توجه دولتمردان و سیاستگذاران در جوامع مختلف بشری بوده است. (عسگری، 1390: 65)
در شرایط کنونی که نرمافزارگرایی قدرتافکنی در دستور کار برنامه سیاست خاورمیانهای آمریکا قرار دارد و قدرت نرم به لحاظ اهمیت و ماهیت به عنوان جوهره اصلی تأثیرگذاری در ایدهها و ساختارهای داخلی از جمله سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی جوامع هدف قرار گرفته که در نهایت منتج به تهدید امنیتی فاعل محور گردیده، در نتیجه این تهدیدها به نوعی تأثیر قابل ملاحظهای بر عوامل غیرفیزیکی و غیرمحسوس توان رزمی یگانها (که مسئول تأمین امنیت و اقتدار نظام ج.ا.ایران هستند) دارد؛
نظر به اهمیت موضوع، رویکرد این تحقیق توصیفی و تبیینی است و دادهها و اطلاعات آن بر مبنای روش کتابخانهای و اسنادی و بهرهبرداری از منابع مکتوب معتبر فارسی صورت پذیرفته که به منظور عملیاتی کردن تحقیق، تلاش گردیده تا واکاوی قدرت نرم از نگاه صاحبنظران مورد بررسی و سپس چگونگی تأثیرات آن بر عوامل غیرمحسوس و غیرفیزیکی توان رزمی یگانهای خودی قرار گیرد.
بیان مسئله
با مطالعه رویکردهای نظری، اندیشمندان و صاحبنظران غرب میتوان اینگونه استنباط کرد که معادله قدرت و امنیت در شرایط موجود تغییر یافته است، با توجه به اینکه قدرت و امنیت رابطه متقابلی با هم پیدا نمودهاند؛ بنابراین شکل جدیدی از قدرت در حال ظهور است. از طرف دیگر، یکی از مؤلفههای قدرت ملی و امنیت ملی، قدرت نظامی است، از این رو براساس تغییر نوع و ماهیت قدرت در شرایط کنونی، شکلهای جدیدی برای تأمین امنیت و تعاملات امنیتی برقرار گردیده که یکی از آنها، ظهور قدرت نرم است که به لحاظ گستره فراگیر مبانی و ماهیت خود، هماکنون محوریت اصلی ارکان قدرت ملی در هر کشوری را شکل داده است.
قدرت نرم براساس مؤلفههایی که دارد، محدود به محیط خاصی نبوده و محصول روابط بین دولتها، ملتها، افراد (به ویژه در روابط درون سازمانی از جمله یگانهای نظامی) میگردد. این قدرت در حوزه عملیاتی خود تحت عنوان جنگ نرم تعیین میشود. از طرفی، هر یک از کشورهای خاورمیانه جایگاه خاصی در راهبرد منطقهای آمریکا به خود اختصاص دادهاند و به تناسب نوع تعریف، آماج سیاست نرمافزاری برنامهریزی شده و هدایت شده آن کشور قرار میگیرند. پویش هویتطلبی منطقهای نظام مقدس ج.ا.ایران به مثابه بازیگر معارض غرب در منطقه جایگاه ویژهای پیدا نموده و این تضاد در سطوح عمودی و افقی گسترش یافته است. به دنبال بازتعریف منابع ناامنی و تهدیدزا در فردای 11 سپتامبر، رویکرد آمریکا و ج.ا.ایران نسبت به یکدیگر به تعمیق ادراک مبتنی بر تهدید متقابل منجر شده که در قالب جنگ نرم و گزینه احتمالی جنگ سخت متبلور گردیده است. (سلیمانی پورلک، 1390: 267 و 268) بنابراین مهمترین تهدید علیه نظام مقدس ج.ا.ایران تهدید نرم است.
اصلیترین شاخص جنگ نرم، ویژگیهای بالینی و نشانه شناختی آن است. جنگ نرم فرآیندی را نشان میدهد که به موجب آن قدرت نرم واحدهای سیاسی برای تأمین هدفهای ملی مورد استفاده قرار میگیرند. (ساعد، 1389: 124) بنابراین بهتر است با همافزایی بر مبنای اهداف راهبردی تعیین شده در سطوح عملیاتی و راهکنشی، این تغییرات از مؤلفههای قدرت رصد گردیده و آثار و تبعات آن بر عوامل غیرمحسوس توان رزمی، مورد بررسی و کنکاش قرار گیرد؛ چرا که برتری مادی یا مساوی با دشمن در صحنههای راهکنشی میادین نبرد، به تنهایی تفوق را حاصل ننموده، بلکه اتخاذ رویکردهای معقول عوامل غیرمحسوس و برترساز توان رزمی با انعطافپذیری متناسب با رهنامه سازمان، آموزش و عملیات، میتواند به عنوان کلید موفقیت و کسب پیروزی در شرایط یک رزم احتمالی در شرایط ناهمگون را برای فرماندهان فراهم آورد.
این در حالی است که وسعت وجودی هویت انقلاب و نظام مقدس ج.ا.ایران، بسترهای لازم برای پرورش نیروی انسانی کارآمد در حوزه عوامل غیرمحسوس توان رزمی یگانهای نظامی (به منظور مقابله با تهدیدهای نرم در شرایط کنونی) را دارا میباشد. در صورت فراهم آوردن سازوکارهای مورد نیاز و لحاظ نمودن مباحث حوزههای قید شده در ریشه برنامههای آموزشی جهت آگاهی دادن به کارکنان هنگام بروز تهدیدهای سختافزاری احتمالی، بیشک چالشهای پیش روی فرماندهان در این خصوص به حداقل ممکن کاهش پیدا خواهد نمود.
چگونگی شکلگیری تهدیدهای نرم علیه ج.ا.ایران
پایان جنگ سرد و همگام با آن، آغاز طیف جدیدی از تحولات پیچیده در صحنه بینالملل، با ضرورت بازنگری در ساختار نظری امنیت در عرصههای ملی و بینالمللی نمایان گردید. در سایه پویشهای نوظهور حوزههای موضوعی مختلف، سیاست بینالملل را دچار قبض و بسط و در نتیجه تحول معرفتی کرد. امنیتپژوهی در معرض سؤالهای گوناگون هستیشناختی قرار گرفت و موضوع مطالعههای جدید با به چالش کشیدن پرسشها و پاسخهای سنتی نهادینه شده در حوزه امنیت شروع گردید وتوجه به قدرت نرم مورد توجه جدی غرب به ویژه آمریکا قرار گرفت. همین موضوع در راهبرد جدید آمریکا چگونگی رابطه آن کشور با کشورهای خاورمیانه را بر اساس مؤلفههای نرمافزاری قدرت و امنیت، جایگاه ویژهای پیدا نمود.
حوادث 11 سپتامبر آمریکا را با بعد تازهای از تهدیدها و ناامنی مواجه ساخت که مستلزم واکنش مناسب در قالب راهبرد مقابله با تهدیدها به کمک قدرت نرم بود. آمریکا برای مهار تهدیدهایی که همواره از منطقه خاورمیانه متوجه ایالات متحده میگردید، و همچنین در جهت تحقق منافع حاصل از کنترل رفتار سایر بازیگران بینالمللی و فراهم آوردن بستری نافذ برای ایفای نقش جهانیاش، الگوهای نرمافزارگرایانه را در مقطع جدید مورد تأکید و توجه ویژه قرار داد.
تحولات اخیر منطقهای با پیامدهای جنگ 2003 آمریکا علیه عراق نشان داد که با روندهای نظامی و سختافزاری، امنیت ایجاد نخواهد گردید؛ این امر بیانگر آن بود که در دوران کنونی، امنیتسازی مستلزم ابزاری بیش از سختافزارهاست؛ چرا که دامنه و گستره امنیت بسیار فراگیرتر از جنگافزار و تسلیحات میباشد. این زمانی بود که آمریکاییها با وجود قدرت نظامی گسترده خود نتوانستند عراق را پس از اشغال بازسازی و ترمیم نمایند. (سلیمانی پورلک، 1390: 52) بنابراین کارآمدی قدرت نظامی یا قدرت سخت در امنیت بینالمللی با چالش بیشتری نسبت به گذشته روبرو گردید. از این رو، چارچوب کلان و فناوری این کشور در رابطه با خاورمیانه به ویژه ج.ا.ایران میتوان بیانکننده نوعی بازبینی در عناصر سازنده الگوی نفوذگرا سیاست خارجی آن کشور تلقی نمود، که هم منابع جدید قدرت و هم منافع نامشروع آن کشور را در بر گرفته، و در جهت بیثباتی ساختاری و ناامنی بسیار گستردهای در حوزه داخلی کشورهای منطقه، آن را به کار گرفته است.
گرچه پدیده جنگ نرم را بایستی از پروژههای مهم و با اولویت جهان غرب علیه ج.ا.ایران از بدو پیروزی انقلاب به حساب آورد، اما این راهبرد در دهه اخیر جایگاه ویژهای در سیاست خاورمیانهای آمریکا پیدا نموده و با سرمایهگذاری در بُعد ابزاری در سه حوزه رهنامه مهار و نبرد رسانهای، ساماندهی و پشتیبانی از نافرمانی مدنی با تمام ظرفیت و توانمندیهای قدرت نرم علیه ج.ا.ایران به مورد اجرا گذاشته شد.
در این راستا امام خامنهای ضمن هدایت داهیانه مقابله با راهکارهای جنگ نرم دشمنان بر ضرورت شناخت و آگاهسازی جامعه نخبگان کشور و افزایش قابلیتها و توان مقابله پیشدستانه در حوزههای اجرایی ابعاد مختلف جنگ نرم تأکید داشتند، که این بُعد از ابعاد مختلف جنگافروزی دشمنان تاکنون نقش بر آب گردیده است.
امروزه جنگ نرم مؤثرترین، کارآمدترین، کمهزینهترین، خطرناکترین و پیچیدهترین نوع تهدید علیه ارزشها و امنیت ملی یک کشور محسوب میگردد. (نائینی، 1389: 30) گفتمان قدرت نرم محیط راهبردی را بیش از پیش اطلاعاتی، ناملموس، شبکههای، ناهمگون، خشونتپذیر و هویت بنیاد کرده است. به همین لحاظ نیروی انسانی یگانهای نظامی نیز در معرض چنین تهدیدهایی قرار خواهند گرفت؛ از جمله حوزههای این تهدیدها مؤلفههای غیرمحسوس توان رزمی است. از آنجا که مؤلفههای غیرمحسوس و برترساز توان رزمی، نقش فزایندهای در تعیین سرنوشت صحنههای نبرد در بعد قدرت سخت را ایفا مینماید، بنابراین مصونسازی فضای ذهنی کارکنان در حوزه مؤلفههای قید شده، بیشک میتواند شکاف ابزاری قدرت سخت نیروهای خودی را با دشمن به طور قابل ملاحظهای کاهش دهد؛ بنابراین میبینیم که حوزههای مختلف و زمینههای جنگ نرم سبب گردیده که دایره گستردهای از ابزارها و شیوهها را به خود اختصاص دهد.
توسعه فناوریهای نوین، ابزارها، صنایع و نوآوریها، شیوهها و راهکنشهای جنگ نرم را بسیار متنوع و پیچیده نموده است. دشمنان شیوههای جنگ نرم را در دو حوزه کلی گفتاری و رفتاری با برنامهریزی مدون و طرحریزیهای بلندمدت، هم در فضای حقیقی و هم در فضای مجازی علیه ج.ا.ایران عملیاتی نمودند. از جمله حوزههای عملیاتی یاد شده، میتوان عوامل غیرمحسوس توان رزمی یگانهای نظامی را نام برد:
1. توان رزمی
1-1. توان رزمی در سطح عملیاتی و راهکنشی: توان رزمی یا قدرت جنگیدن یک یگان نظامی عبارت است از نتیجه ترکیب و تلفیق مؤثر عناصر یا عوامل فیزیکی (مادی) با عناصر یا عوامل غیرفیزیکی (غیرمادی) یگان توأم با تدبیر و چگونگی به کار بردن این عناصر در محیط عملیاتی، در راستای انجام مأموریت واگذاری؛
1-2. در سطح راهبردی واژه توان رزمی به واژه (قدرت ملی) تغییر مییابد و عناصر تشکیلدهنده آن به این شرح است: قدرت سیاسی، قدرت اقتصادی، قدرت اجتماعی و فرهنگی، قدرت نظامی، موقعیت جغرافیایی.
2. قدرت نظامی
2-1. قدرت نظامی عبارت است از قابلیتهای نیروهای مسلح یک کشور در مقایسه با دشمنان حال و آینده.
2-2. عناصر تشکیلدهنده قدرت نظامی: ساختار سازمانی، تعداد و نوع یگانهای نظامی، ویژگیهای فناوری جنگافزارها و تجهیزات، ایمان و اعتقاد ملی و مذهبی، آموزش، انضباط، روحیه، اراده ملی، اعتماد به نفس، وفاداری، پایداری و استقامت، تجارب جنگی و رهبری نظامی.
2-3. عوامل فیزیکی یا مادی و یا محسوس توان رزمی: این عوامل که وجود مادی دارند، محسوس و قابل اندازهگیری بوده و نقش اساسی در توانایی یک یگان برای جنگیدن ایفا مینماید و شامل: یگانهای مانوری، آتشهای پشتیبانی، یگانهای پشتیبانی رزمی و یگانهای پشتیبانی خدمات رزمی میشوند.
2-4. عوامل غیزفیزیکی یا غیرمادی و یا غیرمحسوس توان رزمی: تأثیر رهبری نظامی، ایمان، روحیه، انگیزه (میل)، آموزش، انضباط، سازماندهی، صبر و بردباری و مقاومت، شجاعت، آداب و رسوم و سنن و تعصبات ملی و قومی. (مجموعه فرماندهی و مدیریت لشکر، 1385: 78 و 79)
3. آداب و رسوم و سنن و تعصبات ملی قومی
تداوم پدیده دولت و سازوکارهای زندگی مشترک چند هزار ساله باعث شکلگیری میراث فرهنگی مشترکی گردیده است که امروزه یکی از عناصر مهم هویت ملی در ایران محسوب میگردد. این هویت را در طول تاریخ کهن این سرزمین به شکل آیینها، سنتها، آداب و رسوم گوناگونی به نمایش گذاشته شده، که در سراسر کشور به عناصر پیونددهنده محکم تمامی قشرهای جمعیت ایران مبدل گردیده است. از طرفی «سنتها، ارزشها، باورها، میراث فرهنگی، تاریخ اجتماعی و مذهب به ویژه در ج.ا.ایران که به مبانی و زیرساختارهای ایدئولوژیکی معتقد هستند، باعث ثبات و تداوم امنیت میشوند. (سلیمانی پورلک، 1390: 288)
گرچه درک ویژگیهای خاص ایران در رابطه با مسائل قومی اهمیت بسیار زیادی برای شناخت واقعیتهای موجود دارد، اما این به آن معنا نیست که در ایران معاصر هیچگونه مشکلی در رابطه با مسائل قومی وجود ندارد؛ حوادث تاریخی نشان داده است که بعد از جنگ جهانی دوم مسائل قومی در ایران، چه به دلایل خارجی و چه به دلایل داخلی، جنبه سیاسی پیدا نموده و هر از چند گاهی جلوههای بحرانی نیز یافته است. بروز جلوههای بحرانهای محدود قومی در ایران به ویژه در کردستان بیانگر این واقعیت است که در حوزه جنگ نرم و تحریکات دشمنان، میتوان کارکرد دوگانه آن را مدنظر قرار داد.
همانگونه که اشاره شد، ج.ا.ایران دارای اقوام متعددی است که طی تاریخ، همزیستی مسالمتآمیز و پر فراز و نشیب را داشته است. با وجود اینکه در مقاطعی از تاریخ این سرزمین کهن، بحرانها و تنشهایی میان گروههای مختلف قومی رخ داده، چسبندگی و انسجام ملی در چارچوب سرزمین ایران حفظ شده است. تاریخ نشان میدهد همواره گرایش و حرکتهای تجزیهطلبانه قومی، مورد حمایت و سوءاستفاده بازیگران خارجی، به ویژه همسایگان قرار گرفته است. (سلیمانی پورلک، 1390: 311)
بُعد دیگر از تهدیدهای نرم، بحرانهای فرهنگی، اجتماعی و شکافهای مذهبی است که به نوعی این مؤلفه، عوامل غیرمحسوس توان رزمی یگانهای نظامی را میتواند تحت تأثیر قرار دهد؛ بنابراین دستیابی به یک برآیند منطقی از تأثیرات رویکرد نرم بر تحولات آتی آداب و رسوم و سنن و تعصبات قومی یک ضرورت اجتنابناپذیر بوده که در بلندمدت میتواند پیامدهای ناخواستهای را بر توان رزمی یگانهای نظامی از خود بر جای بگذارد؛ از طرفی گسترش و توسعه فناوریهای جدید ارتباطی در راستای ارائه خدمات سریع و روز آمد (مانند خبر و اطلاعات)، زمینهساز اختلال و نابسامانی در ساختار فرهنگی و اجتماعی و حتی سیاسی بسیاری از کشورهای مصرفکننده گردیده است.
بنابراین از آنجا که عمده تأمینکنندگان نیروهای انسانی را یگانهای نظامی کارکنان وظیفه تشکیل میدهند، و آنها پیکره قابل ملاحظهای از مؤلفههای نیروی انسانی در آمادگی رزمی محسوب میگردند، در نتیجه تأثیر تبلیغات شبکههای ماهوارهای و مجازی بر آنان (قبل از خدمت) میتواند آثار غیرقابل انکاری را بر این مؤلفه از عوامل غیرمحسوس توان رزمی بر جای بگذارد.
باید نگاه دشمن به خود را هوشمندانه بسنجیم. دشمن به شدت علیه جامعه مسلمان ما دارای موضع خصمانه است و علیه دین ما در جنگ؛ افزون بر اسلامهراسی، اسلامستیزی میکند و با اسلام دشمن هستند. حضور ما در اینترنت عملیات در زمین دشمن است؛ اولین کشوری که راهبرد خود را جنگ ناهمگون قرار داد، ج.ا.ایران بود و رهنامه نظامی خود را تعریف کرد.
ایالات متحده آمریکا سال گذشته قانونی تصویب کرد که به صورت رسمی اعلام میکند به هیچ کشوری حمله اتمی نخواهد کرد، اما دو کشور ایران و کره شمالی را استثنا کرد. در این قانون آمده است: اگر کشوری به خاک ایالات متحده حمله سایبری کند، آمریکا مجاز است به آن کشور بدون اجازه و هماهنگی با سازمان ملل حمله اتمی کند. آمریکا این بار بعد از پایان حادثه 11 سپتامبر، در فضای سایبر خودزنی خواهد کرد و تصمیم دارد نوعی حمله سایبری شبیه حادثه 11 سپتامبر را به فضای سایبر خود انجام دهد. تاریخ غرب تاریخ بهانهجویی است، بنابراین باشگاه تاریخ جنگها در غرب، در همه جنگها بهانهای ساخته شده و بعد جنگ به را افتاده است.
ما باید مراقب کنشها و رفتارهایمان باشیم و با درایت و دقت عمل کنیم تا بتوانیم پیام جهان اسلام را به همگان برسانیم. فرایند جهانی بهرهگیری از اینترنت و سایر رسانههای ارتباط جمعی توسط دشمنان، آثار فزایندهای بر افکار و عقاید مردم از جمله کارکنان نیروهای نظامی بر جای خواهد گذاشت. با خارج ساختن عوامل غیرمحسوس توان رزمی یگانهای نظامی، بیشک سرنوشت صحنه نبرد به نوعی تحت تأثیر این مؤلفه جنگ نرم قرار خواهد گرفت.
4. روحیه
روحیه عبارت از آمادگی برای مشارکت در یک عمل یا حل مشکل و ارزیابی نتیجه آن میباشد. روحیه مقولهای روانی است که عناصر آن، از مؤلفههای روانی و اجتماعی ترکیب یافتهاند. روحیه خوب ناظر بر آمادگی فرد برای مشارکت در یک اقدام و نیز ارزیابی مثبت او نسبت به نتیجه آن است؛ البته عکس قضیه نیز صادق است. (مردایان، 1388: 147)
بهرهوری لازم در ارتقای توان رزمی در حوزه عوامل غیرمحسوس توان رزمی افزون بر نوسازی تجهیزات و تسلیحات همراه با اثرگذاری روحی، روانی و فکری میتواند نقشآفرین روحیه جنگی یگانهای نظامی گردد. روحیهسازی و ارتقای آن که بیشتر به روحیه جنگآوری نیروهای انسانی واحدهای رزمی مربوط میگردد، از مسائل روحی و روانی، فرهنگ، روحیه ملی، افتخارهای فرهنگی یک کشور شروع و به دانش و فناورهای نوین در این خصوص منتهی میگردد.
روحیه سرباز مهمترین عامل در جنگ است. از نظر صاحبنظران و سیاستمدارانی همچون «سان تزو»، «کلاوزویتس»، «ناپلئون» و «مونتگمری»، قوای روحی مهمتر از قوای جسمانی قلمداد گردیده است. روحیه قوی به بُعد شخصیتی متأثر از هنجارهای فردی و خانوادگی اشاره دارد و در ابعاد کاری، از نهادهای فرهنگی، اجتماعی، آموزشی و تاریخی تأثیر میپذیرد.
عوامل روحیه در ساختار یگانی به دو مقوله درون سازمانی و بیرون سازمانی تقسیم میگردد. عوامل درون سازمانی از قبیل نوع تجهیزات و جنگافزارها، آموزشها، ساختار یگانی، نوع روابط، نظم و انضباط را میتوان با مدیریت فرماندهی به نقطه مطلوب توان رزمی ارتقا داد و در نتیجه کمتر تحت تأثیر تهدیدهای نرم قرار گرفت؛ اما عوامل بیرون سازمانی از قبیل خودباوری، اعتماد به نفس، جایگاه اجتماعی، اعتماد به فرماندهان و سازمان، انگیزه، خوداتکایی، میهندوستی، فداکاری و... تحت تأثیر تهدیدهای نرم قرار گرفته و به نوعی این مؤلفه، عوامل غیرفیزیکی و غیرمحسوس توان رزمی را تحت تأثیر قرار داده و ممکن است سبب ایجاد بسترهایی برای ایجاد تصویری از وحشت و نگرانی، یاس و ناامیدی در بین کارکنان گردد، و از طرفی ترویج آن در عقبه نیروهای رزمنده (یعنی مردم) را نیز تحت القای اهداف راهبردی موردنظر قرار دهد.
عنصر روحیه نقش فزایندهای در میان عوامل غیرمحسوس توان رزمی دارد. با وجود پیشرفتهای فناورانه و تولید جنگافزارهای پیچیده و بسیار قوی، از اهمیت این عنصر نه تنها کاسته نشده، بلکه پیشرفتهای فناوری ارتباطات تأثیر روحیه را حتی گسترش داده است. «امروزه برخلاف جنگهای گذشته بازتاب پیروزیها و شکستهای صحنه نبرد به راحتی به گوش همه خواهد رسید؛ بنابراین مردم و همه رزمندگان درگیر رزم، خیلی زود از تحولات جنگ آگاه گردیده و در نتیجه تحت تأثیر آن قرار میگیرند؛ از طرفی اهمیت این عامل با افزایش طول زمان درگیری و یا تحمل تلفات و... دوچندان نیز میشود. (بلوچی، 1388: 149)
عامل روحیه در جنگهای آینده نقش مهمی در رسیدن به هدف خواهند داشت. بیشک اگر فکر، اراده و قدرت حریف تسخیر شود، نیاز به کاربرد قدرت سخت و لشکرکشی نمیباشد (نائینی، 1388: 133)؛ به همین منظور قدرتهای استکباری از طریق کاربرد رسانهها و عملیات روانی (در راهبرد استعماری خویش)، مقاومت ملتها و نظام سیاسی را بیش از اجرای راهبرد سخت، آماج حملههای خود قرار میدهند.
در این راستا روحیه اولین مؤلفهای است که در معرض این آماج در حین درگیری قرار میگیرد؛ بنابراین انتظار میرود طرف مقابل با بهرهگیری از فناوری و حوزههای مختلف جنگ نرم، تلاش خود را بر روی به چالش کشیدن روحیه حریف متمرکز نموده و با کمترین هزینه، پیروز میدان نبرد میگردد؛ بنابراین آمادگی روحی توأم با ایمان قوی، ارتباط وثیقی با کارایی توان رزمی یگانهای نظامی دارد، که در صورت احراز آن، اراده قوی را برای صبر و پایداری در برابر مصائب صحنه رزم، پذیرش خطر و مجاهدت در راه خدا، سعی و تلاش وافر برای ایفای نقش در راستای تأمین اهداف عملیاتی فراهم خواهد آورد.
روحیه رزمی، روحیه غیرت مردانگی، شجاعت و مقاومت جهد و شهادت در راه خداست که نظامیان برای ایفای نقش در رسالت ذاتی خویش ملزم به ارائه این روحیه در صحنههای مختلف رزم هستند. بر این اساس، روحیه، در رفتار و گفتار نظامیان، صلابت، وقار و بزرگی موج میزند. آنها روحی حماسی و رزمی از جنس حماسه حسینی پیدا مینمایند. (رشیدزاده، 1386: 86)
5. آموزش
1) به کلیه فعالیتهای رسمی اطلاق میشود که افراد یا یگانها را برای اجرای وظیفه یا شغل آماده میسازد.
2) عمل برنامهریزی شده هماهنگ که بین سربازان مهارتها و حالتهایی را توسعه میدهد که انجام مأموریت را تضمین خواهد نمود. (رستمی: 58)
امروزه در کنار تحولات و انقلاب در امر سختافزاری و نرمافزاری نظامی، توجه به ارتقای سطح آموزش کارکنان در ابعاد جنگ نرم که به عنوان یکی از ضلعهای عمق راهبردی مثلث آمادگی رزمی محسوب میگردد، از ضروریتهای اجتنابناپذیر فعالیتهای یگانی است؛ چرا که به کارگیری ابزارهای مختلف در نبردهای آینده و گسترش حوزههای تأثیرگذاری در این خصوص و نقش کیفی و آگاهیهای ذهنی نیروی انسانی را تحت تأثیر عمل خود قرار خواهد داد.
توجه به ارتقای سطح آگاهی کارکنان با فراهم آوردن سازوکارهای لازم در مقابله با رویکرد جدید جنگ نرم، میتواند پیوندی باشد برای تعهد و تعمیق ارزشها و آرمانهای راهبردی سازمانی به باورهای قلبی و پذیرفته شده آنان؛ امری که کارکنان را با حوزههای مختلف تهدیدهای جنگ نرم آشنا مینماید. اتخاذ تدابیر اثر بخش و بهرهبرداری از امکانات بالفعل و بالقوه یگانی با ایجاد بسترسازی مناسب، از ضرورتهای راهبرد مدیریتی فرماندهان میباشد، تا بتوانند با توسعه آموزشهای مرتبط با تهدیدهای نرم در حوزه عملیاتی آن، این بُعد از ابعاد جدید جنگ را مدیریت نمایند؛ در غیر این صورت، پیامدهای ناشی از آن، بیشک در کاهش کارایی رزمی و توان عملیاتی یگان به هنگام یک بحران احتمالی، دور از انتظار نخواهد بود.
برای اثربخشی مؤثر در حوزههای مختلف به ویژه جنگ نرم، مباحث آموزشی از طریق ریزکاوی و جستجوهای پیشرفته، به منظور انجام وظایف و فعالیتهای مرتبط با مسئولیت محوله، نیازمند تمرکز و تلاش فراگیر در این خصوص میباشد؛ زیرا افزایش حجم اطلاعات در محیطهای عملیاتی و گسترش روزافزون پیچیدگی توأم این محیطها با گسترش حوزه جنگ نرم، فلسفه و روششناسی نوینی را برای درک حقایق عملیاتی و کارایی رزمی یگانی در حوزه مؤلفههای عوامل غیرمحسوس توان رزمی با توانایی افزایش دانش مورد نیاز را طلب مینماید.
تربیت و آموزش بهترین و ارزندهترین فعالیت سامانه فرماندهی در یگان جهت ارتقای سطح کارآمدی نیروی انسانی بر اساس فرایندی متناسب با شرایط و اولویتهای زمانی است، تا بتوان با ساختن حواس، پرورش دادن عقل و ارتقای سطح دانایی، توانایی و ایمان برای وصول به استقامت، شجاعت، انضباط، اطاعت و در نهایت رسیدن به معیارهای مطلوب عوامل غیرمحسوس توان رزمی (برای مقابله با تهدیدهای صحنههای جنگ نرم)، اهتمام ورزید. (رشیدزاده، 1386: 38) بنابراین در جنگهای آینده، برتری دانش نسبت به دشمنان از اهمیت فزایندهای برای نیل به اهداف موردنظر و پیروزی در صحنه عملیات به ویژه حوزههای مختلف جنگ نرم برخوردار خواهد بود.
6. فرماندهی
1) عبارت است از اختیاری که به موجب قانون به یک فرد نظامی که دارای شغل، درجه و مقام بالاتر است در ارتش داده میشود تا با اِعمال مدیریت نسبت به زیردستان برای نیل به هدف سازمانی اعمال مدیریت نماید. (آقا محمدی، 1385: 1)
2) نظام و قدرت فرماندهی و رهبری نظامی باعث همسویی و جهتگیری فرماندهان در امور محول گردیده و تحقق اهداف مصوب را تحصیل مینماید.
رفتار سازمانی جهتدار و همافزایی کارکنان، اولین و بارزترین اثر قدرت نظام فرماندهی و رهبری است و در واقع وقتی که فرماندهان مجموعهای از منابع معنوی و مادی داشته باشند، از ترکیب و برآیند مؤثر آن عوامل میتوانند رفتارهای سازمانی را جهت داده و در راستای اهداف موردنظر، یگان متبوعه را هدایت نمایند؛ بنابراین این منابع اجزای بنیادین قدرت فرماندهی و رهبری نظامی را شکل میدهند.
بدیهی است که ترکیب منابع و کسب برآیند اثربخش آنها متکی به فرماندهانی است که قابلیتهای لازم را داشته باشند. در شرایط کنونی، فرماندهان در مسئولیتهای متفاوت، نیازمند آگاهی و اشرافیت در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... میباشند، تا بتوانند در حیطه مسئولیت محوله، اثربخش مؤثر، بصیر، کارآفرین، پویا و تحولآفرین باشند.
مقام معظم رهبری فرمودند: فرمانده باید مسئولیتپذیر باشد و تبعات ناشی از آن مسئولیت را بپذیرد. مرتبط بر این مسئولیتپذیری، دلسوزی و پشتکار و خستگیناپذیری است. (بیانات امام خامنهای، 1369/10/22)
زمانی که جنگ نرم شکل میگیرد زمینه برای افزایش تضادهای درون ساختاری به وجود میآید، و اگر بصیرت لازم به کارکنان ارائه نگردد، ستون فرماندهی و رهبری نظامی در مدیریت کارکنان با چالش جدی مواجه میگردد؛ بنابراین میبینیم که جنگ نرم میتواند مؤلفه فرماندهی و رهبری نظامی را نیز تحت تأثیر قرار داده و به نوعی کارایی رزمی یگان را به طور قابل ملاحظهای کاهش دهد. شاخصهای حرفهگرایی فرماندهی نظامی به صورت کاربردی در ایفای نقش مشروح در جهت تحقق مأموریت سازمانی است که در فرهنگ اسلامی با مفاهیم عمیق قرآنی و روایی براساس اسلامی بودن، ولایی بودن، مردمی بودن، مقتدر با ایمان، بصیر و دشمنشناس، پا در رکاب، صابر و سختکوش، شجاع و شهادتطلب بایستی در حوزه مسئولیت محوله کارا و اثربخش باشد. (دهقان، و مرادی، 1388: 32) بنابراین فرماندهی و رهبری نظامی نقش فزایندهای در جهت مقابله با حوزههای عملیاتی جنگ نرم برعهده دارند تا بتوان بر تهدیدهای این حوزه از جنگ نرم فائق آمد. بیشک بسترسازی لازم برای احراز شایستگیهای فرماندهان بر مبنای مؤلفههای قید شده، نقش کلیدی در هدایت یگان متبوعه در صحنههای نبرد آینده را به همراه خواهد داشت.
7. انضباط
انضباط فرآیندی است که باعث تحقق و تجلی در امور و انجام وظایف محوله در حدود موازین تعیین شده میگردد و تخطی از آنها تخلف محسوب میشود.
اهداف انضباط در نیروهای مسلح شامل چهار هدف اساسی است:
الف) حفظ تحکیم و توسعه اقتدار نظامی؛
ب) حمایت و رعایت حقوق اجتماعی؛
پ) ایجاد بستر و محیط آرام و امن جهت اثربخشی فعالیتها،
ت) ارتقای کارآمدی کارکنان. (در پرتو ولایت: 309)
وجود انضباط برای سلامت، حفاظت، و اثربخشی فعالیتهای فردی و سازمانی امری حیاتی است. توسعه مبانی انضباطی در میان کارکنان نیروهای مسلح، سبب خودمدیریتی و خودکنترلی و چشمپوشی از منافع فردی و تقدم مصالح سازمانی بر منافع فردی آن و رفتار منطقی برابر چارچوب آییننامهها و قوانین مصوب گردیده و از این طریق همنوایی، همگرایی و همافزایی سازمانی تحصیل و از هرج و مرج و نارساییها و سایر آسیبهای سازمانی جلوگیری به عمل خواهد آمد.
نظم و انضباط اساس رویش و بالندگی، کارایی نظام و قوام نیروهای مسلح، عامل آمادگی، شرط اصلی توانایی سازمان نظامی، عامل پایداری و وفاداری از عوامل خوداتکایی محسوب میگردد که وجود آن برای نیروهای مسلح مورد تأکید قرار گرفته است.
نظم واقعی مبتنی بر ایمان به باورها و عمل به آنها است. علم و تقوا و معنویت، مبتنی بر فلسفه وجودی انضباط، الهام گرفته از ایمان الهی و نیازهای برخاسته از دستورهای دین و آموزههای قرآنی است. انضباط در نیروهای مسلح ج.ا.ایران التزام به ولایت فقیه، آداب و سنن، احکام اسلامی و تبعیت از فرامین فرماندهی معظم کل قوا، قوانین و مقررات و دستورات سلسله مراتب، فرماندهی، رؤسا و مدیران میباشد.
از آنجایی که نیروی انسانی از لحاظ قابلیتهای فردی نقش بسیار مؤثری در رفتار سازمانی دارند، بنابراین در صورت عدم آمادهسازی در فهم معنوی انضباط در بین آنها، شاخص کارایی رزمی یگان تحت تأثیر قرار گرفته و این احتمال وجود دارد که این مؤلفه از عوامل غیرمحسوس توان رزمی نیز در حوزههای اجرایی جنگ نرم دشمنان چالشهایی را برای فرماندهان در صحنه نبرد به وجود آورند. به ویژه در جنگ دانشمحور که اهمیت ویژهای برای رفتار نظامیان مدنظر است.
بیشک در فضای جنگهای آینده، جلوههایی از ناپایداری در محیط عملیاتی به وجود خواهد آمد، به همین دلیل تأثیرپذیری نیروی انسانی به وسیله ابزارهای اجرایی جنگ نرم، دور از انتظار نخواهد بود. شکلدهی محیط نبرد به همان صورت که تحت تأثیر ابزار نظامی قرار میگیرد، با قابلیت نیروی انسانی نیز رابطه مستقیم خواهد داشت. (نائینی، 1388: 57) بنابراین پیروی و الهام از کلام نورانی وحی الهی و سیره نبوی و اوامر فرماندهی معظم کل قوا، در تحکیم بُعد معنوی انضباط، بهترین گزینه جلوگیری از تأثیرات جنگ نرم بر این مؤلفه از عوامل غیرمحسوس توان رزمی یگانهای نظامی است.
8. صبر، مقاومت و پایداری
شناخت و درک نمونههای پایداری و مقاومت در دفاع از دین و نظام اسلامی، از مهمترین مؤلفههای تأثیرگذار بر عوامل غیرفیزیکی توان رزمی به هنگام یک تهدید احتمالی است. واژه صبر در آیات نورانی کلام وحی نیز بیش از صد بار به کار رفته که مبین اهمیت و جایگاه ویژه آن است. صبر و پایداری و استقامت در داستان قرآن کریم نیز مورد اشارههای فراوانی قرار گرفته است. امام صادق(ع) میفرماید: صبر برای ایمان به منزله سر برای بدن است؛ بنابراین توسعه و تکامل فرهنگ صبر و پایداری در بین کارکنان با توجه به رویکرد رزم ناهمگون و هجمه جنگ نرم در شرایط صلح و تهدید میتواند اهداف راهبردی عملیاتی موردنظر را به طور قابل ملاحظهای تأمین نماید؛
گرچه میتوان برای صبر و پایداری و مقاومت حوزههای مختلفی را مدنظر قرار داد اما بحث کنونی مقاومت و پایداری ناشی از جنگ نرم دشمنان علیه کارکنان یگانهای نظامی است، بنابراین هر کدام از حوزههای مختلف آن اعم از فردی و اجتماعی به نوعی تحت تأثیر صحنههای جنگ نرم دشمنان قرار میگیرد؛ وقوع تهدید این مؤلفه از عوامل غیرمحسوس توان رزمی یگانهای نظامی نیز همانند دیگر عوامل یاد شده در حیطه آماج عملیاتی جنگ نرم دشمنان قرار خواهد گرفت.
9. انگیزه
انسانها نه فقط از لحاظ توانایی انجام کار، بلکه از لحاظ میل یا اراده انجام کار یا انگیزش، تفاوتهایی دارند. انگیزش افراد به نیروی انگیزههای آنها بستگی دارد. انگیزه را گاهی به عنوان نیازها، تمایلها یا تحرکات درونی فرد تعریف میکنند. انگیزهها «چراهای» رفتار هستند. آنها موجب آغاز و یا ادامه فعالیت میشوند و جهت کلی رفتار یک فرد را معین میکنند. انگیزهها با نیازها، دلایل اصلی عمل به شمار میروند. (پال و نت، 1385: 18)
«قدرت» توانایی انجام دادن کارها است. در مفهوم کلی قدرت به معنای توانایی دستیابی به نتایج دلخواه است. قدرت به معنای تأثیرگذاری بر رفتار دیگران است. (سلیمانی پورلک، 1390: 24) از طرفی، انگیزههای معطوف به هدف نیز به رفتار منتج میشوند، بنابراین براساس معیارهای رفتاری، قدرت نرم میتواند با ایجاد جذبه بر انگیزه کارکنان تأثیرپذیر باشد و به نوعی این مقوله از مؤلفه غیرمحسوس توان رزمی یگانهای نظامی را با چالش مواجه سازد.
10. ایمان
ایمان عبارت است از تصدیق و اذعان قلبی که نوعی صفت و حالت نفسانی نسبت به یک امر است. ایمان مذهبی، باورهای دینی اعتقادات انسان است که منجر به عمل صالح و حظ معنوی میشود. باورهایی که عشق، امید، آرامش خاطر و اعتماد به نفس به انسان میبخشد و تعلقات معنوی و روحانی را در او افزایش میدهد و باعث پرورش استعدادهای وی میگردد، بهجت و انضباط میآفریند، روابط اجتماعی را نیکو میسازد، و ناراحتیهای روانی را کاهش میدهد. (مطهری، 1375: 63) مقام معظم رهبری فرمودند که: تهاجم فرهنگی یا همان جنگ نرم برای از بین بردن ایمان مذهبی است. ایمان مذهبی عامل برتری است. (بیانات حضرت امام خامنهای، 1382/7/5)
در ساختار اخلاق اسلامی، ایمان به عنوان عالیترین صفت نفسانی هدایتگر، مورد تأکید فراوان واقع گردیده و به همین دلیل تحصیل مبادی و مقدمات آن همانند علم و یقین نیز به شدت مورد ترقیب و تشویق قرار گرفته است. ابزارها و راههایی که میتواند آدمی را به این صفات نفسانی ارزشمند برساند (همانند تفکر و تعقل و الهامات پسندیده)، جایگاه ویژهای در نظام اخلاقی اسلام دارند؛ در مقابل صفات نفسانی معارض منافع پیدایش ایمان در انسان (از قبیل جهل اعم از بیسط و مرکب، شک و حیرت، خاطرههای نفسانی نکوهیده و وسوسههای شیطانی)، همواره مورد مذمت الهی واقع شدهاند.
بر این اساس، طبیعی است که سطح و حجم تبلیغات روانی بر ضد ایدئولوژی اسلامی به میزان زیادی افزایش یابد و در نتیجه، فضای فکری برای توسعه و ترویج و حتی صیانت از آموزههای دینی، به میزان زیادی نامساعد گردد. در چنین فضایی، ج.ا.ایران با مهمترین چالش فراروی امنیت سیاسی – ایدئولوژی خود مواجه است. (سلیمانی پورلک، فاطمه، 1390: 276)
اگرچه عوامل تأثیرگذار بر روی ایمان فراوان هستند و فقدان هر یک از آنها، میتواند آفت و مانع ایمان باشد. در جامعه دینی – ارزشی ج.ا.ایران که دین به مثابه مأخذ و منبع اصلی تولید ارزش عمل میکند، ترویج و گسترش بشارت ضددینی از سوی دشمنان در حوزه جنگ نرم، میتواند نقش بسیار مخربی در شالودهشکنی این نظام ارزشی مسلط و تحلیل و تخفیف گرایش ارزشی آن در بین کارکنان داشته باشد. (بیانات حضرت امام خامنهای، 1375/6/8)
در این مؤلفه از عوامل غیرمحسوس توان رزمی یگانهای نظامی تحت تأثیر حوزه جنگ نرم دشمنان نیز قرار گرفته و پایگاه ارزشی آن ممکن است در صورت عدم توسعه انگیزههای مثبت در سطح یگانها در این خصوص (توسط مسئولین و متولیان امر) دچار تزلزل و کمرنگ شدن نقش آن نزد کارکنان گردد.
نتیجهگیری
راهبرد قدرت ملی هر کشوری در راستای تحقق منافع ملی آن طراحی و پیریزی میگردد و در مبنای مفاهیمی شکل میگیرد که منعکسکننده توانمندیها و خواستگاههای سیاسی بوده و با راهبرد نظامی آن تناسب داشته باشد. در گذشته موقعیت ژئوپلیتیک، وسعت سرزمین، جمعیت، نیروهای مسلح و... به عنوان منابع اصلی قدرت ملی یک کشور به شمار میآمدند. به مرور زمان، عوامل قدرت چندوجهی گردیده و ابعاد مختلف آن در چند دهه اخیر دستخوش تحول اساسی شده، به گونهای که در حال حاضر قدرت نرم یک بخش مهم از قدرت ملی هر کشوری را شکل میدهد و از برجستهترین و مهمترین منابع قدرت ملی محسوب میگردد.
در کنار این تحولات در حوزه نرمافزاری قدرت سخت طیف وسیعی از دگرگونیهای همهجانبه تحت عنوان قدرت نرم در کلیه سطوح راهبردی، عملیاتی و راهکنشی، قدرت سخت را با بهرهگیری از ظرفیتها و ابزارهای اقناعی و رسانهای، پشتیبانی مینماید. هماکنون نیز حجم قابل توجهی از آثار و ادبیات حوزه سیاست و روابط بینالملل به این حوزه از قدرت اختصاص پیدا نموده است.
صاحبنظران حوزههای مختلفی برای منبع قدرت نرم قائل هستند. اما تأثیرگذاری منابع این قدرت نوظهور در سطوح راهبردی، عملیاتی و راهکنشی قابل تأمل و تعمق بوده که بر توانمندیهای ذهنی و اراده نخبگان، مردم و همچنین کارکنان نیروهای مسلح یک کشور در تمام حوزههای مربوطه تأثیرگذار است؛ بنابراین بررسی آسیبشناسانه عوامل غیرفیزیکی یا غیرمحسوس توان رزمی، مستلزم، درک تهدید شاخصهای مربوطه به مؤلفه یاد شده است.
در صورت بروز تهدید احتمالی جنگ سخت، هر کدام از سطوح راهبردی اجرای جنگ نرم، چالشهای متفاوتی را فراروی فرماندهان صحنه نبرد قرار خواهد داد؛ بنابراین برای بیرون رفتن از یک چالش احتمالی ناشی از تأثیرات حوزههای مختلف جنگ نرم، فرماندهان بایستی بر عوامل غیرمحسوس توان رزمی در کلیه سطوح و ردههای فرماندهی از راهبردها، روشها و فنون گرفته تا ابزارهای مناسب و متناسب تأثیرگذار، حداکثر بهرهبرداری را جهت مقابله با حوزههای تهدید به عمل آورند.
نیروهای فرامنطقهای با توجه به برتری فناورانه، بر روی ریزترین مسائل برنامهریزی و طرحریزی دارند؛ پس نمیتوان روی اشتباههای آن مانور داد. بهترین گزینه این است که مهارتهای آنها را در این حوزه از صحنههای نبرد دنبال کرد تا همپای آنان حرکت و در زمان مقتضی متناسب با ترفندهای آنها واکنش و پاسخ مقتضی به کار گرفته شود. بهرهبرداری از عوامل غیرمحسوس توان رزمی هنگامی معنادار و اثربخش خواهد بود که در چارچوب یک نظام جامع آموزشی هدفمند قرار گیرند؛ تا توان فیزیکی یگانهای نظامی در تأثیرگذاری بر صحنه نبردهای آینده مثمرثمر واقع شوند.
یکی از ویژگیهای محتوایی و کارکردهای جنگ نرم، امکان تداوم راهبرد عملیاتی آن در شرایط غیرتعارضی است. از طرفی نیز توسعه، شکوفاسازی و ارتقای توانمندی فردی و تخصصی کارکنان در حوزههای مختلف آن جهت مقابله با تهدیدهای نرم در شرایط کنونی از ضرورتهای رویکرد عملیاتی یگانهای نظامی خواهد بود. به همین منظور، برای انباشت شایستگیهای بالقوه و بالفعل کارکنان یگانهای نظامی، بایستی ژرفترین زوایای وجود آنان براساس کرامت انسانی، تقوا، علم، همنوایی و همافزایی در رفتارهای سازمانی شکل داده شود تا برای تحقق آرمانها و تأمین اهداف راهبردی و عملیاتی، مقتدرانه، کارآمد، پویا و با توان مدیریتی بالا در صحنههای جنگ آینده حضور پیدا نمایند.
در عصر تهدیدهای نرمافزاری و سختافزاری دشمنان یگانهای نظامی نیازمند کسب دانش اثربخش در حوزههای مختلف تهدیدهای قید شده به منظور کارآمدی و کارایی رزمی مطلوب براساس مسئولیتهای مهم محوله در راستای برقراری امنیت به لحاظ رسالت ذاتی خویش و ایفای نقش در اعتلای اعتبار و اقتدار ملی میباشند. برای مقابله با تهدیدهای نرمافزاری دشمن در حوزه عوامل غیرمحسوس توان رزمی، ارتقای آمادگی معنوی کارکنان از ابعاد فکری، روحی، سیاسی با محوریت ایمان، خودباوری، و تکیه بر ارزشهای معنوی، توسعه فرهنگ مجاهدت، مقاومت و شهادت مبتنی بر فرهنگ ناب عاشورایی، از جایگاه ویژهای برخوردار است؛
رویکردی که برترین منش حرفه سربازی را به سمت قله کمال انسانیت و هدف غایی آن در پرتو الطاف نورانی الهی هدایت نموده و از تهدیدهای حوزههای عملیاتی جنگ نرم، آنها را محفوظ نگه میدارد؛ بنابراین انتظار است که با داناییافزایی و با اتکا بر تقوای الهی و حرکت به سمت و سوی آرمانهای متعالی، و تجلی تعالیم روح بخش اسلام، سیره نبوی و رفتار علوی در بین کارکنان، جهت مقابله با حوزههای جنگ نرم دشمن، مرتبط با مؤلفههای غیرمحسوس توان رزمی یگانهای نظامی توسط فرماندهان و مسئولین امر به بهترین شکل مقتضی توسعه پیدا کند.