تاریخ انتشار : ۲۸ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۴:۴۰  ، 
کد خبر : ۲۷۶۳۸۷

یادداشت روزنامه ها 28 خرداد


روزنامه کیهان **

قاتل زنجیره‌ای توافقات!/ محمد صرفی

دو هفته دیگر تا پایان ضرب‌الاجل تعیین شده برای مذاکرات هسته‌ای باقی مانده است و به گفته منابع نزدیک به مذاکرات متن توافق مملو از پرانتزهایی است که پر کردن آنها در این فرصت اندک بعید به نظر می‌رسد. وقتی پای دبه‌های جدید آمریکایی‌ها به میان می‌آید این تردید فزونی یافته و به سمت یقین میل می‌کند. اما بیایید فرض کنیم توافق جامع هسته‌ای منعقد می‌شود. چند روزی روزنامه‌های زنجیره‌ای پر می‏شوند از تیترهای پرطمطراق که فتح‌الفتوح و شق‌القمر و... شد! اما نباید فراموش کرد این توافق در خوشبینانه‌ترین حالت چیزی بیش از یک دهه به طول خواهد انجامید و با توجه به اخبار منتشر شده، بسیار بعید است که پس از طی این دوره برخورد با فعالیت‌های هسته‌ای ایران عادی شده و براساس ان.پی.تی باشد.

این روزها یکی از مباحث مطرح در مذاکرات، تلاش آمریکایی‌ها برای تعیین سازوکار بازگشت و اعمال تحریم‌ها علیه ایران، در صورت نقض احتمالی توافق از سوی ایران است. مقامات ارشد آمریکایی بارها به صراحت اعلام کرده‌اند که به جمهوری اسلامی ایران به چشم دشمن خود می‌نگرند - که از قضا نگرشی صحیح است- و نمی‌توانند توافق را براساس اعتماد بنا کنند و باید بدترین حالت‌ها را در نظر بگیرند. آیا نگاه مذاکره‌کنندگان ما به چارچوب، ماهیت و دورنمای توافق نیز از چنین نگرشی زیربنایی برخوردار است؟ چه تضمینی وجود دارد که آمریکایی‌ها به توافق صورت‌گرفته پایبند می‌مانند و عهدشکنی نمی‌کنند؟ و اگر کردند نحوه برخورد با آن باید چگونه باشد؟ شاید ذوق‌زدگان بگویند تضمین این توافق قطعنامه شورای امنیت خواهد بود. چنین تضمینی بیشتر یک تعارف حقوقی است تا عاملی مقوّم و اجرایی. در میان حقوقدانان مسائل و روابط بین‌المللی مثلی رایج است که قوانین بین‌المللی تار عنکبوت‌هایی هستند که برای پشه‌ها ساخته شده‌اند. خرمگس‏ها تار عنکبوت را پاره می‌کنند و به راه خودشان می‌روند!

هیچ چیز بهتر از تاریخ و تجربه‌های آن نمی‌تواند در ایجاد فهم و درک درست از ابعاد این ماجرا راهگشا باشد. مذاکرات هسته‌ای ایران و 1+5 که عملاً تبدیل به مذاکرات ایران و آمریکا شده است، در چارچوب ادعایی تلاش برای منع اشاعه تسلیحات هسته‌ای انجام می‌پذیرد. چنین مذاکرات و توافقاتی در جهان اندک و عمری حداکثر چند دهه‌ای دارند. این تجارب آنقدر قابل تطبیق و الگوگیری‌اند که حتی اغلب دست‌اندرکاران و عوامل یک طرف ماجرا، یعنی آمریکایی‌ها ثابتند که برای مثال می‌توان به وندی شرمن اشاره کرد. او که امروز پای میز مذاکره با کشورمان است، تجربه توافقی مشابه را با کره شمالی دارد. آمریکایی‌ها با کدام کشورها چنین مذاکراتی داشته‌اند؟ نتیجه این مذاکرات چه شده و سرنوشت توافق‌های امضا شده به کجا رسیده است؟ در این مجال به 3 مورد از این معدود مذاکرات که از قضا منجر به توافق نیز شدند می‌پردازیم. توافق‌هایی که ماهیت غیرقابل اعتماد آمریکایی، سرنوشت نهایی آنها را رقم زد.

1- آمریکا و شوروی در اوج دوران جنگ سرد توافقی تسلیحاتی موسوم به( ABM  (Anti-ballistic missile با هدف ممانعت از گسترش سلاح‌های کشتار جمعی امضا کردند. «پیمان ضدموشک‌های بالستیک» در سال 1972 میان ریچارد نیکسون و لئونید برژنف امضا شد. براساس این پیمان قرار شد هر کدام از این کشورها تنها دو سایت ضدموشک بالستیک داشته باشند و در هر سایت هم حداکثر 100 موشک استقرار یابد. این تعداد دو سال بعد به یک سایت کاهش یافت. شوروی سایت ضدموشک بالستیک خود را اطراف مسکو و آمریکا در داکوتای شمالی(موسوم به سیف گارد کمپلکس؛ محل نگهداری تسلیحات اتمی و کشتار جمعی) مستقر کرد. با فروپاشی بلوک شرق، آمریکایی‌ها منافع خود را در ادامه عمل به این پیمان ارزیابی کرده و با چهار جمهوری روسیه، بلاروس، قزاقستان و اوکراین این معاهده را با ترتیباتی تجدید کردند. معاهده 16 بندی ABM را می‌توان خوش‌شانس‌ترین معاهده از این نوع نامید. اگرچه قرار بود این معاهده پایانی نداشته باشد اما 30 سال عمر کرد. سه ماه پس از حملات 11 سپتامبر جرج بوش - برادر بزرگ‌تر جب بوش که چند روز پیش برای انتخابات ریاست جمهوری سال آینده اعلام نامزدی کرد- مدعی شد کشورش با تهدیداتی مواجه است که معاهده سال 1972 مانعی برای مقابله موثر با آنهاست. حدس می‌زنید این تهدیدات موهوم چه بودند؟ حملات موشکی کشورهایی مانند ایران!

آمریکا پایان این پیمان را اعلام کرد و از آن خارج شد. اگرچه روسیه که در آن زمان در خواب و خیال روابط گرم‌تر با غرب بود واکنش درخوری به این اقدام کاخ سفید نشان نداد اما تحلیلگران غربی مرگ این پیمان را ضربه‌ای جدی به ان.پی.تی دانستند که جهان را به سوی وضعیتی بدون محدودیت‌های موثر برای گسترش سلاح‌های هسته‌ای سوق می‌داد. اثرات این اقدام آمریکایی‌ها سال‌ها بعد در گسترش ناتو به شرق و تهدید فضای امنیتی روسیه خود را نشان داد و جنگ اوکراین که همچنان قربانی می‌گیرد یکی از نتایج دومینوی آمریکا در خروج از ABM است.

2- دومین مورد از چنین رفتاری باز هم در معاهده‌ای میان آمریکا و شوروی رخ داد. پیمان سالت 2. البته این پیمان به اندازه پیمان فوق عمر نکرد. سالت2 ( Strategic Arms Limitation II) در سال 1979 میان جیمی کارتر و برژنف امضا شد. براساس  این پیمان قرار شد دو کشور موشک‌های راهبردی خود را به 1320 عدد کاهش دهند. شوروی 200 موشک راهبردی خود را نابود و آمریکا هم آزمایش موشک‌های کروز با برد بیش از 600 کیلومتر را متوقف کند. این توافق با کارشکنی‌های کاخ سفید و سنا هرگز اجرایی نشد و پس از چندین سال کشمکش، پایان آن رسماً از سوی آمریکایی‌ها اعلام شد.

3- مورد سوم از شلیک به تعهدات تسلیحاتی به معاهده میان آمریکا و کره شمالی مربوط است. دو کشور در سال 1994 توافقی موسوم به agreed framework در ژنو امضا کردند. این توافق برای کنترل فعالیت‌های هسته‌ای کره شمالی بود. بر این اساس پیونگ یانگ متعهد شد رآکتور آب سنگین خود را تعطیل، سوخت هسته‌ای خود را به کشور ثالث ارسال و اجازه بازرسی‌های ویژه به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بدهد. تعهدات واشنگتن به کره شمالی از این قرار بود؛ کاهش موانع تجارت و سرمایه‌گذاری، رفع برخی تحریم‌ها در بخش مخابراتی و خدمات مالی، ساخت دو رآکتور آب سبک 1000 مگاواتی و تحویل سالانه نیم میلیون تن نفت خام تا وقتی که رآکتورهای آب سبک ساخته شوند و عادی‌سازی روابط میان دو کشور.

آمریکایی‌ها که قرار بود با مشارکت ژاپن و کره جنوبی رآکتورهای آب سبک را بسازند، هرگز اقدامی در این زمینه نکردند و تحویل محموله‌های نفتی هم به بهانه‌های مختلف با تاخیر بسیار انجام شده و نهایتاً قطع شد. سال 2002 آمریکا رسماً اعلام کرد پیمان هسته‌ای با کره شمالی را به رسمیت نمی‌شناسد و فشارها به این کشور را تشدید کرد که البته نتیجه این رفتار، فرار هسته‌ای کره شمالی و مسلح شدن آن به سلاح هسته‌ای بود.

مذاکرات و توافق هسته‌ای میان آمریکا و لیبی نیز مورد دیگری است که نتیجه آن امروز عیان‌تر از آن است که نیازی به بیان داشته باشد.

بله! واقعیت این است. ما امروز با چنین کشوری بر سر میز مذاکره نشسته‌ایم. کشوری که پیمان‌های امضا شده از سوی خود را به راحتی زیر پا می‌گذارد و به میزان و تا جایی به تعهدات خود پایبند است که منافعش را تضمین کند. مرور موارد مشابه فوق طرح این سوال را ضروری‌تر کرده و پاسخی عمیق‌تر می‌طلبد؛ تضمین پایبندی آمریکا به تعهدات خود و پاسخ ما به عهدشکنی متداول آنها چیست؟

 

******************************************************

روزنامه قدس ***

کنفرانس ژنو وآینده یمن/ حسن‌هانی زاده

سرانجام با وجود کارشکنی رژیم عربستان، طیفهای سیاسی یمن از جمله «انصارا...» برای رایزنی پیرامون بحران این کشور در کنفرانس ژنو شرکت کردند.

 

عربستان سعودی و مصر در طول روزهای گذشته تمامی امکانات خود را برای جلوگیری از شرکت انصارا... از شرکت در کنفرانس آشتی ملی یمن در ژنو به کار گرفتند، اما این تلاشها با شکست مواجه شد. اندکی قبل از آغاز کنفرانس ژنو، عربستان سعودی با دعوت از وزیران خارجه کشورهای عضو سازمانهای همکاری اسلامی، در یک اقدام نمایشی موضوع بحران یمن را مورد بحث و تبادل نظر قرار داد.

جمهوری اسلامی ایران در اعتراض به جنایات رژیم عربستان سعودی علیه مردم بی دفاع یمن، در سطح پایین‌تری شرکت کرده و به جای وزیر خارجه، حسین امیر عبداللهیان، معاون وی در امور کشورهای عربی و آفریقایی در نشست جده حضور یافت.

هدف رژیم عربستان این بود که کنفرانس ژنو را تحت تأثیر قرار دهد و وانمود کند که در صدد حل بحران یمن است. این در حالی است که عربستان اساساً عامل بحران یمن است و در تشدید این بحران نقشی کاملاً آشکار ایفا کرده است. وزیران خارجی کشورهای عضو سازمان همکاری‌های اسلامی در نشست جده در عربستان نتوانستند رهیافت مشخصی برای برون رفت یمن از بحران فعلی ارایه دهند.

از سوی دیگر کنفرانس ژنو نیز که با تأخیر زیاد تشکیل شد، نخواهد توانست راهکار مناسب و قابل قبولی برای حل بحران یمن ارایه دهد، دلیل این امر این است که سازمان ملل به وظایف خود برای منع عربستان از ادامه بمباران مردم بی دفاع این کشور عمل نکرده است.

کوتاهی شورای امنیت سازمان ملل در محکوم کردن رژیم متجاوز عربستان، جایگاه این نهاد بین‌المللی را نزد افکار عمومی جهان بویژه ملت یمن بشدت متزلزل کرده است. همچنین وجود تضاد و واگرایی شدید میان طیف وابسته به جریان سیاسی عبد ربه منصور هادی، رئیس جمهور مستعفی یمن و انصارا...، مانع از دستیابی گروه‌های سیاسی یمن به یک راهکار سیاسی مناسب برای حل بحران این کشور خواهد شد.

در حالی که طیفهای سیاسی یمن خواهان انتخاب یک رئیس جمهور توافقی هستند، عربستان سعودی تلاش می‌کند تا عبد ربه منصور هادی را به عنوان رئیس جمهور به ملت یمن تحمیل کند. با این حال با وجود بدبینی‌های موجود، انصارا... با ارایه طرحی خواستار حل نهایی بحران یمن شده‌اند، اما پیش شرط اجرای این طرح، منع عربستان سعودی  از ادامه  دخالت در مسایل داخلی یمن است.

انصارا... در طرح خود بر ضرورت پایان حملات هوایی عربستان علیه مردم یمن، ادامه گفت وگوهای ملی برای تشکیل کابینه وحدت ملی، پرداخت غرامت از سوی عربستان به یمن، تعقیب سران رژیم عربستان به عنوان جنایتکاران جنگی و برگزاری انتخابات آزاد ریاست جمهوری تأکید کرده‌اند. اگر خواسته‌های انصارا... در کنفرانس آشتی ملی یمن در ژنو محقق شود، قطعاً بحران یمن به پایان خود نزدیکتر خواهد شد.

در غیر این صورت اگر دخالتهای عربستان سعودی در یمن ادامه یابد، هیچ گونه دورنمای امید بخشی برای حل بحران این کشور، حداقل در یک فرآیند زمانی کوتاه پیش‌بینی نمی‌شود. آنچه که در کنفرانس ژنو گذشت، آزمون دشواری برای سازمان ملل تلقی می‌شود تا در پرتو آن جایگاه متزلزل خود را نزد افکار عمومی ملتهای جهان ترمیم کند تا بتواند به نقش جهانی خود برای حل بحرانهای پیچیده جهان ادامه دهد.

بنابراین به نظر می‌رسد که عربستان سعودی حتی در صورت شکست روند گفت وگوهای آشتی ملی یمن در ژنو، بازنده بحران واقعی یمن خواهد بود، زیرا رژیم عربستان در بحران سه ماهه یمن با شکست نظامی سیاسی و اخلاقی مواجه شده است.

******************************************************

روزنامه جمهوری اسلامی ****

تحلیل سیاسی هفته

بسم‌الله الرحمن الرحیم

«قد اقبل الیکم شهر رمضان»؛ همانا ماه مبارک رمضان بر شما مومنان آغوش گشوده است. این جمله مبارکی است از خطبه پیامبر گرامی اسلام که با آن، فرا رسیدن ماه مغفرت الهی را به مردم نوید می‌داد و ورود به آنرا تهنیت می‌گفت. اکنون این ما بندگان عاصی و گنهکار پروردگار هستیم که با کوله‌باری از معصیت به آستان این ماه رسیده و عذر تقصیر به پیشگاه کبریایی‌اش آورده و خود را در معرض آبشار رحمت این ماه قرار داده‌ایم.

ماه رمضان، از بهترین ماه‌ها و روزها و شب‌ها و ساعاتش بهترین روزها و شب‌ها و ساعات است. ماهی که خدا با تکریم ویژه، بندگانش را به میهمانی خود دعوت کرده و نفس‌های روزه‌داران را به منزله یاد کردن از پروردگار و خواب‌های آنان را عبادت و عبادات آنان را مقبول و دعاهایشان را مستجاب قرار داده است. در این ماه، درهای بهشت گشوده و ابواب جهنم بسته می‌شود.

بهترین اعمال این ماه، تلاوت قرآن و تدبر در آیات، استغفار از معاصی و اجتناب از گناهان است. در روزگار ما نیز که فتنه و غبار معصیت و خودخواهی، فضای جامعه را در بر گرفته، بیش از هر زمان دیگری به خلوت در محضر الهی، تقویت روحی و معنوی و پالایش نفس از معاصی نیاز داریم.

تاریخ گواه است که رسول خدا و ائمه معصومین علیهم السلام در این ماه، آرام و قرار از کف می‌دادند و در پیشگاه الهی با چنان سوز و گداز و ادب و التماس از خدا درخواست غلبه بر نفس و کسب مغفرت می‌کردند که باید برای ما درس بزرگی باشد. پس ما را چه می‌شود که اکنون در آغاز ماه ضیافت الهی همچنان سوار بر اسب سرکش نفس، از منیت‌ها سخن می‌گوئیم و حاضر نیستیم از این توسن بی‌مهار پائین آمده و از توجیه عملکردهای غیرمنطبق با موازین دست برداشته و پیشانی تسلیم بر آستان الهی بسائیم؟!

یادمان نرود که امام خمینی بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی نیز از همان صبح پیروزی انقلاب اسلامی همگان را در آستانه ماه مبارک رمضان به این نکته توجه می‌دادند که «با حلول شهر مبارک رمضان، ماه رحمت و مغفرت و برکت، از خداوند متعال مسئلت می‌نمایم که عموم ملت ایران را بیش از پیش به تکالیف و مسئولیت‌هایی که خداوند عالم برعهده آنها گذاشته است متوجه فرماید. مسئولیت حفظ قوانین الهی و عمل به قرآن کریم که اساس بازگشت به عظمت و مجد اسلام و مسلمین است. مسئولیت حفظ وحدت کلمه و مراعات اخوت ایمانی که ضامن استقلال و خروج از نفوذ استعمار است. مسئولیت گذشتن از منافع شخصی و فداکاری در راه بدست آوردن آنچه تاکنون به واسطه اختلاف کلمه از دست داده‌اند.»(1)

کارنامه‌ها، امروز نشان می‌دهد که آن نگرانی‌ها کاملاً بجا بود و رفته رفته از داعیه‌داران خدمت به مردم کاسته شده و بر جمع شیفتگان قدرت افزوده می‌شود، حرمت‌ها شکسته می‌شود و دستگیری‌ها جای خود را به مچ‌گیری‌ها می‌دهد. تفرقه، جای اصلاح ذات البین می‌نشیند و «اشداء بینهم»،‌ جای «اشداء علی الکفار» قرار می‌گیرد.

پس بیائیم از فرصت ماه رمضان استفاده کنیم و تا دیر نشده، منفذ انحرافات را با توبه از گذشته مسدود نمائیم که اگر رمضان بگذرد و به خود نیامده باشیم، آنوقت بسیار دیر خواهد بود و فقط باید خود را ملامت کنیم.

از مناسبت‌های هفته، اینکه دو سال پیش در چنین ایامی اعلام شد که دکتر حسن روحانی با کسب اکثریت آرای شرکت کنندگان در انتخابات ریاست جمهوری، یازدهمین منتخب ملت ایران برای زمامداری و اداره کشور خواهد بود. این رخداد در بر دارنده پیام‌هایی بود که پس از دو سال باید به شکلی ژرفتر و واقع‌بینانه‌تر به آن نگریست.

انتخابات خرداد ماه 1392 روند حرکت عمومی کشور را دگرگون ساخت و به طور مشخص مردم و اراده آنان سبب ساز این تحول شد. در شرایطی که بسیاری از بی‌تدبیری‌ها در تصمیم سازی و اداره کشور، فروگذاشتن امور مهم و تمرکز بر مسایل حاشیه‌ای، قرار دادن منافع ملی زیر سایه منافع فردی و گروهی، درگیری و جدال‌های بیهوده به ویژه با شخصیت‌ها و گروه‌های اصیل و ریشه‌دار نظام و... کشور را در مسیری خطرناک قرار داده بود و روز به روز از خواست مردم و اهداف تعیین شده در اسناد بالادستی چون سند چشم انداز دور می‌ساخت، رای مردم در حکم «نه» قاطع به ادامه این روند بود؛ روندی که علاوه بر تولید ناآرامی و تنش در فضای سیاسی – اقتصادی و ایجاد ‌آسیب‌های فرهنگی – اجتماعی به دلیل ستیز با جهان خارج، برای کشور دشواری‌های بسیاری ایجاد کرده و جز آوار تحریم‌هایی ظالمانه و کمرشکن بر کشور و خدشه‌دار ساختن منزلت منطقه‌ای و بین‌المللی در کنار گسترش انواع تهدیدهای ملی دستاوردی دیگر به بار نیاورد.

از این رو دولت تدبیر و امید در عرصه داخلی، اصلاح سیاست‌های پیشین بر مدار اعتدال و عقلگرایی را در دستور کار خود قرار داد و با وجود تردیدهای موجود در زمینه اثربخشی سیاست‌های اقتصادی دولتمردان تازه نفس دولت یازدهم در زمان وعده داد شده، نزدیک به یک سال پس از روی کار آمدن این دولت تورم 40 درصدی به زیر 17درصد کشیده شد. از آن مهم‌تر، توقف روند حرکت زیر صفر رشد اقتصادی کشور و رسیدن آن به میزان چهار درصد در میانه‌های پارسال بود.

در کنار تدبیر و تلاش سیاستگذاران اقتصادی برای خروج از تنگناهای پیش رو همچون رکود و بیکاری و حرکت به سمت شکوفایی اقتصادی، توجه جدی به مسایل فرهنگی و آسیب‌های اجتماعی و همچنین باز گرداندن آرامش و در عین حال پویایی به فضای کشور از دیگر پیامدهای انتخاب دولت یازدهم بود. هر چند خلاءها و مشکلات زیادی نیز همچنان باقی است.

در عرصه خارجی نیز پس از یک دهه ستیز با جهان و بن‌بست در گفتگوهای هسته‌ای، دولت تدبیر و امید تلاش فزاینده‌ای را برای ایجاد تفاهم بین‌المللی در عین اقتدار، و فرو ریختن حصار بلند تحریم آغاز کرد که در صورت تحقق می‌تواند یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های مردم و مشکلات پیش روی کشور را برطرف نماید.

این هفته در پی ادامه گفتگوهای هسته‌ای، معاونان وزیر خارجه کشورمان که روز دوشنبه برای رایزنی و برخی مشورت‌ها به تهران آمده بودند، دیروز به وین بازگشتند تا مذاکرات را برای تکمیل ضمایم متن توافق جامع و کم کردن پرانتزها، از سر بگیرند. انتظار می‌رود مذاکراتی که از دیروز میان سید عباس عراقچی و مجید تخت روانچی با هلگااشمید معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا آغاز شده، حدود پنج روز به طول انجامد و هر چند که 9 تیر ماه، سقف زمانی است که برای رسیدن به توافق تعیین شده، ولی مذاکره کنندگان کشورمان تصریح کرده‌اند مقید به زمان نبوده و اساساً فقط در پی توافق خوب هستند.

از جمله رویدادهای داخلی این هفته، سفر یک روزه نخست‌وزیر عراق به تهران بود. حیدر العبادی در این سفر که مقامات بلندپایه عراقی نیز او را همراهی می‌کردند با مقامات عالی‌رتبه کشورمان پیرامون روابط دوجانبه و مسائل مهم منطقه‌ای و بین‌المللی رایزنی کرد. این سفر، در شتاب بخشیدن به آزادسازی مناطق اشغالی عراق از لوث وجود داعش موثر خواهد بود.

در موضوعات خارجی، تحولات یمن، بحرین و سوریه را به دلیل اهمیت آنها مورد بررسی قرار می‌دهیم. مذاکرات صلح یمن در ژنو درحالی ادامه دارد که رژیم ریاض همچنان به حملات خود علیه مردم یمن ادامه می‌دهد. اساساً حضور جنبش انصارالله در مذاکرات ژنو به منزله یک پیروزی دیپلماتیک برای این گروه است چرا که رژیم سعودی زمانی که تجاوز گسترده نظامی به یمن را آغاز کرد هدفش قلع و قمع این گروه بود و حتی وعده داده بود در عرض چند روز کار انصارالله را یکسره خواهد کرد ولی با گذشت 85 روز از این تجاوز، امروز انصارالله نه تنها شکست نخورده است بلکه قدرتمندتر از قبل در صحنه حضور دارد و برگزاری اجلاس ژنو و تاکید مکرر مقامات سازمان ملل بر حضور حوثی‌ها در این نشست، خود تاییدی بر نقش تعیین کننده انصارالله در معادلات سیاسی یمن می‌باشد. البته این موجب نشده است تا سعودی‌ها به کارشکنی در روند نشست ژنو نپردازند.

رژیم سعودی تلاش کرد با زمین‌گیر کردن هواپیمای سازمان ملل در فرودگاه جیبوتی، در ورود هیات انصارالله به ژنو اخلال ایجاد کند. سعودی‌ها در ادامه روند اجلاس نیز دست از کارشکنی برنداشته و درحالی که انصارالله با آتش بس انسانی در ماه مبارک رمضان موافقت کرده‌اند ولی سعودی‌ها هرگونه توافق با آتش بس را به عقب نشینی و خلع سلاح انصارالله منوط کرده‌ است. به اذعان محافل سیاسی، این رفتار ریاض ناشی از عصبانیت آنها از پایداری مبارزان انصارالله و مردم یمن در برابر هجوم نظامی ارتش سعودی می‌باشد.

این هفته، حکم دادگاه فرمایشی بحرین درباره شیخ علی سلمان دبیرکل جنبش «الوفاق» اعلام شد که براساس آن، شیخ علی سلمان به چهار سال زندان محکوم شده است. صدور حکم محکومیت دبیرکل جنبش الوفاق، تازه‌ترین اقدام رژیم آل خلیفه برای خاموش ساختن صدای انقلاب مردم بحرین می‌باشد. رژیم حاکم بر منامه مدت چهار سال است به تمامی ترفندها متوسل شده است تا بلکه بتواند اعتراض مردم بحرین علیه حکومت دیکتاتوری حاکم را فرونشاند و اوضاع را به حالت گذشته برگرداند ولی موفق نبوده است.

مردم بحرین از چهار سال قبل قیام مسالمت‌آمیز خود را بر ضد حاکمیت استبدادی رژیم آل خلیفه آغاز کرده‌اند. ملت بحرین خواستار استقرار عدالت، رفع تبعیض و حاکمیت مردم بر سرنوشت خودشان هستند و این خواسته‌های خود را بارها در تظاهرات مسالمت ‌آمیز اعلام کرده‌اند ولی رژیم، به دلیل اینکه از پایگاه مردمی برخوردار نیست و در اقلیت قرار دارد از تن دادن به خواسته‌های بر حق مردم سر باز زده و در عوض، اعتراضات را با وحشیانه‌ترین شکل پاسخ داده است.

حمله به تظاهرات، بازداشت‌های گسترده و شکنجه‌های قرون وسطایی از جمله شیوه‌های رایج رژیم در برخورد با معترضین بوده است. با اینحال، مجامع بین‌المللی و سازمان‌های به اصطلاح حقوق بشری، به دلیل اینکه در سیطره قدرت‌های استعمارگر قرار دارند در مقابل جنایات و اقدامات وحشیانه رژیم منامه سکوت اختیار کرده و با این عمل، به ادامه سیاست سرکوب رژیم، چراغ سبز نشان داده‌اند. حکم ظالمانه رژیم آل خلیفه درباره دبیرکل جنبش الوفاق، در چارچوب اقدامات سرکوبگرانه رژیم حاکم بر بحرین قرار دارد. تاکنون تمامی اقدامات رژیم در مهار انقلاب مردم بحرین به شکست انجامیده و مورد اخیر نیز قطعاً قادر نخواهد بود رژیم را نجات دهد و قیام مردم بحرین همچنان با قدرت راه خود را تا سرنگونی ظالمان حاکم بر بحرین طی خواهد کرد.

این هفته، گروه تروریستی داعش در سوریه متحمل شکست سنگینی شد و تروریست‌های داعش که بر شهر استراتژیک «تل ابیض» در مرز ترکیه چنگ انداخته بودند و از آن طریق، از خاک ترکیه ارتزاق تسلیحاتی و تروریستی می‌کردند اواخر این هفته، این شهر را از دست دادند. اهمیت این شهر از آنجا روشن می‌شود که مرز ترکیه را به شهر «رقه» پایگاه اصلی داعش مرتبط می‌ساخت.

اکنون با اتفاقات جدید، داعش در تنگنای شدید قرار گرفته است. با توجه به اتفاقات سوریه و همچنین شکست‌هایی که این گروه در عراق متحمل شده است باید گفت سیر قدرت‌یابی گروه‌های تکفیری به پایان رسیده و روند افول و اضمحلال آن آغاز شده است. اگر این حوادث را در کنار پیروزی‌های ارتش سوریه و حزب‌الله لبنان در منطقه استراتژیک «القلمون» قرار بدهیم در آن صورت، عمق ناکامی‌ها و شکست گروه‌های تکفیری آشکارتر می‌گردد.

(1) – صحیفه نور، ج 2، ص 460

******************************************************

روزنامه خراسان*****

سفره رمضان فقط براي روزه داران گسترده نيست/کورش شجاعي

روزه داري و رمضان هم وسيله و بهانه است. اما وسيله اي بس گران مقدار براي حرکت از «بودن» و «ماندن» به سوي «شدن» و «رسيدن» و به بي نهايت دل بستن و پيوستن. خداوند کريم و بخشاينده از سر لطف و کرم به دنبال آسماني شدن بندگان و آمرزش و مغفرت آنان است و براي پر کشيدن و قد کشيدن آدميان از فرش تا عرش و از «ناسوت» تا «ملکوت» هزار هزار نردبان و وسيله قرار داده و براي آمرزش بندگان گنهکار و توبه کننده اش، هزار هزار وسيله و بهانه به انسان هديه داده و رمضان اما اوج و قله و مبارک ترين نعمات و هداياي الهي به بندگانش است، فرصتي بي نظير و بي مانند و «ايام معدودات» ي براي «ترک» و دل کندن از حتي حلال ها، فرصتي براي پيوستن و دريافتن جرعه هاي ناب معرفت و اطاعت و مغفرت به فرمايش پيامبر خاتم رمضان را با «برکت» آغاز و با «رحمت» الهي مشايعت و با «مغفرت» بي منتهاي حضرت باري بدرقه مي شود.

 

يگانه بي همتا رمضان را هم فرصتي براي نشان دادن اوج بندگي و اطاعت از فرمان الهي قرار داده و هم قله رحمت و مغفرت. حضرت حق روزه را که مايه برکت و سلامت جسم و جان و روح و روان است پاداشي بي بديل مقرر فرموده آن چنان که آن ذات يگانه و آن وعده دهنده اي که هيچ گاه خلف وعده نمي کند مي فرمايد روزه براي من است و پاداش آن را نيز تنها خود مي دهم. خداوند کريم، روزه بندگان مومنش را چنان قدر و منزلت بخشيده که نه تنها نفس هايشان را «تسبيح» بلکه حتي خوابشان را در مبارک هنگامه رمضان «عبادت» بر مي شمارد. «رب ودود» تشنگي و گرسنگي مقطعي بندگان روزه دارش را به سيراب شدن و بهره مندي از نعمات جاودان بي منتهايش در بهشت ابدي و از آن برتر به کمال انسان و رسيدنش به «رضوان» و «قرب الهي» جبران مي کند.

 

و اگرچه رمضان اين بزرگ ترين و برترين ضيافت ويژه الهي همانند «قرآن» براي رهپويان طريق حقيقت «بطن هايي» دارد و بنده مومن پس از گشودن و راهيابي به هر بطن و مرتبه اي مي تواند به مرتبه و بطن ديگري از رمضان و قرآن دست يابد و از سرچشمه انوار هر بطني نورهايي بر دل و جان خود بتاباند اما به لطف و کرم الهي حتي هر «تازه پا در راه گذاشته» و طالبي و هر روزه دار و بلکه هر نيت کننده اي به فراخور معرفت و همت خود از خوان گسترده ضيافت رمضان بهره ها مي برد.

 

چند بطن و مرتبه از بطن ها و مراتب روزه و رمضان

 

1- تحمل تشنگي و گرسنگي آن هم در روزهاي بلند و گرم تابستان خصوصا براي عزيزاني که مشغول کارهاي سخت و طاقت فرسا زير آفتاب سوزان و يا در کنار حرارت فوق العاده کوره ها و برخي کارخانه ها و معادن و مشاغلي مثل کشاورزي، نانوايي، کارگري ساختماني و ... هستند چه اجري که نزد خداي بخشنده و مهربان ندارند. اما اين شايد بطن و لايه اول «روزه داري» و«رمضان فهمي» و «قدرشناسي» اين نعمت الهي باشد. هر چند اين مرتبه خود مرتبه اي بس بلند مقدار است گر تو اين انبان ز نان خالي کني/ پرزگوهرهاي اجلالي کني

 

2- بريدن واقعي از تمامي محرمات الهي و معاصي و بستن گوش و زبان و چشم حتي بر هر سخن، گفتار، شنيده و ديدني لغو و لهو و بيهوده، مطمئنا مرتبه و درجه اي ديگر از روزه داري و حق رمضان را پاس داشتن است و رعايت اين ها سر آغازي است براي گشوده شدن ديگر مراتب و بطن هاي رمضان.

 

3- دل به قرآن بستن و با کلام خدا مانوس شدن و تلاوت قرآن در هر زمان که حالي دست داد و فرصتي شد خصوصا در هنگامه سحر درجه و بطن ديگري از مقامات بي بديل رمضان را مي گشايد؛ دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند/ و اندر آن ظلمت شب آب حياتم دادند

 

و البته که تامل و تدبر در قرآن و تلاش براي فهم بهتر آيات وحي و «برداشت» از کلام الهي و جاري کردن آن در زندگاني فردي، خانوادگي و اجتماعي هر آن پنجره هايي از نور به جان انسان مي تاباند. چه نيکو مي گفت آن مرد اهل دل که «شرف و تشريف رمضان» به انزال قرآن در آن است و چه شايسته است که در رمضان، فصل بهار قرآن، هر يک از ما چه آناني که مي توانند روزه بگيرند و چه آنان که به هر دليلي نمي توانند روزه بگيرند، وجود خود را بيش از هميشه به شرف يابي به محضر قرآن و جرعه جرعه نور نيوشيدن از کتاب سراسر نور خدا متبرک کنند.

 

آن يگانه مهربان چقدر بر خلق خود مهربان است و به دنبال بهانه براي پرواز و کمال و آمرزش بندگانش که در ماه ضيافت خاصه اش براي تلاوت يک آيه قرآن، ثواب يک ختم کلام وحي را مي نويسد.

 

4- از اولين لحظات حلول ماه بي مثال رمضان که به اولين ناز و غمزه اش صدها ميليون دل عاشق در سراسر جهان آماده بهره گيري از اين ميهماني ويژه الهي مي شوند، هر مسلماني چه آنان که توان روزه داري دارند چه آنان که کسالتي يا عذري دارند يا به هر دليلي توان روزه داري ندارند عميقا بايد به فکر بهره گيري هر چه بيشتر از «شب قدر» باشند همان بي بديل هنگامه اي که به شرف نزول قرآن متبرک است و به فرموده خداي قرآن از «هزار ماه» برتر است، همان بي بديل هنگامه و فرصت نابي که تقدير آدميان رقم مي خورد و پرونده ها به امضاي صاحب عصر حضرت بقية ا... الاعظم (عج) مي رسد، به راستي که شب قدر عالي ترين درجه و مرتبه و مقام و بطن البطون رمضان است که مي بايست هر لحظه آن به اندازه تمام هستي انسان و جهان قدرشناسي شود.

 

5- ارتباط ويژه گرفتن با ولي اعظم، حجت حق، حضرت بقية ا... در ماه مبارک رمضان از ديگر امور بسيار مهمي است که به واسطه آن از بسياري از درجات و مراتب و رمزها و بطن هاي رمضان رمزگشايي مي شود پس نبايد حتي لحظه اي خصوصا در ماه مبارک رمضان از توجه ويژه و ارتباط با امام زمان(عج) غافل شويم.

 

6- و قدر مسلم که صله رحم، رفع کدورت ها، ترک عادت هاي بد و ناپسند و روي آوري به کارهاي پسنديده و عادت هاي نيکو، اطعام روزه داران و دستگيري از کم بضاعتان و يتيمان، گره گشايي از کار مردمان، خوش قولي، خوش خلقي، مدارا، گذشت، آشتي کردن و آشتي دادن مردمان با يکديگر از جمله اموري هستند که انسان را به درک و فهم بيشتر مراتب و درجات رمضان کمک مي کند. از آن چه ذکرش گذشت مشخص مي شود که فقط روزه داران و آناني که توان روزه گرفتن دارند، برخورداران و بهره داران از ضيافت الهي ماه مبارک رمضان نيستند بلکه همه کساني که دل در گرو اين ضيافت و ميهماني الهي دارند حتي اگر توان روزه داري ندارند اما به خاطر دلدادگي و حسرتي که به دل دارند جزو کساني هستند که مي توانند بهره هاي بس فراوان از رمضان ببرند و همانند روزه داران در شرايط سخت نزد درگاه الهي ماجور باشند چرا که اينان نه تنها با عدم تظاهر به روزه خواري، حرمت ماه خدا و حرمت صدها ميليون انسان روزه دار را پاس مي دارند بلکه چه بسا در بارگاه الهي «حسرت مقدس» اين عزيزان هم تراز و شايد بيشتر از روزه داري روزه داران اجر داشته باشد به همين خاطر بر اين باورم که رمضان تنها متعلق به آنان که توان روزه داري دارند نيست بلکه اين سفره و ضيافت ويژه الهي به گستردگي همه مخلوق گسترده است و هر کس به اندازه عشق و معرفت و همت اش مي تواند از اين خوان گسترده بهره ها برگيرد.

******************************************************

روزنامه ایران******

امانت‌داری و پاکدستی در رقابت انتخاباتی/سید علی میرباقری

جنب و جوش احزاب و تشکلهای سیاسی  نوید یک فضای رقابتی گرم و گسترده  را برای انتخابات 94 ایران میدهد. فهرست بلندبالایی که احزاب اصولگرا و اصلاحطلب و اعتدالی برای برگزاری کنگره و همایشهای انتخاباتی منتشر کردهاند دلگرم کننده است. نکته چشمگیر در این جدول برنامهها این است که این بار  حتی کسانی که تحت شرایط نامساعد دوره گذشته عرصه فعالیت حزبی را ترک کرده بودند عزم و اشتیاق بازگشت به صحنه را پیدا کردهاند.

در گرم شدن تنور رقابت انتخاباتی سال 94 ایران بدون شک عوامل بسیاری دخیل است که از آن جمله میتوان به تجربه گرانسنگ انتخابات خرداد 92 اشاره کرد انتخاباتی که در بالاترین سطح از مشارکت و رقابت سیاسی نقش بست و تردید بسیاری از شهروندان و فعالان سیاسی را نسبت به «قدرت صندوقهای رأی» کنار زد.

اما عامل تعیین کننده بعدی رفتار و نگاه دولت به عنوان مجری اصلی انتخابات است. فعالان سیاسی این بار در نگاه مجریان انتخابات یک تغییر نگاه را حس میکنند، احزاب و گروههای سیاسی  بعد از هشت سال سخت این حس مثبت را دارند که  دولت مستقر دیگر مثل گذشته احزاب را رقیب و عضو زائد جامعه نمیپندارد و دورهای که گفته میشد احزاب منشأ اختلاف و سد راه پیشرفت هستند گذشته است. دورهای که به صورت سیستماتیک، سازمان دولت  تصمیم به تعطیلی و انحلال احزاب و سازمانهای مردم نهاد گرفت.

برگزاری چند نشست میان نمایندگان دولت با سازمانهای مدنی و تشکلهای مردم نهاد به این تغییر نگاه کمک شایان کرد ضمن آنکه رئیس دولت یازدهم در سخنان مکرر خویش اعلام کرد که در عصر اعتدال، احزاب و تشکلها شاهکلید اصلی توسعه هستند. آحاد فعالان سیاسی اکنون مانیفست جدیدی از دولت را در امر انتخابات در دست دارند که در آن بر مشارکت حداکثری و اصل عادلانه بودن و شفافیت انتخابات تأکید شده است. روحانی در این نشست اجزای یک نظام انتخاباتی «رقابتمحور» را ترسیم کرد انتخابات بدون رقابت امکانپذیر نیست و باید همه شرایط رقابت را فراهم کنیم تا الگوی جمهوری اسلامی ایران را آن گونه که شایسته است به دنیای اسلام، منطقه و جهان معرفی کنیم. تأکید میکند که هر گروه، جناح و حزبی که قانونی است، باید بتواند فعالیت قانونی کند. معیار صلاحیت و عدم صلاحیت افراد در چارچوب قانون، بر مبنای نظر مراجع قانونی است و نه چیز دیگر.

دغدغههای  روحانی در مسیر یک رقابت انتخاباتی پرشور از این نظر قابل اعتنا است که هر یک از گروهها و احزاب فعلی کشور دارای عقبه و ارتباطاتی با سازمانهای رسمی و قدرت سیاسی و اقتصادی هستند و چنان که آنها از خوان  امکانات درون سیستم بهره بگیرند، اصل رقابتی بودن و عادلانه بودن انتخابات و در واقع اصل بیطرفی و اعتماد مردم  لطمه خواهد دید. واقعیت این است که آنچه به عنوان عدالت و رقابتپذیری  در انتخابات خوانده میشود، در رفتار شخصیتهای حقوقی و صاحب منصبان  شکل میگیرد. حضور و همراهی برخی از این صاحب منصبان و شخصیتهای حقوقی با جریانهای سیاسی خواسته یا ناخواسته نگاه شفاف مردم به انتخابات را مخدوش میکند. البته این نکته نافی آن نیست که هر یک از مقامها به تناسب گرایش سیاسی خویش اظهار نظر یا مواضع سیاسی خویش را بیان نکنند بلکه آنچه قانون نفی کرده، این است که آنها نباید  به عنوان منبع لجستیک یا جاده صافکن آن جریان سیاسی عمل کنند. یکی از اصولی که روحانی با تجربه انتخابات گذشته در مسیر جلب اعتماد مردم و احزاب بر آن تأکید دارد، اصل شفافیت است اینکه همه داد و ستدها و مناسبات انتخاباتی باید از هاله ابهام دربیاید. در این باره رسانهها نقش بسزا  میتوانند ایفا کنند. بدترین اتفاق این است که پروژههای معطوف به انتخابات به صورت پنهانی از سوی برخی از ساکنان کانون قدرت دنبال شود. همه کارهای مربوط به تبلیغات و سازماندهی هواداران و جذب نیرو باید در ستادها و مراکز حزبی انجام بگیرد. این در حالی است که برخی گزارشها از برنامههای پنهانی حکایت دارد که با رویکرد انتخاباتی سامان داده شدهاند. از گوشه و کنار خبر میرسد که بعضی از سازمانهای دارای ثروت و قدرت در قالب تشکلهایی به مناسبت ایام ماه رمضان طرحهایی را جهت حمایت ویژه از افراد بیبضاعت تشکیل دادهاند. آنها به موازات این اقدام، شورای اطلاعرسانی برای نفوذ در میان طبقات مختلف تشکیل دادهاند تا در سطح کلان شهرها برنامههای گستردهای را برای جلب نظر اصحاب هنر و نخبگان برپا کنند. این بیگمان از ناپسندترین شیوههای تبلیغی است چرا که نوعی سوءاستفاده از عواطف زلال دینی شهروندان به شمار میآید. به نظر میآید که فضای سیاسی ایران در مسیر انتخابات به رصد جدی از سوی دولت و ناظران و مجریان نیاز دارد. داستان سوءاستفاده از امکانات عمومی برای شارژ سیاسی یک جریان، سلامت انتخابات را تهدید میکند.

******************************************************

روزنامه وطن امروز**

نخبگان فراموشکار/امیر استکی

 اصلی در علوم آکادمیک مربوط به مدیریت وجود دارد که می‌گوید سازمان‌ها و تشکل‌ها پس از مدتی از تاسیس، اصل و اهداف مبنایی خود را رها می‌کنند و مساله اصلی آنها حفظ و گسترش بروکراسی سازمان می‌شود. اما اگر کمی موسع‌تر بنگریم می‌شود این اصل را به حکومت‌ها به عنوان نوعی سازمان‌های پیچیده نیز تسری داد. این مساله در حکومت‌های داعیه‌دار نقشی فراتر از فقط اداره صرف جامعه می‌یابد و می‌شود پس از گذشت سال‌ها از استقرار آن حکومت، به بررسی آن از منظر چنین نگاهی پرداخت. حکومت‌هایی که به دست نخبگان بروکراتیک اداره می‌شوند و از اهداف و آرمان‌های اولیه خود فقط قاب عکسی و مانیفست دکوری باقی می‌گذارند، در این حالت نه در مقام حرف بلکه در مقام اهداف به فراموشی سپرده می‌شوند. در این میان می‌شود امروز بسیاری از نخبگان سیاسی جمهوری اسلامی را چنین دید و آنها را میراث‌خوارانی بی‌وفا دانست. در عمل سیاسی و در نظرگاه این نخبگان بسیاری از اصول و آرمان‌های انقلاب اسلامی به حاشیه‌ای تزیینی بدل شده، حاشیه‌ای که البته در میان مردم هنوز اساسی و محل توجه است. همین می‌شود که توجه زیاد مردم به بدرقه شهدای غواص، گمنام و مظلوم  اخیر بسیار بیش از آنی می‌شود که پرداخت‌های رسانه‌های در اختیار این نخبگان از آن حکایت می‌کند. واژه «مردم» شاید پرکاربردترین، مبهم‌ترین و قابل تفسیرترین واژه کاربردی در زبان اصحاب سیاست باشد. سیاسیون از هر جناح همواره از پیگیری خواست مردم، بیان خواست مردم و... می‌گویند و به عبارت دیگر مدعی مردمند و در اصل این مفهوم مردم چیزی بیش از آنچه پسند و خواست و آرزوی آنان است، نیست. مردم در این نگاه آنچه را می‌گویند که سیاستمدار و صاحب رسانه می‌خواهد یا می‌پندارد و از این رهگذر کار خود را به پیش می‌برد. اتفاقی که بسیار در میانه جدل‌های سیاسی فراوان امروزمان به آن برمی‌خوریم و هر دو طرف مسلح به سلاح مردم و خواست مردمند. اما اینکه در اصل مردم چه می‌گویند، چه می‌خواهند و چگونه فکر می‌کنند را باید از که پرسید؟ پرسشی که بسیار سخت بتوان پاسخش را داد. روزگاری استخوان‌های همین مردم باید در زیر چرخ توسعه خرد شود و به نوعی یک نسل فداکاری کند و امروز که شاید به نوعی روزگار فداکاری است همان سیاستمدار نگران خرد شدن استخوان‌های مردم است! مردم ولی هنوز صامتند و کم می‌گویند و همان کم را نیز بسیاری نمی‌شنوند. همیشه رای می‌دهند و تمنایی می‌کنند و از بد حادثه با ادعای نخبگان نمی‌سازند و محکوم می‌شوند به دروغ و اینکه نه این حرف آنها نیست و در دهانشان گذاشته‌اند! و در مواردی مثل همین بدرقه شهدای گمنام و مظلوم غواص و خط‌شکن به اندازه همان حاشیه در ذهن نخبگان فقط دیده می‌شوند. بدرقه‌ای که برگزارکنندگان را نیز - که حتما بر مبنای همان دکور و حاشیه برنامه ریخته‌اند - غافلگیر می‌کند و در روزگاری که نخبگان فسیل شده از زبان مردم مدعی نیاز به هوای تازه‌ای برای تنفسند و اینکه مردم تغییر کرده‌اند و دیگر خریدار آن اصول و ارزش‌ها نیستند، با همان حرارتی که فرزندانشان را آن روزها از خانه بدرقه کردند این‌بار در بازگشت به خانه استقبال‌شان می‌کنند و نشان می‌دهند هنوز آن آرمان استقلال و عزت نفس از نان شب و عشق فرزند و آب خوردن حتی برای‌شان با‌اهمیت‌تر است و این را به زبان نیز می‌آورند هر چند باز اصحاب برخی رسانه‌ها آن را سازماندهی سیاسی می‌پندارند. این موارد شگرف از همزبانی مردم و تجمع‌های خودجوش همه تاکید آنها بر ایستادن بر همان اصول و ارزش‌هایی است که برای آنها هنوز عینی و مهم و خواستنی و برای نخبگان مورد اشاره تزیینی و حاشیه‌ای است. این مردم نه بر اثر مطالعه فلسفی و نه به علت استماع سخنان روشنفکران، فرزندان خود و جان و مال خود را فدا کردند بلکه بر مبنای فطرت و خواست تاریخی خود عمل کردند و خواهند کرد و اینها برای‌شان تاریخ مصرف ندارد.

درباره روز تشییع شهدای غواص خیلی می‌شود حرف زد. از همه نقطه قوت مراسم یعنی «مردم» می‌شود بیشتر حرف زد. درباره ضعف‌های اجرایی و قصور رسانه‌های رسمی می‌شود حرف زد. درباره «مرجعیت مردم» و دقیقا خود «مردم» که فارغ از گروه‌های سیاسی نظرات روشن و مشخص و اتفاقا سیاسی خود را روی پوسترها و دست‌نوشته‌ها و بی‌محافظه‌کاری و لکنت زبان و بی‌توجه به نزدیکی انتخابات بیان می‌کردند، هم می‌شود حرف زد. از خیلی چیزها می‌شود حرف زد.

****************************************************

روزنامه جام جم *******

لحظه‌های نیاز / مراد عنادی

سپاس بی‌پایان پروردگار حکیم و مهربان را که در لحظه‌های نیاز این ملت خداجوی و خداباور، بشارت‌های تردیدناپذیر را بر دل‌های بیدار نازل می‌فرماید و غبارها را می‌زداید.

این فراز بخشی از پیام تقدیر و سپاس رهبر معظم انقلاب از مردم قدرشناس بود که به صورت خودجوش و ارادی، با حضوری حماسی و خیره‌کننده در تشییع پیکر مطهر 270 شهید دوران دفاع مقدس با این قهرمانان بی‌نام و نشان وداع کردند. کلید واژه لحظه‌های نیاز تعبیر دقیق و موشکافانه‌ای است که با تعمق در آن می‌توان به حمایت‌های الهی از مردم قدرشناس و سختکوش این مرز و بوم در مقاطع سرنوشت‌ساز و پیچ‌های خطرناک پی برد.

 

نیازی نیست خیلی به گذشته‌‌های دور مراجعه کنیم، چرا که با مروری بر پیروزی انقلاب اسلامی آن هم بدون این‌که این انقلاب از پشتیبانی بلوک شرق یا غرب در ربع آخر قرن بیستم برخوردار باشد، سندی گویا از الطاف الهی به حرکت ملتی خداجوی است که خداوند باریتعالی آنها را در مصاف با دشمنان تنها نگذاشته، به یاری شان شتافت.در دوران دفاع مقدس نیز رزمندگان اسلام در سایه ایمان راستین، شجاعت و توسل به نیروی لایزال الهی حماسه‌هایی به یادماندنی آفریدند که در تاریخ ثبت شد؛ حماسه‌هایی که شاید در چارچوب تحلیل‌های آکادمیک و دنیایی نمی‌گنجد، این‌که امام خمینی معمار کبیر انقلاب اسلامی پس از فتح خرمشهر فرمودند خرمشهر را خدا آزاد کرد، شاخصی از این مهم است که رزمندگان سپاه، ارتش، بسیج و جهاد سازندگی با توکل به خدا و حمایت دست پنهان الهی موفق به عبور از موانع متعدد و پیچیده دشمن بعثی شدند؛ دشمنی که به پشتوانه حمایت‌های مستقیم و غیرمستقیم 34 کشور جهان هیچ‌گاه تصور نمی‌کرد فرزندان رشید این سرزمین خرمشهر را فتح کنند.

 

با مطالعه برخی آثار منتشر شده در حوزه ادبیات دفاع مقدس نظیر نورالدین پسر ایران، پایی که جا ماند، دا و... به موارد متعدد از امداد الهی اشاره شده است که مبین توجه و عنایت الهی به رزمندگان اسلام در لحظه‌های نیاز است. اکنون نیز در گرماگرم مذاکرات هسته‌ای و تعبیر قشنگ شطرنج با گرگ‌ها، ورود پیکر مطهر 270 شهید دوران دفاع مقدس بویژه شهدای دست‌بسته غواص و حضور پرشور و حماسی مردم برای تشییع پیکرهای مطهر آنها این پیام را داشت که پروردگار حکیم در لحظه‌های نیاز بشارت‌‌های تردیدناپذیر بر دل‌های بیدار نازل می‌فرماید و غبارها را می‌زداید. در واقع مردم تهران به عنوان سنبلی از آحاد ملت قدرشناس سراسر ایران زمین بار دیگر پیوند ناگسستنی بین مردم و آرمان‌های نظام را فریاد زدند و بر تداوم راه شهدا تاکید کردند؛ چرا که مظهر قدرت ایران شهدا هستند و هر شهید پرچمی برای استقلال و شرف این ملت است.

 

فوران و جوشش این قدرت معنوی است که دشمنان ایران اسلامی را به تفکر واداشته و اجازه عملیاتی شدن نیات پلید آنها را نمی‌دهد.

 

در واقع با وجود اهمیت دستاوردهای دفاعی نیروهای مسلح و تجارب گرانسنگ آنها در دوران دفاع مقدس آنچه بر افزایش برد و ضریب قدرت بازدارندگی ایران افزوده است، همین روحیه مقاومت و شهادت‌طلبی فرزندان این آب و خاک است.

 

اگر آمریکا با وجود تکرار شعار توخالی همه گزینه‌ها روی میز است، ترجیح می‌دهد همراه دیگر اعضای شورای امنیت و آلمان که به لحاظ منطق قدرت در روابط بین‌الملل و به‌زعم خودشان هیات مدیره جهانی محسوب می‌شوند با نمایندگان ایران پشت میز مذاکره بنشیند، این ناشی از اتکای ملت رشید ایران اسلامی و جوانان شهادت‌طلب به نیروی الهی است. نیرویی ورای محاسبات قدرت‌های مادی که در لحظه‌های نیاز به یاری ملت ایران شتافته‌ است.

 

پس جا دارد با اقتدا به راه شهدای قهرمان دوران دفاع مقدس در همه عرصه‌ها در برابر زیاده‌خواهی‌های نامشروع قدرت‌های بزرگ مقاومت کرده، ذره‌ای از خواسته‌های بحق ملت فداکار و قدرشناس ایران کوتاه نیامد.

 

تردیدی نیست حضور به‌یادماندنی‌ مردم در سه‌شنبه آخر خرداد در میدان بهارستان و خیابان‌های اطراف این پیام را برای 1+5 به همراه داشت که ایران اسلامی در نبرد اراده‌ها به پشتوانه توجه الهی در لحظه‌های نیاز همچون کوه استوار است و تسلیم خواسته‌‌های نامشروع و زیاده‌خواهی‌ها نخواهد شد.

******************************************************

 

 

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات