تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱۳۸۷ - ۱۵:۳۳  ، 
کد خبر : ۲۸۴۸۷

مرصاد از نگاهی دیگر


محسن رنجبر

بعد از پذیرش قطعنامه 598 در 27 تیرماه 67 از سوی ایران، سازمان مجاهدین خلق (منافقین) به شدت از وضع پیش آمده نگران شد چرا که موجودیت این سازمان با جنگ و ترور عجین شده بود و قبول آتش‌بس از سوی ایران، احتمال فروپاشی این سازمان را قوت می‌بخشید. در همین حال منافقین با شناختی که از رژیم دیکتاتوری عراق در طول سال‌ها همکاری جاسوسی و تروریستی داشتند، نگران وجه المعامله قرار گرفتن توسط رژیم عراق با جمهوری اسلامی ایران بودند.

از سوی دیگر ضعف شدید تئوریک و نادانی عمیق نسبت به ماهیت انقلاب اسلامی و مردم باعث شده بود که پذیرش قطعنامه از سوی ایران را ناشی از تنش بین مردم و نظام تلقی کنند که البته تعبیری کاملا غلط بود. در این میان نقش تعدادی از سناتورهای آمریکایی نیز قابل توجیه است. مدتی قبل از طرح‌ریزی عملیات «فروغ جاویدان» نامه 52 تن از سناتورهای کنگره به وزیر خارجه وقت آمریکا ـ جورج شولتز ـ مبنی بر استفاده از مجاهدین خلق برای سرنگونی جمهوری اسلامی، باعث شد که منافقین از حمایت آمریکا نیز «به طور مستقیم» برخوردار شوند.

عراق نیز بعد از پذیرش قطعنامه از سوی ایران، دستان خود را از حیث تعداد اسرا و زمین‌های تحت تصرف کاملا خالی می‌دید و از سوی دیگر با پذیرش تلویحی آتش‌بس نمی‌توانست خود راسا به اقدام گسترده علیه ایران دست یازد. البته ارتش عراق 3 روز قبل از یورش منافقین یعنی در 31 تیر 67 به تک گسترده‌ای در مناطق جنوبی دست زده و حتی تا حوالی جاده اهواز ـ خرمشهر پیشروی کرده بود به همین خاطر نیروهای سپاه پاسداران و بسیج ـ با توجه به دستور امام(ره) ـ به کمک ارتش در جبهه جنوب شتافته و مشغول عقب راندن آنها شده بود. مجموعه این عوامل سبب شد که حمله مشترک منافقین و ارتش عراق از 14 محور ابتدا از مرزهای جنوبی منتهی به خرمشهر و سپس از مرزهای غربی صورت گیرد بدین صورت که 7 روز پس از پذیرش قطعنامه، نیروهای منافقین با برخورداری از آتش سنگین توپخانه عراق، در روز سوم مرداد 67 به سر حدات غربی ایران حمله‌ور شدند و در اولین مرحله از تنگه‌ای موسوم به «پاطاق» به خاک ایران وارد شده و تا تنگه «چهار زبر» در 34 کیلومتری کرمانشاه (باختران) پیشروی کردند.

همزمان با پیشروی نیروهای سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، ارتش عراق برای جلوگیری از حملات واکنش سریع نیروی هوایی و هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی، پایگاه‌های شکاری نوژه همدان، وحدتی دزفول، پادگان تیپ 2 سقز و همچنین پایگاه هوانیروز کرمانشاه را توسط جنگنده‌های خود بمباران کرد. یک روز پس از تهاجم منافقین به خاک ایران، شهرهای سرپل ذهاب، صالح‌آباد، کرند غرب و اسلام‌آباد سقوط کرد و منافقین با تصرف پادگان ارتش در اسلام‌آباد علاوه بر کشتن فرمانده پادگان، تعدادی از مردم و حتی مجروحان بستری در بیمارستان شهر را نیز به قتل رساندند.

بعد از این اقدامات، مهاجمان بی‌توجه به عوارض سطحی زمین و در حالی که در باد پیروزی‌های مقطعی خود خوابیده بودند به صورت عجولانه و «به ستون یک» به سمت کرمانشاه حرکت کردند، به این گمان که محورهای بعدی همدان، قزوین و نهایتا تهران خواهد بود و در میدان آزادی برای جمع‌بندی نهایی (!) به یکدیگر ملحق می‌شوند.

از سوی دیگر ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح با احضار شهید صیاد شیرازی ـ که در آن زمان نماینده امام(ره) نیز بود ـ به وی ماموریت هدایت نیروهای ارتش را داد. شهید صیاد شیرازی نیز با عزیمت به کرمانشاه و در تماس با هوانیروز و منطقه و توجه خلبانان، به وسیله دو فروند هلی‌کوپتر کبری و یک فروند هلی‌کوپتر 214، در روز 4 مرداد به گشت‌زنی در تنگه چهارزبر می‌پردازند که با ستون ماشین‌های زرهی منافقین مواجه می‌شود و به انهدام این ستون مشغول می‌شود که به خاطر عدم آتش‌ از سوی نیروهای زمینی به کلیت ستون آسیب جدی وارد نمی‌آید. شهید صیاد شیرازی در یکی از خاطرات خود نقل می‌کند که تعدادی از نیروهای سپاه که تازه به منطقه رسیده بودند با ایجاد خاکریز روی جاده اسلام‌آباد ـ کرمانشاه به مقاومت می‌پردازند تا آنکه بقیه نیروهای سپاه نیز از جبهه جنوبی به آنها ملحق شوند.

در همین حال نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با عملیات «فروغ جاویدان»، عملیات مرصاد را با رمز یا علی‌بن‌ابیطالب(ع) طرح‌ریزی نموده، و در روز پنجم مرداد به مرحله اجرا درآوردند بدین صورت که نیروهای سپاه از محورهای جنوبی به سمت منطقه اسلام‌آباد عازم شدند، و نیروهای ارتش نیز از محور ایلام به سمت منطقه گسیل می‌شوند، در نهایت نیروهای مسلح جمهوری اسلامی با کمین بر سر راه منافقین در تنگه چهار زبر ـ که امروز به مرصاد مشهور است ـ منافقین را متوقف کرده و با استفاده از یگان‌های ضد زره به مقابله با آنها پرداخته و مانع از هرگونه عکس‌العمل منافقین می‌شوند و در نهایت آنها را وادار به فرار می‌کنند، از سویی دیگر، سایر نیروها نیز بوسیله عملیات هلی‌برد توسط هوانیروز به پشت سر منافقین ـ در سه راهی کرند، اسلام‌آباد ـ منتقل می‌شوند تا راه فرار را بر مهاجمان ببندد.

روز ششم مرداد نیروی هوایی از پایگاه نوژه همدان با یک روز تاخیر وارد عملیات شد و با آتش دقیق و سنگین خود مانع از حمایت نیروی هوایی عراق شده و منافقین را در مراحل اولیه عملیات به اصطلاح «فروغ جاویدان» منکوب می‌کند و بعدازظهر همان روز اسلام‌آباد آزاد می‌شود. در عملیات مرصاد سازمان رزم خودی شامل 58 گردان در قالب 11 لشکر، 6 قرارگاه و 9 تیپ مستقل از سپاه پاسداران، بسیج و یگانهایی از نیروی زمینی، نیروی هوایی و هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی بود و در مقابل سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در این عملیات 25 تیپ رزمی متشکل از گردانهای پیاده، تانک، ادوات و ارکان و پشتیبانی که هر گردان استعدادی بین 170 تا 280 نفر را در اختیار داشت و در مجموع کل نیروهای سازمان به 7 هزار نفر می‌رسید. تجهیزات رزمی سازمان نیز شامل 160 دستگاه تانک و نفربر، 50 عراده توپ سبک و سنگین، 1000 دستگاه خودرو، 240 قبضه خمپاره‌انداز سبک و سنگین، تعداد نسبتاً زیادی آر‌پی‌جی 7، مسلسل دوشکا و تیربار بود که این تجهیزات تماما از سوی ارتش عراق در اختیار سازمان قرار گرفته بود که تقریبا تمام تجهیزات منافقین در این نبرد منهدم شد و بخشی از آن شامل هزار قبضه آر‌پی‌جی 7 و نیز تعداد زیادی مسلسل کلاشینکف و ده‌ها خودرو، تانک و نفربر به غنیمت نیروهای ایران درآمد. تعداد اعضای کشته و زخمی شده سازمان به طور دقیق مشخص نیست اما به نظر می‌رسد در عملیات مرصاد بیش از 2 هزار نفر از منافقین به هلاکت رسیده باشند.

در این میان برخی از منافقین که در فرار ناکام مانده بودند دست به خودکشی با استفاده از قرص سیانور ـ زدند و تعدادی قریب به 250 نفر نیز به اسارت درآمدند. نکته حائز اهمیت در این عملیات، غفلت منافقین از حضور همه‌جانبه نیروهای وفادار به نظام جمهوری اسلامی و همچنین حمایت گسترده مردم از رهبری نظام بود که علی‌رغم عینیت یافتن این موارد در طول 8 سال جنگ تحمیلی، از سوی ایشان انکار شد. سران سازمان و در راس آنها، رجوی به تز حماقت‌آمیز خود اصرار داشتند و جمهوری اسلامی ایران و سازمان خود را به مثابه دو بوکسور(!) درگیر با هم می‌دانستند و مدعی بودند که مردم صرفا تماشاگرن این مبارزه هستند و طرفدار کسی هستند که پیروز این مبارزه باشد! به هر تقدیر تحلیل‌های سفیهانه سران سازمان حتی از سوی دیگر نیروهای اپوزیسیون مورد تایید قرار نگرفت باعث به هزیمت رفتن بسیاری از نیروهای کادر سازمان در این عملیات شد. از سوی دیگر عملیات مرصاد، در واقع مرگ سیاسی و نظامی سازمان منافقین را رقم زد تا آنجا که فاصله بین روزهای امپریالیسم‌ستیزی و امپریالیسم‌نوازی آنان پر کرد.

امام خمینی(ره) در این رابطه فرمودند: «اینان که از امپریالیسم انتقاد سرسختانه منافق‌گونه می‌کردند، اکنون معلوم شد که چهره واقعی آنان چه چهره کریهی است و امروز به خوبی روشن است که اینان به دامان امپریالیست‌ها پناهنده و با کمک آنان به توطئه علیه جمهوری اسلامی برخاسته‌اند و با شایعه‌سازی و دروغ‌پردازی می‌خواهند جوانان معصوم را به دام بکشند و با استفاده از خون مظلومان و گول‌خوردگان، امر اربابانشان را اجرا کنند.»

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات