صفحه نخست >>  عمومی >> تیتر اول
تاریخ انتشار : ۱۰ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۱:۲۶  ، 
کد خبر : ۳۳۲۵۴۳

راهکارهای مقابله با خشکسالی

سوء مصرف در میان مردم عامل دیگری است که  سبب سازمعضل امروز آب شده است. هر چند این بی آبی جبران پذیر نیست اما همانطور که در ابتدا گفتم می توان روند خشک شدن و اتمام آب را با برخی راهکارها عقب انداخت.

آنچه امروز با عنوان بحران آب از آن نام برده می شود در حقیقت بحران نیست بی آبی است؛ و این مسئله مربوط به امروز و دیروز نیست من 20 سال پیش  هم گفتم آب نیست نه اینکه آب کم باشد بلکه آب تمام شده چه سطحی و چه زیر زمینی و راه جبرانی هم ندارد مانند ملتی که ثروت خود را با ولخرجی تمام به جای پس انداز و استفاده بهینه به باد داده و نابود کرده است.
 تقصیر شرایط حاضر در درجه اول به گردن کارشناسی های نادرست ناکارشناسان و بعد تصمیمات و سیاست های غلط دولت هاست. دولت به جای کمک به این معضل، کمک از کارشناسان واقعی و ارائه راهکاری برای دیرتر تمام شدن منابع آب با برخی ندانم کاری ها و سیاست های اشتباه خشک شدن کشور را تسریع کرده است.
اینکه آقای رئیس جمهور عنوان می کند ما دیگر سنگ را خام نمی فروشیم و آن را تبدیل به فولاد می کنیم حرف درست و زیبایی است اما در هیچ کجای دنیا کارخانه فولاد را مانند گل گهر سیرجان، مس سرچشمه و چادرملوی یزد و ... دردل دشت نمی زنند بلکه در کنار دریا می سازند؛ اما گویا مسئولان ما خبر ندارند برای تولید فولاد چه مقدار آب نیاز است؟ آن هم برای کشوری که سال هاست با معضل آب دست به گریبان است.
هر چند، پیش از این برخی سیاست های جبرانی در حوزه کشاورزی به کار گرفته شده و مثلا کشت های با نیاز آبی کم، جایگزین کشت های با نیاز آبی بالا مانند گندم شده است و گندم از خارج وارد می شود ولی متاسفانه فکری به حال بخش خانگی و صنعت نشده است.

در شهرهایی مانند کرمان آب سالهاست تمام شده و از چاه ها برای تامین آب استفاده می شود اما مگر آب چاه از کجا می آید؟ به آب های زیر زمینی متصل است و مسئله اینجاست که آنقدر برداشت های بی رویه از منابع زیر زمینی شده که به گل و لای رسیده و آب برداشتی از آن آلوده و سرطانزا خواهد بود. امروز بیش از تصمیم به ساخت کارخانه ای که سنگ خام را به فولاد مبدل کند نیاز به راهکاری برای رفع نیاز آبی کشور داریم.


مسئولان باید دست از سیاست های اشتباه و هدر دادن آخرین ذخیره های آبی کشور بردارند؛ دشت های کشور یکی پس از دیگری خشک می شوند لذا اگر پیش از این با یک اشتباه بزرگ و تصمیم غیر کارشناسی کارخانه فولاد را در دل دشت زدند در حالیکه خودشان هم نمی دانستند چه مصرف آب بالایی دارد و پس انداز آب را خیلی زودتر آنچه تصور می شود تمام خواهد کرد اما حالا این امر مسجل شده لذا دیگر این کار نکنند.
 از یک طرف در حوزه کشاورزی، گندم را با نیاز بالای آبی با کشت های با نیاز آبی کم جایگزین کرده و آن را از خارج وارد می کنند و از طرف دیگر افتخارشان این است که در تولید فولاد در دنیا سهم بالایی به دست آورده اند و مثلا از هشتم به یازدهم رسیده و می خواهند به پانزدهم برسند. ولی فکر  نمی کنند که هر تن فولاد 15 تا 20 متر مکعب آب نیاز دارد آن هم در حالیکه آب نیست! و قاعدتا به تامین آبی آن هم فکر نکرده اند که از کجا باید آب بیاورند. اگر می بینید به یک منطقه بی آب کشور آب منتقل شده قطعا این آب را جای دیگری می گیرند که به آنها بدهند و این خود معضل دیگری به بار خواهد آورد.


آب نیست! و برای جبران خیلی دیر است
باید تاکید کنم و باز هم تاکید کنم که «آب نیست» و تمام شده است. برای تامین آب کلانشهری مانند تهران پنج سد زده اند اما علیرغم تصور عموم که گمان می کنند این سد ها پر از آب است باید بگویم این سد ها پر از گل و لای است چرا که برداشت های بی رویه از دشت، سطح آب را آنقدر پایین برده که به گل و لای کف سفره رسانده است لذا  دیگر نه جای سد است و نه جای چاه؛ در حالیکه به صنایع، کشاورزان و شهرها گفته اند که می توانید چاه بزنید یا آب کشاورزان را بخرید یعنی اولویت مصرف را به شهر و صنعت و تولید فولاد و دیگر صنایع داده اند نه بخش کشاورزی و تولید محصولات و مواد غذایی تا این نیاز استراتژیک کشور را تامین کنند.

همین آقای رئیس جمهور شب که به خانه می رود غذا می خواهد همه مردم همینطور هستند لذا باید اشتباه در اولویت بندی بخش ها اصلاح شود.
آب نیست و برای جبران خیلی دیر شده است ابتدا باید نیاز آبی کشور را رفع می کردند اما این کار را نکردند و حالا شاهد نزاع آبی و آب امنیتی هستیم. آب تبدیل به یکی از مسائل مهم امنیتی شده است همانطور که آمریکا با ما درگیر است ما هم با آب درگیریم. اینکه چه باید کرد خیلی مفصل است و شاید در این گفتار نگنجد.
با این حال تنها راه  باقی مانده این است که این روند را عقب بیاندازیم یعنی زندگی در جامعه ای که در آن  آب به مسئله ای امنیتی مبدل شده و به عبارتی تمام شده نباید مثل سابق باشد و لازم است تغییراتی اساسی در سبک زندگیمان داشته باشیم.  وقتی من قبلا درآمد خوب و ثروت مناسبی داشتم و به شکلی دست و دلبازانه زندگی می کردم امروز که آن منابعم تمام شده باید خیلی محتاط خرج کنم که مبادا تمام شود .


لزوم تغییر سبک زندگی برای حفظ قطرات باقی مانده آب
 باید زندگیمان را تغییر دهیم  تا قطرات باقی مانده حفظ شود مسئولان باید از نمونه های موفق الگو بگیرند همانند کاری که «آقای بران» فرماندار لس آنجلس برای این شهر کرده است. چند سال پیش شرایط آبی لس آنجلس از امروز ایران بدتر بود ولی این آقا با دلسوزی همه را جمع کرده و گفت: 10 سال پیش اینجا 15 اینچ برف بود و امروز نه تنها نیست بلکه رودها، تالاب ها و چاه ها همه خشک شده و اگر با همین روال پیش برویم تا چندی دیگر باید این شهر را تخلیه کنیم و تنها راه حلمان این است که روند را 4 تا 5 سال عقب بیاندازیم.
آنها در اولین اقدام چمن ها را خشک کردند، آب فضای سبز را از آب خانگی جدا کردند و تسویه فاضلاب برای فضای سبز استفاده کردند. بعد هم طی ضرب العجلی یک ماهه برای همه شهروندان لزوم رعایت موارد مصوب شده را تاکید کرده و مهمتر اینکه همه مردم را موظف کردند ظرف یک ماه 30 درصد از میزان مصرفشان را کم کنند وگرنه عواقبی همچون حبس و زندانی شدن خواهند داشت.  این امر به عقب افتادن روند خشکی لس آنجلس کمک کرد و حتی فرماندار لس آنجلس مدعی شد با این اقدامات 5 سال روند خشک شدن را عقب انداخته است.


در یکی از کشورهای آفریقایی نیز از مخزن های مرکزی و ذخیره آب استفاده شده که کمک شایانی در نبود آب کرده است که می توان از آن الگوبرداری کرد. این برنامه برای تهران پیاده شد ولی فقط  2 سال ادامه شد و در حالیکه قرار بود 732 مخزن در این شهر ساخته شود تنها 30 مورد آن تمام شد چرا که اندکی بر میزان بارش ها افزوده شد و مسئولان هم به تصور ترسالی دست از ادامه طرح کشیدند.


مسئله خوزستان نیست بی آبی سراسری است
باید خودمان را عوض کنیم و نحوه مصرف و میزان آن را تغییر دهیم. آب ها تمام می شود اما زمان اتمام آن به میزان مصرف ما بستگی دارد و این مختص خوزستان و کرمان و یزد نیست همه کشور به این شکل است و همه استانها با معضل آب مواجه هستند و لازم است این تغییر برای همه کشور ایجاد شود. کشورهایی که کم آب هستند با  وجود معضل آب دنبال تولید فولاد نیستند اما در کشور ما آب ها یکی پس از دیگری تمام می شود و مسئولان نگران جایگاه تولید فولادشان در دنیا هستند!
اولویت قراردادن های اشتباه مسئولان در مصرف آب، کار را خراب کرده است چنانچه  اولویت در درجه اول به شهر بعد به صنعت و در صورت اضافه ماندن آب به بخش کشاورزی تعلق میگیرد و برای تالاب ها هم به بهانه پشه و مگس و ... ترجیح دادند که خشک شود. اما این  امر سبب در کنار تخریب روز افزون طبیعت سبب نابودی کشاورزی و عدم تولید مواد غذایی می شود؛ چنانچه  اکنون واجب تر از هر چیزی این است که ارز را برای ورود مواد غذایی از خارج صرف کنیم ولی وقتی در عمل چنین چیزی امکان ندارد پس باید خودمان تولید کنیم یعنی نباید کشاورزی در آخرین اولویت باشد.


با این حال آنچه می تواند در حال حاضر مثمر ثمر باشد راهنمایی دو  دولت و همکاری مردم است  و این امر باید از طریق رسانه ملی که پر بیننده و به نسبت تاثیرگذار تر است به منظور ارتقای فرهنگ و راهنمایی و الزام مردم به نحوه کاهش مصرف انجام شود.
یکی از مواردی که برخی روی آن تاکید دارند و تصور می کنند می تواند به مسئله معضل آب کمک کند بارورسازی ابرها است امری که از منظر بنده خیانتی بیش نیست چرا که تنها ثروت کشور را نابود می کند. بارورسازی فقط یک بار در سال و تنها در زمستان امکان پذیر است و می بایست  در منطقه ای  انجام شود که لااقل 250 میلیمتر بارندگی داشته باشد در غیر این صورت آبی که می آید اصلا در برابر هزینه ای که میشود به صرف نبوده و کارایی ندارد.
ناکارشناسان در لباس کارشناسان و مقامات بی اطلاع و ناآگاه اولین و بیشترین ضربه را در معضل آب وارد کردند چنانچه برخی مسئولان با سرپوش گذاشتن بر معضل و بحران آب عنوان کردند چه کسی می گوید آب نداریم! قنات را رها کنید و به سراغ چاه های عمیق و نیمه عمیق و ساخت سد ها بروید بعد هم به سراغ انتقال آب بروید. سوء مصرف در میان مردم عامل دیگری است که  سبب سازمعضل امروز آب شده است. هر چند این بی آبی جبران پذیر نیست اما همانطور که در ابتدا گفتم می توان روند خشک شدن و اتمام آب را با برخی راهکارها عقب انداخت.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات