(روزنامه اطلاعات ـ 1396/03/08 ـ شماره 26731 ـ صفحه 12)
* اگر سازمان ملل و غرب برپايه همين سند موضوع سپردن مرزهاي سال 1967 به حکومت فلسطين را قبول کردند و بر همين مبنا بحث دو کشور را دنبال کردند، آيا شما حاضر هستيد اين مساله را بپذيريد؟ يا نه شما هنوز هم بدنبال همه سرزمين فلسطين هستيد؟
** ببينيد، جامعه بينالمللي با کمال تاسف تاکنون پيامهاي مثبتي براي برخورد منصفانه و عادلانه با ملت فلسطين نفرستاده است. سازوکارها و نهادهاي جامعه بينالمللي از جمله سازمان ملل داراي دهها قطعنامه و ماده عليه رژيم صهيونيستي است، اما با کمال تاسف، آنها قدرت اجرايي ندارند؛ لذا درخصوص دل بستن به اين نهادها، ميخواهيم به آنها بگوييم که ما ملت فلسطين هستيم که رنج و درد زيادي را متحمل شدهايم و شما بيش از ديگران اين درد و رنج را ميدانيد لذا برخورد منصفانه و عادلانه با اين ملت فلسطين، مسئوليت مداوم شما است.اما آيا اين برگه (سند) براي راضي کردن اين يا آن طرف در جامعه بينالمللي است؟ به طور قطع اينگونه نيست. اين برگه معرفي کننده ماهيت جدي، انطعاف پذير و تاکيد کننده جنبش بر مباني ملت فلسطين و حقوق آنها است. اين جنبش به برچيدن اين اشغالگري و سخن با زباني بينالمللي براي برقراري امنيت و صلح براي ملت خود و نه امنيت و صلح براي ملت يا طرف ديگري متعهد است، زيرا اين مسئوليت ما نيست.ما کساني هستيم که مورد ظلم واقع شده و مورد تعدي و تجاوزگري قرار گرفتهايم. مسئوليت بينالمللي همچنان پابرجاست و ملت ما همچنان به اين جامعه بينالمللي چشم دوخته که با کمال تاسف بر جانبداري خود از ظالم و تجاوزگر يعني رژيم صهيونيستي تاکيد کرده است. حماس تاکيد ميکند که اگر ميخواهند ساختار يا شيوهاي براي برخورد منصفانه و عادلانه با ملت فلسطين داشته باشند، ما آماده تفاهم و تعامل در چارچوب شاخصهايي هستيم که آنها را ذکر کردم. اين شاخصها پايبندي به اصول و مباني و عدم دست برداشتن از حقوق مشروع ملت فلسطين است.
* مخاطب اين سند در فضاي داخلي، منطقهاي و بينالمللي چه کساني هستند؟
** مخاطبان اين برگه "سند" متعدد هستند. نخست ملت فلسطين است. ما به ملت فلسطين ميگوييم که به اين مباني پايبند هستيم و به حقوق مشروع شما متعهديم و همچنان کمر همت بستهايم که اين حقوق را بازگردانيم. اين سند در وهله اول (پيامي) براي ملت فلسطين و کادر داخلي ما است که بخشي از اين ملت بزرگوار فلسطين هستند. دومين مخاطب جهان عرب و اسلام است. يعني ارائه طرحها کافي است. ما از شما و براي شما هستيم و شما حامي و پشتيبان ما هستيد. شما امتداد ما به طور مشخص در سطح رسمي و در سطح مردمي هستيد. شما اميد ما در آزادسازي هستيد و وجود شما وايستادن شما در کنار ما و در کنار مسئله فلسطين، همان راه تحقق اين آزادسازي است.اما رژيم صهيونيستي هرگونه طرح جديدي را نه ميشنود و نه به آن گوش ميدهد..آنچه ضروري است، استحکام موضع و پايبندي به اصول و جانبداري و ايستادن در کنار ملت فلسطين و کمک بيشتر براي تحقق حقوق آنها است.
سومين پيام به جامعه بينالمللي است. همانطور که در مقدمه بحث گفتم. شما جامعه بينالمللي مسبب اين مشکل هستيد و بايد به اين اشغالگري پايان دهيد و با ملت فلسطين عادلانه و منصفانه برخورد کنيد.اين نمايشنامه يا تئاتر ارزان قيمتِ جانبداري آشکار از اين متجاوز "اسرائيلي" نبايد ادامه يابد. ملتي مقاومت کرده و ملتي تحت اشغال قرار گرفته است. تجاوزگر از فضا آمده است، تجاوزگري خيالي که تاريخي را سرهم ميکند و حق جديدي را قائل ميشود که حقش نيست. اين وظيفه شما است که آن (اشغالگر) را به سمت و سويي سوق دهيد که به اين ساختار انساني جهاني تن دهد. اين ساختار همان حقوق مشروع ملت فلسطين است.اما مخاطب مهم و اساسي همچنين برادران ما در گروههاي مبارز فلسطيني هستند. ما نميخواهيم در تصميم گيري فلسطينيها تکروي کنيم؛ نه حماس اين را ميخواهد و نه ساير گروهها. همزمان ميخواهيم که براي آينده ملت فلسطين و بازپس گيري حقوق ملت فلسطين از طريق وحدت و توافق بين آنها، تصميم گيري کنيم. اين تقريباً پيامها و مخاطبان مورد نظر اين سند است.
* آيا اين مسئله که اين سند جديد در کشور قطر اعلام شد، پيام خاصي داشت؟
** نه.رهبران جنبش حماس در آنجا حضور دارند و برادر ابو الوليد(خالد مشعل) آنجا است. همچنين برادران ما در غزه نيز از طريق فناوري روز (ويدئو کنفرانس) حضور داشتند زيرا با کمال تاسف بدليل بسته بودن غزه نتوانستند از غزه خارج شوند. تمايل زيادي داشتيم که آنها در بين ما ميبودند، اما به حمد خداوند و به علت تحول جنبش حماس و توسعه عملکردش، از اين ابزارها و فناوريها و رسانههاي اجتماعي بهره ميبرد. بنابراين اتاق ويژهاي اختصاص يافت و در آن رهبران جديد غزه به طور کامل حضور يافتند تا اين سند به طور مشترک بين همه اعضا و رهبران حماس اعلام شود.
* درباره اين سند دو نظر متفاوت مطرح شده است. نخست نظر آمريکا و رژيم صهيونيستي است که ميگويند در اين سند فقط با کلمات بازي شده و هيچ اتفاق و تحول خاصي روي نداده است و دوم نظر برخي طرفها در منطقه است که ميگويند اين سند نشان ميدهد حماس در استفاده از خط مشي مسلحانه و تند خود کمي متعادلتر ميشود. نظر شما در اين باره چيست؟
** اين چيزي طبيعي است. دشمن همانطور که گفتم و درسند تاکيد شده است اصلاً خواهان تفاهم يا رابطه يا هر چيز ديگري نيست. دشمن فقط ميخواهد که طرف فلسطيني را محکوم کند؛ طرف فلسطيني که خودِ اين دشمن به او ظلم کرده و او را به قتل رسانده، لذا ما انتظار چيز ديگري از دشمن نداريم. اما آمريکا همانطور که گفتيم و تاکيد ميکنيم، از جنبه آزمايش ميخواهيم که عملاً از جانبداري آشکار خود از رژيم صهيونيستي دست بردارد. ملتي تحت اشغال است که رهبري جديدي دارد که به حقوق و اصول ثابت پايبند است و در خصوص وجود يک راه حل عادلانه براي ملت فلسطين جدي است؛ راه حلي که امنيت را براي جهان تضمين کند و اصول حقوق انساني را تحقق بخشد. نميدانيم که چرا تا اين لحظه، دولت آمريکا بر ارسال اين پيامهاي منفي به ملت فلسطين از طريق جانبداري غيرقابل توجيه خود از رژيم صهيونيستي، اصرار ميورزد. اما درخصوص برادرانمان در جهان عرب و اسلام، من به طور قطع از همه کساني که از اين سند انتقاد کردند، ستايش ميکنم و از آنها بيش از کساني که از اين سند استقبال کردند، ستايش ميکنم، زيرا اين انتقادها و اين آگاهي و بيداري همان چيزي است که ما به عنوان ملت فلسطين و جنبش حماس به آن تکيه ميکنيم تا به انحراف قطب نما منجر نشود.آگاهي و بيداري ملت فلسطين و نخبگان عربي و اسلامي و آگاهي ملتهايِ ما که در خيابانها عليه ديکتاتوريها هستند، اينها همان ضمانت واقعي است تا قطب نماي جنبش حماس تا برچيدن اين رژيم صهيونيستي و آزادسازي همه خاک فلسطين و بازپسگيري حقوق مشروع ملت فلسطين، مقاوم باقي بماند. بله از اين نخبگان خوب که از ما خواه با نرمي يا تندي انتقاد کردند، ستايش ميکنم.
همه ما انديشهاي باز و قلبها و گوشهاي شنوا براي آنها داريم و از هر انتقادي استقبال ميکنيم.همزمان به شما خواهران و برادرانم تاکيد ميکنم که جنبش حماس با شما در مسير احقاق بيشتر حقوق مردمي ملت فلسطين به پيش ميرود و با شما همانطور که ميگوييد، روي ريل يا قطار اصلي که ما را به قدس و آزادسازي کامل رهنمون خواهد کرد، باقي نگه خواهد داشت. اما بايد اعتماد کنيد به اين جنبش که چنين سابقه 30 ساله مبارزاتي دارد، نگاه کنيد، نبايد شک و ترديد تا اين حد باشد که فکر کنيد اين جنبش ممکن است منحرف شود. ما ملائکه نيستيم بلکه انسانيم. بار ديگر بر لزوم اين انتقاد و ضرورت تاکيد ميکنم که اين نخبگان و اين آگاهي براي ضمانت عدم منحرف شدن قطب نما، باقي بماند و اين قطار نيز، قطار آزادي تا بازپس گيري قدس و خاک کامل فلسطين - به خواست خداوند- باقي بماند.
* ظاهراً در سند جديد برخلاف گذشته صحبتي از نابودي رژيم صهيونيستي نشده و فقط مبارزه با اين رژيم مطرح شده است؟
** نه، اين سخن دقيق نيست. مفاد مشخصي وجود دارد که ممکن است از جنبه لحن زباني مختلف باشد، اما وقتي حماس از موضع خود در قبال اشغالگري در مفاد 18 و بعد از آن سخن ميگويد بر اين نکته تاکيد دارد. مهمترين چيز اين است که برپايي "اسرائيل" از اساس باطل است. آيا بيشتر از اين ميخواهيد؟ اين بدان معنا است که برچيدين اين رژيم باطل، همان هدف است. ماده شماره 19 بر عدم مشروعيت رژيم صهيونيستي و ماده شماره 20 بر چشمپوشي نکردن از هر بخشي از سرزمين فلسطين تاکيد ميکند و حماس هرگونه جايگزيني براي آزادسازي فلسطين يعني آزادسازي کامل آن از رود اردن تا درياي مديترانه را نميپذيرد. فکر نميکنم که آنچه شما فرموديد، دقيق باشد بلکه برعکس اين سند تاکيد کرده که جنبش حماس به اين امر پايبند است که اين رژيم بايد برچيده شود ممکن است که عبارتها تغيير کرده باشد، اما مسئله پايبندي به الفاظ نيست بلکه ماهيت، اصل و اساس است. عملکرد جنبش حماس در ميان همان اصل و اساس به شمار ميرود. حماس شهيد داده و خون آنها و آگاهي ملت فلسطين و نخبگان فلسطين –همانطور که گفتم- همان ضمانتي است که حماس به اين حقوق مشروع و برچيدن اين رژيم صهيونيستي غاصب از سرزمين عزيز ما فلسطين پايبند باشد. فلسطين از درياي مديترانه گرفته تا رود اردن است.
* گفته شده که بين انتخابات داخلي حماس و انتشار اين سند ارتباطي وجود دارد. آيا با هدف خاصي اين زمان انتخاب شد؟
** اين امر بر نهادي بودن جنبش حماس تاکيد ميکند. اين سند را يک فرد نمينويسد يا يک فرد حذف نميکند يا فردي بر ديگري تحميل نميکد. اين جنبش، نهادي است. همانطور که رهبري جنبش حماس از طريق شخص خودِ برادر ابوالوليد تاکيد کرد، اين سند ثمره چهار يا پنج سال گذشته است. همه ما بخشي از اين تلاشها هستيم و تفاوت مهمي در اعلام اين سند قبل يا بعد از انتخابات نميبينم. در نتيجه همانطور که به شما گفتم، اين امر تاکيدي بر نهادي بودن اين جنبش است و حضور رهبران حماس با همه گستره جغرافيايي خود در صدور اين سند، از جمله برادرانمان که در زندانها هستند، تاکيد ميکند که اين سند بيانگر اين نهاد است که نهادي بودن آن ضامن موفقيت و پيشرفت خواهد بود.
* آيا بين انتشار اين سند و اظهارات دونالد ترامپ رئيس جمهوري آمريکا مبني بر انتقال سفارتخانه آمريکا از تلآويو به شهر اشغالي قدس ارتباطي وجود دارد؟
** نه، اين ارتباط دقيق نيست زيرا ترامپ بيش از 100 روز پيش در جريان مبارزه انتخاباتي خود، موضوع انتقال سفارت آمريکا را اعلام کرد. لحن او بعد از تصدي رياست جمهوري به طور کامل عوض شد و فهميد که نميتواند با اين مسئله مقدس که خشم و نارضايتي نه فقط فلسطينيها بلکه همه مسلمانان و مسيحيان و آزادگان جهان را برخواهد انگيخت، بازي کند.قدس از جايگاهي واقعي و اساسي برخوردار است و خط قرمز آزادگان مسلمان و مسيحي به شمار ميرود، لذا ارتباط زماني براي اين موضوع وجود ندارد، اما به طور قطع، در چارچوب اين سند، مادهاي اساسي درباره قدس و مسجد الاقصي وجود دارد که از حق ملت فلسطين و حق حاکميت آنها بر شهر قدس و مسجدالاقصي سخن ميگويد.
* گفته ميشود که حماس با ارائه اين سند از بعضي کشورها مثل جمهوري اسلامي ايران اندکي فاصله گرفته و به سمت بعضي کشورها مثل قطر و عربستان تمايل بيشتري پيدا کرده است. آيا حماس بين متحدان منطقه خود تفاوت قائل شده يا بعد از انتشار اين سند، از يکي دورتر يا به يکي نزديکتر شده است؟
** با عرض معذرت، کسي که اين منشور را مطالعه ميکند، اصلاً به چنين نتيجهاي نميرسد. حماس به هيچ نظامي حمله نميکند. حماس برعکس دوستدار امت عربي و اسلامي، ايران، ترکيه، عربستان، اندونزي، مالزي، پاکستان و مصر است. همه اين طيفهاي زيباي امت عربي و اسلامي را دوست دارد و در امور داخلي آنها دخالت نميکند. از طرف مقابل نيز انتظار دارد که در امور داخلياش دخالت نکنند. فکر نميکنم که اصول و مباني انقلاب اسلامي ايران که بر ايدئولوژي پايبندي به قدس و فلسطين و عدالت در حق ملت فلسطين تاکيد کرده است، با پايبندي به اصول و مباني وارده در اين سند در تعارض باشد. در پاسخ به سوال شما، سند بر پايبندي به اصول و مباني مبارزه فلسطينيها تاکيد ميکند و هرگونه برداشتي غير از آن کاملاً اشتباه است.
* به موضوع مصر اشاره کرديد، در رابطه حماس و مصر در سند جديد، از اخوان المسلمين هيچ حرفي به ميان نيامده، آيا اين دليل خاصي دارد؟
** نه.ما از آغاز تا به امروز و حتي در منشورمان، وقتي روابط خود با اخوان را توصيف کردهايم، رابطهاي سازماني يا ساختاري يا اداري با گروه جهاني اخوان المسلمين در کار نبوده است. اما به اين تفکر زيبا که ما جنبش اخوان المسلمين فلسطيني هستيم، افتخار ميکنيم. اين تفکر ميانه روي است که احساس انساني و تمدني و تکاملي خود را به جهان ارائه ميکند. بله ما از اين مسير فکري جدا نميشويم، اما همانطور که به شما گفتم، بين ما و آنها هيچ رابطه سازماني اداري نيست و در گذشته هم نبوده و امروز هم نيست.
ش.د9600597