(روزنامه آسمان آبي – 1396/11/02 – شماره 166 – صفحه 12)
پس از توافق هستهای ایران و 6 قدرت جهانی، سیاستهای جمهوری اسلامی ایران بیش از پیش مورد توجه محافل علمی و دانشگاهی قرار گرفت. تا جایی که در سهسال گذشته اندیشکدهها و موسسات تحقیقاتی معتبر در سراسر جهان نشستهای مختلفی را با موضوع ایران برگزار کردند. در همین راستا نوزدهم ژانویه سال ۲۰۱۸ ساختمان شورای آتلانتیک در نیویورک آمریکا میزبان سمیناری با محوریت ایران بود. طبقه دوازدهم ساختمان اصلی شورای آتلانتیک، سمینار مفصلی را در ارتباط با «نگاه ایران به شرق» برگزار کرد. این سمینار به بررسی استراتژیهای سیاسی- اقتصادی ایران در خاورمیانه و ارتباط تهران با چین و روسیه بهعنوان قدرتهای جهانی حاضر در آسیا پرداخت. همچنین روابط ایران با کشورهای دیگر آسیایشرقی؛ چون هند و ژاپن در پنلهای این نشست مورد توجه قرار گرفت.
نشست شورای آتلانتیک در دومین سالگرد اجرای توافق هستهای به بررسی تاثیرات برجام در سیاست خارجی ایران پرداخت و چالشهای پیش روی روابط دو و چندجانبه ایران در شرق آسیا را تحلیل و بررسی کرد. از مهمترین موضوعاتی که کارشناسان، تحلیلگران و محققان حاضر در این نشست به بررسی آن پرداختند وضعیت برجام در دوران ریاستجمهوری ترامپ بود. انتقادات تند رئیسجمهوری ایالات متحده در ارتباط با توافق هستهای موجب شکاف میان آمریکا و اتحادیه اروپا شدهاست. از این رو بازگشت ایران به صحنه تجارت و تعاملات اقتصادی در جامعه بینالملل با مانعتراشیهای آمریکا روبهرو شده و در این مسیر کشورهای اروپایی نیز با احتیاط دوچندان به ایران نزدیک میشوند.
موضوعی که انگیزههای کافی را در اختیار تهران قرار دادهاست تا در زمینه همکاریهای مالی- تجاری به قدرتهای شرقی نزدیک شود. براساس آنچه تحلیلگران در نشست شورای آتلانتیک درباره استراتژیهای سیاستخارجی جمهوری اسلامی ایران مطرح کردند، تهران برای کاهش تهدیدهای غربی و در راس آن تهدیدهای آمریکا تلاش میکند تا با نزدیک شدن به مسکو اهرمی در برابر غرب بسازد و از سوی دیگر خلأ تجارت و همکاریهای اقتصادی با اروپا را در همکاری مشترک با چین تامین کند. روزنامه«آسمان آبی» در گزارشی اختصاصی مهمترین سرفصلهای مطرح شده در نشست شورای آتلانتیک را بررسی کردهاست.
چرایی توجه شورای آتلانتیک به ایران
استوارت ایزنستات، رئیس شورای مشاوره ایران و عضو کمیته اجرایی شورای آتلانتیک اولین سخنران نشست «نگاه ایران به شرق» در محل این شورا بود. ایزنستات بخش اول نشست شورای آتلانتیک را با توصیف ابعاد اهمیت پرونده ایران برای این اندیشکده آغاز کرد. او که در دورههای مختلف سیاسی در آمریکا مقام مسئول بوده از اهمیت پرونده ایران در دکترین سیاست خارجی ایالاتمتحده باخبر است. ایزنستات در سالهای ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۱بهعنوان مشاور جیمی کارتر در کاخ سفید حضور داشت. پس از آن نیز سهسال بهعنوان سفیر آمریکا در اتحادیه اروپا به ایفای نقش پرداخت. حضور در معاونت وزارت خزانهداری آمریکا در دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون موجب شد تا او درک دقیقی از موضوعات تجاری- مالی داشته باشد. ایزنستات در روند طرح تحریمهای آمریکا علیه ایران نیز نقش مهمی را بر عهده داشت.
ایزنستات در آغاز نشست شورای آتلانتیک به سابقه توجه این شورا به پرونده ایران پرداخت و گفت که این شورا از هشتسال پیش بهصورت جدی موضوعات استراتژیک و اقتصادی در ارتباط با ایران را دنبال میکند. چراکه با آغاز مذاکرات هستهای میان ایران و کشورهای ۱+۵، جمهوری اسلامی موفق شد از انزوا خارج شده و نقش فعالانهتری در موازنه قدرت در منطقه خاورمیانه بر عهده بگیرد. گسترش نفوذ ایران در خاورمیانه پس از توافق هستهای نیز افزایش چشمگیری داشته است. همزمان با طرح موضوع افزایش نفوذ منطقهای ایران، ایزنستات در نشست شورای آتلانتیک گفت: «سیاستگذاران آمریکایی باید توجه جدی به نقش منطقهای ایران داشته باشند و استراتژیهای پیشگیرانه از نقش ایران را در قالب برنامههای سیاستخارجی خود تدوین کنند.
عملگرایی ایران در دوسال اخیر موجب شدهاست که تهران در بحرانها و مناقشات منطقهای به بازیگری کلیدی تبدیل شود.» به اعتقاد این عضو اجرایی شورای آتلانتیک، این اندیشکده در سالهای اخیر نشستها و سمینارهایی را با محوریت موضوعات مرتبط با ایران برگزار کردهاست که پرونده هستهای و موضوعات مرتبط به نقش منطقهای ایران در خاورمیانه و موضوعات حقوق بشری از مهمترین سرفصلهایی است که در این نشستها مورد بررسی قرار گرفتهاست. تعداد نشستهای برگزار شده مرتبط با نقش ایران در جهان امروز، با به قدرت رسیدن دونالد ترامپ در جریان انتخابات سال ۲۰۱۶ ارتباط مستقیم دارد.
چراکه ترامپ از منتقدان سرسخت برنامه هستهای و بهتبع آن توافق میان ایران و کشورهای ۱+۵ است. به گفته مشاور پیشین جیمی کارتر در کاخ سفید، ترامپ در یک سال گذشته تلاش کردهاست تا محتوای توافق هستهای با ایران را تغییر دهد. همچنین در آخرین تلاش نیز او سعی میکند متحدان اروپایی ایالات متحده را با سیاستهای جدید کاخ سفید همراه کند. سیاستی که تاکنون از اجرای آن عاجز بودهاست. در همین راستا ایران نیز برای آنکه تمام منافع ملی خود را در ارتباط با غرب تعریف نکند در دوسال گذشته از لحاظ اقتصادی به چین و از نظر همکاریهای مشترک استراتژیک به روسیه نزدیک شده است.
پروژهای علیه ایران
«پروژه ایران» سازمانی است که از سال ۲۰۱۳ و همزمان با آغاز مذاکرات هستهای ایران و کشورهای ۱+۵ کار خود را آغاز کردهاست. سیاستهای مورد توجه این پروژه با آنچه در چشمانداز کلی سیاستهای ایالات متحده در ارتباط با ایران تعریف میشود منطبق است. ویلیام لوئرز، استاد دانشگاه کلمبیا مدیر این پروژه است. سازمان تحت مدیریت او در ماههای اخیر با توجه به مخالفت دونالد ترامپ با تداوم توافق هستهای راههای خروج آمریکا از این معاهده را مورد توجه قرار دادهاست. تدوینکنندگان «پروژه ایران» بر این باورند که با توجه به نگاه کاخ سفید از یک سو و کنگره آمریکا از سوی دیگر به برجام، این توافق در آینده پابرجا نخواهد ماند. چراکه کشورهای منطقهای مانند کشورهای حوزه خلیج فارس و رژیمصهیونیستی نیز با این توافق مخالفند. همچنین این سازمان معتقد است گسترش نفوذ منطقهای ایران و ایفای نقش جدی در بحرانهایی مانند عراق، سوریه و یمن موجب شده تا اقدامات منطقهای ایران بهعنوان تهدیدی جدی برای منافع ملی ایالات متحده مورد توجه قرار گیرد.
ویلیام لوئرز مدیر «پروژه ایران» در سالهای ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۶ بهعنوان سفیر آمریکا در چکسلواکی و پس از آن در ونزوئلا خدمت کرد. او در ساختار دستگاه دیپلماسی آمریکا نیز فعال بود و در کشورهای ایتالیا، آلمان و اتحاد جماهیر شوروی بهعنوان فرستاده آمریکا نقشآفرین بود. لوئرز در نشست شورای آتلانتیک با شرح برنامهها و سیاستهای «پروژه ایران» توجه مقامهای آمریکا را به تغییر و تفاوت در نگاه دیپلماتیک نسبت به تهران جلب کرد و گفت: «گرچه ایران در سالهای پیش از برجام بهعنوان تهدید منطقهای شناخته میشد اما توافق هستهای موجب شد تا بهعنوان بازیگری فعال در منطقه و جهان ایفای نقش کند. از این رو سیاستگذاران آمریکایی بهجای آنکه ایران را تهدیدی برای منافع ملی خود در نظر بگیرند باید این کشور را بخشی از معادلات جهانی و راهکاری برای حل بحرانها در نظر بگیرند.»
چین و عملیات تعادل میان قدرتهای خاورمیانه
یکی از مهمترین محورهای مورد بحث در نشست شورای آتلانتیک روابط دوجانبه ایران و چین پس از برجام بود. وو بینگبینگ، استادیار و معاون مدیر گروه زبان و فرهنگ عربی دانشگاه پکن یکی از میهمانانی بود که در این رابطه اظهارنظرکرد. او نقش چین در خاورمیانه را بهعنوان اجرای عملیاتی خطیر معرفی کرد که در آن پکن باید نقش متعادلی میان دوقدرت منطقهای یعنی تهران و ریاض ایفا میکرد. رقابت استراتژیک میان ایران و عربستانسعودی طی سالهای اخیر افزایش پیدا کردهاست. افزایش این رقابتها در حالی با سرعت دنبال میشود که فرقهگرایی نیز در این منطقه به یکی از مهمترین چالشها تبدیل شدهاست. در چنین شرایط پیچیدهای بینگبینگ معتقد است که چین در تلاش است تا تعادل را میان دو رقیب منطقهای حفظ کند. تعادلی که تنها میان تهران و ریاض نیست بلکه چین ناچار است میان شیعه و سنی، عرب و غیرعرب نیز این بالانس را در نظر داشته باشد.
استاد دانشگاه پکن در نشست شورای آتلانتیک افزود که سیاستهای چین در قبال ایران در خاورمیانه کاملا روشن است. چین هیچ دشمنی در منطقه ندارد و از این رو نیز میتواند با همه کشورها و قدرتهای منطقهای روابط دوستانه و نزدیکی برقرار کند. استدلال این نگاه چین را میتوان در برخورد این کشور در جریان مذاکرات هستهای قدرتهای جهانی با ایران مورد تایید قرار داد. چین در جریان مذاکرات هستهای ازجمله کشورهایی بود که بر تاکتیک گفتوگو پایبند بود. به باور بینگبینگ چینیها از هیچ تحریم یا اقدام نظامی علیه ایران برای توقف برنامههای هستهای حمایت نکردند.
استاد دانشگاه پکن که تالیفاتی ازجمله «سیاست خارجی عربستانسعودی» و «مسئله هستهای ایران و روابط ایران و آمریکا» را منتشر کردهاست در ارتباط با موضوع ناآرامیهای اخیر داخلی ایران که مورد توجه نهادهای دیپلماتیک ایالاتمتحده واقع شده است گفت: «جمهوری اسلامی ایران دارای ساختار سیاسی باثباتی است و موضوع ناآرامیهای اخیر نیز مسئلهای است که در چارچوب سیاست داخلی ایران قرار میگیرد.» او در ادامه به انگیزههای چین برای حضور در بازار تجاری ایران اشاره کرد و گفت که ایران و عربستانسعودی هردو دارای ظرفیت جوان بالایی هستند.
نیمی از جمعیت ایران زیر30 سال قرار دارد و در آینده نزدیک این جمعیت به شغل نیازمند است. مسئله اشتغال از دغدغههای اصلی کشورهای درحالتوسعه خاورمیانه است و عربستانسعودی و مصر نیز با این چالش دست به گریبانند. بینگبینگ با اشاره به راهکارهای رئیس دولت دوازدهم در ایران گفت که حسن روحانی در سالهایی که بهعنوان رئیسجمهوری ایران فعالیت میکند موفق شده تا روند رشد بیکاری را متوقف کرده و با بکارگیری سیاستهای اقتصادی بیکاری را در ایران نسبت به 10سال گذشته کاهش دادهاست. این فرصت زمینهای را برای چین مهیا کرده تا برای ایجاد شغل در بازار تجاری ایران فعالتر از گذشته عمل کند.
هندوستان میهمان بازارهای انرژی ایران
سامیتا نارایانا از محققانی است که با بخش آسیایجنوبی دانشکده مطالعات بینالملل سنگاپور همکاری میکند. مطالعات او بر سیاستهای خارجی و امنیتی هند در منطقه اقیانوس آرام و خاورمیانه متمرکز است. بنا براین بررسی روند رشد نفوذ ایران در سالهای اخیر در سایه اجرای برجام از دایره توجه او بیرون نماندهاست. نارایانا در نشست شورای آتلانتیک ایران را سرزمین فرصتهای اقتصادی برای هند خواند و گفت: «توجه ویژه دهلینو به تهران از زمان سفر نارندرا مودی، نخست وزیر هند در سال ۲۰۱۶ نشانگر توجه ویژه به ایران است.» او یکی از اولین مقامات خارجی بود که پس از اجرای برجام به ایران سفر کرد و زمینههای همکاری مشترک اقتصادی با ایران را کلید زد. قراردادهای اقتصادی درمورد بندر چابهار ایران از مهمترین سرفصلهای همکاری مشترک میان دو کشور بود.
نارایانا در ارتباط با نوسازی تجهیزات مورد استفاده در بندر چابهار نیز گفت که هند مبلغ ۸۵ میلیون دلار برای توسعه بندر چابهار در این منطقه سرمایهگذاری کردهاست. همچنین خط اعتباری ۱۵۰میلیون دلاری از هند به ایران و دومیلیارد دلار معاهدات ایران برای سرمایهگذاری صنعتی هند در منطقه ویژه اقتصادی چابهاردر سفر مودی به تهران اختصاص داده شد. هندیها میلیاردها دلار در زمینه انرژی در ایران سرمایهگذاری کردند تا حدی که واردات نفت از ایران در سالهای اخیر یعنی پس از لغو تحریمها علیه ایران 20درصد افزایش پیدا کرده است.
یکی دیگر از بحثهای موردعلاقه دو طرف که بعد از اجرای برجام بهصورت جدی پیگیری میشود توسعه میدان گازی «فرزاد بی» است. توسعه این میدان گازی با همکاری طرف هندی تاکنون فراز و فرود زیادی داشتهاست که با اجرای برجام فصل جدیدی در توسعه آن شکل گرفت. علاوه بر همکاریهای دوجانبه میان ایران و هند در زمینه انرژی، صادرات هند به ایران در سالهای اخیر افزایش یافتهاست. هند در سالگذشته رقم معادل پنجمیلیارد دلار برنج و چای به ایران صادر کردهاست.
ملاحظات توکیو در همکاری مشترک با ایران
ساکی ساکاناشی، مدیر گروه تحقیقاتی و اجرایی موسسه انرژی ژاپن است که از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۲ بهعنوان رایزن فرهنگی سفارت ژاپن در تهران مشغول به کار بود. ساکاناشی در پنل اول نشست شورای آتلانتیک با اشاره به نیاز ژاپن بهعنوان کشوری صنعتی به انرژی گفت که در حالحاضر توکیو برای نیازهای صنعتی تنها ۶درصد نیاز خود را در داخل تامین میکند و برای ۹۴درصد باقیمانده به کشورهای نفتی جهان نیاز دارد. ساکاناشی در ادامه سخنان خود به فاجعه هستهای فوکوشیما اشاره کرد و گفت که این فاجعه در سال ۲۰۱۲ موجب شد که ژاپنیها بار دیگر به استفاده از سوختهای فسیلی چون نفت و گاز روی آورند. توکیو دغدغههای جدی در ارتباط با امنیت هستهای دارند.
در سالهای گذشته ایران بهعنوان دومین کشور بزرگ صادرکننده نفت به ژاپن مورد توجه مقامات این کشور قرار میگرفت. در همان زمان عربستانسعودی بهعنوان بزرگترین کشور صادرکننده نفت به ژاپن مورد توجه این کشور قرار میگرفت. البته با تحریمهای ضدایرانی از سوی آمریکا، سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپا ایران جایگاه خود را از دست داد ولی با توافق هستهای و اجرای برجام در حالحاضر ایران بهعنوان پنجمین کشور صادرکننده نفت به ژاپن در بازارهای تجاری اقتصادی این کشور حضور دارد.
به گفته ساکاناشی، ژاپن در سالهایی که با عربستانسعودی و امارات عربی متحده همکاری اقتصادی در زمینه واردات نفت داشت هم تلاش میکرد تا روابط نزدیکی با تهران برقرار کند. اما ارتباط با ایران چالشهای فرامنطقهای نیز برای ژاپن بهدنبال دارد. به باور ساکاناشی، رابطه با تهران تابعی از رابطه واشنگتن و تهران است. چراکه ایالات متحده امنیت ملی ژاپن را تامین میکند. با توجه به مفهوم امنیت در منطقه آسیای شرقی ژاپن نیز با احتیاط بیشتری به ایران نزدیک میشود.
مسکو در تقابل با واشنگتن
در دوسال گذشته روابط راهبردی تهران مسکو نیز گسترش یافتهاست. روسیه در سالهای اخیر بهعنوان متحد اصلی جمهوری اسلامی ایران در منطقه فعال شدهاست. گرچه برجام زمینههای همکاریهای اقتصادی ایران با قدرتهای بینالمللی را فراهم کردهاست، اما همچنان محدودیتها و ملاحظاتی در این زمینه موجود است. بهعنوان مثال عربستانسعودی و رژیم صهیونیستی در خاورمیانه کشورهای دیگر را تحت فشار قرار میدهند که از میان ایران و آنها تنها یکی را انتخاب کنند. نمایندگان صهیونیستها و سعودیها به طرف ژاپنی صراحتا این موضوع را گوشزد کردهاند.
تئودور کاراسیک از مشاوران ارشد در تجزیه و تحلیل وضعیت خلیج فارس و همکار ارشد موسسه لگزینکتون در نشست شورای آتلانتیک به نقش روسیه در مناقشات میان ایران و عربستانسعودی اشاره کرد و گفت: «روسیه تقریبا با تمام کشورهای عربی حوزه خلیج فارس ارتباط نزدیک و دوستانهای دارد. از این رو بحران دیپلماتیک میان تهران و ریاض زمینه را برای ایفای نقش میانجی برای روسیه ایجاد کردهاست. این روند پس از آنکه محمد بن سلمان به صحنهگردان اصلی سیاست عربستان تبدیل شد نیز افزایش پیدا کرد.
شاهزاده جوان سعودی صراحتا ایران را تهدید به حمله نظامی کرد. به گفته کاراسیک، مسکو تنشهای میان دو قدرت اصلی در خاورمیانه را با دقت رصد میکند و در تلاش است تا بهعنوان میانجی میان دو متحد اصلی خود ایفای نقش کند. از این رو مسکو بهعنوان تکیهگاه اصلی مقابله با سیاستهای آمریکا برای خروج از برجام با ایران همکاری میکند. بنا براین عملیات مسکو برای حفظ برجام، همکاری با ایران و راضی نگهداشتن ریاض بهعنوان عملیات ناممکن عنوان میشود.
https://asemandaily.ir/post/12500
ش.د9604845