روزهای ناآرام عراق در حال سپری شدن است.فضاسازی گسترده رسانههای مرتجع عربی و تبدیل اعتراضات آرام مردمی به آشوب از سوی افراد نفوذی نه تنها نتوانست دولت عراق را در برابر فشارها و دخالتهای خارجی به تسلیم وادار کند، بلکه فرصتی پیش روی سیاستمداران پدید آورده که علاوه بر بیاثر کردن توطئههای خارجی، میتوانند بخش عمدهای از خواستههای مردم این کشور را محقق کنند.
پیروزیهای مکرر محور مقاومت، طمعِ اتاق فکرهای آمریکاییـ صهیونیستی و گاوصندوق منطقهای آنان را به طراحی نقشههای جدیدی علیه منطقه ترغیب کرد که عراق سهم عمدهای در سناریوی مورد نظر داشت. نارضایتی مردم عراق از اوضاع معیشتی و اقتصادی بستر مناسب این اعتراضات بود و در پروژه مذکور قرار بود این نارضایتیها به انتفاضهای فراگیر تبدیل شده، به سرنگونی دولت عراق بینجامد. قرار دادن حشدالشعبی در مقابل مردم معترض و ایجاد درگیریهای خونین شیعی - شیعی و در نهایت اسقاط حکومت به دست شیعیان، علت اصلی تمرکز موج اعتراضات و خشونتها در استانهای جنوبی عراق بود که با روشنگری مرجعیت و درایت حشدالشعبی که نهادی برخاسته از مردم است و هوشیاری مردم، همه طراحیهای فوق خنثی شد.
تحولات هم میدان آزمایشی برای نهاد نظامی و امنیتی عراق بود که نهایت مدارا و خویشتنداری را در مواجهه با مردم معترض به نمایش گذاشت و هم فرصتی بود برای دولت این کشور تا با حمایت مردمی به اصلاحات مطلوب اقتصادی و سیاسی دست بزند.از روزهای اولیه شروع اعتراضات در عراق نخستوزیر این کشور فرصت بهوجود آمده را با فرصت ارزشمندی دانست که باید از آن برای اجرای اصلاحات اساسی در راه مبارزه با فساد، بهبود خدمات، اقتصاد، امنیت و همچنین تغییرات در ساختار کابینه و قانون اساسی این کشور استفاده کرد. در همین راستا، وی وعدههایی برای بهبود اوضاع کنونی مطرح کرد که برکناری دهها مدیر متهم به فساد، استخدام نیروی کار جوان از میان فارغالتحصیلانِ عراقی، پروژه ساخت مسکن ویژه شهروندان فاقد خانه، تخصیص کمک هزینه معیشتی به خانوارهای کمدرآمد، تقلیل حقوقهای نجومی و مزایای مسئولان دولتی و برخی اصلاحات در قانون اساسی و ساختار کابینه را شامل میشود.
نکته مهم در تحولات اخیر عراق این است که اولاً، مردم این کشور باید بدانند مشکلات کنونی آنها در دخالتهای بیگانگانی ریشه دارد که روزگاری با حمایتهای گسترده و همهجانبه از دیکتاتوریِ صدام هزینههای هنگفتی به عراق، ایران و دیگر کشورهای منطقه تحمیل کرده و سپس به بهانههای واهی اقدام به اشغال عراق کردند که آثار زیانباری چون مرگ هزاران انسان بیگناه، تقویت تروریسم تکفیری، غارت منابع انرژی و آثار باستانی، استثمار و عقبماندگی عراق، ناامنی و... در پی داشت. ثانیاً، دولتمردان عراقی این نکته را درک کردهاند که با اقدامات موقت و کوتاهمدت نمیتوان سالها عقبماندگی را جبران کرد، بلکه این امر مستلزم عزم جدی و استمرار راهی است که دولت عبدالمهدی در پیش گرفته و گروههای مختلف سیاسی، مرجعیت و مردم نیز از آن حمایت کردهاند.
تداوم اقدامات و تغییرات سازنده دولت عراق موفقیتی است که به نام دولت کنونی ثبت خواهد شد و افزون بر تقویت دولت عراق و جلوگیری از مداخلههای بینالمللی در امور این کشور، پیروزی دیگری برای محور مقاومت به شمار خواهد آمد.