گزارش وحشت در سرزمینهای اشغالی از احتمال حمله ایران پس از حمله تلآویو به ساختمان کنسولگری جمهوری اسلامی در دمشق، نشان از استیصال، درماندگی و ترس شدید اشغالگران دارد. ترس از واکنش ایران، زندگی شهرک نشینهای صهیونیستها را مختل کرده است. رژیم اسرائیل بر اساس ترس از پاسخی بسیار پیچیده، ترکیبی و پشیمان کننده، بیشتر سفارتخانههای خود را در سراسر جهان تعطیل کرده است. به کار بردن واژه «تنبیه» از سوی رهبر حکیم انقلاب به مفهوم رمز عملیات آینده ایران علیه اسراییل بر این وحشت افزوده است. در روزهای گذشته، پناهگاههای مختلف در سرزمینهای اشغالی برای حضور ساکنان اشغالگر در صورت حمله ایران راهاندازی شده و شهرک نشینها برای تأمین مایحتاج زندگی خود به فروشگاهها حملهور شده اند.
در پی اختلال سیگنالهای جیپیاس در تعدادی از شهرهای فلسطین اشغالی از جمله تلآویو و قدس با هدف خنثی کردن حمله احتمالی موشکی یا پهپادی ایران یا گروههای مورد حمایت آن در منطقه، زندگی ساکنان با اختلالات اساسی مواجه و باعث درماندگی سراسری شده است. اسرائیل هیوم، شبکه کان، شبکه ۱۲ اسرائیل، هاآرتص و تمام رسانههای این رژیم، سر تیتر خبرهای خود را به موضوع پاسخ ایران اختصاص داده اند. شبکه ۱۲ اسرائیل در این رابطه میگوید: «نگرانی ما نسبت به توان دفاعی خودمان است.» این رسانه گزینههای مختلفی را مورد بررسی قرار داده و استفاده از موشکهای دور برد و پهپادهای پیشرفته کشورمان را در این زمینه محتمل دانسته است: «فاصله از ایران تا این جا ۱۶۰۰ کیلومتر است و این مساحت را موشکی مثل شهاب ۳ در طول ۱۲ دقیقه طی میکند. موشک کروز حدود دو ساعت زمان نیاز دارد. ممکن است از چند منطقه مختلف یمن، عراق، سوریه یا لبنان مورد حمله قرار بگیریم. حتی ممکن است هماهنگ شده باشد در یک زمان حمله از این کشورها صورت پذیرد.»
جان مرشایمر، نظریهپرداز آمریکایی چند روز قبل تاکید کرد: «حمله به کنسولگری ایران ضربه بزرگی به قانون بینالملل بود، اسرائیل مضطر است، همچون یک یاغی رفتار میکند و میخواهد به هر قیمت خود را از افتضاحی که در غزه به بار آورده خارج کند». وبسایت آمریکایی FREEPRESS نیز چند روز قبل در ارزیابی جنگ شش ماهه نوشت: «ایران، در حال بُردن جنگ است.» معاون سابق شورای امنیت ملی اسرائیل میگوید: «نشانههای زیادی وجود دارد که ایران پاسخ نظامی خواهد داد. اسرائیل در بزرگترین ضعف استراتژیک تاریخ خود قرار دارد. اما دولت، به شیوهای نابخردانه ما را در آستانه شکست در جنگ با دشمنی قدرتمندتر، پیچیدهتر و مرموزتر از همیشه، قرار میدهد؛ در بعد سیاسی، اختلافات با ایالاتمتحده؛ و در بُعد بینالمللی، آسیب شدید به وجهه اسرائیل.
اسرائیل در جریان رسیدگی حقوقی بیسابقه در دیوان بینالمللی دادگستری و دیوان بینالمللی کیفری است. اسرائیلیها هنوز از درک عمق فاجعه عاجزند: ضربهای که صدها، شاید هزاران اسرائیلی متحمل خواهند شد، زیرا در هر کشوری که پا بگذارند با خطر دستگیری مواجه خواهند شد. در بعد نظامی، ارتش اسرائیل در جدیترین بحران قرار دارد. رئیس و همه ستاد کل، و اکثر افسران ارشد، مقصر شکست هستند. آمریکا و بقیه دوستان ما از عمق شکست نظامی و نحوه استفاده از «نیروی بیبندوبار» در غزه شوکه شدند. نیروی رزمی پس از ۶ماه بسیار فرسوده شده و نیروهای ذخیره تحت فشار بیسابقهای قرار دارند.» ژنرال یادلین رئیس پیشین اطلاعات ارتش اسرائیل در مصاحبهای با کانال ۱۲ رژیم صهیونیستی میگوید: «حمله رخ خواهد داد، اما نه از سوی نائبان ایران و نه در خارج از اسرائیل بلکه از سوی ایران و به داخل اسرائیل.» یوسی ملمان، تحلیل گر نظامی اطلاعاتی صهیونیست مینویسد: «ایران یک هفته دیگر با موشک حمله میکند. شاید دیروز شاید امروز شاید فردا یا پس فردا و شاید در عید پسخ (۱۰ روز دیگر) حمله میکند. ایران از خاک خود و شاید فرستادگانش در عراق ویا سوریه ویا یمن و چه کسی میداند شاید از لبنان حمله خواهد کرد و شاید حتی سعی کند سفارتخانهها را در اردن، بحرین و آذربایجان منفجر کند. به طور خلاصه، (با تمسخر) نهاد اطلاعات اسرائیل و تحلیلگران اسرائیلی در سراسر جهان همیشه همه چیز را میدانند».
یک تحلیل معتبر نشان از این دارد که هدف نتانیاهو صادر کردن تنش به منطقه به منظور آرایش صحنه حمایتی به نفع خود برای ورود مستقیمتر امریکا به عرصه جنگ با ایران و تبدیل تقابل اسرائیل-غزه، به امریکا-ایران است. در حالی که تا قبل از آن، راهبرد تعیین شده، تغییر در نحوه واکنش بود که باید گفت هدف نتانیاهو از همان ابتدا و بلافاصله پس از جلسه شورای عالی امنیت ملی که تصمیم مقابله به مثل گرفته شد، امریکا با هشداری سنگین از دور خارج شد و ترافیک تماسهای دیپلماتیک با تهران جهت تقلیل واکنش قطعی جمهوری اسلامی ادامه داشته که نشان از این امر دارد.
نشانههای حتمی بودن انتقام از سوی ایران و نبود برآورد یکسان از نحوه اجرای این انتقام باعث شده است صهیونیستها تصمیماتی برای سناریوهای متعدد احتمالی بگیرند. ادبیات برخی رسانههای غربی اینگونه بوده که تهران از طریق عمان پیامی را به آمریکا رسانده که در صورت تضمین آتش بس فوری و توقف جنگ و عدم حمله رژیم به رفح، ایران از حمله مستقیم صرفنظر میکند. با فرض صحت این موضوع، این پیروزی برای جبهه مقاومت است چرا که پایان جنگ به معنی پایان عمر سیاسی نتانیاهو خواهد بود، اما مسئله این جاست که اساسا آیا میشود روی تضمین آمریکا حساب باز کرد؟ آیا امکان دارد آمریکا به ضرر اسرائیل کاری انجام دهد؟ نکته مهمتر این که حتی در صورت عقب نشینی، اکنون چشم گروههای مقاومت و مردم منطقه و جهان برای پاسخ به رژیم جعلی به ایران دوخته شده و هر رخدادی تحت تاثیر متغیر حمله ایران است؛ بنابراین پاسخ ایران به تجاوز اسرائیل باید با اصل غافلگیری، مستقیم، کوبنده و پشیمان کننده باشد.