آمریکا مدتهای مدیدی است که میکوشد 10 موشک رهگیر را در لهستان و یک رادار را در جمهوری چک مستقر سازد تا موشکهای احتمالی را که به ادعای واشنگتن از ایران یا کره شمالی به سوی آمریکا پرتاب میشوند. رهگیری و منهدم کند. این سیستم که در واقع با عنوان «پسر جنگ ستارگان» نامگذاری شده، برای اجرایی شدن در لهستان و جمهوری چک راهی ناهموار و پرپیچ و خم پیش رو دارد اما این مساله برای پراگ و ورشو حائز اهمیت فراوانی است. در حال حاضر، عملی شدن یا نشدن این سیستم برای لهستانیها و چکها در اولویت نخست قرار ندارد بلکه استقرار پایگاههای آمریکا برایشان اهمیت بیشتری دارد. زیرا این امر به آنان احساس امنیت و آرامش میبخشد. این دو کشور که به تعبیر دونالد رامسفلد، وزیر دفاع سابق آمریکا در «اروپای جدید» قرار دارند بنا به دلایل تاریخی ، با دو همسایه بزرگ خود یعنی آلمان و روسیه روابطی حساس، پرتنش و شکننده داشتهاند و همواره زیر دست کشورهای غرب اروپا بودهاند. ورشو و پراگ بیم آن را دارند که روسیه به جایگاه یک قدرت جهانی باز گردد و لزوماً با آنان مهربان و متحد نباشد. آنان از تحولاتی که در دوره ریاستجمهوری ولادیمیر پوتین در روسیه میگذرد، نگراناند.
پس از پایان جنگ سرد و از هم پاشیدن پیمان روشو، کشورهای عضو آن در یک خلأ امنیتی قرار گرفتند و روسیه میخواست یک خط حائل در اروپا میان خود با اتحادیه اروپا و ناتو به وجود آورد. اما عضویت در اتحادیه اروپا و همگرایی با کشورهای غرب اروپایی ترفندی بود که کشورهای مرکز اروپا تلاش کردند از طریق آن روسیه را به انزوا و تنگنا برانند.
اقمار شوروی سابق در سالهای دهه 1990به درون ناتو کشیده شدند و بسیاری از آنها در سال 2004 به عضویت اتحادیه اروپا در آمدند. از میان اعضای جدید و خوشحال اتحادیه، لهستانیها و چکها بدبینترین کشورهای تازه واردند. آنان نسبت به آلمانها مشکوک هستند، اما مورد تفقد فرانسه قرار دارند. در عین حال، از ترجیحات و پیشنهادهای انگلیس برای اتحادیه (نظیر برقراری روابط قوی دو سوی آتلانتیک و مخالفت با هماهنگسازی مالی در میان اعضای اتحادیه اروپا) حمایت میکنند.
با این همه، ورشو و پراگ برای تامین امنیت خود هرگز به سمت آلمان و فرانسه نمیروند و تنها آمریکا را ضامن امنیت خود میدانند. پایگاههای واشنگتن در این دو کشور جایگاه آمریکاییها را در مرکز اروپا بیشازپیش تقویت میکند و افکار عمومی این کشورها از این مساله آگاهی دارند و در پارهای موارد مخالفتهای گستردهای با آن داشتهاند. به نظر نمیرسد که برگزاری همهپرسی شیوهای کارساز برای پذیرش یا رد سیستم دفاع موشکی باشد. واسلاو هاول، رئیسجمهور سابق جمهوری چک بر این باور است که نیازی به برگزاری همهپرسی برای گرفتن پاسخ مثبت افکار عمومی نسبت به استقرار رادار آمریکا در کشورش نیست. وی حتی به حمایت قاطعانه از این رادار پرداخت و در روزنامه «پراوو» چاپ چک نوشت: این سیستم نه تنها آمریکا بلکه غرب و مرکز اروپا را زیر پوشش حمایتی خود قرار میدهد. همزمان با این اظهار نظر ولاستا پارکانوفا، وزیر دفاع چک گفت که استقرار این رادار در خاک چک باید در سال 2008 در پارلمان به رأی گذاشته شود.
در لهستان، رادک سیکورسکی، وزیر دفاع که گرایش قوی به آمریکا دارد، در برابر مخالفان استقرار سیستم آمریکایی سیستم تاب نیاورد و استعفا کرد. اما این استعفا مشارکت ورشو در سپر موشکی آمریکا را در مخاطره قرار نداد و این کشور با استقرار آن موافقت ضمنی کرد.
دو رفتار متفاوت از اروپا
آلمان به عنوان رئیس دورهای اتحادیه اروپا، در مقابل استقرار این سیستم واکنش نشان داده است. فرانک والتراشتاین مایر، وزیر خارجه آلمان، با انتقاد از این سیستم گفت: «ایران موشک قارهپیمایی که بتواند به آمریکا برسد در اختیار ندارد و واشنگتن باید درباره طرح حود با مسکو گفتوگو میکرد. هر گاه که سیستم راهبردی جدیدی اجرا میشود، باید در مورد آن روشنگری و شفافسازی شود.»
اشتاین مایر گام را فراتر گذاشت و خبر از سیستم دفاعی مشابهی به موازات سپر دفاعی آمریکا داد. وی افزود: «در اروپا ،سرگرم بررسی ایجاد چنین سیستمهایی هستیم اما در حال حاضر فناوری پیشرفتهای برای آغاز آن نداریم. هم اکنون بسیاری از کشورها به ایجاد چنین سیستمی علاقه دارند.»
در همین حال دولت انگلیس در واکنشی متفاوت اعلام کرده که هیأت حاکمه کاخ سفید برای استقرار یکی از پایانههای سیستم دفاعی در خاک انگلیس با لندن مذاکره کرده است.
تونلی بلر، نخستوزیر انگلیس گفت: «هدف از این مذاکرات کسب اطمینان از این بابت است که بریتانیا به عنوان یکی از محلهای استقرار این سیستم خواهد بود.» منتقدان انگلیسی این سیستم میگویند که ساخت چنین پایگاهی، کشور آنان را به هدفی احتمالی برای کشورهای متخاصم تبدیل خواهد کرد. اما مقامهای آمریکایی با رد احتمال استقرار این سیستم در انگلیس گفتهاند که واشنگتن در حال حاضر طرحی برای این منظور ندارد.
این در حالی است که هفتهنامه دفاعی «جنیز دیفنس» چاپ لندن گزارش داده است که مقامهای آمریکا سرگرم بررسی منطقه قفقاز به عنوان یکی از مناطق بالقوه تاسیس پایگاه رهگیری و ضدموشکی آمریکا هستند.
اکنون قفقاز جنوبی نیز محل احتمالی دیگر برای استقرار بخشی از سیستم دفاعی آمریکا به شمار میآید. بر اساس گزارش رسانهها، سیاستگذاران آمریکایی به استقرار یک رادار در این منطقه میاندیشند. اما هنوز گفتوگو با اقدام موثری در این زمینه صورت نگرفته است. تاکنون مقامهای کشورهای قفقاز جنوبی احتمال استقرار این رادار در کشور خود را رد کردهاند و به نظر نمیرسد که راهیابی سیستم آمریکایی به این منطقه بزودی یا به سهولت صورت گیرد اما سیستم دفاعی آمریکا در قفقاز جنوبی میتواند قلب روسیه را نشانه رفته، شدیدترین واکنشها را از سوی روسیه برانگیزد و مجادله پرتنشی را به دنبال داشته باشد.
با توجه به غربگرایی دولتهای این منطقه و تلاش آنان برای خروج از زیر سایه مسکو، واشنگتن به حضور سیستم خود در این منطقه امیدوار است.
بنابراین، برخی کشورهای قفقاز جنوبی با توجه به حساسیت موضوع واکنشهایی نشان دادند. در نخستین مرحله، وزارت خارجه جمهوری آذربایجان اعلام کرد: «این کشور در زمینه به کارگیری سیستم دفاعی موشکی آمریکا و یا ساخت یک پایگاه نظامی که با قانون اساسی این کشور مغایرت دارد، با آمریکا مذاکره نکرده و نخواهد کرد.»
در همان حال، مقامهای کنگره گرجستان نیز دریافت پیشنهاد مشابهی از سوی آمریکا را تکذیب و اعلام کردند: گرجستان در صورتی که چنین پیشنهادی را دریافت کند، به عنوان عضو «ائتلاف بینالمللی مبارزه با ترور» توجه مناسبی به آن خواهد کرد. این اظهارات اگر چه محتاطانه بیان شده، اما به نوعی نشان از تمایل گرجیها به برقراری روابط نظامی با آمریکا دارد و بالاخره برخی ناظران با اشاره به پیوندهای عمیق سیاسی میان تاشکند و واشنگتن اعلام کردند که این ازبکستان خواهد بود که پس از لهستان و چک میزبان ایستگاه رادار موشکی آمریکا در قفقاز خواهد بود.
ساختار سیستم دفاع موشکی آمریکا
آژانس دفاع موشکی (MDA) آمریکا بخشی از وزارت دفاع این کشور (پنتاگون) است که مسئولیت توسعه یک سیستم دفاعی در مقابل موشکهای احتمالی را بر عهده دارد. در وب سایت این آژانس در تشریح ماموریت آن آمده است:
«ماموریت آژانس دفاعی عبارت است از توسعه، آزمایش و آمادگی برای استقرار یک سیستم دفاع موشکی. این سیستم با بهرهگیری از رهگیرهای مکمل، حسگرهای مستقر در زمین، هوا، دریا و فضا و سیستمهای کنترل و فرماندهی مدیریت جنگ قادر است با تهدید موشکهای بالستیک- از هر نوع و با هر بردی- مقابله کند.»
سیستم یاد شده به سه مقوله تقسیم میشود: مرحله پرتاب(Boost phase)، مرحله میانی (Mid-crouse phase) و مرحله نهایی (Terminal phase) که هر یک به مرحلهای متفاوت از تهدید رژیم پروازی موشک بالستیک اطلاق میشود و هر کدام دارای مزیتها و نواقصی هستند.
- دفاع مرحله پرتاب(Boost phase Defence):
الف) رهگیری انرژی جنبشی(KEI)-: در دسامبر 2003، شرکت هواپیماسازی «نورث روپ گرومن» قراردادی با MDA برای توسعه و آزمایش این رهگیر امضا کرد. این گونه رهگیر باید از فاصله تقریباً نزدیکی به سوی موشک دشمن شلیک شود. بنابراین، برای مقابله با موشکهای پیشرفته کشورهای بزرگ مناسب نیست و باید به محض پرتاب هدف شلیک شود. سرعت این رهگیر 6 کیلومتر بر ثانیه است.
ب) لیزر هوایی- شرکت Team ABL در سال 1996 پیشنهاد تهیه این سیستم را داد.
در این مرحله احتمال این خطر وجود دارد که به کشورهای میان محل پرتاب و مکان هدف خساراتی وارد آید و موشک هدف در آنجا سقوط کند. از لحاظ جغرافیایی، استقرار رهگیرها به منظور شلیک به سوی موشک دشمن دارای ضعف است و دوره زمانی محدودی برای رهگیری دارند.
- دفاع مرحله میانی (phase Defense Midcourse) :
ساختار دفاعی این مرجع به شرح زیر است:
الف) دفاع میانی پایگاههای زمینی(GMB)
ب) موشکهای آئگیس
ج) ابزار کشنده (MKV)
این مرحله به موشکهای ضدبالستیک سنگین و رادارهای قدرتمند و پیچیده که باید توسط حسگرهای مستقر در فضا پشتیبانی شوند، نیاز دارد. اما در این مرحله زمان بیشتری برای رهگیری وجود دارد و دامنه جغرافیایی برای این منظور وسیعتر است.
- دفاع مرحله نهایی(Defense Terminal phase) :
الف) موشکهای تاد(THAAD)
ب) موشکهای پیشرفته پاترویوت 3(PAC-3)
ج) موشکهای ارو(Arrow) این موشک محصول مشترک آمریکا و اسرائیل است.
د )سیستم دفاع هوایی(MEADS) – این برنامه حاصل توسعه مشترک آمریکا، آلمان و ایتالیاست.
در این مرحله، رهگیری زمانی صورت میگیرد که موشک هدف به اتمسفر باز میگردد، موشکهای ضدبالستیک سبکتر و رادارهایی که پیچیدگی کمتری دارند، میتوانند موثر باشند. اما محدودیت این مرحله در آن است که باید ظرف کمتر از 30 ثانیه وارد عمل شود و از لحاظ جغرافیایی منطقه محدودی را پوشش دهد.
در قلمرو اروپا
برنامه ملی دفاع موشکی آمریکا در برگیرنده یک سیستم دفاع موشکی است که به محض بهرهبرداری، کل قلمرو آمریکا را پوشش میدهد. این سیستم که تا سال2012 بیش از 87 میلیارد دلار هزینه خواهد داشت طبق ادعای سران پنتاگون در مقابل حملات محدود- عمدی یا تصادفی- فعال خواهد شد. بنابراین، از بخشهای متعدد و متوالی تشکیل شده و قادر است موشک هدف را در هر مرحله از سیر پرواز آن منهدم کند.
طبق برنامهریزی سازندگان این سیستم، موشکهای هدف در مرحله آغازین پرتاب توسط لیزرهای هوایی و رهگیرهای سیار و کوچک نابود میشود. در مرحله میانی، از موشکهای سیستم پایگاه زمینی دفاع میانی(GMD) و ناوهای مجهز به سیستم دفاعی موشکهای بالستیک آئگیس و نیز موشکهای دفاعی Standard SM-3 استفاده میشود. اگر موشکهای هدف از این دو مرحله عبور کند، در مرحله نهایی پرواز خود با موشکهای تاد منهدم میشوند.
در حال حاضر، سیستم GMD ایدهآلترین بخش این سیستم است و شرکت بوئینگ مهمترین پیمانکار آن است. لیزرهای هوایی و سیستم تاد هنوز در مرحله توسعه قرار دارند و موشکهای رهگیر زمینی(GBI) تا به حال در آلاسکا(14) و کالیفرنیا(2) مستقر شدهاند که انتظار میرود تا سال 2010 تعداد آنها به ترتیب به 40 و20 رهگیر برسد.
آمریکا در نظر دارد موشکهایی از همین نوع را در شرق اروپا مستقر سازد. پیشنهاد استقرار یک پایگاهGBI با 10سیلوی پرتاب به لهستان داده شده است که فضایی در حدود 243هکتار را اشغال خواهد کرد و جدای از نیروهای امنیتی به حدود200 کارمند دارد. تاکنون 3 مکان در محدوده پایگاههای هوایی سابق در نزدیکی سواحل دریای بالتیک در نظر گرفته شده که در فاصله مکانی شهرهای کوشالین، چلوکلهوف و سلویسک قرار دارد.
یک سیستم رادار XBR در جمهوری چک پیشبینی شده است که کار کنترل و هدایت موشکهای مستفر در لهستان را انجام میدهد. این بخش از سیستم تا سال 2011 فعال میشود و شهر نظامی «جینس» در 60 کیلومتری جنوب غربی پراگ برای آن در نظر گرفته شده است. کارمندان خدمات آن 30 تا 60 نفر پیشبینی شده که با احتساب نیروهای امنیتی آمریکا به بیش از 200 نفر بالغ خواهد شد.
بخشی که قرار است در اروپای شرقی استقرار یابد دفاع میانی پایگاه زمینی سیستم یاد شده است و از موشکهای رهگیر زمینی که دارای برد فرااتمسفری هستند، استفاده میکند.
این موشکها دارای سوخت جامد هستند و هر یک از آنها 5/19 تن وزن دارند که در سیلوهای زیرزمینی قرار میگیرند و 5 هزار کیلومتر برد دارد. این موشک پس از پرتاب به سرعت 3/8 کیلومتر در ثانیه میرسد و یک EKV (ابزار مرگ فرااتمسفری) به فضا پرتاب میکند. این ابزار کوچک به کمک یک ماهواره کوچک متشکل از یک تلسکوپ مادون قرمز (برای هدایت) و یک موتور مینیاتوری با سرعتی برابر 15 کیلومتر بر ثانیه به هدف اصابت میکند.
رادار چندکاره Raytheon X-Band نیز برای تشخیص موشک هدف از اهداف فرعی یا فرضی یا مشقی به کار میآید. این رادار، دارای یک آرایش وسیع و فعال از آنتنهای فراوان و بزرگ است و از 70 هزار مدول در محفظهای مدور به قطر 6/36 متر شکل میگیرد. رادارXBR قادر است هدفی به اندازه یک توپ بیسبال را از فاصله 5 هزار کیلومتری تشخیص دهد.
خشم روسیه
استقرار سیستم دفاع موشکی آمریکا در مرکز اروپا از ابتدا یک حرکت تهاجمی بر ضد روسیه تلفی شد و این هشدار را در پی دارد که پروژهای با این مشخصات خطر آن را دارد که بار دیگر روسها را در رقابتی فرساینده وارد سازد و جنگ سرد دیگری را این بار در تاریح قرن بیستویکم رقم بزند.
بنابراین، کرمیلن عملکرد واشنگتن در رابطه با این سیستم را با دقت فراوان زیر نظر دارد و موضع خود را با توجه به تحولات مربوط به این پروژه استراتژیک تنظیم میکند. آمریکا مدعی است که این سیستم با هدف مقابله با تهدید کشورهایی که ممکن است موشکهایی را به سوی آمریکا پرتاب کنند، استقرار مییابد
اما مسکو که از جنگ سرد قرن بیستم و جدال ایدئولوژیکی با غرب تجربههای بسیار دارد. لایههای پنهان راهبردهای واشنگتن را زیر نگاه دارد. روسیه بر این باور است که استقرار این سیستم در اروپای مرکزی و هدفی که واشنگتن برای آن عنوان کرده است، نمیتواند توجیه درستی داشته باشد.
مجله تحلیلی «ولاست» روسیه مینویسد: «انگیزه واقعی از هزینههای چند میلیارد دلاری برای این سیستم، توسعه ظرفیتهای راهبردی و نظامی آمریکاست و علاوه بر این، واشنگتن قصد دارد از این طریق ظرفیتهای نظامی و قابلیت موشکهای هستهای کشورهای توانمند بویژه روسیه و چین را محدود کند.»
حتی یک سیستم دفاع موشکی محدود میتواند میزان بالایی از حساسیت، نومیدی و بلاتکلیفی را در طرحهای راهبردی سایر کشورها به وجود آورد و اصول بازدارندگی هستهای متقابل را مخدوش کند.
در حالی که روسیه در حال کاهش زرادخانه هستهای خود است و چین ظرفیت موشکی خود را در حد خاصی حفظ میکند، قابلیت آمریکاییها در رهگیری حتی تعداد محدودی از کلاهکهای هستهای میتواند پکن و مسکو را از پیگیری تعهدات کنونی خود باز دارد.
به باور ناظران، صرف استقرار 10 موشک رهگیر در لهستان تا چند سال دیگر تهدیدی جدی علیه ظرفیت هستهای روسیه به شمار نمیآید همچنان که ارتش روسیه هر سال 6 تا 7 موشک بالستیک Topol-M میخرد. با این حال، نابودی یک یا دو فروند آنها هزینه فراوانی روی دست روسیه میگذارد. از همین منظر، استقرار سیستم دفاع موشکی آمریکا در اروپا از هم اکنون چالشی را برای مسکو به وجود آورده است.
در شرایط فعلی، تنها راه عملی برای کاستن از رشد برتری نظامی آمریکا، افزایش خرید موشکهای بالستیک جدید توسط روسیه است اما در حال حاضر، رهبری کنونی روسیه، بنا به دلایل سیاسی آمادگی این کار را ندارد. به همین دلیل، واکنش روسها به اخبار استقرار سیستم موشکی آمریکا در اروپای مرکزی پرخاشگرانه و پر سر و صدا بود، همان طور که عکسالعمل مسکو در برابر خروج آمریکا از پیمان موشکهای ضدبالستیک و گسترش ناتو به همین گونه بود.
شدیدترین انتقاد کرمیلن به اقدام آمریکا زمانی بود که ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، در کنفرانس امنیتی در مونیخ جهان تکقطبی به رهبری آمریکا را به چالش طلبید و آن را باعث ناامنی دنیا دانست. او در انتقاداتش از واشنگتن اظهار داشت که آمریکا در سیاست، اقتصاد، امنیت و سایر زمینهها پا را از حد و مرز خود فراتر گذاشته است. رئیسجمهور روسیه گفت: «در دنیای تکقطبی کنونی تنها یک مرکز سیاستگذاری و یک مرکز قدرت نظامی وجود دارد.»
پوتین که به دلیل رشد آرام اقتصادی، فوران تازه انرژی و با پرداخت بدهیهای خارجی، اعتماد به نفس بالایی یافته است میکوشد تا آمریکا و اتحادیه اروپا را از ورود به حیاط خلوت شوروی سابق باز دارد و روسیه را به جایگاهی که شوروی در آن قرار داشت، بازگرداند.
نسل جدید رهبران روسیه برای رفع نگرانیهای سنتی کرملین دست به افزایش هزینههای نظامی زدهاند و درصد هستند از این راه دامنه گسترش سلطه نظامی آمریکا را محدود کنند. چندی پیش سرگی ایوانف، وزیر دفاع روسیه که اخیراً به سمت معاونت نخستوزیر این کشور منصوب شده، از طرح بلند پروازانه کرمیلن برای ایجاد نسل جدیدی از موشکهای بالستیک قارهپیما، زیردریاییهای هستهای و ناوبرهای عظیم سخن گفت.
روسیه در نظر دارد سیستم رادار هشداری خود را احیا کند و این طرح بزرگ ظرف 8 سال آینده، 189میلیارد دلار هزینه در بر خواهد داشت. ایوانف در صحن پارلمان روسیه گفت ارتش هر سال17 موشک بالستیک میخرد و میخواهد 34 سیلوی جدید پرتاب موشکهای Topol-M را بر پا دارد و تا سال2015 حدود50 سیلوی دیگر را به آن اضافه کند. وی در یک روزنامه مونیخی نیز نوشت: «استقرار سیستم دفاع موشکی آمریکا در اروپا نه تنها اهمیت نظامی دارد بلکه از لحاظ نمادین نیز حائز اهمیت است.»
پس از فروپاشی شوروی سابق، در کشورهای بلوک شوروی سابق خلأ بزرگی ایجاد شد که آمریکا به تدریج در صدد پر کردن این خلأ برآمده و در حال ایجاد زیر ساختهایی است که ممکن است، روسیه را تهدید کند.
در سال 2002 پوتین و بوش پیمانی را امضا کردند که براساس آن دو طرف متعهد میشدند سلاحهای هستهای خود را تا سال 2012 به دوسوم کاهش دهند اما روابط دو کشور به دلیل اختلافهای روسیه با آمریکا درباره جنگ عراق رو به وخامت گذاشته و تعهدات مربوط به این پیمان به درستی اجرا نشده است.
پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی، اقتصاد نظامی روسیه نیز دچار فروپاشی شد. این روند در طول سالهای دهه 1990 نیز ادامه داشت اما اکنون پس از حدود یک دهه ذخایر عظیم و غنی نفت و گاز روسیه زمینه احیای اقتصادی نظامی روسیه را فراهم کرده و از سال 2000 به بعد هزینههای نظامی سیر صعودی داشته است. بودجه نظامی روسیه در سال جاری حدود 31 میلیارد دلار است که 4 برابر بودجه نظامی این کشور در سال 2001 است. با این حال، تحلیلگران دفاعی روسیه میگویند که هزینههای دفاعی این کشور در مقایسه با اواسط سالهای دهه 1980 بسیار کمتر و حدود یک بیستم بودجه نظامی جاری آمریکاست.
این اتفاقها در حالی رخ داده که واشنگن هنوز به نگرانیهای روسیه پاسخی نداده و ژنرالها و مشاوران نظامی و دفاعی آمریکا میگویند که این مساله احساس اندوه و نگرانی کرملین را افزایش داده است.
این احساس از آنجا ناشی میشود که روسیه در سالیان اخیر منافع آمریکا را مدنظر داشته، اما واشنگتن هرگز چنین نکرده است. مقامهای ارشد آمریکایی میگویند که در تلاش هستند که رهبران روسیه را متقاعد سازند که واشنگتن در اندیشه حفظ و تقویت روابط با روسیه است و روسیه شایستگی آن را دارد که در سیاست خارجی و برنامههای امنیت ملی آمریکا در جایگاه مطلوبی قرار گیرد. اما گویی زمان برای درک و باور این گفته طرفهای آمریکایی سپری شده است و روسها که بدقولیهای فراوانی از واشنگتن دیدهاند دیگر حاضر نیستند، با این شریک دیروز وارد شرطبندی شوند.