تاریخ انتشار : ۲۷ مهر ۱۳۸۹ - ۱۲:۳۹  ، 
کد خبر : ۱۸۵۸۷۸

چه کسانی از پیروزی اصولگرایان نگرانند؟


علیرضا ملکیان
چنانچه فارغ از گرایشات جناحی و بدون القاء ویا تحمیل علایق حزبی، آحاد جامعه را مورد پرسش قرار دهیم و از آنان بخواهیم که نظرشان را در مورد اوصاف و ویژگی های نامزد مطلوب خویش برای تصدی مقام ریاست جمهوری اعلام نمایند، بی شک اکثریت قریب به اتفاق مردم نشانه هایی خواهند داد که با اوصاف و رفتار و منش اصولگرایان نزدیک تر است. مردم رئیس جمهوری می خواهند که اهل عمل باشد، نه حرف. رئیس جمهوری می خواهند که منافع عامه مردم را بر عده قلیل مرفهان بی درد و نوکیسه های تازه به دوران رسیده، ارجح بداند. رئیس جمهوری می خواهند که معنی فقر، گرسنگی، بی پولی، بیکاری، اجاره نشینی و شرمندگی در برابر همسر و فرزند به خاطر عدم تأمین حداقل خواسته های آنان را درک کند و با مطالبات و خواسته های اکثریت مردم بیگانه نباشد. رئیس جمهوری می خواهند که در برابر زورگویی و مظلوم کشی گردن کلفت های سیاسی و اقتصادی کوتاه نیاید و سازمان ها و وزارتخانه های دولتی را حیاط خلوت اعضای خانواده، افراد فامیل و دوستان خود قرار ندهد. مردم رئیس جمهوری می خواهند که عالم و عامل به احکام اسلام، اصول انقلاب، آرمان های امام راحل و توصیه های رهبر معظم انقلاب باشد و زمینه رشد و بالندگی جامعه، توسعه و پیشرفت علمی کشور، ترویج فضائل اخلاقی و تربیتی، تقویت همبستگی ملی، نشاط اجتماعی و گرایش به دین و معنویت را بیش از پیش فراهم نماید.
عملکرد 8 ساله طیفی از تکنوکرات ها در دولت سازندگی و نیز 8 سال حاکمیت مدعیان مردم سالاری در دولت اصلاحات، پیش روی مردم است و قضاوت درباره این دو دوره چندان دشوار نیست. هرچند طی این 16سال گام های اساسی و ارزشمندی برداشته شده است که قطعاً از دید مردم پنهان نخواهد ماند، ولی باید اذعان کرد که دولت سازندگی با طرح توسعه اقتصادی و دولت اصلاحات با طرح توسعه سیاسی، راه افراط و تفریط در پیش گرفته و از واقعیات ملموس زندگی مردم و نیازهای جاری آنان غافل ماندند.
اینک عملکرد اصولگرایان در مدت کوتاهی که از عمر مجلس هفتم گذشته است و نیز طرح ها و برنامه های اصولگرایان در شورای شهر تهران و شوراهای دیگر شهرها در ترازوی قضاوت مردم قرار دارد که قطعاً مقایسه این سه دوره، کار را برای مردم در انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری آسان تر خواهد کرد. تبلیغات فزاینده دوره سازندگی، جنجال آفرینی های دوره اصلاحات و آرامش ناشی از حضور اصولگرایان در شوراهای شهرها و مجلس هفتم نشانه های خوبی برای مردم در انتخابات ریاست جمهوری است.
به نظر می رسد که مردم معیارها و چارچوب کلی انتخاب خود را مشخص کرده اند و در این چارچوب چیزی جز اصولگرایی قرار نمی گیرد و گام بعدی، انتخاب فرد مورد نظر خویش از میان نامزدهای موجود است، اما نکته اساسی که می بایست مورد توجه اردوگاه اصولگرایان و قشرهای علاقه مند به جریان اصولگرایی قرار گیرد، هشیاربودن آنان در برابر ترفندها، توطئه ها و عملیات روانی مخالفان نهضت اصولگرایی است. هرچه اقبال عمومی به طیف اصولگرایان بیشتر می شود، مخالفان جریان اصولگرا نیز بر شدت کارشکنی های خود می افزایند.
جنبش رو به رشد اصولگرایی از جانب چند گروه در معرض تهدید و تخریب قرار دارد: 1-سیاستمداران قدرت طلب 2-زراندوزان عافیت طلب 3-افراد مرعوب و غرب زده داخلی 4-دشمنان بیرونی نظام 5-مفسدان اقتصادی 6-کاسه لیس ها و بادمجان دور قاب چین ها که تاکنون با نوکری و تملق و چاپلوسی این و آن، روزگار گذرانیده و انبانشان را از این رهگذر پر کرده اند. مجموعه این گروه ها از پیروزی نامزد اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری نگرانند و نمی خواهند که مهمترین قوه کشور یعنی قوه مجریه در اختیار فردی از طیف اصولگرایان قرار گیرد، ولی پرسش این است که چرا؟! نگرانی این گروه ها از چیست؟!
پیروزی اصولگرایان در دومین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا با وجود حاکمیت بلامنازع مدعیان اصلاحات در دولت، مجلس ششم و دوره اول شوراها نشانه قهر اجتماعی با نامزدهایی بود که داعیه روشنفکری، آزادیخواهی و اصلاح طلبی داشتند و در واقع یک «پالس» از سوی مردم به این طیف بود که مراقب باشند که زاویه خود را با انقلاب، نظام جمهوری اسلامی و اصول و آرمان های مورد احترام ملت، زیاد نکنند. در این انتخابات نه از نظارت استصوابی خبری بود و نه از شورای نگهبان و همه چیز از نظارت تا اجرا گرفته در اختیار وزارت کشور بود و همه احزاب و گروه ها نیز با تمام توان و ظرفیت خود به میدان آمده و نامزد معرفی کرده بودند، از نامزدهای مورد حمایت گروهک غیرقانونی نهضت آزادی گرفته تا جریان های موسوم به ملی- مذهبی، احزاب دوم خردادی و غیره، اما حتی یک نفر از نامزدهای این جریان ها موفق به کسب آرای مردم نشد و برخی از آنان آرایی در حد 2 رقم داشتند!
متأسفانه مدعیان اصلاحات و طیف افراطی جبهه دوم خرداد، «پالس» مردم را جدی نگرفتند تا این که در انتخابات مجلس هفتم، مردم با رأی ندادن به نامزدهای وابسته به این جریان، «شوک» اساسی به آنها وارد کرده و نشان دادند که لجاجت با مردم و پشت کردن به خواسته ها و نیازهای واقعی آنان چه سرانجامی را رقم می زند! افسوس که این «شوک» نیز مدعیان اصلاحات را بیدار نکرد و اکنون نیز در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، همان رفتار و روش شکست خورده پیشین را دنبال می کنند و بعضا دست در دست گروه های مطرودی گذاشته اند که خود از راه رفتن عاجزند و «وای به روزی که کوری عصاکش کوردگر شود»! قطعاً چنانچه همین روند ادامه یابد، این دفعه نه از «پالس» خبری خواهد بود و نه از «شوک» ، بلکه افراطیون دچار «فلج سیاسی» خواهند شد!
به هر حال مجموعه این جریان که دو شکست مفتضحانه را در کارنامه خود دارد، از پیروزی اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری، سخت نگرانند و تمام نیرو، پول، اعتبار و سرمایه خود را به کار گرفته اند تا اولا نگاه مثبت مردم را به جریان اصولگرایی تغییر دهند و ثانیا بین نامزدهای اصولگرا اختلاف بیندازند. آنها و دشمنان ایران اسلامی می دانند که پیروزی اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری یعنی پایان دوران ریخت و پاش ها، شروع کار و تلاش، غربت هوچیگری و جنجال آفرینی، افول سیاستمداران قدرت طلب، قطع دست مفسدان اقتصادی از بیت المال، برباد رفتن حمایت های چندساله آمریکا و غرب از مزدوران داخلی و...
قطعا هشیاری مردم و نامزدهای اصولگرا این بار نیز توطئه ها را نقش بر آب خواهد کرد. مهم این است که آن کلام حکیمانه امام راحل را آویزه گوشمان قرار دهیم که قریب به این مضمون خطاب به آقای منتظری فرمودند که «دشمنان حرف های خود را گاه با چند واسطه از زبان افراد موجه مطرح می کنند.» بنابراین نامزدهای اصولگرا باید هشیار باشند و بدون توجه به عملیات روانی مطبوعات وابسته به احزاب و حرف هایی که از این و آن می شنوند، به وحدت بیندیشند و راه را بر خدعه و فریب دشمنان ملت ببندند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات