بهمن فرمانآرا ـ کارگردان سینمای ایران ـ با انتقاد از بیتفاوتی نسبت به اصول سنتی جامعه هشدار داد: هیچ چیزی خطرناکتر از بیاعتقادی برای جامعه نیست.
کارگردان فیلم «خانهای روی آب» که روز شنبه در خانه هنرمندان ایران سخن میگفت تصریح کرد: ما واقعا از اصل خود دور شدهایم.
فرمانآرا بیتوجهی به مفاهیمی چون «وفاداری»، «احترام به پدر و مادر» را زنگ خطری برای جامعه ایران عنوان کرد.
کارگردان فیلم «بوی کافور، عطر یاس» تاکید کرد: ما با ترسیدن از بهشت و جهنم این بلاها را سر هم میآوریم اگر روزی بهشت و جهنم وجود نداشت چه میکردیم؟
فرمانآرا گفت: هم اکنون فردی اگر دزدی کند میگویند زرنگ بوده و بارش را بسته است!
فرمانآرا عنوان کرد: کار من طرح سوال و برانگیختن است.
وی در عین حال گفت: برای این سوالات جواب سادهای وجود ندارد. مشکلات فعلی پیچیدهتر و چند لایهتر از آن هستند که بتوان جواب سادهای برای آن پیدا کرد.
بهمن فرمانآرا با انتقاد از رواج مسایلی چون «خانه سالمندان» آن را یکی از نمونههای تهاجم فرهنگی عنوان کرد و گفت: در گذشته بزرگان خانواده در بهترین جاها قرار داشتند و احترام خاصی برای آنها قائل بودند.
وی افزود: این آپارتمانهای 40 ـ 50 متری دیگر جایی برای احترام به بزرگترها نمیگذارند.
فرمانآرا گفت: «ما از اول، «همبرگر» و «هات داگ» نمیخواستیم و چیزهایی مثل «خانه سالمندان» هم به ما تحمیل شد.»
فرمانآرا در پاسخ به سوالی که آیا فکر نمیکنید در فیلم «خانهای روی آب» از نظر استفاده از مضامین مذهبی بسیار تندروی کردهاید؟ گفت: من اعتقادی ندارم که زیادهروی کردهام.
وی افزود: من در این فیلم از 4 آیه از سوره بقره استفاده کردم که مضمون این آیات این است "آنهایی که برای فریب دادن مومنان واقعی، تظاهر به مومن بودن میکنند، عذابی بزرگ در انتظار آنها است".
فرمانآرا در ادامه سخنان خود تاکید کرد: فیلمی که میسازم الزاما همه نباید با آن موافق باشند. همیشه جملهای از «لوییس بونوئل» به خاطرم مانده است، بونوئل میگوید: اگر همه از فیلمت تعریف کردند یا همه با آن مخالف بودند بدان که موفق نبودهای ولی اگر موافقان و مخالفان سر فیلم تو دعوا کردند، بدان که موفق بودهای.
این کارگردان گفت: انتخاب موضوع اکثر مواقع با من نیست و این موضوع است که من را انتخاب میکند.
فرمانآرا افزود: حساسیت من به معضلات اجتماعی و ناهنجاریها، بیشتر است تا یک داستان سیندرلایی و عشقی.
فرمانآرا در ادامه گفت: من برای مردم فیلم میسازم و وقتی به نمایش در نیاید همانند بچهای است که مرده به دنیا آمده. موجودیت یک فیلم زمانی معنا پیدا میکند که مردم آن را ببینند.
وی افزود: مردم از ما باهوشتر و هشیارتر هستند و وقتی اشتباه کنیم میفهمند.
بهمن فرمانآرا درباره داوری جشنوارهها گفت: ما در جشنواره باید به سمت تشویق فیلمسازان اول و دوم برویم.
وی افزود: فیلمهای فیلمسازان برجسته و صاحب سبک در جشنوارهها میتواند در بخش خارج از مسابقه به نمایش درآید و این به معنای قهر کردن نیست و بخش مسابقه باید محل رقابت فیلمسازان جوان باشد.
فرمانآرا با اشاره به جوایزی که دو فیلم اخیرش از جشنواره فجر دریافت کرده است گفت: من از دریافت جایزه خوشحال میشوم ولی این چیز مهمی نیست. جوایز جشنوارهها مثل خامه روی کیک هستند و کیک را لذیذتر میکند ولی کیک من، مردم ایران هستند.
او در پاسخ به سوالی درباره تولیدات مشترک ایران با سایر کشورها گفت: تولیدات مشترک در تمام دنیا اکثرا تجربیات ناموفقی بوده است.
وی در عین حال گفت: البته فیلمی مثل «فرش باد» نمونه خوبی است که داستانی لطیف و شاعرانه دارد. اگر تجربهای به این صورت باشد موفق است.
فرمانآرا گفت: محصولات مشترک بیشتر یک داد و ستد اقتصادی است تا اینکه بیشتر هویت یک فیلم را تعیین کند.
او در پاسخ به سوالی که فیلمسازان جوان ایرانی چگونه میتوانند موفق شوند گفت: در ایران از طریق فیلمسازی نمیتوان امرار معاش کرد و زندگی راحتی داشت.
وی از فیلمسازان جوان ایرانی خواست تا برای اینکه مجبور نشوند به ساخت هر فیلمی تن دهند، فیلمسازی را به عنوان شغل دوم در نظر بگیرند.
فرمانآرا گفت: ظرفیت دانشجویان رشته سینما بیش از ظرفیت سینمایی ما است.
وی افزود: به قولی، در ایران همه میخواهند رییس شوند و در سینمای ایران همه میخواهند کارگردان شوند.
وی با اشاره به اهمیت رشتههای دیگر در سینما گفت: در آمریکا فردی را میشناختم که بیش از چهل سال دستیار کارگردان بود، خیلی حرفهای عمل میکرد و میگفت: اغلب کارگردانها به سراغ من میآیند تا من به سراغ آنها بروم.
وی افزود: در خارج کسی کمتر از 35 سالگی کارگردان سینما نمیشود و در کشور ما چون تعداد جوانان زیاد است فیلمسازان جوان زیادی در سالهای اخیر فیلم ساختهاند. کارگردان فیلم «بوی کافور، عطر یاس» تاکید کرد: عشقی که مردم در ایران به سینما دارند هیچ کجای دنیا ندیدهام و این شانس خوبی برای ماست.
وی با اشاره به وجود بیش از 260 سینما در ایران گفت: در شهر لسآنجلس تنها 780 سینما وجود دارد.
فرمان آرا خواستار ساخت سالنهای سینما و بازسازی سینماها در ایران شد و گفت: هم اکنون در بعضی از سینماها جرات نمیکنیم با زن و بچه به داخل سالن برویم.
در حاشیه
در جلسه پرسش و پاسخ "شبی با بهمن فرمانآرا"، رضا کیانیان به عنوان مجری و گرداننده برنامه از فرمانآرا سوال میکرد و پرسشهای دیگران را میخواند.
فرمانآرا درباره ساخت فیلم "کاروانها" در شرکت گسترش صنایع فیلم ایران گفت: این فیلم قرار بود با هزینه 75 میلیون تومان ساخته شود در حالی که با این پول میشد بیش از 75 فیلم ایرانی ساخت و من به دلیل مخالفت با ساخت این فیلم، از این شرکت رفتم.
فرمان آرا با اشاره به تهیه فیلم پس از کارگردانی فیلم شازده احتجاب گفت: لذت سینما در راه دادن به استعدادهای جوان است.
این کارگردان سینما، موج نوی سینما را حرکتی ضد سینمای آن زمان فیلم فارسی عنوان و تمامی فیلمسازان موج نو را جوانان عاشق سینما توصیف کرد.
فرمان آرا با اشاره به اینکه یک روزنامه عصر همواره از او به عنوان مدیر عامل شرکت "گسترش صنایع فیلم ایران" یاد میکند گفت: من مدیر عامل آن شرکت نبودم و تنها مسوول قسمت سینمایی آن بودم که به خاطر ساخت فیلم "کاروانها" با آنها اختلاف نظر پیدا کردم. وی با اشاره به ساخت فیلمی با "خسرو هریتاش" گفت: هریتاش ایدههای خاصی برای کار داشت و زمان فیلمبرداری را حالت حکومتی برای خود میدانست.
او در فیلمی به جای استفاده از یک بازیگر سیاه پوست، بازیگری را مجبور کرد که با پوست گردو بدنش را سیاه کند و باعث شده بود بازیگر مورد نظر مریض شود!
وی در پاسخ به سوالی درباره ساخت فیلم در خارج از ایران گفت: من اصولا با فیلمسازی درباره ایران در خارج از ایران مخالف بودم چون ما هر چه داریم از فرهنگ ایرانی سرچشمه گرفته است.
فیلم سایههای بلند باد که پیش از انقلاب ساخته شده بود در همان زمان توقیف شد و بعد از انقلاب پروانه نمایش گرفت اما پس از 3 روز اکران در 3 سینما، دو مرتبه توقیف شد و درباره دلایل توقیف این فیلم گفتند: این فیلم را بر ضد حکومت فعلی "ساختهاید" من در جواب گفتم: در تاریخ سینما هیچ فیلمی ساخته نشده که بتواند قبل از ایجاد حکومتی بر علیه آن موضع گیری داشته باشد.
وی افزود: این دعوای فرهنگی هم اکنون نیز بعد از 25 سال ادامه دارد و من چون آن زمان فهمیدم که دیگر نمیتوانم فیلم بسازم و چون بیکاری برایم قابل توجه نبود به خارج رفتم.
فرمانآرا در این جلسه گفت: در کشور ما یک لوله کش پول بیشتری به دست میآورد. تا به حال در ایران کسی از سینما وضعش خوب نشده است.
فرمانآرا با اشاره به اینکه در سال 69 به ایران برگشت گفت: در این سالها، هر سال یک سناریو ارایه میکردم که هر بار با تشکیل یک جلسه، شفاهاً با ساخت آن مخالفت میکردند و از آنجایی که اگر پوست کلفت نبودیم دوام نمیآوردیم. بعد از دوم خرداد سناریویی با نام "از عباس کیارستمی متنفرم" را ارایه کردم که آن را هم در جلسهای گفتند نمیتوانی بسازی پس از پایان این جلسه به فکر افتادم درباره تشییع جنازه خودم فیلم بسازم این طرح به سرعت با موافقت مسوولان ارشاد مواجه شد. آنها حتی از من پرسیدند که چرا این طرح را زودتر ندادی!
وی افزود: شاید سرعت تصویب این طرح به خاطر این بود که این فیلم راجع به مرگ من است.
البته چون خودم در فیلم بازی کردم فکر میکردند این یک "اتوبیوگرافی" است و حتی آقای داد از من پرسید که آیا همسرت فوت کرده است؟ چون در فیلم همسرم فوت کرده بود و من گفتم نه فوت نکرده است چون اگر قرار بود زن من با چادر بخوابد، همان بهتر که در فیلم، مرده باشد!
فرمانآرا در پاسخ به سوالی گفت: کارهای من در هیچ زمانی حکومت پسند نبوده است فیلمی مثل شازده احتجاب فیلمی ضد سلطنتی بود. فرمانآرا در پاسخ به اظهارات فردی که معتقد بود وی با دادن دلار به اعضای هیات داوران جشنواره جایزه دریافت میکند ولی چرا در زمان اکران فیلمش با مشکل مواجه میشود گفت: چون دلار به اندازه کافی ندارم آخر سر کم میآورم!
فرمانآرا با بیان این که فیلمسازان پیشکسوت نباید در جشنوارهها شرکت کنند گفت: در سن ما قباحت دارد که به ما جایزه بدهند. بهتر است فیلمسازان قدیمی و برجسته در بخش خارج از مسابقه شرکت کنند تا اگر جایزه نگرفتند، قهر نکنند و سکهها را پس ندهند! فرمان آرا با اشاره به اینکه جوایز جشنوارهها برای او مثل خامه روی کیک است گفت: به خاطر همین خامه زیادی است که چاق شدهام! او در پاسخ به سوالی فردی که پرسید: شما در جایی گفتید که دیگر فیلم نمیسازم، گفت: هنگامی که آن حرف را زدم خیلی ناامید بودم. البته بعد حالم خوب شد و دوباره فیلم میسازم!