آن زمان حدود هشت ماه از مذاکرات ژنو 2 گذشته بود و قطعنامه 1929 حلقه تکمیلی سیاست دومسیره غرب مبتنی بر مذاکره و فشار و تحریم تلقی میشد که طبق آن طیف ضد ایرانی محدودیتهایی برای فعالیت 40 شرکت، مؤسسه و نهاد ایرانی در نظر گرفتند. اگرچه امریکا تلاش بسیاری کرد تا این قطعنامه را با اجماع کامل به تصویب رساند اما در قطعنامه جدید، برخلاف سه قطعنامه تحریمی و دو قطعنامه غیرالزامآور پیشین، جامعه جهانی شاهد دو رأی منفی برزیل و ترکیه به عنوان اعضای شورای امنیت بود. رأی منفی این دو کشور که در 27 اردیبهشتماه با تهران بیانیهای سهجانبه را درباره سازوکار تبادل سوخت هستهای 20 درصد مورد نیاز راکتور تحقیقاتی تهران امضا کردند، جایگاه آنان را به عنوان شرکای جدید ایران در عرصه بینالمللی بیش از پیش تثبیت کرد و نشان دهنده موفقیت ایران در دیپلماسی فعال خود برای تقویت و گسترش طیف حامیان است. 12 تیرماه 89 و در فاصله کوتاه زمانی از قطعنامه ضد ایرانی، باراک اوباما، رئیس جمهور امریکا لایحه تحریمهای یکجانبه جدید این کشور علیه ایران را امضا کرد؛ لایحهای که پیشتر درکنگره امریکا تصویب شده بود، محدودیتهایی را علیه شرکتهای صادرکننده محصولات نفت پالایش شده به ایران همچون بنزین و سوخت هواپیما را در نظر گرفته است. اگرچه اتحادیه اروپا نیز حرکتی مشابه در اتخاذ تحریمهای یکجانبه داشت اما این حرکتها نتیجه معکوس داشت و به خودکفایی ایران در تولید بنزین و گام برداشتن به سمت صادرات آن منجر شد.
چهار پرسش کلیدی
رئیس جمهور در آن کنفرانس مطبوعاتی در مقام رئیس شورای عالی امنیت ملی در ابتکاری نرم گروه 1+5 را در آستانه مذاکرات جدید به چالش کشید و آن فراخوان طرف مذاکره به اعلام نظردرباره بمبهای اتمی رژیم صهیونیستی و پاسخ به سؤالاتی از قبیل این که «آیا آنها میخواهند از قوانین انپیتی تبعیت کنند یا نمیخواهند تبعیت کنند؟»، «منظورشان از گفتوگو چیست؟ آیا میخواهند با ایران دوستی کنند یا دشمنی؟» بود.
از ژنو 1 تا ژنو 3
طرفهای مذاکره کننده در حالی خود را برای دور تازهای از گفتوگوها در ژنو آماده میکردند که این شهر پیش از این دو بار دیگر میزبانی این مذاکرات را برعهده داشت. به گفته علی باقری، معاون سیاست خارجی و امور بین الملل دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی گفتوگوهای ژنو 1 در چارچوب بسته پیشنهادی ایران شکل گرفت، اما آنها بر موضوع تعلیق تأکید داشتند. این عضو تیم مذاکره کننده ایران همچنین از مذاکرات ژنو 2 در مهرماه 1388 چنین روایت کرده است: در این مذاکرات «بسته به روز شده ایران» ارائه شد و طرف مقابل ضمن عقب نشینی تمرکز خود را از تعلیق به محدود شدن فعالیتهای هستهای ایران معطوف کرد. وی ادامه داد: در ژنو 3 آنها از ایران میخواستند که درباره موضوع هستهای صحبت شود اما دستاورد ژنو 3 توافق برای گفتوگو حول نقاط مشترک بود؛ راهبرد دو مسیره آنها گفتوگو و فشار بود و توافق ژنو 3 عملاً راهبرد فشار و گفتوگو را نهی و آن را تبدیل به راهبرد گفتوگو و همکاری کرد. قرار مذاکره برای ژنو 3 در حالی برای 15 و 16 آذرماه نهایی شد که دیپلماسی هستهای ایران یک روز قبل از این مذاکرات دست به ابتکاری با بازتاب بینالمللی فراوان زد.
در چارچوب این ابتکار، نخستین محموله کیکزرد تولید شده در معدن گچین بندرعباس وارد تأسیسات هستهای اصفهان شد و بدینترتیب ایران بطور کامل از واردات این محصول استراتژیک بینیاز شد. اهمیت این رویداد در آن بود که غربیها دل به آن بسته بودند که ایران ممکن است در تهیه مواد اولیه با مشکل مواجه باشد ولی رونمایی ایران از محصول کیک زرد تولید داخل که زیر نظر آژانس بینالمللی انرژی اتمی تولید شده تمام رؤیاهای غرب برای توقف چرخه صلحآمیز سوخت هستهای نقش برآب شد. این مسئله نشان میداد که «قدرت منطق» جمهوری اسلامی ایران، «منطق قدرت» و زورگویی را در حاشیه و بن بست قرار داده است.
کاترین اشتون انگلیسی در جایگاه مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و مذاکره کننده ارشد 1+5 نیز در حالی به این مذاکره پای گذاشته بود که نخستین تجربه حضور در مذاکره با ایران را داشت و از میان نمایندگان روسیه، چین، امریکا، انگلیس و فرانسه به علاوه آلمان (اعضای گروه 1+5) تنها برنز امریکایی و ریابکوف روسی سابقه حضور در این مذاکرات را داشتند. منابع غربی ساعاتی قبل از آغاز مذاکرات، گزارشهای متنوعی منتشر کردند که نشان میداد گروه 1+5 نتوانسته در مورد یک دستور کار مشخص درون خود به توافق برسد و به همین دلیل اشتون از موضعی بسیار ضعیف و در حالی که گروه 1+5 دچار مشکلات جدی درونی است، وارد مذاکرات شد.
محاکمه غرب در ژنو
و اما مرکز همایشهای بینالمللی سوئیس ساعت 12:30 ظهر دوشنبه 15 آذرماه (به وقت تهران) کانون نگاههای جهانیان به مذاکراتی بود که پس از 15 ماه وقفه، مجدداً شکل میگرفت.
مذاکره کننده ارشد ایران سخنان خود در دور اول گفتوگو با گروه 1+5 را بطور کامل به محاکمه غرب و کشورهای عضو گروه 1+5 در خصوص ترور دکتر مجید شهریاری اختصاص داد و یک دقیقه به احترام این دانشمند شهید سکوت اختیار کرد.
رئیس هیأت مذاکره کننده ایرانی خطاب به گروه 1+5 گفت: دو دانشمند ترور شده ایرانی (شهریاری و علیمحمدی) متخصصان بسیار برجستهای در جهان علم بودند و معضل امروز جهان کسانی هستند که وقتی از حیث توان استدلال و بحث منطقی به بنبست میرسند، به اقدامات تروریستی روی میآورند. به دنبال این نطق افشاگرانه به نوعی فضای جلسه تحتالشعاع قرار گرفت و حاضرین و اشتون به نمایندگی از گروه 1+5 ابراز تأسف و آن را محکوم کردند. نهایتاً آخرین دور از مذاکرات ایران و 1+5 در حالی ساعت 13:50 به وقت تهران پایان یافت که طرفین مذاکرات در پایان 9 ساعت گفتوگو توافق کردند که مذاکرات حول نقاط مشترک تداوم یافته و دور بعدی گفتوگوها اواخر ژانویه (ابتدای بهمن) در استانبول ترکیه برگزار شود. این در حالی بود که در بیانیه پایانی کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و مذاکره کننده ارشد 1+5 ادعا شده بود که موضوع هستهای در محور مذاکرات بود. این فراز از بیانیه اشتون از سوی تهران رد شد. با وجود این بیانیه مذاکره کننده ارشد 1+5 فرازهای قابل توجهی نظیر به رسمیت شناختن حقوق هستهای ایران نیز در خود داشت. اشتون در اینباره اعلام کرد: ما حقوق ایران را به رسمیت میشناسیم و توافق کردیم درباره مسائل مورد علاقه دو طرف در اواخر ژانویه در استانبول گفتوگو کنیم. جلیلی در پایان مذاکرات در کنفرانسی خبری در پاسخ به بیانیه اشتون تأکید کرد: نقطه مورد توافق ما یک جمله بیشتر نبود و آن روشن و صریح است و این بود که «گفتوگو برای همکاریها حول نقاط مشترک».
چرا پیروزی دیپلماتیک ژنو3 ماندگارشد؟
با پایان این مذاکرات، برخی منابع خبری از مذاکرات ژنو 3 به عنوان «پیروزمندانهترین مذاکرات» یاد کردند، به ویژه از آن حیث که تیم ایرانی توانست در این مذاکرات، ایدهها و شرایط خود را به گروه 1+5 دیکته کند. توافق بر استانبول بهعنوان مکان نشست بعدی در اواخر ژانویه بهجای پایتخت یک کشور اروپایی، در حالی که ترکیه یک کشور مسلمان است و در جریان بیانیه تهران نیز به روندی سازنده در حمایت از ایران وارد شد، برای اولین بار در طی هشت سال گذشته رخ داده است.
اما شاید بزرگترین پیروزی ایران در این نبرد سنگین دیپلماتیک در این دور از مذاکرات را بتوان وادار کردن غرب به پذیرش مذاکره در مورد مشترکات مورد تأیید طرفین دانست. غربیها در ژنو3 فقط با دستور کار شکلی وارد مذاکرات شده بودند که ایران توانست یک موضوع محتوایی مهم را در مورد دستور کار مذاکرات آتی به آنها تحمیل کند. ژنو3 علاوه بر اینکه یک پیروزی دیپلماتیک برای ایران بود، یک پیروزی رسانهای هم محسوب میشود. ایران در ژنو 3 موفق شد اولاً افکار عمومی جهانی را متقاعد کند که 1+5 و تروریستها در جنایت علیه دانشمندان ایرانی هم دست بودهاند و عملاً تقسیم کاری میان آژانس، شورای امنیت و تروریستها وجود دارد، ثانیاً به محاکمه جدی 1+5 در این زمینه پرداخت و ثالثاً توانست 1+5 را وادار به عذرخواهی در این مورد کند.
خلع سلاح 1+5 با ابتکار نرم ژانویه
اقدام ایران در قالب دعوت از دیپلماتهای عهدهدار ریاست گروههای جغرافیایی و سیاسی در وین برای بازدید از تأسیسات غنیسازی نطنز و مجتمع آب سنگین اراک ابتکاری بود که تهران در آستانه مذاکرات استانبول داشت. شفافیت، صداقت، هوشمندی و حسن نیت، به همراه دیپلماسی فعال برایند افکار عمومی داخل و خارج کشور از این ابتکار ایران بود و این پیام را به همراه داشت که این ابتکار طیف ضد ایرانی شورای امنیت را در پیشبرد اهداف خود خلع سلاح میکند. در چارچوب ابتکار نرم ژانویه، این گروه از دیپلماتها روزهای 25 و 26 دی ماه در تأسیسات مذکور حضور یافتند و از نزدیک شاهد روند توقف ناپذیر فعالیتهای هستهای ایران بودند که پیشتر غرب ادعا داشت با تلاشهایی نظیر طراحی ویروس استاکس نت دچار خلل شده است. رونمایی از محصول «دوتره» و رادیوداروهای جدید با کاربرد در صنعت و پزشکی پیام صلحآمیز بودن فعالیت هستهای ایران را به همراه داشت. ابتکار نرم ایران از زاویه نگاه دیگری نیز حائز اهمیت بود و آن دو پیامی است که در این حرکت نهفته بود. جمهوری اسلامی ایران که بارها غیرقابل مذاکره بودن حقوق هستهای خود را مورد تأکید قرار داده است این بار هم در حرکتی هوشمندانه از خواستههای فراقانونی و فراپادمانی غرب عبور میکند و در عین حال زمینه را برای قضاوت شفاف افکار عمومی جهان فراهم میآورد.
مذاکره برای همکاری
روزهای اول و دوم بهمن ماه سال 89 بود که دور تازه مذاکرات با 1+5 در استانبول شکل گرفت. حدود یک ماه قبل از آن رئیس جمهور در حاشیه اجلاس سران کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی (اکو) در استانبول ابراز امیدواری کرده بود که نشست استانبول به نقطه عطفی در همکاریهای ایران و 1+5 تبدیل شود. تیم مذاکره کننده ایران با این نگاه و با رویکرد گرفتن نتیجه عملی از مذاکرات در کاخ چراغان، محل برگزاری مذاکرات حضور یافت. این مذاکرات در حالی شکل میگرفت که رویدادهای داخلی و بینالمللی، قدرت چانهزنی تهران در گفتوگوها را بیشتر کرده بود. همچنانکه در سطح ملی، اجرای قانون هدفمندکردن یارانهها با بالاترین سطح مشارکت و همراهی ملت ایران از ثبات سیاسی فوقالعاده ایران حکایت دارد و در سطح بینالمللی چهار موضوع تشکیل دولت همپیمان ایران در عراق، سقوط دولت امریکایی در لبنان، ضربه به شبکه جاسوسی و تروریستی رژیم صهیونیستی (موساد) در ایران و ابتکار دیپلماتیک ایران در قالب بازدید دیپلماتهای بلندپایه از تأسیسات هستهای اراک و نطنز، قدرت مذاکراتی نمایندگان کشورمان را افزون کرده بود. از این منظر، مذاکرات استانبول فرصتی برای 1+5 قلمداد میشد که با گشودن باب تعامل و بستن باب تقابل، از ظرفیتهای برتر ایران در منطقه و جهان استفاده کنند. در همین حال اظهارات مقامهای دیگر کشورهای مذاکرهکننده از احتمال بازگشت 1+5 به عقلانیت و مسیر تعامل حکایت داشت. از آن جمله سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه یک روز قبل از مذاکرات در سفر به استانبول تأکید کرد که لغو تحریمهای بینالمللی علیه ایران باید در دستور کار مذاکرات با ایران باشد.
مذاکرات استانبول در امتداد توافقات نشست قبلی در ژنو و ایجاد مسیرها و کانالهای تعامل بیشتر آغاز شد که پیشنهادهای عملی ایران نقش مهمی در هدایت مسیر مذاکرات داشت.
جلیلی دراین دور از مذاکرات به 1+5 اجازه نداد مباحث کهنه و تکراری را که در نشست ژنو مطرح شده و پاسخ گرفته بود، تکرار کند. حضور مذاکره کننده ارشد ایران در نماز جمعه استانبول با استقبال وسیع نمازگزاران همراه بود و آنان از حضور جلیلی در این مراسم معنوی به وجد آمده بودند. نمازگزاران با دیدن دبیر شورای عالی امنیت ملی گرد وی حلقه زدند و شعار مرگ بر امریکا و مرگ بر اسرائیل سر دادند. پس از آن بود که دور دوم و سوم مذاکرات در بعدازظهر و روز بعد شکل گرفت اما اشتباههای محاسباتی سنگین ریشه دوانده در ذهن طرف غربی اجازه شکلگیری هیچ توافقی را نداد و 1+5 نشان داد که قادر به هیچ توافق منطقی نیست.
مذاکره کننده ارشد ایران در استانبول تأکید کرد که گفتوگو برای همکاری الزاماتی دارد که مهمترین آن 2 نکته است: 1- احترام به حقوق ایران که غنیسازی اورانیوم تنها یکی از آنهاست و 2- متوقف کردن مسیر فشار و بیاحترامی به حقوق ایران که مواردی مانند قطعنامههای شورای امنیت و تحریمها از جمله آن است. متقابلاً طرف غربی در مذاکرات تمام تلاش خود را کرد که ادبیات قدیمی اعتمادسازی را زنده کند. منابع غربی نوشتهاند: 1+5 خواهان آن بوده است که ایران ابتدا یک گام اعتمادساز (مثلاً مبادله به شکلی غیراز پیشنهاد وین) بردارد و سپس بحثهای دیگر آغاز شود. طبیعی است این ادبیات که متهم بودن ایران را پیش فرض میگیرد، هرگز نمیتوانست مورد قبول قرار گیرد.
بدین ترتیب مذاکرات استانبول در حالی بدون نتیجه مشخص در استانبول ترکیه به پایان رسید که طرف مقابل از ارائه پاسخهای روشن به پیشنهادهای تهران و طرح موضوعات فراتر از دستور کار «گفتوگو برای همکاری» ناتوان بود. کاترین اشتون مذاکره کننده اصلی گروه 1+5 با ایران پس از پایان مذاکرات در کنفرانس خبری اش گفت: نتایج این مذاکرات نتایجی نبود که ما انتظار آن را داشتیم و این مذاکرات ما را مأیوس کرد. ترجمان این اظهارنظر مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی برای مخاطب ایرانی آن است که ما از ایران باج میخواستیم اما طرف ایرانی کوتاه نیامد زیرا اگر کوتاه آمده بود ما به نتایج مورد نظرمان دست یافته بودیم. استعفای استوارت لوی، مسئول پروژه تحریم ایران در دولت امریکا تنها به فاصله 2 روز از پایان مذاکرات استانبول ازنکات جالب توجه پس از این دور از گفتوگوها بود که برخی از آن به عنوان پس لرزه نشست استانبول و نشانهای بر شکست پروژه تحریمها یاد کردند.
نهایتاً این که اگرچه در پایان مذاکرات استانبول تاریخ جدیدی برای ادامه مذاکرات اعلام نشد اما میتوان گفت ایران در هر مذاکرهای در آینده با گروه 1+5 با توجه به ظرفیتهایی که از قبل داشته و ظرفیتهایی که نام برده شد، بدون شک دست بالاتر را دارد و زمان به نفع آن است.