تاریخ انتشار : ۱۴ شهريور ۱۳۹۱ - ۱۷:۲۸  ، 
کد خبر : ۲۴۲۶۶۰

آمریکا جنگ افغانستان را باخته است

کوروش مهندس‌زاده حسینی اشاره: آمریکا جنگ در افغانستان را باخته است. این جنگ از اول هم غیر قانونی و نامشروع بود. جرج بوش دوم ، برای اعلام جنگ در افغانستان نه موافقت شورای امنیت را کسب کرد و نه کنگره راساً اعلان جنگی علیه افغانستان انجام داد.

Francis Boyle کارشناس حقوق بین الملل در باره نقش کنگره در جنگ افغانستان اظهار میدارد که کنگره با تصویب قطعنامه ای به بوش در مورد جنگ علیه تروریسم چک سفید داد . مطابق این تصویب نامه رئیس جمهور آمریکا اختیار دارد با صلاح دید خود علیه افراد ، سازمانها و یا کشورهایی که به تروریست ها در حمله به منافع آمریکا یاری می رسانند، حمله کند. اعلان جنگ علیه افغانستان همانگونه که گفتیم نا مشروع بود . این جنگ دهن کجی به اصول و قوانین حقوق بین الملل و همچنین قانون اساسی آمریکا نیز بود.
جنگ افغانستان 11 سال بعد از شروع آن به یک فاجعه بشری تبدیل شده است. این جنگ کارزاری است که از اول هم دلیل محکمی برای شروعش نبود و اکنون هم استدلال مشخصی برای ادامه اش وجود ندارد. Daniel Davis از فرماندهان ارشد آمریکائی , در تمام گزارش های سری و علنیش به این امر مهم و اوضاع مصیبت بار افغانستان،اشاره کرده است. این فرمانده از مشاهدات دست اول خود و همچنین نقل قولهایی که از بقیه هم قطارانش شنیده ، نیک میداند که پیروزی در این جنگ برای آمریکا ، امکان ندارد. مدارک و گزارش های رسمی این حقایق را کتمان میکنند. به گفته وی در افغانستان " پیروزی عملاً در هیچ زمینه ای ممکن نیست "
روز یکشنبه 15 آوریل ، سرتیپ دانیل دیویس در مقاله ای که در نیویورک تایمز به مناسبت شروع حملات بهاری طالبان به کابل منتشر کرد , نتوانست خیلی صریح و روشن به اوضاع وخیم نیروهای آمریکائی و افغان بپردازد. مقاله وی برای تقویت روحیه نیروهای امنیتی افغان عنوان " نیروهای افغانی حملات طالبان را خنثی کردند و تعداد اندکی از غیر نظامیان کشته شدند" بود . این عنوان علناً سعی در مخفی ساختن اوضاع اسف بار افغانستان داشت.
حقیقت چیزی دیگری است. حملات بهاری طالبان همه افغانستان را لرزاند. آنها به صورتی کاملاً هم آهنگ به مراکز استراتژیک در کابل و چند شهر دیگر حمله کردند. فرودگاه جلال آباد از مهمترین مراکز راهبردی بود که مورد حمله طالبان قرار گرفت. این حملات که به تهاجم بهاری معروف شد ، شامل حمله به کاخ ریاست جمهوری ، پارلمان و سفارتخانه های خارجی در کابل میشد. روزنامه نیویورک تایمز این حملات را پیچیده خواند و اضافه کرد که طی آن عملاً قسمت های عمده کابل از کار افتادند. زندگی مدتها بعد از پایان حمله هنوز کاملاً به حالت عادی برنگشته است . طی این تهاجمات تعداد نامعلومی از غیر نظامیان کشته شدند. حامد کرزای رئیس جمهور افغانستان ، این تهاجم را نتیجه شکست اطلاعاتی نیروهای ناتو دانست و در عین حال عملکرد نیروهای امنیتی افغانستان را ستود. با توجه به تبلیغاتی که در خصوص بی کفایتی نیروهای انتظامی افغانستان وجود داشت ، تهاجم طالبان فرصت مناسبی بود که این نیروها خودی نشان بدهند.
Ryan Crocker سفیر آمریکا در کابل از این رویداد سوء استفاده فراوان کرد و ضمن پائین ارزیابی کردن قدرت عملیاتی نیروهای افغان این گونه نتیجه گیری کرد که حضور نیروهای امریکائی برای تضمین امنیت افغانستان کاملاً ضروری است ! به دیگر سخن واشنگتن مترصد سوء استفاده از نبود امنیت در کابل و سایر شهرهای بزرگ افغانستان است تا از این قضیه برای ادامه حضور خود در این کشور بهره برداری کند.
سفیر آمریکا در مصاحبه ای با CNN درست مثل مقاله منتشره در نیویورک تایمز ، ضمن قبول حمله به سفارت آمریکا در کابل ، میزان موفقیت طالبان را کمتر از آنچه گفته می شود ارزیابی کرد. وی عمداً از تایید این نتیجه گیری خود داری کرد که همکاری نیروهای افغانی و ناتو تضمینی برای جلوگیری از حملات طالبان نیست. پارلمان و نهاد ریاست جمهوری و مقر ناتو و سفارت خانه های انگلستان و روسیه و ژاپن و آلمان در فهرست اهداف تهاجم طالبان قرار داشتند. اقامتگاه سفیر بریتانیا در کابل هم مورد حمله قرار گرفت. طالبان در این حمله از نارنجک انداز ؛ سلاح های سبک و سنگین و همچنین جلیقه های حملات انتحاری استفاده کردند. این تهاجم 18 ساعت طول کشید . در 11 سالی که از جنگ میگذرد این بارزترین نمود اراده طالبان برای بیرون راندن نیروهای ناتو از کشورشان و در عین حال بی کفایتی نیروهای ناتو در عقب راندن آنها تلقی میشود.
ذبیح ا.. مجاهد سخنگوی طالبان در باره این حمله گفته که مرحله آمادگی دو ماه طول کشیده است و ده ها نفر از جنگجویان در آن شرکت داشته اند. وی تصریح کرد که طالبان قدرت آن را دارند که به هر نقطه ای در افغانستان حمله کنند و نیروهای ناتو قادر به جلوگیری از آنها نیستند. رسانه های غربی خیلی تلاش کردند که ارزش نظامی حمله طالبان را کمتر از آنچه هست نشان بدهند ولی ضعف آشکار نیروهای ناتو را همه به چشم دیدند.
حمله 15 آوریل طالبان مشابهت هایی با حمله عید تت 30 ژانویه سال 1968 نیروهای ویتنام شمالی و ویت کنگ به نیروهای آمریکائی مستقر در ویتنام دارد. در هر دو مورد نیروهای مبارز با انجام تهاجمی گسترده اراده تغییر ناپذیر خود را دایر بر بیرون راندن نیروهای اشغالگر به جهانیان ثابت کردند. تجربه جنگ ویتنام سرمشق خوبی برای همه رزمندگانی است که با آمریکا میجنگند.
حمله عید تت دو ماه طول کشید و طی آن همه مراکز استراتژیک ویتنام جنوبی و پایگاه های عمده نیروهای آمریکائی از جمله خه سان مورد حمله قرار گرفتند. همان موقع سخنگوی ویت کنگ اعلام کرد که آنها انتظار ندارند ظرف تنها دو هفته بتوانند کشور خود را آزاد کنند و تجربه نشان داد که اخراج نیروهای اشغالگر آمریکا از ویتنام 30 سال طول کشید. در مورد افغانستان هم همین نتیجه گیری را می توان تعمیم داد. نیروهای طالبان مسلماً انتظار ندارند با انجام تنها یک حمله نظامیان آمریکائی را مجبور به ترک کشورشان کنند ولی آنها همواره الگو های شکست آمریکا در جهان از جمله ویتنام را مد نظر دارند.
در ماه می سال 1954 رزمندگان ویتنامی توانستند نیروهای استعماری فرانسه را در دین بین فو شکست بدهند. شکست آمریکائی ها تقریباً دو دهه طول کشید.با وجود آنکه حمله عید تت سال 1968 به شکست انجامید با اینحال این ویتکنگ ها بودند که سرانجام پیروز نهائی جنگ شدند. آنها با حمله عید تت اراده تسلیم ناپذیر خود به غلبه بر نیروهای اشغالگر را به تمام جهانیان نشان دادند. امسال هم با وجود آنکه طالبان در حمله بهاری خود شکست خوردند با اینحال پیام مهمی را به تمام دنیا دادند و آن اراده ملت افغانستان برای اخراج نیروهای اشغالگر از این کشور است.
درس مهمی که نیروهای رزمنده افغان باید از تجربه ویتنام بیاموزند , نیروی عظیم رسانه ها در بسیج همه افراد صلح دوست جهان به نفع وطن پرستان افغانی است. نیروهای ویتکنگ در طول جنگ ویتنام , حمایت همه نیروهای ضد جنگ در سراسر جهان را در پشت سر خود داشتند ولی هم اکنون زرادخانه رسانه ای نیروهای مردمی افغانستان نیاز به تقویت و یاری همه کسانی دارد که در این زمینه فعالند.
هم اکنون نهضت ضد جنگ افغانستان در سطح بین المللی در ضعیف ترین شکل خود است. اگر مقایسه ای با جنگ ویتنام بشود باید گفت همه اقشار مردم از دانشجو و خانه دار و پزشک و وکیل و کارگر و ... در سراسر جهان در نهضت ضد جنگ ویتنام مشارکت داشتند. در واشنگتن راهپیمائی میلیونی برای ختم جنگ بر گزار شد. همه این فعالیتها در تضعیف اراده سیاستمداران واشنگتن و اعلام شکست آمریکا موثر بودند. لیندون جانسن رئیس جمهور وقت آمریکا , برای دور دوم ریاست جمهوری داوطلب نشد و از غصه شکست در جنگ ویتنام در سال 1973 مرد.
هم اکنون می توان به اصل اول از فصل هشتم قانون اساسی آمریکا به عنوان نقطه شروع تظاهرات ضد جنگ افغانستان تاسی جست. این اصل اعلان جنگ و ختم آن را در صلاحیت کنگره میداند. بنابراین دخالت مراجع قانون گذاری آمریکا برای پایان دادن به این نبرد تنها راه حل آبرومندانه برای برون رفت از مشکلی تلقی می شود که 11 سال قبل جرج بوش پسر تحت احساسات حاصل از جو ایجاد شده بعد از 11 سپتامبر 2001 به آن عمل کرد. رسانه های بین المللی برای بسیج افکار عمومی بر علیه این جنگ نقشی اساسی دارند. درست به همان ترتیبی که در خصوص جنگ ویتنام عمل کردند.
جنگ ویتنام در بهار سال 1975 سرانجام بعد از سه دهه خونریزی به پایان رسید و آمریکا مجبور شد با خفت و خواری سرزمین ویتنام را ترک کند. 37 سال بعد از پایان جنگ ویتنام , به نظر میرسد آمریکا درسی را که رزمندگان ویتنامی دادند فراموش کرده است. حملات بهاری طالبان مرحله اول یادآوری چنین درسی بود. شکست دادن مهاجمان تخصص اصلی مردم افغانستان است. این بار نیز آمریکا و متحدانش چاره ای جز تسلیم در برابر اراده ملت افغانستان ندارند و هر چه زود تر باید خاک این کشور را ترک کنند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات